نوشتن منشور اصولگرايي ربطي به آقاي احمدي نژاد نداشت

واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: اصولگرايي رهبران جديدي پيدا كرده/ليست‌هاي متعدد نتيجه جدايي جبهه پايداري است/ نوشتن منشور اصولگرايي ربطي به آقاي احمدي نژاد نداشت
انتخابات - كمتر از دو هفته مانده به انتخابات مجلس نهم نتيجه ماه‌ها تلاش اصولگرايان براي وحدت به جايي نرسيد و تا كنون بيش تر از انگشتان يك دست فهرست انتخاباتي ارايه شده است.

سيدمحسن فرجادي - سيدصادق روحاني: بيش از يك سال است كه آيت الله مهدي كني و آيت الله يزدي تلاش مي كنند تا اصولگرايان در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي ليست واحدي بدهند اما اكنون بيش از 6 ليست انتخاباتي در ميان اصولگرايان مطرح شده است. ليست ائتلاف بزرگ اصولگرايان يكي از اين ليست‌هاست. حسن غفوري فرد و حجت الاسلام و المسلمين ابولحسن نواب دو چهره شاخص اين ليست هستند. از آنجايي كه حجت الاسلام نواب معاون سياسي جامعه روحانيت مبارز تهران است انتظار مي رفت وي در ليست جبهه متحد اصولگرايان كه ابتكار آيت الله مهدوي كني است قرار بگيرد اما آنطور كه خود او مي گويد اصولگرايان به سخنان آيت الله مهدوي كني توجه لازم را ندارند.

نواب كه مهمان كافه خبر بود دليل اين همه ليست‌هاي متعدد و پراكنده اصولگرايان را نيز به گردن جبهه پايداري مي اندازد و مي گويد وقتي كساني كه دايره اصولگرايي را تنگ كرده بودند ساز جدايي زدند چرا اصولگرايان معتدل‌تر وارد گود نشوند؟

وي همچنين نظر جبهه پايداري مبني بر اينكه «اصولگرايي هرچه ناب‌تر بهتر» را مغاير با اصول گرايي مي داند و گفت شعاري كه آيت الله مهدوي كني مطرح كردند «ااصولگرايي هرچه گسترده تر بهتر» بود.

****

تقريبا دو هفته تا انتخابات باقي مانده است و ما شاهد تعداد زياد ليست‌هاي انتخاباتي اصولگرايان هستيم. در اين فضاي بهتر نيست اين فهرست ها با هم ادغام شوند و يك ليست شوند؟
بنده در اين زمينه پيشنهادم داشتم. ليست آقاي مطهري و ليست جبهه ايستادگي با ليست ما خيلي مشتركات دارد ولي متأسفانه دوستان كاري نكردند.

چه كساني همكاري نكردند؟
ببينيد! مثلاً آقاي مطهري تعدادي از اصلاح‌طلبان را در ليستش قرار داده كه باعث مي شود ائتلاف بزرگ اصولگرايان آن‌ها را در ليستش نياورد.

پيدايي فهرست هاي متعدد از كجا شروع شد؟ طي يك سال گذشته اصولگرايان براي وحدت تلاش هاي زيادي داشتند اما نتيجه اش شد اين همه ليست هاي متعدد.
از جدايي جبهه پايداري. اگر جبهه پايداري در ائتلاف مي آمد اتحاد واحد شكل مي گرفت. ولي وقتي ديدند اصولگرايان به خصوص آن جناحي كه به قول خودشان مي‌گفتند "اصولگرايي هرچه ناب‌تر بهتر" آنها توانستند يك ليستي را بدهند آن نگاه اصلي آيت‌الله مهدوي‌كني مغفول ماند. آقاي مهدوي‌كني نظرشان اين بود كه "اصولگرايي هرچه گسترده‌تر بهتر" ايشان مي‌گفتند هركه انقلاب اسلامي را قبول دارد، اصولگرا است. خوب عملاً آقايان رعايت نكردند. بنده از روز اول سال گذشته كه تدوين منشور اصولگرايي شروع شد به عنوان معاون سياسي جامعه روحانيت مبارز در تدوين منشور اصولگرايي حضور داشتم.

