واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /مشاركت حداكثري؛ اخلاق انتخاباتي/ بيانيه مجمع دانشجويان حزبالله دانشگاه علموصنعت درباره انتخابات مجلس
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
مجمع دانشجويان حزبالله دانشگاه علم و صنعت ايران در آستانه 12 اسفندماه، زمان برگزاري انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي، بيانيهاي صادر كرد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين بيانيه آمده است:
«بار ديگر در آستانه آزموني بزرگ قرار گرفتهايم كه با مشاركت مردم در سرنوشت خويش ميتوان شاهد عزت دوباره انقلاب بود. انتخابات مجلس نهم فرصتي ديگر است تا حركت رو به رشد ملت ايران به سوي اهداف متعالي انقلاب، سرعتي دوچندان پيدا كند.
از ديدگاه قرآن كريم، دين براي رشد انسان آمده است تا آرمانها و گزارههاي ديني را بهدست خويش محقق سازد. "لقد ارسلنا رسلنا بالبينات وانزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط (حديد25). "خداوند چارچوب دين را تعيين كرد تا انسان گمراه نشود و از سويي تحقق بخشيدن به جامعه ديني را بر دوش انسانِ مختار گذاشت تا در مسير تكامل حركت كند.
تكامل مردم جز با درگير كردن آنان و بالفعلكردن قوه انتخابشان ممكن نخواهد بود و از اين منظر است كه جمهوريت، ضامن بقاي اسلاميت است.
به فرموده حضرت امام خميني(ره)، «احدي شرعا نميتواند به كسي كوركورانه و بدون تحقيق راي بدهد و اگر در صلاحيت شخص يا اشخاصي، تمامي افراد و گروهها نظر موافق داشتند ولي رايدهنده تشخيصش بر خلاف همه آنها بود، تبعيت از آنها صحيح نيست و نزد خدا مسئوليت دارد» (22 بهمن 1362). بنابراين در گزينش كردن، نبايد صرفا به ليستها و افراد مشهور اكتفا كرد بلكه بايد به دنبال شناسايي و كشف افراد توانمند و متعهد بود.
قرابت به خط امام(ره) و انديشه رهبري كه همان اسلام ناب محمدي است، معيار سنجش افراد و گروههاست. معيار اسلام ناب را امام(ره) در سخرانيها و سيره عملي خويش مشخص كردهاند.
اولين مشخصه، تبعيت و اطاعت عملي از وليفقيه زمان است. مراد از ولايت مطلقه فقيه جامعالشرايط اين است كه دين حنيف اسلام كه آخرين دين آسماني است و تا روز قيامت استمرار دارد، دين حكومت و اداره امور جامعه است و در نتيجه همه طبقات جامعه اسلامي ناگزير از داشتن ولي امر و حاكم و رهبر هستند تا امت اسلامي را از شر دشمنان اسلام و مسلمين حفظ كند و از نظام اسلامي پاسداري، عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدي قوي بر ضعيف جلوگيري و وسايل پيشرفت و شكوفايي فرهنگي، سياسي و اجتماعي را تأمين كند. اين كار در مرحله اجرا ممكن است با مطامع و منافع و آزادي بعضي اشخاص منافات داشته باشد. حاكم مسلمانان پس از اين كه وظيفه خطير رهبري را طبق موازين شرعي به عهده گرفت، بايد در هر مورد كه لازم بداند تصميمات مقتضي بر اساس فقه اسلامى اتخاذ و دستورات لازم را صادر كند. اطاعت از دستورات حكومتى ولىامر مسلمين بر هر مكلفى ولو اينكه فقيه باشد، واجب است و براى هيچكسى جايز نيست كه با متصدى امور ولايت به اين بهانه كه خودش شايستهتر است، مخالفت كند. بر اساس مذهب شيعه، همه مسلمانان بايد از اوامر ولايى ولى فقيه اطاعت كنند و تسليم امر و نهى او باشند و اين حكم شامل فقهاى عظام هم مىشود؛ چه رسد به مقلدين آنان. به نظر ما التزام به ولايت فقيه قابل تفكيك از التزام به اسلام و ولايت ائمّه معصومين(عليهمالسلام) نيست.
در اين ايام، شعار ولايتمداري تبديل به وسيلهاي براي اثبات حقانيت در جدالهاي سياسي شده است. در حاليكه برخي مدعيان در عمل نه تنها ولايتمدار نيستند بلكه گاهي هم ولايت ستيزند. نگاه ابزاري به مقوله ولايت فقيه و وسيله قرار دادن اين نعمت جوشنده الهي جهت كوبيدن مخالفان خود (آن هم نه با استدلال منطقي كه صرفا با انگزني و توهمات خودساخته)، توجيه كاستي و نواقص خويش و از همه مهمتر و خطرناكتر ادعاي حمايت رهبري از آنها در هر موضوعي، از مبتلابهترين مشكلات كنوني جامعه سياسي ماست. تشخيص سره از ناسره در اين امر از اولويتهاي انتخاب است كه لازمه آن بررسي دقيق عملكردها به جاي فريفته شدن به شعارهاست.
مردمي نبودن نماينده سبب ميشود كه فرد به دنبال منافع شخصي و يا گروهي خويش باشد و اين مورد در بحث قانونگذاري بسيار خطرناك است؛ مخصوصا هنگاميكه فرد يا گروه وي در مورد آن قانون ذينفع باشد.
برخاسته از ملت بودن باعث ميشود تا فرد اسير حزببازي نشود بلكه با اتكا به حريت ناشي از مردمي بودن در راستاي آرمانهاي انقلاب و دغدغههاي جامعه گام بردارد. در اين زمينه حضرت آقا ميفرمايند: «مردم بايد كساني را انتخاب كنند كه به كانونهاي ثروت و قدرت متصل نباشند. كساني باشند كه واقعا مردم اينها را بخواهند بر طبق وجدانشان، بر طبق دينشان و بر طبق وظايف انقلابيشان عمل كنند.»(20 مهرماه 90)
مردمي بودن فرد را ميتوان از نوع نگاهش به مردم فهميد. نحوه مراودات وي با عموم جامعه و شيوه برخورد با آنها و همچنين نوع مشكلات و دغدغههايي كه مطرح ميكند و بررسي ارتباط آنها با بدنه جامعه گواه اين موضوع است.
از شاهبيتهاي گفتاري حضرت امام(ره) براي پستهاي مختلف حكومتي بويژه امر خطير قانونگذاري موضوع سادهزيستي مسئول و همچنين توجه ويژه به مستضعفين و محرومين است تا جاييكه فرمودند: «مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگاني رأي دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئوليت كنند و طعم تلخ فقر را چشيده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاكطينتان عارف و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدي (ص) باشند. افرادي را كه طرفدار اسلام سرمايهداري، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بيدرد، اسلام منافقين، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان و در يك كلمه، اسلام آمريكايي هستند طرد و به مردم معرفي كنند.»(11 فروردين 67)
از سوي ديگر، شاهد آن هستيم كه عموما در ايام نزديك به انتخابات اكثر نامزدهايي كه در انتخابات شركت ميكنند علمدار اخلاق و منطق ميشوند. اين اقدام را بايد به فال نيك گرفت ولي نكتهاي كه آنها بايد بدان توجه كنند اين است كه اخلاق ابزاري نيست كه به واسطه آن ژست انتخاباتي خود را نشان دهند. آقايان بايد توجه كنند كه اخلاق پايه ارزشگذاري آنها به حساب ميآيد و انتخابات محك مناسبي است تا برخورد اسلامي و اخلاقي و قانونمداري افراد مشخص شود.
بياخلاقيهاي تبليغاتي نه تنها فضاي شناخت را براي مردم ايجاد نميكند، بلكه باعث به انحراف كشيدهشدن شاخصهاي انتخاب اصلح و دركنار آن پرداختن به مسائل بياهميت و برخوردهاي شخصي پررنگ ميشود. با باز شدن فضاي سياسي نامزدها و طرفدارانشان به خود اجازه ميدهند كه با زير سوال بردن يكديگر و عملكردهاي گذشته زمينه توجيه خويش و فرار از پاسخگويي را مهيا ببيند كه اين موضوع سبب نااميدي و دلسردي ملت ميشود. تاكيد بر اخلاق از دغدغههاي حضرت امام (ره) بوده است: «از آقايان كانديداها و دوستان آنان انتظار دارم كه اخلاق اسلامى ـ انسانى را در تبليغ براى كانديداى خود مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد خوددارى كنند، كه براى پيشبرد مقصود، ولو اسلامى باشد، ارتكاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگيزههاى غيراسلامى است»
از ديگر سو، تنها احساس دغدغه كردن براي ورود به مجلس كافي نيست؛ چراكه به دور از تقواست فردي كه تخصص لازم براي مفيد بودن در مجلس را ندارد سعي در ورود به آن كند زيرا چنين فردي توانايي خدمت شايسته در عرصه قانونگذاري را ندارد.
مسلم است كه توانايي به تحصيلات دانشگاهي صرف و يا حتي تحصيلات حوزوي صرف محدود نميشود بلكه بايد فرد داراي قدرت فكري و شناخت كامل از آرمانهاي بلند انقلاب اسلامي،كلاننگري و فهم عمومي از مسائل مختلف كشور و شيوه دستيابي به راهكارهاي متقن، سابقه شفاف در پيگيري عدالت اجتماعي چه در سطح عمومي و چه در حوزه تخصصي خود هوشمندي سياسي و درك پيچيدگيهاي باندهاي قدرت و ثروت داشته باشد.
فرد به واسطه تخصص خود ميتواند مشكلات آن حوزه خاص را به صورت عميقتري درك كند و راهحل بهتري براي آن ارائه دهد و ساير نمايندگان را هم تا حدودي راهنمايي كند. از شاخصههاي اين تخصص، نوع گفتمان وي و نحوه ارائه آن است كه البته بايد مراقب بود با هوچيگري و عوامفريبي اشتباه گرفته نشود.
از ديگر حساسيتهاي حضرت امام(ره)، عدم دخالت جريانهاي نظامي ـ اطلاعاتي در سياست بوده است، تا حدي كه شرعا جايز نميدانستند كه تواما كسي كه با ارگانهاي نظامي ارتباط دارد در سياست وارد شود و ميفرمودند: «اگر ارتش يا سپاه پاسدار يا ساير قواى مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز بايد فاتحه آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشويد، در گروهها وارد نشويد. اصلا، تكليف الهى ـ شرعى همه شما اين است كه يا برويد حزب يا بياييد ارتش باشيد؛ مختاريد از ارتش كنارهگيرى كنيد برويد در حزب؛ ميل خودتان.» (24 اسفند 60)
در پايان، مجمع دانشجويان حزبالله به نمايندگي از دانشجويان دانشگاه علم و صنعت، ضمن دعوت از تمامي اقشار فهيم براي شركت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي تاكيد دارد كه مردم سعي كنند با شناخت و آگاهي به امر خطير انتخاب بپردازند تا شاهد رشد عزت و اقتدار انقلاب باشيم و در محضر خداوند متعال داراي حجت شرعي باشيم.»
انتهاي پيام
چهارشنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]