نگاه انحرافي به انتخابات نهمتاكتيك ها و استراتژي هاي انتخاباتي جريان آقاي رئيس جمهور

واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: نگاه انحرافي به انتخابات نهمتاكتيك ها و استراتژي هاي انتخاباتي جريان آقاي رئيس جمهور
ظهور جريان انحرافي در صحنه سياسي كشور و حركت وسيع و چند لايه آن در حوزه هاي سياسي، اجرايي،فرهنگي،رسانه اي و...چنان بود كه نگراني بسياري را در ميان نيروهاي انقلاب برانگيخت و باعث شكل گيري طيف متنوعي از واكنش ها بر عليه اين جريان ، جهت گيريها و نيز حركت خزنده آن شد. در اين بين تقريبا ترديدي وجود نداشت كه ظهور و تلاش سازمان يافته اين جريان براي بسط و گسترش در حوزه هاي مختلف با عنايت به دو انتخابات پيش روي كشور يعني انتخابات مجلس نهم وتالي آن انتخابات رياست جمهوري يازدهم صورت مي گيرد.
آفتاب: ظهور جريان انحرافي در صحنه سياسي كشور و حركت وسيع و چند لايه آن در حوزه هاي سياسي، اجرايي،فرهنگي،رسانه اي و...چنان بود كه نگراني بسياري را در ميان نيروهاي انقلاب برانگيخت و باعث شكل گيري طيف متنوعي از واكنش ها بر عليه اين جريان ، جهت گيريها و نيز حركت خزنده آن شد. در اين بين تقريبا ترديدي وجود نداشت كه ظهور و تلاش سازمان يافته اين جريان براي بسط و گسترش در حوزه هاي مختلف با عنايت به دو انتخابات پيش روي كشور يعني انتخابات مجلس نهم وتالي آن انتخابات رياست جمهوري يازدهم صورت مي گيرد.حجم گسترده خبرها در خصوص فعاليت هاي اين جريان در دورافتاده ترين شهرستانها بر صحت اين تحليل ها مي افزودواين تحليل ها سخن از خيز بلند اين جريان براي كسب 150 كرسي در مجلس نهم و قرار دادن موفقيت خود در اين انتخابات به عنوان پله اي براي انتخابات رياست جمهوري بعدي مي گفتند.حال سوال اين است كه هشدارهاي چهره هاي برجسته اصولگرا مبني بر برنامه ريزي جريان انحرافي براي توفيق در انتخابات مجلس و كسب 150 كرسي در حوزه هاي تك نماينده در چند ماهه اخير، ريشه در كدام واقعيتها داشته است؟ دورخيز اين جريان براي مجلس نهم با چه اهدافي و بنا بر چه مصالحي صورت گرفته و چرا اكثريت اصولگرايان نسبت به آن حساسيت به خرج ميدهند؟ تالي منطقي پاسخ به اين سوالات آن است در پايان بگوئيم چرا شفاف سازي مواضع و مرزبندي با اين جريان از اهميت فراواني در انتخابات مجلس برخوردار است؟ اين دست پرسشها نيازمند نگاهي به اهداف جريان انحرافي و تاكتيكهاي رسانه اي اين جريان در قبال انتخابات و مجلس نهم است.

نشست 30 نفره پاستور و آغاز تخريب ها عليه وحدت

از ميان طيفهاي مختلف سياسي كه در فضاي سياسي كشور نسبت به انتخابات مجلس نظر داشته و به فعاليت مشغولند، طيف هواداران دولت نيز يكي از مهمترين گروه ها بوده كه اتفاقا در مركز توجه ساير گروه ها قرار گرفته اند و نگاه ساير طيفها به دولت تبديل به شاخصي براي تميز ميان مواضع گروه ها و درگرفتن مباحث ميان آنها در ماههاي گذشته شده است. موضع جريان حامي دولت در قبال انتخابات از آن جهت اهميت مي يابد كه به ياد بياوريم در ابتداي سال 90 با قهر يازده روزه رئيس جمهور در ماجراي استعفاي وزير اطلاعات، نقش جريان انحرافي در تصميمات دولت بسيار پر رنگ شد و افكار عمومي و به خصوص بدنه اجتماعي اصولگرايان متوجه انحرافي خطرناك گرديد كه دامنه آن تا سطوح بالا و موثر دولتي نيز پيش رفته است.

