تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837883264




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تأثير بر فرهنگ آمريكايي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: تأثير بر فرهنگ آمريكايي
ديدگاه > جهان - وحيدرضا نعيمي:
دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران در روزهاي اول و دوم اسفند ميزبان همايشي درباره جنبش اشغال وال‌استريت بود كه با همكاري سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار شد.

در اين همايش شماري از كارشناسان ايراني در كنار مدعوين آمريكايي به بررسي ابعاد مختلف اين واقعه پرداختند. يكي از مدعوين اين همايش آقاي دكتر جان هاموند، استاد جامعه‌شناسي دانشگاه ايالتي نيويورك بود كه در مقاله خود به بررسي نقش رسانه‌ها در اين جنبش پرداخت. وي در مصاحبه با همشهري، ديدگاه‌هاي خود را درباره اين جنبش به تفصيل بيان كرد. به اعتقاد وي، فايده توانايي ترميم نظام سرمايه‌داري صرفاً نصيب بانك‌ها و ديگر نهادهاي مالي مي‌شود. وي اظهار داشت كه تغيير تمركز اقتصاد آمريكا از« مصرف انبوه» به «سود شركت‌هاي مالي» معادلات اقتصادي را به هم زده است.

* لطفا درباره وضعيت فعلي جنبش اشغال وال‌استريت بگوييد كه اكنون در چه مرحله‌اي است؟

اكنون هوا سرد است و در بيشتر شهرها اردوگاه معترضان با زور توسط پليس برچيده شده است. البته در مواردي معترضان با مقامات شهري به توافق رسيدند كه در ازاي برخي كارها توسط شهرداري، اردوگاه را ترك كنند. در مواردي هم بدون توافقي اردوگاه را ترك كردند. نمي‌دانم هنوز چند اردوگاه برقرار است اما مي‌دانم كساني كه در نيويورك در اردوگاه‌ها بوده‌اند، خودشان را در كميته‌هاي تخصصي سازمان‌دهي كرده‌اند. برخي به آموزش، برخي به موضوع وام‌هاي دانشجويي، مسكن، توقيف خانه‌ها، اشتغال، اتحاديه‌هاي كارگري علاقه‌مند كرده‌اند. گروهي ديگر نيز به جنبه‌هاي سازماني اين جنبش مي‌پردازند. تمام اين فعاليت‌ها در جريان است. به‌نظرم اين گروه‌ها هفته‌اي 100نشست برگزار مي‌كنند. مي‌توان با اين گروه‌ها در اينترنت آشنا شد. اسم همه آنها در صفحه مربوط به مجمع عمومي جنبش در نيويورك درج شده است. آنان منتظرند تا هوا گرم شود و مردم بيرون بيايند. روز 10اسفند را آنان روز اشغال شركت‌ها نام گذاشتند. تظاهراتي نزديك برخي شركت‌هاي بزرگ برگزار كردند كه به انواع تخلف‌هاي مالي، زيست‌محيطي و غيره متهم شده‌اند. دفتر اصلي بسياري از شركت‌هاي بزرگ در نيويورك است. اقدام بزرگ ديگري كه طراحي شده است، در اول خرداد ماه سال آينده خواهد بود كه در نشست سران گروه8 در شيكاگو برگزار خواهد شد؛ ائتلافي متشكل از چند گروه كه اشغال وال‌استريت هم جزو آنهاست، خواستار برگزاري تظاهرات به همين مناسبت شده اند. در ديگر شهرها نيز همين نوع فعاليت نيمه پنهان درباره برخي مسائل كه در آمريكا مطرح است، مانند نابرابري، تمركز فزاينده درآمد، استفاده فزاينده از پول در سياست و غيره جريان دارد. همانطور كه مي‌دانيد اكنون بر اساس تصميمي كه پارسال ديوان عالي آمريكا گرفت، شركت‌ها مي‌توانند به‌طور نامحدود به نامزدها كمك مالي كنند. البته در ماه‌هاي آينده معلوم مي‌شود كه آيا اقدام‌هاي بعدي جنبش مانند رخدادهاي اول بزرگ و نيرومند خواهد بود.

