واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: اروپاي بيمار و تبعات فرمول كاپيتاليستي
جعفر بلوري
فقر، تكدي گري، سرقت، اعتياد، فساد، خودكشي و... از جمله پديده هاي خطرناك اجتماعي و زنجيره واري هستند كه ابتلا به يكي مي تواند ديگري را به دنبال داشته و گسترش آن نيز مي تواند جامعه اي را به تباهي بكشاند.
مثلا كافي است پديده اي مثل بيكاري در جامعه اي شيوع پيدا كند تا رفته رفته پديده هايي به مراتب خطرناك تر از آن متولد شوند. با توجه به خطراتي كه از ناحيه اين بيمار جامعه را تهديد مي كند، بديهي است مسئولان با استفاده از كارشناسان خبره، به آسيب شناسي پرداخته با تخصيص بودجه مناسب به درمان درد بپردازند.
خانواده و اعتقادات مذهبي بلاشك يكي از بنيان هايي است كه هرقدر تقويت شود، مي تواند براي نجات جامعه از بلايايي كه برشمرديم موثرتر باشد. تخصيص بودجه هاي كلان براي ايجاد شغل نيز طبيعتا يكي از روش هايي است كه عقل حكم مي كند براي نجات اين جامعه بحران زده مي تواند بسيار كارساز باشد.
اما اگر مسئولان جامعه اي با هر دليل، منطق و هدفي، سياست هايي را در دستور كار قرار دهند كه به افزايش نرخ بيكاري و فقر مردم آن كشور منجر شود چه خواهدشد؟ اگر دراين جامعه، بنيان هاي خانوادگي، اخلاقي و اعتقادي ضعيف يا متزلزل باشند چطور؟ آيا اين جامعه از تبعات مخرب پديده هايي كه نام برديم در امان خواهدبود؟ شايد از بخش طرح مسئله كمي تعجب كرده باشيد، به اين موارد توجه كنيد:
1- جامعه اروپا و به طور كلي غرب، چندسالي است دچار بحران عميق اقتصادي شده است. اين بحران آن قدر عميق است كه رهبران آمريكا و اروپا آن را با بحران بزرگ دهه1930 مقايسه كنند. حتي برخي پيش بيني كرده اند اين بحران دير يا زود دودمان اتحاديه اروپا و تمام دستاوردهاي آن مثل پول واحد يورو را هم بر باد خواهد داد. تحليل ها و گزارش هاي از اين دست همچنان ادامه دارند. كافي است واژه هايي چون بحران اروپا و منطقه يورو را دربخش اخبار اينترنت جست و جو كنيد تا در تأييد جديت اين بحران گزارش هاي رسمي را از منابع خود غربي ها بخوانيد.
2- كساني كه اخبار بحران اقتصادي غرب را دنبال مي كنند مي دانند كه اجراي رياضت هاي سنگين و طاقت فرساي اقتصادي كه از سوي تروئيكاي اروپا (اتحاديه اروپا، بانك جهاني، و صندوق بين المللي پول) بر كشورهاي بحران زده تحميل مي شود، غالبا به شكل حذف فرصت هاي شغلي- بخوانيد بيكار كردن مردم- كاهش حقوق و دستمزد، افزايش شديد ماليات، افزايش موارد مشمول دريافت ماليات، خصوصي سازي سازمان ها و نهادهاي دولتي،حذف هزينه هاي بخش عمومي (مثل كمك هايي كه به اقشار ضعيف و آسيب پذير جامعه، دانش آموزان، دانشجويان و معلولان پرداخت مي شود) نپرداختن طلب هاي مردم ازسوي دولت و... اعمال مي شود. نتيجه اين سياست ها بدون نياز به تحليل واضح است.