نگاه دولت و جريان انحرافي به انتخابات را بايد از به دو مقطع پيش و پس از دوركاري و خانه نشيني 11 روزه تقسيم كرد. در مهرماه سال 89 بود كه 30 تن از برجسته گان اصولگرايان در خيابان پاستور مهمان رئيس جمهور شدند تا بلكه مكانيزم واحدي را براي انتخابات مجلس مشخص ساخته و اصولگرايان ذيل يك فهرست و ليست در انتخابات حضور يابند. با اينكه هدف از اين جلسه حضور متحدانه اصولگرايان در انتخابات مجلس بود، اما عدم دعوت رئيس جمهور از چهره هاي تاثيرگذار و مهم اصولگرايان چون دكتر قاليباف و دكتر لاريجاني، زاكاني و توكلي و نيز غيبت روحانيون سرشناس نطفه ابهامات و تشكيك و ترديد اكثريت اصولگرايان درباره نيات و اهداف دولت درباره انتخابات را بست. بخصوص اينكه در ميان چهره هاي دعوت شده از اصولگرايان به اين نشست و ديدار، از روحانيت مبارز نماينده اي حضور نداشت و همين نكته بود كه باعث شد تا برخي از اصوگرايان همچون حجه الاسلام مصباحي مقدم با اشاره به عدم دعوت از روحانيت در اين نشست، نسبت به تمايل جريان انحرافي براي مديريت اصولگرايان در انتخابات، هشدار دهند و در همان جلسه اول با رئيس جمهور چهره هايي برجسته اي خواستار حضور همه جريانهاي اصولگرا در اين نشست شوند. در آن زمان عنوان شد كه دولت با يك جهت گيري دو سويه وارد انتخابات مجلس شده است: در يك سو اسفنديار رحيم مشايي با استفاده از ظرفيت هاي مجموعه دولت تمركز خود را بر حوزه هاي كوچك نمايندگي قرار داده است كه انتخابات در آن ماهيتي سياسي و ليستي ندارد.در سوي ديگر نيز رئيس جمهور با قرار گرفتن در محوريت شكل گيري جريان وحدت كه عمدتا معطوف به ليست شهرهاي بزرگ است، ضمن به حاشيه راندن منتقدان خود ابتكار عمل را در دستان خود گرفته است.

با ورود جامعتين و پر رنگ شدن نقش روحانيت در مديريت اصولگرايان كه اصلي ترين گفتمان و اساسي ترين شاكله اصولگرايي شناخته مي شود،اعلام نارضايتي آشكار جريان انحرافي و طيف هايي كه بعدها در قالب جبهه پايداري گرد هم آمدند، افزايش آشكاري يافت. در اين ميان رسانه هاي دولتي در كنار رسانه هايي كه بعدها به حمايت از جبهه موسوم به پايداري پرداختند،با اعلام نارضايتي از روند موجود در برنامه وحدت اصولگرايان، خواهان بازگشت به فرمول 5+6 در مجلس هشتم كه مورد نظر احمدي نژاد بودند.با بازخواني اين جهت گيري كه تا قبل از خانه نشيني 11 روزه دنبال مي شد مي توان به خوبي رشته بعدي تحليل ها و تلاش هاي جريان پايداري براي برنتابيدن محوريت جامعتين در جريان وحدت را مشاهده كرد كه در آن زمان در قالب تاكيد بر ضرورت بازگشت به فرمول 5+6 نمودار مي شد.

با قهر و خانه نشيني احمدي نژاد و برجسته شدن نقش جريان انحرافي در دولت روند حوادث به گونه اي پيش رفت كه نتيجه آن قرار گرفتن دولت در حاشيه بود. اين حاشيه نشيني باعث شد احمدي نژاد در اولين مصاحبه خود بعد از خانه نشيني كه با سيما انجام داد، اعلام كند كه نميداند زمان برگزاري انتخابات مجلس چه زماني است! در اين زمان زمزمه هايي داير بر آغاز تلاش هاي مستقل دولت براي انتخابات شنيده شد كه هدف از آن حضور مستقل از ساير اصولگرايان و كسب حداكثر ممكن كرسي ها در مجلس با استفاده از پتانسيل هاي موجود از جمله پتانسيل هاي حضور در دولت بود.

