واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: به مناسبت سالروز ولادت امام حسن عسكري عليه السلام امام آسماني
امام حسن عسكري، فرزند امام هادي(عليه السلام)، در روز هشتم ربيع الثاني يا 24 ربيع الاول سال 232 هجري قمري در مدينه به دنيا آمد. نام مادر گرامي آن حضرت را، سوسن و بعضي «سليل» و «حُدَيْث» نيز گفته اند. او در هشتم ربيع الاول سال 260 هجري قمري با توطئه معتمد خليفه عباسي در شهر سامرا، در 28 سالگي به شهادت رسيد. آن حضرت بعد از شهادت پدر بزرگوارش در 22 سالگي به مقام امامت رسيد.
برنامه و مواضع او به عنوان مرجع فكري شيعيان قلمداد گرديد و مصالح عقيدتي و اجتماعي آنان را كاملاً مراعات مي كرد. در عصر آن حضرت، دشواريها
و گرفتاري هايي پيش آمد كه از قدرت عباسيان كاست، تا جايي كه موالي و تركان بر حكومت دست يافتند، ولي فشار و شكنجه و آزار نسبت به امام و يارانش تخفيف پيدا نكرد. متوكل او را به زندان انداخت، بي آنكه سبب آن كار را بگويد! عباسيان تلاش مي كردند كه امام عسكري
(عليهالسلام) را در دستگاه حكومت وارد كنند تا پيوسته مراقب او باشند و او را از پايگاه هاي خويش و از ياران و پيروانش دور سازند. آن حضرت نيز مانند پدر بزرگوارش ناچار شد در سامرا اقامت كند و زير نظر باشد.
مواضع علمي امام عسكري (عليه السلام) در
پاسخهاي قاطع و استوار در مورد شبهه ها و افكار كفرآميز و بيان كردن حق، با روش مناظره و گفتگوهاي موضوعي و مناقشه ها و بحث هاي علمي، روز به روز شخصيت آن حضرت را بارزتر نشان مي داد و مؤمنين را به شخصيت مكتبي و فكري خود مجهز مي نمود و از طرفي پايداري و ايستادگي آنان را در برابر جريان هاي فكري خطرناك تضمين
مينمود. كِندي (ابويوسف يعقوب بن اسحاق) فيلسوف عراقي در زمان امام (عليه السلام)، به زعم خود، پيرامون متناقضات قرآني به خيال خود، كتابي تدوين كرد. امام عسكري (عليه السلام) به وسيله بعضي از منسوبان به حوزه علمي او، با او تماس گرفت و كوشش او را با شكست رو به رو كرد و كِندي را قانع نمود كه در اشتباه بوده است. كِندي توبه كرد و اوراق خود را سوزاند.
امام (عليه السلام) بيانات علمي قابل توجهي در باب خلق قرآن براي ابوهاشم جعفري ايراد فرمود و نيز مطالبي ارزشمند در باب تفسير قرآن از او نقل شده است. براي امام عسكري (عليه السلام) از مناطق گوناگون اسلامي كه پايگاه هاي مردمي او آنجا بود، به وسيله نمايندگانش كه در آن مناطق پراكنده بودند، اموالي فراهم مي آمد، و امام با دقت بسيار و با روش هاي گوناگون مي كوشيد تا آن اموال را كاملاً از چشم دولتيان بپوشاند و پنهاني به مصرف برساند. دولت عباسي در برابر ياران امام (عليه السلام) و در پايگاه هايي كه پشتيبان او بودند، قاطعانه و بي رحمانه ايستادگي مي كرد و براي از ميان برداشتن خط مشي و برنامه امام و پراكنده كردن و وادار كردن ياران او كوشش هاي فراوان به عمل آورد.