3- كشورهاي اروپايي به دليل ماهيت نظام اقتصادي حاكم بر آنها (سرمايه داري) طبيعتا بايد فقط به دنبال سود باشند كه هستند. اين جوامع وقتي دچار بحران هاي اين چنيني مي شوند، براي از دست ندادن همين سود به اجراي فرمول هاي اقتصادي متوسل مي شوند كه پيش از اين پيش بيني و طراحي كرده اند. لذا اين كه مي بينيم براي برون رفت از بحران، نابود كردن بخشي از مردم جامعه را در دستور كار خود قرار داده اند نبايد تعجب كرد. اين فرمول طوري نوشته شده كه پس از قرارگرفتن گزاره هاي موجود، پاسخي جز حفظ سود آن هم براي قشر ثروتمند جامعه نخواهد داشت.
4- به نوشته خبرگزاري «آسوشيتدپرس» اسپانيا در ميان 17 عضو، منطقه يورو، با 5 ميليون بيكار، بالاترين نرخ بيكاري را به خود اختصاص داده است. براساس گزارش هاي رسمي، 11 ميليون نفر از مردم اين كشور نيز در فقر زندگي مي كنند كه رفته رفته در شرف پيوستن به محرومين از خدمات اجتماعي قرار مي گيرند. سياست هاي رياضت اقتصادي مدتهاست براي اسپانيا پيچيده مي شود و اجراي همين رياضت هاست كه 11 ميليون نفر از جمعيت 46 ميليوني اين كشور را از داشتن حقوق اجتماعي برحذر مي دارد.
دوم فوريه 2012 (13 بهمن ماه سال جاري) سايت خبري يونان طي گزارشي با عنوان «اسقف اعظم گفت رياضت اقتصادي كشور را مي كشد» به تشريح اوضاع حاكم بر يونان، به عنوان يكي از اين كشورهاي اروپايي و تبعات اجتماعي اجراي رياضت اقتصادي بر آن پرداخت كه به دليل مرتبط بودن با موضوع اين نوشتار ترجمه آن از نظرتان مي گذرد:
«پس از دو سال سكوت در مقابل تحميل امواجي از رياضت هاي اقتصادي به شكل افزايش ماليات، افزايش سن بازنشستگي و حذف 150 هزار فرصت شغلي، با هدف جبران 152 ميليارد دلار بدهي و جلوگيري از ورشكستگي اقتصادي، «آرچي بي شاپ آيرونيموس»، رهبر كليساي يونان طي نامه اي خطاب به نخست وزير نوشت: «رياضت هاي اقتصادي نسخه اي است كه جان انسان را به لب مي رساند تا شفا دهد!»
مردم يونان در حالي شاهد افزايش 100 درصدي ماليات بردرآمد و افزايش نجومي ساير ماليات ها هستند كه به طور ميانگين درآمد و حقوقشان تا 30 درصد كاهش يافته. آنها در اين شرايط همزمان نظاره گر تلاش هاي نااميدانه دولت ائتلافي براي جلوگيري از سقوط كشور نيز هستند، تلاش هايي كه به اعتقاد آنها در نهايت هم قادر به حل بحران بدهي 460 ميليارد دلاري نخواهد بود.
اجراي پنج ساله رياضت هاي اقتصادي في نفسه، تبديل به بحراني براي جامعه شده چرا كه همين سياست اكنون نرخ بيكاري را به بالاي 20 درصد رسانده است. 100 هزار فرصت شغلي تاكنون حذف شده و در سال جاري نيز شاهد حذف حداقل 50 هزار فرصت شغلي ديگر خواهيم بود. اين يعني خودكشي در سريع ترين زمان ممكن، سرگرداني و بي خانماني هزاران يوناني در آتن و ديگر شهرهاي اين كشور اروپايي!
سازمان برق يونان در برخي مناطق سردسير و روستايي اين كشور اقدام به قطع برق مشتركاني كرده كه به علت گران شدن برق، كم شدن حقوق و دستمزد و دوبرابر شدن ماليات بردرآمد، ديگر قادر به پرداخت قبوض برق خود نيستند. به دستور دولت، برق مشتركيني كه قادر نيستند يا نخواهند بود هزينه برق مصرفي خود را پرداخت كنند نيز قطع شده است.