* ابتدا به‌نظر مي‌رسيد كه شهرهايي مانند نيويورك و لس‌آنجلس و بقيه حضور اردوگاه‌هاي معترضان را تحمل كردند اما پس از چندي ظاهرا كاسه صبرشان لبريز شد و اين اردوگاه‌ها را پليس برچيد. چرا؟

اين اردوگاه‌ها هيچ آزاري به كسي نمي‌رساندند. در نيويورك، معترضان در وال‌استريت نبودند، چون پليس به شدت از آن حفاظت مي‌كرد. آنان در پاركي خصوصي نزديك وال‌استريت اردو زدند كه البته مردم اجازه داشتند از آن استفاده كنند. 2بار تلاش شد كه پارك را تخليه كنند؛ اول در ماه اكتبر بود كه شهردار اعلام كرد پليس براي اخراج معترضان وارد پارك مي‌شود. فكر كنم حدود 10هزار نفر براي جلوگيري از اين كار در محل تجمع كردند. بار ديگر در نيمه‌ماه نوامبر بود كه بدون اعلام قبلي به پارك رفتند. از ماه ژانويه كه من به پارك زوكاتي رفتم، عده‌اي ديگر از معترضان هستند كه شب‌ها هم در آنجا حضور دارند، اما بر اساس حكم دادگاه نمي‌توانند آنجا بخوابند و از اين رو، چادر ندارند. از اين نظر، حضور معترضان هر چند در ابعاد محدودتر ادامه دارد. وضعيت در نقاط ديگر متفاوت است. در برخي نقاط معترضان دست به واكنشي زدند كه مداخله پليس را دربرداشت. واقعا نمي‌دانم چرا برخي شهرها اجازه ندادند اين اردوگاه‌ها برقرار باشند. به‌نظرم كارهاي عاقلانه‌تري مي‌شد انجام داد. برخورد تند پليس با معترضان در واقع باعث افزايش محبوبيت جنبش شد. اين اعتراض‌ها عملا درسي عملي درباره اعتراض مسالمت‌آميز بود. اين امر نشان داد وقتي اعتراض مسالمت‌‌آميز مي‌كنيد و پليس به شما هجوم مي‌آورد، حمايت مردم از شما بيشتر مي‌شود، چون آنان دوست ندارند ببينند پليس با باتوم به سر افراد مي‌زند و افشانه فلفل به آنان مي‌پاشد و آنان را روانه زندان مي‌كند. به‌طور كلي جز در موارد استثنايي، معترضان آرام بودند و هر شهردار يا مقام باهوشي بايد به آنان اجازه مي‌داد به اين روند ادامه دهند.

* در گذشته، اعتراض‌ها به نوعي ماهيت موقت داشت، يعني مردم به خيابان‌ها مي‌آمدند و پس از راهپيمايي به خانه برمي‌گشتند تا روزي ديگر كه بار ديگر به خيابان مي‌آمدند. اما در اعتراض‌هاي اخير در كشورهاي عربي، اروپا و آمريكا، اردو زدن رواج يافت و اعتراض مفهومي دائمي پيدا كرد. اين امر چه چيزي را نشان مي‌دهد؟