تعريفي كه در منشور اصولگرايي آمده تعريف بسيطي است و به نظر مي رسد خيلي از اصلاح‌طلباني كه مثلا در فراكسيون اقليت مجلس هستند هم به نوعي با اين تعريف اصولگرا به حساب مي آيند؛ شايد آقاي مطهري هم به همين دليل نام برخي از اصلاح‌طلبان را در ليست خود جاي داده.
منشور يك بند آخري دارد كه در آن موضع‌گيري صريح در برابر فتنه‌ها آمده است و اين يكي از بندهاي منشور است.

خوب اين افرادي كه در ليست هستند به نوعي موضع گيري داشتند.
موضع‌گيري صريح نداشتند.

الان مساله شما براي ائتلاف با ليست جبهه ايستادگي و صداي ملت اين است كه مي‌گوييد آقاي مطهري دو نفر اصلاح‌طلب را در ليست گذاشته است؟!
ببينيد! دوستان نپذيرفتند و الا ما كه با هم مي‌نشستيم تفاهم مي‌كرديم. البته آقاي مطهري تمايل داشتند يك ليست مستقلي داشته باشند.

شرايط فعلي فضاي فضاي مناسبي نيست و مردم با تعدد ليست‌ها مواجه مي‌شوند. اين تعدد فهرست هاي انتخاباتي قطعاً باعث ريزش آرا مي‌شود.
چرا باعث ريزش آرا مي‌شود؟ مردم تهران مردم تحصيل كرده و فهيمي هستند و مي‌نشينند و فكر مي‌كنند و بعد هم مشورت مي‌كنند و جمع هاي خانوادگي دارند و افراد را از ليست‌هاي مختلف انتخاب مي‌كنند. به نظر مي رسد مردم به يك ليست واحد راي نمي‌دهند.

تعدد ليست اينگونه به كاهش مشاركت مي انجامد كه مردم در آستانه انتخابات با ليست هاي متعددي مواجه مي شوند كه تعدادي اسم در آن ها تكرار شده است. وقتي افراد مي‌بيند كه ليست‌ها اينگونه اند اساس رقابتي بودن انتخابات زير سوال مي‌رود.
ليست، اسم آدم‌ها نيست نگاه‌هاست. اصلاً بحث آدم‌ها نيست، بحث نگاه‌هاست. من خودم به آيت‌الله مهدوي‌كني عرض كردم كه حاج‌آقا الان كه افرادي كه اصرار دارند بگويند اصولگرايي هرچه ناب‌تر بهتر وقتي اين‌ها حضور دارند چرا آدم هاي معتدل تر حضور نداشته باشند. با توجه به تعبير آقاي ابوترابي ليست جبهه متحد خيلي بهتر از اين مي توانست عمل كند. اگر ليست جبهه متحد بهتر از اين عمل مي‌كرد شايد خيلي از مشكلات پيش نمي‌آمد.

همين آدم هاي معتدل هم خودشان چندتا ليست شده اند. نمونه اش ليست شما و ليست صداي ملت.
ما و ليست صداي ملت 11 نفر مشترك داريم.

يك اتفاق محتمل ديگري كه ممكن است بيافتد اين است كه در ميان اين همه ليست‌هاي متعدد در نهايت جريان تندرو يا حتي جريان انحرافي برنده نهايي انتخابات شوند.
بالاخره آيا بايد با جريان انحرافي برخورد بشود يا نه؟ اگر مي‌خواهد كه با اين جريان برخورد شود بايد در مجلس كساني كه توان برخورد با جريان انحرافي دارند بايد حضور داشته باشند. چهره هايي مثل آقاي مطهري هستند كه مي توانند با اين جريان مقابله كنند.