راهبرد دولت و جريان انحرافي از اين پس دو محور اساسي داشت؛ از يك سو دولت در پي تدارك و تجهيز نمايندگان و نامزدهايي براي حضور در انتخابات مجلس بود كه بتوانند در صحن مجلس نهم، از موضع دولت دفاع كنند و از سويي ديگر در پي آن بود كه وحدت اصولگرايان كه بنا بود در قالب فرمول 8+7 سامان يابد، به ثمر ننشسته و در نتيجه دولت با مجلسي متكثر از اصولگرايان روبرو باشد.در اين ميان جهت گيري اين جريان كه بيشتر در قالب مطالب روزنامه ايران و برخي سايت هاي حاشيه اي بازتاب مي يافت تمركز بر نوعي تخريب اعضاي جبهه متحد، تحقير و وعده شكست وحدت بود كه تا امروز ادامه يافته است.

مجلس آرماني، مجلس مجمع الجزايري

اما اينكه چرا جريان انحرافي چنين ترجيح و هدفي را دنبال ميكند، نيازمند توضيح است. مجلس هفتم را بايد دوران خوش دولت احمدي نژاد دانست، دوراني به گواه بسياري دولت توانست تا با عنايت به اغماض هاي بي مورد مجلس، رويه هاي مورد علاقه خود در دور زدن قوانين و سازوكارهاي نهادي را بنياد بگذارد و تقويت كند.گرچه اين روند در مجلس هشتم تا حدي اصلاح شد و حداقل در اظهار علني انتقادات و نيز ارائه گزارشهاي تخلفات،محدوديتي وجود نداشت، ولي در نگاه بسياري مجلش هشتم نيز نتوانست چنانكه شايسته نهاد پارلمان است، بعد نظارتي نيرومندي را به نمايش بگذارد.نكته جالب اما آن بود كه دولت بارها و بارها انتقاد خود از اين دو مجلس را علني كرد تا سياست خود مبني بر كاهش نقش مجلس را پيش ببرد.اوج اين سياست را مي توان در ماجراي نفي در راس بودن مجلس ديد كه شاهدي قاطع بر پيگيري اين سياست از سوي دولت بود.

در اين ميان اما دولتي ها منويات خود در خصوص مجلس آينده را پنهان نكرده اند،در موقعيتي كه برنامه هاي جريان انحرافي براي كسب اكثريت پارلمان به شكست انجاميده است، يكي از جهت گيري يهاي محوري اين جريان پيگيري سياست تفرقه ميان اصولگرايان و جلوگيري از تثبيت رويه وحدت ميان آنها بوده است كه با هداف جلوگيري از شكل گيري اكثريت موثر در مجلس و شكل دادن به چيزي بوده است كه روزنامه ايران در يكي از شماره هاي خود از آن با عنوان «مجلس جزيره اي» ياد كرد.

درحقيقت جريان انحرافي مجلسي جزيره اي با حضور طيفهاي متنوع از اصولگرايان را مي پسندد كه بتوان با يارگيري از ميان اين طيفها، تحرك در قبال اقدامات جريان انحرافي از سوي اين قوه مهم نظارتي، تضعيف شود و دولت بتواند مجلس را مديريت كند.

