واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: او رسول ملاقلیپور بود
![رسول ملاقلی پور](http://img.tebyan.net/big/1386/11/1152299169714610213897150243197935411689.jpg)
اختصاص بخشی از جشنواره فیلم فجر امسال به بزرگداشت رسول ملاقلیپور دور از انتظار نبود، همچنان كه برگزیده شدن میم مثل مادر (آخرین ساخته او) به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسكار كسی را متعجب نكرد. چنین نوشداروهایی كه پس از مرگ سهراب تجویز میشوند، چنین ادای دینهای دیرهنگامی خرسندكننده اما حزنانگیز است، بهویژه در مورد فیلمسازی كه به دلیل وسعت كمی و كیفی كارنامهاش پیش از اینها میتوانست موضوع چنین بزرگداشتهایی باشد. رسول ملاقلیپور برآمده از میان نسلی از فیلمسازان سینمای پس از انقلاب بود كه پایهگذار گونهای در سینمای ایران شدند كه به عنوان سینمای دفاع مقدس بازشناسایی شد؛ گونهای كه اگرچه معادل آن را در سینمای آنسوی مرزها به عنوان سینمای جنگی میشناسیم اما اینگونه، در سینمای ایران تفاوت آشكاری با ژانر جنگی خارجی دارد. تفاوتهایی كه برخاسته از یكسری شاخصههای مضمونی و گاه بصری است كه در دل این جریان و توسط فیلمسازانی همچون ملاقلیپور، حاتمیكیا و... شكل گرفت و توسط دیگر فیلمسازان نیز به كار برده شد؛ اگرچه پارهای از آنها نتوانستند حق مطلب را همچون بانیان این حركت ادا كنند و بیشك از همین رو بود كه دوران اوج سینمای دفاع مقدس با ساختههایی از همین فیلمسازان برجسته شكل گرفت كه ملاقلیپور جزو چهره های شاخص آن بود.هنگامی كه جنگ شروع شد 25 ساله بود، همانند بسیاری از جوانان همنسل خود كه شور دفاع از میهن را در سر داشتند به جبهههای جنگ شتافت. اما اسلحهای متفاوت با دیگران به دست گرفت كه دوربین عكاسی بود و با این دوربین به ثبت لحظههای پرشور آن روزگار پرداخت.خیلی زود به این نتیجه رسید كه برای ثبت زندهتر آنچه در جبهههای جنگ میگذشت، دوربین فیلمبرداری وسیله موثرتری است، به این ترتیب برای به دست آوردن یك دوربین فیلمبرداری تلاش بسیاری كرد و وقتی امكانات مورد نظرش را به او ندادند، آن چنان عاشق این كار بود كه بیاجازه به سراغ آنها رفت. ملاقلیپور بعدها با صداقت بسیاری كه داشت از این اتفاق به عنوان خاطرهای تلخ و در عین حال شیرین یاد میكرد.با همین دوربین بود كه سرنوشت دیگری برای او رقم خورد، لحظههای بسیاری را از روزهای جنگ ثبت و ضبط كرد و در عین حال نیز خود به صورت عملی با زبانی تازه برای سخن گفتن آشنا شد. زبانی كه بهطور غریزی آن را آموخت، بیآنكه از قواعد تئوریك آن اطلاعی داشته باشد، بعدها نیز به دلیل تجربههای حرفهای كه در سینما داشت، بر ابزار كارش تسلطی قابل اعتنا پیدا كرد كه اینها همه حاصل غریزه و قریحه ناب او در زمینه سینما و نگاه كردن از دریچه دوربین بود.اگرچه نخستین ساخته بلند رسول ملاقلیپور به نام نینوا، حكایت از ذوق سازنده خود داشت، اما این فیلم به لحاظ پرداخت سینمایی، كم و بیش خام دستانه مینمود. اما مدتی بعد پرواز در شب او را به عنوان استعدادی كه آیندهای امیدواركننده داشت، معرفی كرد. بهویژه اینكه ملاقلیپور گام به گام بر مهارت خود در پرداخت سینمایی آثارش افزوده بود. پرواز در شب از چند منظر اهمیت بسیاری داشت كه از این فیلم نقطه عطفی در سینمای جنگ در آن سالها (میانه دهه 60) ساخت.