تا آنجايي كه مي‌دانم، اين امر از ميدان التحرير در قاهره رايج شد و سپس به مادريد، آتن و نهايتا به نيويورك و ديگر شهرهاي آمريكا گسترش يافت. البته پيش از ظهور جنبش اشغال وال استريت، 2مورد ديگر هم در آمريكا رخ داده بود؛ در يك مورد در ايالت ويسكانسين، معترضان به لغو برخي حقوق كارگري، به مجلس ايالت رفتند و تصميم گرفتند تا زماني كه اين حقوق اعاده نشود، آنجا بمانند. مورد ديگر 3ماه پيش از خيزش وال‌استريت در نيويورك بود كه گروه كوچكي از معترضان به طرح رياضت بلومبرگ شهردار نيويورك نزديك شهرداري چادر زدند و اين اعتراض حدود 3هفته طول كشيد. معناي تداوم اعتراض چيست؟ روشن است كه اين امر نشان‌دهنده اراده و قوت تعهد معترضان است كه به‌رغم سرد شدن هوا و برف و باران در چادرهاي خود مي‌مانند. البته اين امر تفكر جديدي است و همه از تفكر جديد خوششان مي‌آيد. اين نوع اعتراض جنبه جديدي به اعتراض سياسي داده است. در كنار اين اردوگا‌ه‌ها، اتفاق بسيار جالبي افتاد. آدم‌ها تدريجا با هم حرف زدند و ارتباط چهره به چهره را احيا كردند. كساني كه 24ساعته در اردوگاه بودند، انواع نشست‌ها را برگزار مي‌كردند و چهره‌هاي مشهور مانند جوزف استيگليتز و اسلاوي ژيژك در آنها حاضر مي‌شدند و سخنراني مي‌كردند. زندگي معترضان در كنار هم باعث شد آنها سازمان ‌يافته‌تر شوند. آنان اجازه نداشتند غذا بپزند، اما برخي افراد به رستوران‌هاي نزديك پول اهدا مي‌كردند و معترضان مي‌توانستند از آنجا غذا تهيه كنند. آنان حتي كتابخانه داشتند و تدريجا دستگاه تبليغاتي خاص خود را به راه انداختند. از طريق همين اشغال بود كه آنان جامعه كوچكي را بنا كردند. اين جنبه از اعتراض جديد است. در دهه‌ گذشته، فعاليت سياسي به امري منفعلانه بدل شده است، يعني افراد پشت كامپيوتر مي‌نشينند، طومار اينترنتي امضا مي‌كنند و يك كليد را مي‌زنند و احساس مي‌كنند فعاليت سياسي كرده‌اند اما اين فعاليت سياسي نيست. حضور داشتن و اقدام كردن ماهيت اقدام سياسي را تغيير داده است. در خلال 2ماه اول شكل‌گيري اعتراض‌ها، تقريبا هر روز نوعي اعتراض بر پا بود. در نيويورك يك حراجي آثار هنري به نام ساتبي است كه مي‌خواست قرارداد كارگران خود را لغو كند. مثلا معترضان اشغال چند روز جلوي اين شركت رفتند و تجمع كردند. در دهمين سالگرد تهاجم به افغانستان نيز تظاهرات كردند.

* نقش رسانه‌هاي اجتماعي در شكل‌گيري و گسترش اعتراض چگونه است؟

اين رسانه‌ها در اعتراض‌هاي مردمي در خاورميانه و اروپا نقش مهمي ايفا كرده‌اند. البته موضوع اصلي رسانه‌هاي اجتماعي نيست. رسانه‌هاي اجتماعي معترضان را به خيابان مي‌آورد تا با هم حرف بزنند. رسانه‌هاي اجتماعي به نوعي فعاليت منفعلانه سياسي را متحول كردند. رسانه‌هاي اجتماعي در اين روند نوعي ابزار بسيج‌سازي است. از رسانه‌هاي اجتماعي هم مي‌توان براي اعلام فعاليت‌ها و رخدادها استفاده كرد و هم از آن براي خبررساني درباره مثلا واكنش پليس بهره گرفت. يك استفاده ديگر از فناوري، عكس گرفتن از راهپيمايي و ارسال همزمان آن به اينترنت است. سايتي ايجاد شده بود كه فيلم اعتراض‌هاي اشغال را از سراسر آمريكا به‌طور زنده پخش مي‌كرد. جوانان استفاده زيادي از كامپيوتر، تلفن همراه و اينترنت مي‌كنند. البته جنبش اشغال فقط در خانه نشستن و ديدن اين تصاوير نيست بلكه بيرون آمدن و انجام يك عمل است.