آقي نواب! شما با اين موافقيد كه اصولگرايي در حال پوست اندازي است؟ آيا انتخابات مجلس نهم مي تواند نقطه عطفي براي يك بازتعريف اصولگرايي باشد؟ لبته يك بحث پيشيني هم وجود دارد و آن اينكه بحث منشور اصولگرايي بعد از جلسه‌اي كه آقاي احمدي‌نژاد با آقاي عسگراولادي و حداد عادل و برخي اصولگرايان ديگر داشتند مطرح شد. آقاي احمدي نژاد در آن جلسه گفته بود اصولگرايي بايد بازتعريف شود.
نوشتن منشور اصولگرايي از جانب ما هيچ ربطي به آقاي احمدي نژاد نداشت و آقاي عسگراولادي و حداد نقشي در آن نداشتند. اين كار، كار جامعتين بود.

چرا جامعتين به اين رسيد كه بايد منشور بنويسيد؟
جامعتين مي‌خواست اصول خودش را مشخص كند.

خوب اين نشان مي دهد كه افرادي با عنوان اصولگرايي بودند كه حركت‌هايي مي كردند كه خيلي با مفهوم اصولگرايي ارتباطي نداشت و شما در جامعتين به اين نتيجه رسيديد كه بايد اصولگرايي را تعريف كرد. اما همچنان اين حركت‌ها ادامه دارد و روزي ظاهر خواهد شد. آيا انتخابات مجلس نهم همان نقطه عطفي است كه اختلافات در ميان اصولگرايان ظاهر خواهد شد؟
ما در اصولگرايي به شدت دچار ابهام شده بوديم. بعضي به شوخي مي گفتند برخي افراد غير از عمروعاص و اين‌ها ما بقي اصولگرا هستند. آيت الله مهدوي كني هم فرمودند كه هركسي كه انقلاب اسلامي را قبول داشته باشد اصولگراست. اين تعبير يك تعبير بلندي است اما يك شاخص‌هايي مي خواست. شاخص هايي كه خيلي تنگ‌نظرانه نباشد و چهره‌هاي مختلف انقلابي را در بر بگيرد كه پس از آن اين شاخص هاي 12 گانه تدوين شد كه بايدها و نبايدهايي دارد.

با فرض اينكه مشاركت در انتخابات پايين باشد آيا اصولگرايي اينگونه بازتعريف مي شود؟
من معتقد نيستم كه مجلس در اين بازتعريف نقش داشته باشد اما اين حرف را قبول دارم كه اصولگرايي به شكل سنتي خود نمي تواند ادامه پيدا كند و به طور كلي تغيير خواهد كرد. نگاه هاي جديدي وارد اصولگرايي شده است و رهبران جديدي هم پيدا كرده است. آيت الله جوادي مرجع تقليدي است كه كاملا در موضوع سياست هم وارد هستند و هم موضع دارند و موضعشان هم بسيار شفاف است. ايشان وقتي مي آيند ولايت فقيه را تعريف مي كنند كه ولايت شخص نيست يعني اينكه يك نگاه جديد در حال بروز و ظهور است. به نظر مي‌رسد حرف شما كه مي گوييد اصولگرايي دارد پوست مي اندازد يا دارد نو مي شود حرف صحيحي است. بگذاريد من ساده‌تر بيان كنم. حرف‌هايي كه 10 يا 15 سال قبل وقتي اصلاح‌طلب‌ها مي زدند و ما تعجب مي‌كرديم حرف‌هايي است كه امروز آقاي افروغ و آقاي توكلي و آقاي مطهري مي‌زنند. اين خود نشان از تغيير در اصولگرايي است. من معتقدم رهبر معظم انقلاب با جلساتي كه در دفترشان مي گذارند خود ليدر و رهبر اين جريان نو در اصولگرايي هستند. خود ايشان هم طالب زايش و رويش در جريان اصولگرايي هستند. اين كرسي هاي آزاد انديشي و نهضت نرم افزاري كه ايشان پيگير آن هستند به چه منظوري صورت مي گيرد؟ اين به اين معني است كه ايشان مي خواهند متفكرين، انديشمندان و سياسيون وارد اين بحث‌ها بشوند.

مي شود اين تعبير را كه پيش از اين مطرح بود مبني بر اينكه اگر اصلاح‌طلبان نباشند خود اصولگرايان به دو دسته تقسيم خواهند شد را پذيرفت؟
من نمي خواهم اين تعبير را به اين شكل بكنم. منظور من رشد اصولگرايي بود.