مسئله مهدي (عج) و غيبت آن حضرت:
امام عسكري به وضوح مي ديد كه اراده خداوند براي ايجاد دولت الهي بر روي زمين، بر اين تعلق گرفته است كه فرزندش مهدي (عليه السلام) غيبت كند. سخنان ائمه پيشين و نصوص فراوان و پياپي، به آمدن مهدي (عليه السلام) بشارت
ميداد و در اين موارد، روايات متواتر و صحيح از رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) در دست است، و مؤلفان صحاح از اهل سنت كه معاصران آن حضرت يا پيش از آن بوده اند، روايات مربوط به مهدي موعود (عليه السلام) را نقل كرده اند كه بخاري و مسلم و احمد بن حنبل از آن جمله اند.
امام عسكري تلاش مي كرد تا مردم را قانع سازد كه زمان غيبت فرا رسيده و تنفيذ آن در شخص فرزندش امام مهدي (عليه السلام) صورت گرفته است. اين امر در باره افكار افراد عادي دشوار
مينمود و امام (عليه السلام) به هر ترتيب، فكر غيبت را در اذهان و افكار، رسوخ مي داد و به مردم ميفهماند كه اين حقيقت را بايد بپذيرند و ديگران را به اين انديشه و اعتقاد و فرعيات آن آگاه سازند. دوستان و طرفداران امام (عليه السلام) به وسيله مكاتبه و مراسله با او تماس مي گرفتند و در باره مهدي موعود از حضرتش پرسش مي نمودند و جواب لازم و كافي را دريافت مي كردند. شيعيان وقتي اموالي را از حقوق شرعي اي كه بر آنان واجب بود، براي امام عسكري (عليه السلام)مي بردند ابتدا حضور به «عثمان بن سعيد» وارد مي شدند و او كه براي سرپوش گذاشتن بر فعاليت هاي امام
(عليهالسلام) و براي مصلحت او، تجارت روغن
ميكرد، پول هايي را كه تحويل مي گرفت در خيكهاي روغن مي گذاشت و دور از چشم حاكمان، براي امام مي فرستاد، زيرا اگر بر قضيه واقف مي شدند همه آن را مصادره مي كردند.
برخورد معتمد عباسي با امام حسن عسكري تفاوتي با برخوردهاي حاكمان عباسي پيش از او با ايشان نداشت.
او امام را تحت مراقبت شديدي قرار داد، به طوري كه كسي جز در شرايط ويژه اي كه امام با نزديكان خود قرار گذاشته بود، امكان تماس با آن حضرت را
نمييافت و هر آنچه كه از خارج به ايشان مي رسيد يا به خارج مي دادند، از طريق مراسله بود. وقتي كه خبر كسالت امام به گوش معتمد عباسي رسيد، دستور داد تا خانه آن حضرت را زير نظر بگيرند. پس از شهادت امام نيز تفتيش و بازجويي كامل به عمل آمد و همه اثاث خانه را مُهر و موم كردند و آنگاه در صدد تحقيق و بازجويي از فرزندان امام عسكري (عليهالسلام) برآمدند و به قابله ها دستور دادند كه زنان را تحت معاينه دقيق قرار دهند و اگر آثار حمل در يكي از آنان ديدند به خليفه گزارش كنند.
هراس و وحشت عباسيان از مهدي موعود (عج) كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) نويد ظهورش را بارها داده بود و او را بزرگترين مصلح در تاريخ جامعه بشري ـ كه تومار ظلم و ستم را در هم خواهد پيچيد و عدالت اجتماعي را برقرار خواهد ساخت ـ معرفي كرده بود، روز به روز بالا مي گرفت. آنان
ميخواستند با كشتن نسل پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم)،
مانع ظهور امام منتَظر گردند وامام عسكري (عليه السلام) در نامه اي به همين مطلب اشاره فرموده است: «پنداشته اند با كشتن من، نسلم را قطع خواهند كرد و حال آنكه خداوند خواسته آنان را تكذيب كرده است و سپاس خداي را كه مرا از جهان نبرد تا آنكه جانشين و امام بعد از مرا نشانم داد. او در خلقت و اخلاق، شبيه ترين كس به پيامبر اكرم است. خداوند او را در دوران غيبت حفظ مي كند، سپس او را ظاهر مي سازد تا زمين را پس از آنكه پر از ظلم و ستم شده باشد، سرشار از عدالت و برابري كند.»
چهارشنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]