اما پاسخ به اين سوال كه چرا دولت براي يك سال پاياني عمر خود، به دنبال چنين مجلسي است و چرا براي تنها يك سال از همكاري با چنين مجلسي، به دنبال هزينه هايي فراوان است را بايد در انتخابات رياست جمهوري يازدهم ديد. جريان انحرافي بر آن است تا در فضاي سياسي كشور حتي بعد از پايان دولت دهم، باقي بماند و براي اين منظور كرسيهاي سبز رنگ مجلس شوراي اسلامي، اهميتي فراوان دارد. از باب همين اهميت است كه دولت و جريان انحرافي در تريبونهاي متعدد رسانه اي خود همسو با برخي رسانه هاي وحدت شكن، فرمول وحدت اصولگرايان را تحت تخريب و نقدهاي غير منصفانه قرار دادند تا اصولگرايان براي انتخابات آتي رياست جمهوري نتوانند با چراغ راه قرار دادن اين فرمول، چشم به موفقيت در انتخابات يازدهم رياست جمهوري داشته باشند.

با نگاه به اين هدف گزاريهاست كه ميتوان موضع گيريهاي دولت و موضع گيريهاي رسانه اي جريان انحرافي در قبال انتخابات و تاكتيكهاي آنها را در فضاي انتخاباتي درك كرد.

تاكتيكهاي چند لايه

جريان انحرافي در اين مدت 9ماهه كه از آغاز تحركات اصولگرايان براي انتخابات مجلس گذشته، به تقويت و تبليغ نمايندگان و نامزدهاي مورد نظر خود پرداخته و تلاش داشته تا اين نامزدهاي عموما ناشناخته را در حوزه هاي انتخاباتي معرفي كند. اعتراضات مكرر چند تن از نمايندگان مجلس به دولت مبني بر ممانعت از فعاليت هاي انتخاباتي در جريان سفرهاي استاني و قرار دادن چهره هاي مورد حمايت دولت در كنار مسئولان دولتي به هنگام سخنرانيها و گردهمائيهاي استاني ناظر به همين تاكتيك است.

موفقيت جريان انحرافي براي راه يابي نامزدهاي مورد نظرش به مجلس، بيش از آنكه معطوف به حوزه هاي انتخاباتي بزرگ باشد، معطوف به حوزه هاي انتخابيه كوچك و تك نماينده و نامزدهاي ناشناخته است.مطابق اخبار منتشرشده در مرحله نام نويسي حدود 700 كانديداي وابسته به جريان انحرافي در انتخابات ثبت نام كرده اند. دولت و جريان انحرافي براي حوزه هاي بزرگي چون تهران، از برخي چهره هاي شناخته شده خود دعوت كردند تا با حضور در ستاد انتخابات وزارت كشور، نام نويسي كنند، اما رد صلاحيت افراد شناخته شده اين جريان همچون اميري فر و شريف زاده، باعث شد تا جريان انحرافي چندان اميدي به اين حوزه ها نداشته باشد و بيشتر بر حوزه هايي متمركز شود كه با سرمايه گزاري هاي كلان و حمايتهاي مالي از نامزدهاي خُرد، نظر و ديدگاه آنها در مجلس را معطوف به خود كند. ارزيابي ميزان موفقيت جريان انحرافي در حوزه هاي كوچك با توجه به رد صلاحيت بسياري از افراد نزديك به اين جريان را بايد در فرداي انتخابات مجلس و ارزيابي نتايج انتخاباتي به انتظار نشست.

اما مهمترين تاكتيك انتخاباتي جريان انحرافي و دولت را بايد در سياستهاي اين جريان در قبال وحدت اصولگرايان ديد. جريان انحرافي به مدد رسانه هاي متعدد و به ويژه مجازي خود در طول چند ماهه گذشته، با دميدن بر آتش اختلافات اصولگرايان، كوشيده تا نقش خود را در افتراق و پراكندگي ميان نيروهاي نظام ايفا و در عين حال اذهان را به موضوعات جنجالي و حاشيه اي متمركز كند. اجراي اين تاكتيك با برجسته سازي چند مولفه در دستور كار اين جريان قرار گرفت:

1) هاشمي هراسي و احياي دو قطبي انتخاباتي: جريان انحرافي در طول چند ماه گذشته با درج و انتشار تحليلهاي مختلف، بر بازسازي و احياي دوگانه هاشمي و احمدي نژاد تاكيد داشته و تا آنجا پيش رفته كه حتي نامگذاري رسانه هاي اصولگرايان از هواداران دولت به نام جريان انحرافي را ناشي از كدها و پالسهاي هاشمي رفسنجاني ميداند.