يعني اين تكثر موجود در اصولگرايي را نشانه رشد اصولگرايي مي دانيد؟
بله. نگاه هاي جديد در اصولگرايي پيش آمده است. ببينيد ما زماني فكر مي كرديم كه روشنفكري فقط در انحصار اصلاح طلب هاست. ولي الان ما اين تابو را شكسته‌ايم و جالب اينجاست كه اين تابو را ما در قم شكسته‌ايم. به دفتر تبليغات حوزه علميه قم كه توسط مقام معظم رهبري هدايت مي شود چه مي گويند؟ نماد روشنفكري حوزه علميه. اين تشكيلات مال خود آقاست ولي نماد روشنفكري است. مگر مبحث تلورانس و تحمل از بزرگترين نظريات اصلاح‌طلبان نبود؟ الان همين بحث در دانشگاه اديان در ميان طلبه هاي معتقد به ولايت فقيه مطرح مي شود. اصولگرايي دارد تمام روشنفكري واقعي ديني را عهده دار مي شود. البته بدون مضرات و وابستگي هايش به بيگانه ها، بدون ارتباطاتش با سفارتخانه‌هاي خارجي و... . مگر شهيد بهشتي و شهيد مطهري و امام موسي صدر نماينده روشنفكري حوزوي نبودند؟ تفكرات اين‌ها در حال رو آمدن است. بنابر اين اينگونه نيست كه بگوييم چون اصلاح‌طلبان از صحنه رفته‌اند كنار اصولگراها تازه طعم روشنفكري و فهم صحيح را چشيده‌اند؛ نه‌خير! اينگونه نيست. اين جريان كه ساعتي به وجود نمي‌آيد. الان دانشگاه اديان 17 سال است كه فعاليت مي‌كند يا دفتر تبليغات حوزه كه سابقه‌اي سي ساله دارد. اين‌ها كه الان نماد روشنفكري شده اند و در اين زمينه فعاليت مي كنند هيچ ارتباطي هم با جريان اصلاح‌طلبي معروف و مشهور و رايج هم ندارند اما كاركرد مثبت آن را دارند و با استقبال عجيبي هم مواجه شده‌اند.

شما بيشتر بحث را به حوزه نظري برديد. منظور بنده بيشتر حوزه سياست روز بود.
از نظر من آن انديشته است كه در حوزه نظر تاثير مي‌گذارد. شما فرهنگ و سياست را جدا نكنيد. همان مبحث تلورانس و تحمل را در نظر بگيريد. الان اين تحمل در حوزه ها هست.

آيا همين تحملي كه مي گوييد در ميان اصولگرايان هست؟
بله. به نظر شما چرا آيت الله مهدوي كني گله مي كنند كه چرا مطهري از ليست بيرون رفته است؟

نزاعي كه بين جبهه پايداري و جبهه متحد هست بر كسي پوشيده نيست. دلخوري محسن رضايي از جبهه متحد بر كسي پوشيده نيست. خود شما را در جبهه متحد راه ندادند، رفتيد و مجموعه ديگري را راه انداختيد....
جبهه متحد نظر آيت الله مهدوي كني را به طور كامل رعايت نكردند. ايشان درباره من و آقاي مطهري تصريح كردند.

آنوقت شما اين را نشانه اين مي‌دانيد كه تحمل در اصولگراها به وجود آمده است؟!
من گفتم كه اصولگرايي طيف وسيعي دارد. شما انتظار داريد كساني كه مي خواهند اصولگرايي را در همان چهارچوب سنتي و قديمي خود نگهدارند همان ها بيايند در اصولگرايي تحول ايجاد كنند؟

جالب اينجاست آنها هم همين را مي گويند كه شما مي فرماييد. آن‌ها هم مدعي همين داستان هستند.
همين مدعي بودن دارد به هم مي خورد. شما چه شاخصي براي اين مي خواهيد بگوييد؟ اگر شاخص را آيت الله مهدوي كني عنوان مي كنيد كه خود ايشان مي گويند چرا اين افراد را در ليست قرار نداديد و از نبودن علي مطهري در ليست ناراحت هستند و تصريح هم مي كنند. اگر منظورتان در سطح پايين تر است كه عده از اصولگرايان آمده اند اين تفكر را بسط مي دهند و اگر به بدنه هم توجه داريد كه بايد ببينيم مردم به چه كساني راي مي دهند.