* برخي معتقدند از آنجايي كه كمونيسم يعني رقيب اصلي سرمايه‌داري سقوط كرده است، سرمايه‌داري بي‌رحم شده و اين جنبش در واقع اعتراض به بي‌رحمي سرمايه‌داري است. نظر شما چيست؟

به‌نظرم درست است. روشن‌ترين مثال اين امر بحران مسكن در آمريكاست. از اوايل دوره رياست‌جمهوري جورج بوش، نرخ بهره بسيار پايين بود و اقتصاد با پول قرضي حركت مي‌كرد. عده زيادي وام گرفتند و خانه خريدند و قيمت مسكن به شكل حباب‌گونه بالا رفت و ناگهان اين حباب تركيد و بهاي مسكن پايين آمد. در نتيجه بسياري از آمريكايي‌ها مثلا در حالي نيم ميليون دلار وام مسكن داشتند كه قيمت فعلي خانه‌شان 200هزار دلار بود. تازه معلوم شد بسياري از اين وام‌ها بر اساس اسناد متقلبانه داده شده بود. درخواست بانك‌ها از دادگاه‌ها براي صدور حكم مصادره خانه نيز عموما بر اساس اسناد متقلبانه بود. حتي اگر اين اسناد متقلبانه نبود، شرايط ناعادلانه‌اي در آن براي وام‌گيرنده در نظر گرفته شده بود يا شرايطي در آن گنجانده شده بود كه وام‌گيرندگان از آن بي‌اطلاع بودند. در نتيجه نزديك به 10ميليون خانه مصادره شده است. البته در آمريكا مالكيت خانه ارزش اقتصادي و نمادين بالايي دارد. يكي از عناصر اصلي رؤياي آمريكايي مالكيت خانه است و خانواده‌ها پس‌اندازشان را صرف خريد خانه مي‌كنند و اگر كسي نتواند قسط خانه‌اش را بدهد، از هستي ساقط مي‌شود، چون از خانه بيرون انداخته مي‌شود و هيچ پس‌اندازي هم ندارد. در سال2008، مصادره خانه بيشتر به‌دليل كاهش ارزش واقعي خانه بود اما حالا علت اصلي اين امر بيكاري افراد است. شركت‌ها خواستار آن بودند كه بتوانند به‌طور نامحدود به نامزدها كمك مالي كنند و به اين خواسته خود رسيدند و اكنون همه نامزدها چه نامزدهاي محافظه‌كار حزب جمهوريخواه و چه نامزدهاي ليبرال حزب دمكرات ناچارند براي كسب منابع مالي دنبال اين شركت‌ها بروند.

هزينه ستاد انتخاباتي اوباما براي دوره دوم رياست‌جمهوري حدود يك‌ميليارد دلار است. در نتيجه ميليونرها و ميلياردرها قدرت رأي‌دهي بالاتري نسبت به مردم عادي دارند. اين يك مثال از سرمايه‌داري آزمندي است كه از آن سخن گفتيد. جنبه بين‌المللي اشغال وال‌استريت محدود بوده است. بانك‌ها بودند كه باعث بحران اقتصادي شدند اما اين مردم هستند كه بايد تاوان آن را بپردازند. وقتي دولت از بودجه مي‌كاهد، نظام درمان، آموزش و غيره در كشور دچار مشكل مي‌شود. كاهش بودجه مثل آنچه در اروپا رخ مي‌دهد، بر مردم تأثير مي‌گذارد، نه بانك‌ها.

* يعني همان استدلال جنبش كه نظام اقتصادي جاري در غرب، سودها را خصوصي مي‌كند و زيان‌ها را عمومي؟

درست است. البته در آمريكا بسياري از افراد به مسائل سياسي توجه ندارند. در آمريكا، سياست در واقع بازي يك عده نسبتا كوچك است. بيشتر مردم مي‌خواهند سرشان به زندگي خودشان گرم باشد و تا زماني كه شغل يا خانه خودشان را از دست نداده‌اند، مي‌توانند مثل گذشته به زندگي خود ادامه دهند. در آمريكا 2 نوع نظام تأمين اجتماعي وجود دارد. يك نظام كه بر اساس ماليات و سهمي است كه هر فرد از حقوق خود در زمان اشتغال مي‌پردازد و در زمان بازنشستگي از آن برخوردار مي‌شود. نظام ديگر شامل كمك‌هايي است كه به افراد نيازمند داده مي‌شود. افراد دسته اول عموما بر اين اعتقادند كه دسته دوم كمك‌هاي نامشروعي مي‌گيرند و حاضر نيستند به آنان كمك كنند.