ملاقلیپور با نگاهی واقعگرایانه و به دور از كلیشه ها به جنگ از منظری دیگر نگریست، به آدمها و روابط میان آنها نزدیك شد و همچنین تصوری ملموس و خاكستری از دشمن در هیأت یك سرباز اسیر عراقی نشان داد. از این منظر میتوان پرواز در شب را نقطه عطف نخست كارنامه ملاقلیپور به حساب آورد كارنامهای كه فراز و فرود بسیار داشت و با توجه به شیوه غریزی او در كار چندان غیرقابل پیشبینی نیز به نظر نمیرسید.اما به هر حال هر فیلم او حتی ناموفقترین آنها نیز از ویژگیهایی قابل توجه برخوردار بود، لحظههایی داشت كه بر مخاطب تأثیر بگذارد، دست روی احساسش بگذارد، بغض بر گلو بیاورد و یا اینكه همچون تلنگری آنها را به فكر وادارد.این ویژگیهای شاخص در پرواز در شب بعدها در شكل توامیافتهتری پایه و اساس سینمای ملاقلیپور را تشكیل داد. سینمای او واقعگرایانه و برخوردار از لحنی معترض، عریان و تلخ بود. از آنجا كه ملاقلیپور بیش از هر چیز از غریزه و احساسش در فیلمسازی كمك میگرفت، بسته به اوضاع و احوال فردی و اجتماعی خویش به شكل مستقیم به بازتاب آنچه در پیرامون خود دیده و حس كرده بود میپرداخت و تلخی آثارش گاه به شدت تشدید میشد. سادگی، صمیمیت و صداقت فردی او نیز به روشنی در آثارش نمود داشت. از سر همین صداقت و سادگی بود كه بدون هیچ ملاحظهكاری یا محافظهكاری آنچه را كه طبع حساسش از اتفاقات دریافته بود در آثارش به شكلی تند و گزنده و در عین حال تلخ منعكس میكرد.همین مسئله باعث شده بود كه آثارش از ویژگیهایی منحصر به فرد برخوردار باشند،به گونهای كه نه تنها در عرصه سینمای دفاع مقدس بلكه در دیگر فیلمهای او میتوان این ویژگیهای خاص را مشاهده و از ساختههای دیگران متمایز ساخت. به همین دلیل بود كه با آثار ملاقلیپور راهی تازه در عرصه سینمای دفاع مقدس گشوده شد،هم از منظر مضمونی كه آثارش اغلب متضمن مضامین تازه بودند و هم از جنبه نوع رویكرد به مضامینی كه مورد استفاده قرار میداد.این نكته را هم میتوان در آثاری مشاهده كرد كه ملاقلیپور در دورانی كه جنگ در جریان بود، ساخت و هم آثاری كه پس از پایان جنگ جلوی دوربین برد و در هر دوره نیز باتوجه و درك مقتضیات زمان، آثارش در عین ارادت و دلبستگی بسیار به جنگ و بچههای آن، جسورانه و متفاوت با دیگر فیلمها بود.دوران اوج كار ملاقلیپور را باید سالهای پس از پایان جنگ به حساب آورد. در این زمان بود كه در هر نظر به طور مستقیم و غیرمستقیم شرایط برای بارور شدن یك قریحه استثنایی در میان فیلمسازانی كه از دل جنگ بیرون آمده بودند، مهیا شد. ملاقلیپور به واسطه سالها حضور در جبهههای جنگ و تجربیات مستقیم و بیربط خود درآن زمان و مكان با شناختی كامل به سراغ پارهای از واقعیتهای سالهای جنگ رفت. باتوجه به روحیات و حساسیتهای او دور از ذهن نبود اگر در این میان بیشتر به واقعیتهای تلخ و گزنده جنگ توجه داشته باشد.