يونان در حال سپري كردن عمر با وام هاي تروئيكاي اروپاست (بانك جهاني، صندوق بين المللي پول و اتحاديه اروپا). سه نهادي كه با پيشنهاد اجراي سياست هاي رياضتي، سرمايه گذاران و بانك ها را ملزم به بازپرداخت وام ها مي كنند. يونان در حال تحمل دردهاي مزمن توليد بسته هاي عمومي ماليات بردرآمد (بخشي از رياضت اقتصادي) با اهداف سياسي است كه به لحاظ فني به ورشكستگي كشور منجر شده است؛ اگر چه طبقه ثروتمند و نخبه به طور بسيار گسترده اي از اين وضع نفع مي برند.
«آيرونيموس»، در نامه خود خطاب به «لوكاس پاپادموس» نوشت: يونان نبايد براي دريافت دومين بسته نجات 169 ميليارد دلاري رياضت هاي اقتصادي بيشتر موافقت كند. بسته اي كه به اعتقاد تحليلگران دست كم 20 ميليارد دلار كمتر از ميزاني است كه براي نجات كشور لازم است.
اسقف اعظم به افزايش ميزان خودكشي و بي خانمان ها در ميان شهروندان سطح متوسط به پايين جامعه اشاره كرد. آنهايي كه پس از اين كه شغلشان را از دست دادند، ناگهان خود را آواره كوچه و خيابان ها ديدند. اسقف اعظم نوشت نااميدي در ميان جامعه در حال افزايش است:
«صبر يوناني ها به طرز بي سابقه اي رو به اتمام است، وحشت جاي خود را به جنون داده و خطر انفجار اجتماعي را بيش از اين نمي توان ناديده انگاشت. نه از سوي كساني كه هزينه ها را پرداخت مي كنند و نه از سوي كساني كه ديگر قادر به پرداخت صورت حساب هاي خود نيستند. دو سال است كه يوناني ها اعتصاب، اعتراض و شورش مي كنند براي هيچ، حال در اين آشفته بازار دولت اجراي بسته هاي تنبيهي-رياضتي را به دستور تروئيكا در دستور كار خود قرارداده است!؟»
«آيرونيموس» اعلام كرد با كشيده شدن مردم به سمت يكديگر و مشاهده افزايش كمك هاي مردمي به هموطنان دلگرم مي شود اما از طرف ديگر نگران اين است كه ادامه اين وضع اوضاع را بدتر كند؛ و چيزي اين وضع را بدتر نمي كند مگر ادامه اجراي رياضت هاي اقتصادي مورد علاقه تروئيكاي اروپا.
وام دهندگان اكنون مي خواهند آن حداقل حقوق 988 دلار در ماه را هم حذف كنند و همچنين آن اضافه دريافتي كه كارگران بخش خصوصي سالانه دريافت مي كنند. رئيس بخش نيروي انساني تروئيكا در آتن گفته شك دارد كه با ادامه كاهش هزينه هاي عمومي و افزايش ماليات ها، يوناني ها بيش از اين بتوانند به حيات خود ادامه دهند.
«اوانجلوس ونيزلوس»، وزير اقتصاد كه در حزب سوسياليستي پاسوك (PASOK) به دنبال پست نخست وزيري است و حدود دو ماه پيش از پست خود اخراج شد، اكنون به عنوان مهندس ارشد بخش افزايش ماليات انتخاب شده است. از جمله شاهكارهاي مهندسي ماليات وي اين است كه كاركنان با حقوق سالانه كمتر از 6700 دلار را هم مجبور به پرداخت ماليات مي كند! در عين حال دولت به 4152 نفر از كساني كه بيش از 150هزار يورو به دولت بدهي دارند هنوز حقوقي پرداخت نكرده است.