* گروه‌هاي تشكيل‌دهنده جنبش اشغال وال‌استريت كدام هستند؟

به‌نظرم اين جنبش بيشتر بر پايه افراد تشكيل شده است تا گروه‌ها. در آمريكا احزاب كوچك دست‌چپي بسياري هستند، مانند حزب كمونيست، حزب كارگران سوسياليست، حزب انقلابي كمونيست، حزب جهان كارگران و غيره كه جايگاه آنها در جنبش اشغال نسبتا كوچك است. بسياري از معترضان خود را آنارشيست‌ و بدون سازمان‌دهي مي‌خوانند.

* پس گروه‌هاي دانشجويي، كهنه‌سربازان و اعضاي اتحاديه كارگري به‌طور منسجم در آن حضور ندارند؟

اعضاي اتحاديه‌هاي كارگري تا اندازه‌اي به‌طور منسجم در آن حضور دارند. البته ساختار اين دو با هم متفاوت است. اتحاديه‌هاي كارگري در آمريكا سازمان‌هاي با ساختار بالا به پايين هستند، در حالي كه اشغال جنبشي بدون تمركز، دمكرات، مشاركتي و بدون رهبر است. بيشتر معترضان جوان هستند و اعتقاد چنداني به اتحاديه كارگري براي پيشبرد منافع طبقه كارگر ندارند.

* برخي صاحب‌نظران مي‌گويند يك علت ايجاد نارضايتي در جامعه آمريكا، ناكارآمدي نظام دوحزبي در اين كشور است كه به روشني در موضوع كاهش كسر بودجه در كنگره ديده مي‌شود. تا چه حد اين امر صحت دارد؟

علت مهمي است، اما تأثير آن غيرمستقيم است. از سال1980، فرايند سياست در آمريكا به‌طور فزاينده‌اي ناكارآمد بوده است. برخي تحقيقات نشان مي‌دهد جمهوريخواهان بيش از اندازه از حق وتو در كنگره استفاده كرده‌اند و گاه جلوي تصويب برخي قوانين را گرفته‌اند. تا پيش از سال1980، فضاي همكاري بين 2 حزب بسيار بيشتر بود. كنگره آمريكا اكنون تماما قطبي شده است و نمي‌تواند حول سياست‌هايي كه به روشني به نفع كل مردم است، به اجماع برسد. به‌نظرم مردم كاري به ناكارآمدي نظام سياسي ندارند بلكه آنچه برايشان اهميت دارد، نبود نتيجه است. 2 حزب نمي‌توانند در مواردي مانند ايجاد نظام درمان خوب، بيمه بيكاري، كمك به كساني كه براي پرداخت قسط خانه دچار مشكل هستند و غيره به نتيجه برسد. فكر نمي‌كنم معترضان وال‌استريت كاري به اين داشته باشند كه در كنگره چه رخ مي‌دهد. آنچه برايشان مهم است، اين است كه نمي‌توانند وام دانشجويي خود را بازپرداخت كنند، يا نمي‌توانند صورت‌حساب پزشكي را بدهند. كساني هم كه مشكلي ندارند، دوست دارند آرمان‌هاي خود را در جامعه متحقق ببينند.

* عموما مي‌گويند كه نظام سرمايه‌داري توانايي ترميم دارد. آيا ترميم بحران اقتصادي طولاني نشده است؟