اما این مضامین كه با رویكردی دردمندانه و از سرعشق و ارادت به رزمندگان و اصل دفاع از میهن در برابر دشمن متجاوز پرورش یافتند، باوجود تلخی ظاهریشان به شدت واگرایانه، انسانی و تاثیرگذار بودند، بنابراین برخلاف تصور برخی نه تنها تصویر رزمندگان را مخدوش نكردند و بلكه در نوع خود تاییدی بر قداست حركتهای ایثارگرانه و شهادت طلبانه از سوی انسانهایی بودند كه او نه تنها با آنها زندگی كرده بود،بلكه خود یكی از آنها بود.ثمره همین شناخت و نگاه دردمندانه ارائه تصویری انسانی و ملموس بود كه در عمده آثار ملاقلیپور شاهد آن هستیم. او اگر در فیلمی انگشت روی ترس رزمندگان گذاشت، تصویری دقیق از موقعیت خطیری كه در آن درگیر بودند، به نمایش گذاشت و ارزش ایثار و از جان گذشتگی دیگران را به شكل درستتری به نمایش گذاشت.اگر از ریا حرف زد، در قیاس با آن، عمق صداقت و سادگی دیگران را جلوهگر ساخت. اگر از تلخیهای جنگ سخن به میان آورد، در مقابل پرداختن ملموس و پذیرفتن از لزوم و ماهیت دفاعی رزمندگان ایرانی در جنگ را به نمایش گذاشت، جنگی كه دشمن متجاوز و ستیزهجوی آن را آغاز كرده بود.اگرچه دلمشغولی اصلی ملاقلیپور جنگ و آدمهای آن بوده است اما در دورههای مختلف كاری او میتوان شاهد رویكردهایی به دیگر گونههای سینمایی نیز بود.اما با این حال او در این دست آثار خود نیز سعی میكرد تا گوشه چشمی هم به آدمهای جنگ داشته باشد. اما اغلب این نوع آثار او مشخصا دارای باری محسوس از اجتماعیگری انتقادی بودند كه با همان لحن تلخ و گزنده ملاقلیپور به تصویر درآمدند.در آثار ملاقلیپور عصبیتی پرخاشگرانه وجود دارد كه گاه با پراكندهگوییهایی نیز همراه است. اما این مسئله همانقدر كه ضعف آثار او به حساب آمده، حسن آنها نیز بوده است، حسنی كه باعث تأثیرگذاری هرچه بیشتر این فیلمها شده است. این عصبیت فیالنفسه نشان از میزان حساسیت و تاثیرپذیری او از مسائل و مشكلات درونی و بیرونی اوست كه در آثارش نیز در هر دوره به شكلی منعكس شدهاند.حساسیتی كه سرانجام او را از پای درآورد. گویی سرنوشت خود نیز با سرنوشت آدمهای فیلمهایشان كه در معرض فشار و تهدید درونی و بیرونی قرار داشتند گره خورده بود و خود نیز سرانجام بر همین پایه، غیر منتظره و زودهنگام درگذشت. ملاقلیپور برای ساختن فیلمهایش اغلب با دشواری روبهرو بود، رویكرد غیرگیشه محورانهاش، تلخی نگاه او و حركت در خلاف جهت جریان و... باعث میشد كمتر سرمایهگذاری تمایل به تولید فیلمهایش داشته باشد.نمیخواست و نمیتوانست با شرایط كنار بیاید، تك افتادگی و تلخی نگاهش گناه او نبود، شاید اگر انسانی تا این اندازه حساس نبود و سادگی و صداقتش باعث نمیشد تا این اندازه مستقیم، عصبی و عریان حرفهایش را بیان كند با مشكلات كمتری روبهرو میشد. اما اگر اینگونه بود، دیگر رسول ملاقلیپور نبود، تمام قدر و ارزش او درمقام فیلمساز و همچنین آثارش به دلیل ویژگیهایی بود كه ما در خود او و فیلمهایش شناختیم؛ اینكه صادق بود و صمیمی، سرسخت وسركشیده، عصبی و تلخ ... او رسول ملاقلیپور بود.منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 585]