آلمان پيشنهاد كرده اتحاديه اروپا سرپرستي امور مالي يونان را به دست گيرد. اسقف اعظم در واكنش به اين پيشنهاد گفت يونان هرگز اختيارات حاكميتي خود را واگذار نخواهد كرد، حتي در مقابل بسته هاي مالي نجاتي كه كشور را به جاي نجات، تقريبا نابود كرده است.»
حدود يك ماه از انتشار اين گزارش و نامه اسقف اعظم گذشته غافل از اين كه لايحه رياضتي 172 ميليارد دلاري هم از سوي كابينه يونان و هم از سوي پارلمان اين كشور تصويب شده است، مقامات يوناني به هشدارهاي اين اسقف اعظم همان گونه پاسخ دادند كه به فريادها و هشدارهاي ساير مردم پاسخ دادند.
نكته آخر
طبيعتا وقتي چندين كشور سرنوشت اقتصادي، امنيتي، سياسي و اجتماعي خود را به يكديگر گره مي زنند، در كنار فوايد حاصل از اين اتحاد جمعي، خطرات جمعي نيز آنها را تهديد مي كند.
از سوي ديگر، بروز بحران در هر يك از اين حوزه ها، طبيعتا حوزه هاي ديگر يك جامعه را نيز درگير خواهد كرد. به عنوان مثال وقتي كشوري مثل يونان دچار بحران اقتصادي مي شود، در صورت ناتواني در مهار آن، رفته رفته دچار بحران هاي اجتماعي، امنيتي (شورش، اعتصاب...) سياسي (سقوط دولت ها و...) و غيره مي شود. در اين بين داشتن اقتصاد قدرتمند يا ضعيف هم زياد فرق نمي كند. ممكن است برخي معتقد باشند كه اين وضع فقط كشورهاي فقير اروپا را با خطر جدي تهديد مي كند اما مثلا كشورهاي قدرتمندي مثل آلمان، فرانسه يا ايتاليا را تهديد نمي كند. در پاسخ به اين دست از تحليلگران بايد گفت، اولا كشوري مثل آلمان بخش عمده اي از اقتصاد پويا و قدرتمند خود را مديون همين اتحاديه اروپا و پول واحد يوروست، و در صورت فروپاشي اتحاديه اروپا يا حتي كمتر شدن اعضاي اتحاديه (كشورهايي مثل يونان و اسپانيا چندين بار تهديد به اخراج از اتحاديه اروپا و پول واحد يورو شده اند) ضربه سنگيني متحمل خواهند شد. ثانيا به همان اندازه اي كه اتحاد بين اين 17 كشور عضو حوزه يورو به قدرت آنها افزوده، طبيعتا با جدا شدن اعضا از يكديگر از اين قدرت كاسته خواهد شد.
به عنوان مثال هانس پيتر فردريش، وزير كشور آلمان چند روز پيش صراحتا اعلام كرد خواستار خروج يونان از منطقه يورو است. «فردريش» در گفت وگو با «اشپيگل» گفت: يونان با خروج از اين منطقه فرصت خواهد يافت براي بهبود اوضاع اقتصادي خود با ديگر كشورها رقابت كند! اما به اعتقاد تحليلگران، اين اظهارات بيش از اينكه نگراني گوينده از وخيم تر شدن كشور بحران زده اي مثل يونان را برساند، نشان دهنده نگراني آنها از سرايت اين بيماري اقتصادي به ساير اعضا از جمله خود آلمان است. به عبارتي، كشورهاي اروپايي كه هنوز مثل يونان، اسپانيا يا ليتواني زمين گير نشده اند، براي نجات خود ترجيح مي دهند اعضاي ضعيف شده را از اتحاديه يا منطقه پول واحد جدا كنند. بدين ترتيب مي توان نتيجه گرفت اينكه برخي سياستمداران كهنه كار مي گويند اتحاديه اروپا به زودي از هم خواهد پاشيد، زياد هم بي راهه نرفته اند!
پنجشنبه|ا|11|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]