جريان انحرافي براي تخريب جبهه متحد اصولگرايان، ابايي از آن نداشته كه حتي اين جبهه را همسو با هاشمي رفسنجاني معرفي كرده و اعلام كند كه وحدت اصولگرايان بيش از آنكه به نفع اصولگرايان باشد، هاشمي رفسنجاني را بهره مند خواهد كرد.

2) فتنه به جاي انحراف: جريان انحرافي در طول چند ماهه گذشته، تلاش وافري انجام داده تا هشدارها نسبت به انحراف را به سمت فتنه و فتنه گران بچرخاند و اصولا انحراف را موضوعي نچندان مهم نشان دهد. ارگان دولت در همه تحليلهاي خود همسو با برخي وحدت شكنان، شاخص هاي اصولگرايي را از اعتدال خارج كرده و موضع گيري عليه فتنه را تنها در همراهي با رئيس جمهور و مواضع دولت خلاصه كرده است و كوشيده تا منتقدين اصولگرا را به خارج از دايره اصولگرايي سوق دهد.

3) رقابت به جاي وحدت: مهمترين گزاره مورد تاكيد جريان انحرافي در طول چند ماهه اخير معطوف به زير سوال بردن ضرورت وحدت با اين استدلال بود كه چون اصلاح طلبان و جريان فتنه در انتخابات حاضر نيستند، وحدت نيز ضرورتي ندارد. درواقع جريان انحرافي از همان اولين روزهايي كه از معادلات انتخاباتي اصولگرايان كنار گذاشته شد، تلاش كرد تا رقابت را به درون اصولگرايان تحميل كرده و از اين راه بدنه اصولگرايي را چند تكه كند.

4) تضعيف فرايند وحدت: جريان انحرافي در زماني كه بحثها و مذاكرات ميان جبهه متحد و جبهه پايداري براي توافق بر روي وحدت در جريان بود، تمركز ويژه اي بر روي اختلاف افكني در خانواده اصولگرايان داشت. فضاي رسانه اي جريان انحرافي در طول چند ماهه گذشته بر تقويت و تبليغ استدلالهاي جبهه پايداري در مقابل جبهه متحد متمركز بود و حتي در زماني كه برخي خبرها از انجام توافق ميان اين دو جبهه حكايت داشت، جريان انحرافي با مدعاي عقب نشستن جبهه پايداري در مقابل جبهه متحد و ناديده گرفتن اصول توسط اصولگرايان، تلاش كرد تا جبهه پايداري را تحريك به برهم زدن توافقات كند.

5) غوغا زيستي: از زماني كه انحراف در دولت، آشكار تر از قبل بروز و ظهور يافت، اين تحليل كه دولت بيش از آنكه به دنبال ثبات باشد، به دنبال بحران زيستي و فضاي بحراني در كشور است، بيشتر از قبل شنيده و درك شد. موضوعاتي چون تشبيه موقعيت كشور به موقعيت شعب ابي طالب، سكوت در قبال افزايش نرخ ارز و سكه، تهديدات مداوم به افشاگري و انتشار برخي تحليلهاي سياسي بسيار خطرناك عليه نظام سياسي و نيز انتشار مطالب خلاف واقع و خصمانه عليه نهادهاي انقلابي همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامي همه و همه از شگردهايي بود كه براي بحراني نشان دادن وضع كشور و به منظور بالا بردن نقش دولت و كسب امتياز از جريانهاي اصولگرا در عرصه انتخابات انجام گرفت.