به‌نظر من قابليت ترميم نظام سرمايه‌داري فقط به نجات دادن بانك‌ها و برگرداندن آنها به سطح سود پيش از سال2007 و دادن ميليون‌ها دلار پاداش به مديران آنها محدود مي‌شود و از اين نظر اين توانايي موفق عمل كرده است. دير يا زود، اوضاع اقتصاد بهبود مي‌يابد و بيشتر مردم به سر كار مي‌روند اما فكر مي‌كنم سطح زندگي به‌طور كلي نزول كند يعني سطح زندگي كه در زمان بزرگ شدن من عادي به شمار مي‌رفت، ديگر عادي نخواهد بود. تغيير تمركز توليد ناخالص ملي از مصرف به سود به‌خصوص سود شركت‌هاي مالي معادلات را به هم زده است. اقتصاد امروز آنقدر كه به سود تراكنش‌هاي مالي وابسته است، به مصرف انبوه وابسته نيست. اين تراكنش‌هاي مالي عموما ناسالم است، زيرا به بورس‌بازي و تلاطم بازارها وابسته است. يك سال كه وضع وال‌استريت خراب است، بورس‌بازان بيكار مي‌شوند و ماليات نمي‌دهند و در نتيجه مثلا مدارس شماري از آموزگاران خود را اخراج مي‌كنند اما سال بعد كه وال‌استريت سود مي‌كند، بورس‌بازان ماليات مي‌دهند اما معلمي استخدام نمي‌شود. همچنين به‌نظرم انتظار مردم نيز تغيير كرده است.

* تأثير جنبش اشغال وال‌استريت بر انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا چيست؟

تأثير جنبش از اين نظر چشمگير است. موضوع 99درصد به هر شكلي در شعارها و بحث‌ها مطرح مي‌شود. 99درصد به اين معناست كه اقتصاد آمريكا فقط در خدمت يك گروه كوچك است نه كل مردم. در تحقيق خودم كه در اين كنفرانس درباره آن صحبت كردم و درباره گزارش‌هاي مطبوعات درباره وال‌استريت بود، متوجه شدم هر موضوعي كه مورد بحث قرار مي‌گيرد، مسئله 99درصد مطرح مي‌شود. شايد 6ماه پيش كسي به اين موضوع توجه نمي‌كرد، اما حالا تحقيقات جدي درباره 99درصد انجام مي‌شود. مردم به شكلي درباره 99درصد فكر مي‌كنند كه قبلا نمي‌كردند. باراك اوباما در سخنراني سالانه خود در كنگره نگفت كه جنبش اشغال وال‌استريت اين كار را براي ما كرده است، اما موضوع‌‌هايي را مطرح كرد كه جنبش اشغال مطرح كرده است. فكر مي‌كنم خواسته‌هاي اين جنبش به برخي از نمايندگان دمكرات جرأت داده است، زيرا تا 6‌ماه پيش در برابر نمايندگان تي‌پارتي كم مي‌آوردند. ستاد انتخاباتي اوباما نيز مي‌تواند برخي مسائل را شجاعانه مطرح كند.

* در آمريكا، افرادي كه مذهبي به‌شمار مي‌روند، عموما در جناح راست افراطي قرار مي‌گيرند، در حالي كه آرمان‌هاي مذهبي مانند عدالت و برابري بيشتر توسط افرادي نمايندگي مي‌شود كه در جناح چپ قرار مي‌گيرند. چرا در آمريكا مذهبي‌ها در جناح افراطي راست قرار مي‌گيرند؟

راست مذهبي سازمان‌دهي بسيار خوبي دارد. در بسياري از كليساها در آمريكا نيروهاي مترقي هم حضور دارند كه به عدالت نژادي، حفاظت از محيط‌زيست و حقوق زنان علاقه دارند اما از نظر سياسي سازمان‌دهي ندارند، در حالي كه راست‌مذهبي از نظر سياسي سازمان‌دهي دارد. به‌نظرم، راست مذهبي امروز به نسبت 10سال پيش اهميت كمتري دارد. برخي از افراد راست مذهبي متوجه شده‌اند كه آلت‌دست نيروهاي محافظه‌كار قرار گرفتند، خصوصا در زماني كه به جورج بوش رأي دادند. وي كسي بود كه از ماليات ثروتمندان كاست. راست مذهبي به‌طور انتزاعي به عدالت اعتقاد دارد اما فكر نمي‌كند كه كاري بايد براي تحقق آن انجام شود.

دوشنبه|ا|14|ا|فروردين|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن