واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نهادهاي آموزشي و جامعه پذيري ارزشهاي انقلابي
مجتبي حدادي
پرواضح است كه ارتباط وثيقي ميان جامعه پذيري ارزش ها و هنجارهاي هر جامعه با نهادهاي آموزشي وجود دارد.در واقع در سيستم هاي آموزشي جديد كه هر فرد از اجتماع مدت مديدي از عمر خود را صرف آموزش مي كند ، هنجارها و قوانين جامعه نيز در خلال دروس و مهارت ها به افراد آموزش داده مي شود و به يك نوع جامعه پذير مي شود.
اما به طور كلي به نظر مي رسد كه با گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي آنچنان كه بايد و شايد تغيير رويه اي در سيستم آموزشي كشور ايجاد نشده است و همچنان رگه هايي از ترويج ارزشهاي سكولاريستي در آموزش و پرورش ديده مي شود. البته اين مشكل صرفا به آموزش و پرورش كشور بازنمي گردد بلكه در سطح آموزش عالي كشور نيز همين مشكل وجود دارد كه موجب شده است طرح تحول در علوم انساني و ساختارهاي آموزشي
مد نظر مسئولين قرار گيرد. با اين حال بايد گفت كه در مقطع فعلي توجه به اين كاركرد نظام آموزشي يعني جامعه پذيركردن ارزشهاي انقلابي بسيار مهم است چرا كه هم اكنون تلاش هاي معاندين انقلاب اسلامي متمركز بر جنگ نرم شده است. امروز غرب درصدد است تا با نفوذ فرهنگي در ميان قشر جوان جامعه ايراني به تغيير در سلايق پرداخته و در نهايت نيز با ايجاد پايگاههاي اجتماعي در ايران براي جريانات ليبرال نظام جمهوري اسلامي ايران را با يك چالش جدي روبه روسازد. فتنه 78 و يا فتنه 88 نماد تام و تمامي از تلاش غرب براي اجراي پروژه براندازي نرم در ايران بود. البته هر چند آمريكا و غرب در اين دو فتنه شكست سختي را تجربه كردند و جريان سبز در نهايت دست به انتحار سياسي زد اما نبايد از اين نكته غافل شد كه چشم اميد آمريكا همچنان به پروژه هاي نرم است.ورود انقلاب اسلامي به دهه هاي چهارم و پنجم و خروج بخشي از طيف هاي جامعه كه دوران انقلاب را مستقيما لمس كرده اند از مشاركت فعال در حوزه سياسي خطر پروژه هاي نرم غرب در كشور را افزايش مي دهد. هرچند راهكارهاي متعددي براي مقابله با پروژه جنگ نرم غرب عليه كشورمان وجود دارد اما شايد بتوان جامعه پذير كردن مباني مردمسالاري ديني را يكي از مهمترين راهكار ها براي مقابله با جنگ نرم و همچنين دستيابي به فرهنگ سياسي پايدار در كشور تلقي نمود.در واقع با ايجاد فاصله زماني بين انقلاب و نسل هاي تازه و در صورت عدم توجه به بسط و نهادينه كردن ارزشهاي نظام مردمسالاري ديني در جامعه احتمال تنش هاي سياسي و ايجاد گسل هاي عميق وجود دارد.البته نهادينه كردن ارزشهاي نظام مردمسالاري ديني و تحت پوشش قرار دادن مشاركت هاي سياسي با نوعي عقلانيت ديني - سياسي به هيچ وجه در تضاد با انقلابي بودن و ماندن جامعه ايران ندارد بلكه راهكاري است تا نسل هاي جديد انقلاب با رويكردهاي تازه رسالت انقلاب اسلامي را درك كنند و به تكليف خود عمل كنند.
صاحب نظران اساسا ادغام سياسي را يكي از وظايف حكومت هاي دموكراتيك مي دانند.در واقع وظيفه سياسي دولت در قبال جامعه اين است كه از طريق آموزش همه مردم را به صورت فعال و مرتبط با نظام سياسي در آورد و يه يك پايگاه اجتماعي مستحكم دست پيدا كند . ادغام سياسي (integration politique ) فرايندي است كه طي آن فرد در فرهنگ جامعه خود ادغام و خود را با
جامعه اي كه محيط او را تشكيل مي دهد تطبيق مي دهد و به صورت يك بازيگر براي نظام سياسي در مي آيد ، يا به طور خلاصه به " شهروند " تبديل مي شود. بر اين اساس مي توان فرايند ادغام سياسي را پروسه اي نام نهاد كه در آن حكومت هاي دموكراتيك سعي مي كنند تا با آگاهي دادن به افراد مشاركت سياسي آنها را افزايش داده و مانع از ايجاد تنش هاي سياسي كاذب در
جامعه و يا افت شاخص هاي مشاركت سياسي شوند.در حقيقت در حوزه جامعه پذيري سياسي افراد جامعه با توجه به
آموزش هايي كه از مجاري متعددي مانند رسانه ها ، موسسات آموزشي و يا نهادهاي فرهنگي و... صورت مي پذيرد با هويت جمعي جامعه و دلايل مشروعيت نظام سياسي آشنا مي شوند. به عنوان مثال امروزه بخش عمده اي از نوجوانان و جوانان ما درك صحيحي از نظريه ولايت فقيه نداشته و با توجه به شبهاتي كه هر روزه از سوي دشمنان در اين زمينه ايجاد مي شود دچار نوعي سردرگمي شده اند. تنها براي درك نقاط ضعف سيستم آموزشي ما در اين زمينه كافي است به برنامه هاي صدا و سيما نگاه كنيم حتي طي چند دهه اخير به تعداد انگشتان يك دست نيز فيلم و سريالي در اين حوزه ساخته و پرداخته نشده و بيشتر حجم توليدات صدا و سيما به عنوان دانشگاه عمومي كشور تنها در لايه هاي سطحي نفوذ كرده است .البته نبايد از اين نكته نيز غافل شد كه دشمنان با ظرافت خاصي در صدد نفوذ به حوزه آموزشي كشور از طريق رسانه ها هستند . امروزه دهه ها شبكه ماهواره اي به پخش برنامههاي فارسي زبان مي پردازند و درصدد ايجاد رخنه در نظام فكري جوانان هستند.از اين روست بايد گفت ضرورت ايجاب مي كند كه نظام آموزشي كشور اعم از آموزش و پرورش ، رسانه ها نهادهاي فرهنگي و ديني و... كه اثري بر شخصيت سياسي افراد دارند در يك برنامه مدون و آگاهانه به سمت ترويج ارزشهاي انقلاب پيش روند . بي شك اثرات اين فرايند مي تواند ضمن افزايش كمي و كيفي مشاركت سياسي در كشور به سد محكمي در برابر
برنامه هاي نرم دشمنان نيز بدل شود. در حالي كه عدم توجه به اين امر مهم مي تواند در ميان نسل هاي آينده كشور گسل هاي هويتي پديد آورد كه اين گسل ها خود نقطه اي براي آغاز تنازع است.در پايان اين بحث را با رهنمودي از مقام معظم رهبري در خصوص ضرورت تحول در آموزش و پرورش به پايان مي رسانيم"آموزش و پرورش بايد روزبهروز با هدفهاي كلان و بسيار مهمي كه براي او وجود دارد خود را بيشتر تطبيق دهد. نظام آموزش و پرورش بايد در همين جهت، يك تحول اساسي پيدا كند. الان دارند خوب كار ميكنند و ما از مجموعه شما آموزش و پرورشيها شِكوهاي نداريم؛ اما معتقديم احتياج به يك حركت تحولگونهاي وجود دارد. طراحان فكور و انديشمند، در زمينههاي سازماندهي و شكل دادن به محيطهاي درسي و كلاسهاي درسي و محتواي آنها و تربيت معلمين و ترسيم خطوط مهم و روشن در مجموعه آموزش و پرورش، بايد كارهاي تحولآميز و مهم بكنند؛ اين البته به همكاري خود بدنه آموزش و پرورش احتياج دارد؛ بيرون از آموزش و پرورش، كار زيادي براي آموزش و پرورش نميشود كرد. در خود مجموعه آموزش و پرورش، افراد فرزانه، برجسته، باهوش و بااستعداد فراوانند كه ميشود از استعداد آنها براي پيشبرد آموزش و پرورش و رفع خلأها و كمبودها استفاده كرد."(بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار هزاران نفر از معلمان12/02/1386)
سه|ا|شنبه|ا|9|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]