6) زير سوال بردن رقابت: جريان انحرافي همانطور كه در بالا اشاره شد، تلاش كرده تا رقابت را ميان اصولگرايان دامن بزند، اما علي رغم دامن زدن رقابت و اختلاف در درون اصولگرايان، مدعي آن است كه انتخابات پيش روي مجلس آنچنان كه بايد از رقابت انتخاباتي به معنايي كه تا به امروز در انتخاباتهاي برگزار شده پيشين وجود داشته، وجود ندارد. اين تاكيد عجيب متكي بر اين استدلال است كه چون جمع كثيري از حاميان دولت در انتخابات مجلس رد صلاحيت شده اند، لذاست كه نميتوان انتخابات آتي را به معني واقعي رقابتي دانست. اين موضوع حتي در آخرين يادداشت مشاور مطبوعاتي رئيس جمهور در ارگان دولت، آنهم چند روز مانده به انتخابات منتشر شده است. (به تعبير حسين فدايي در دانشگاه علم و صنعت، جريان انحرافي براي كسب اهدافش به مشاركت كمتر از 30 درصدي در انتخابات نياز دارد/ نسيم آنلاين 6 اسفند)

7)تخريب اصولگرايان اصيل: يكي ديگر از محورهاي مهم مورد توجه جريان انحرافي در انتخابات پيش رو، بر تخريب وجهه اصولگرايان اصيل و پيوند دادن آنها با فتنه متمركز بود. چهره هايي چون قاليباف، زاكاني، لاريجاني، توكلي، نادران، باهنر و ... افرادي بودند كه مورد تخريب جريان انحرافي قرار گرفته و متهم به عدول از اصولگرايي و تنها گذاشتن رهبر معظم انقلاب شدند. اين تخريب ها با هدف خالي كردن ظرفيت اصولگرايي و خالي كردن مجلس آتي از چهره هاي اثرگزار صورت مي گرفت.

8)تغذيه درون محفلي: جريان انحرافي براي رسيدن به مقاصد و اهداف خود در انتخابات مجلس و نيز انتخابات رياست جمهوري آينده، تا كنون سه نشست مهم كه كمترين اخبار از درون آن به بيرون درز كرده است را ذيل عنوان نشست حاميان دولت اسلامي و هواداران گفتمان انقلاب اسلامي و نيز مشاوران جوان نهاد رياست جمهوري آن هم با حضور شخص رئيس جمهور و چهره هايي چون ثمره هاشمي(رئيس ستاد هاي انتخاباتي احمدي نژاد) و نجار، علي اكبر صالحي، ابوالحسن فقيه و.... برگزار كرده است. در همه اين نشستها سخنان حاشيه سازي از احمدي نژاد منتشر شده كه همه آنها توام با تصريح بر مواضع پيشين بوده است.

درآستانه توفيق؟

درشرايطي كه چند روز بيشتر تا برگزاري انتخابات مجلس نهم نمانده، با نگاه به آنچه درباره اهداف و تاكتيكهاي جريان انحرافي رفت، و با درنظر گرفتن شرايطي كه در اردوگاه اصولگرايان به وجود آمده، ميتوان اين قضاوت را داشت كه جريان انحرافي به مدد همراهي جبهه موسوم به پايداري ، به صورت حداقلي در موضوع جلوگيري از وحدت حداكثري اصولگرايان به اهداف خود رسيده است، .البته اين توفيق با عنايت به تحقق فرايند وحدت و شكل گيري ليست هاي اصلي حول جبهه متحد حداكثري نبوده است.در اين ميان ارزيابي در مورد ميزان توفيق اين جريان، نهايتا بايد از يك سو با عنايت به موفقيت اين جريان در فرستادن چهره هاي مدنظر خود به مجلس و از سوي ديگر ميزان تحقق مجلس جزيره اي ارزيابي شود.در مورد هدف اول تقريبا مي توان گفت كه جريان انحرافي نخواهد توانست موفقيتي در شكل دادن به يك فراكسيون ولو كوچك به دست آورد.تحقق يا عدم تحقق هدف دوم نيز بيشتر به رويكرد و جهت گيري اصولگرايان راه يافته به مجلس نهم منوط است.اگر اصولگراياني كه در ذيل پرچم جبهه متحد به مجلس راه مي يابند، اين وحدت را در ادامه راه نيز حفظ كنند، طبعا فضاي اندكي براي جريان انحرافي كه به انواع شيوه ها مي كوشد تا از فضاهاي خالي براي پيشبرد اهداف خود استفاده كند، وجود خواهد داشت.

شفاف

كد مطلب : 147642

چهارشنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]

[مشاهده در: www.aftabnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]