جبهه پايداري مي گويد كه اين افرادي كه در ليست قرار دارند انسان‌هايي هستند كه امتحان خود را پس داده‌اند و بايد كنار بروند تا جوانان بر سر كار بيايند.
اتفاقا اگر به اين حرفشان ملتزم باشند ما هم آن را قبول داريم. اين حرف كه راه را براي ديگران باز كنيم. يعني اينكه اين قيم صفتي را در اصولگرايان كنار بگذاريم. ما هم اين حرف را قبول داريم.

يعني آن‌ها هم دارند قيم صفتي مي‌كنند؟
بله. اگر حرفشان اين است كه جا را باز كنيد براي ديگران ما هم اين را قبول داريم. اين ضعف انقلاب اسلامي است كه بعد از گذشت سي و سه سال هنوز در تهران فقط سي نفر اصولگرايي را نمايندگي كنند. چرا اين آزادي را براي مردم قايل نيستيد كه در تهران مثلا 5 تا ليست اصولگرا حضور داشته باشند. شما منشور را ارايه بدهيد. هركس آن منشور را امضا مي كند و مي گويد قبول دارد شما هم آن را قبول داشته باشيد.

حاج آقاي نواب! لازمه پوست اندازي اين است كه اصولگرايان براي امور مختلف داراي برنامه‌اي براي ارائه به مردم باشند. اصولگرايان وقتي مي گويند كه مثلا به اين سي نفر براي مجلس راي بدهيد بايد به مردم بگويند كه اين سي نفر قرار است در مجلس چه كنند و چه برنامه‌اي دارند. چرا اصولگرايان تا كنون چنين كاري نكرده اند؟
ما در تشكيلات خودمان مي خواهيم برنامه هاي خود را ارايه بدهيم. وقتي ما مي گوييم جذب حداكثري به چه معناست؟ انتقاد ما در مديريت كشور اين است كه الان از تمام ظرفيت‌هاي مديريتي كشور بهره نگرفته‌ايم. ما در اين يك سال و نيم آينده هم نا اميد هستيم. ولي حداقل براي آينده بگوييم كه هركسي كه مي خواهد رييس جمهور بشود بايد از همه ظرفيت هاي مديريتي كشور استفاده كند.

پيشنهاد اوليه شما براي اينكه مردم به شما اطمينان نسبي پيدا كنند چيست؟
جذب حداكثري.

دقيقا يعني چي؟
يعني از همه ظرفيت‌هاي كشور استفاده بشود. از طرد و نفي و رد اين‌ها جلوگيري بكنيم. اين‌ها خودش خيلي تاثير گذار است. همين بدبختي اي كه بر سر كشور آمده است به خاطر اين است كه يك زماني كه ما فقط 500 ميليون دلار ذخيره ارزي داشته‌ايم با مديريت درست توانسته‌ايم بازار ارز را كنترل كنيم اما اكنون كه به قول خود مسئولين بالاترين ذخيره ارزي را داريم نمي توانيم بازار را كنترل كنيم. از اين معلوم ميشود كساني كه مسئول هستند از همه ظرفيت مديريتي كشور بهره نمي گيرند. همه حرف ما اين است كه كشور براي اين فشل شده است كه از همه ظرفيت‌هاي مديريتي كشور بهره نمي گيرد. همه رد شده اند، همه طرد شده اند، همه دفع شده اند. اين شعار مقام معظم رهبري مبني بر جذب حداكثري روي زمين مانده است. شما مي دانيد اين اصطلاح اصولگرايي چه سالي متولد شد؟ 1378. اين اصطلاح را خود آقا مطرح كردند. فرمودند كه اصولگرايي 4 تا ويژگي دارد. كسي كه اسلام ، انقلاب، رهبري حضرت امام و ولايت فقيه را قبول دارد اصولگراست. آيا واقعا تمام كساني كه اين 4 تا ويژگي را دارند در صحنه سياسي كشور نقش دارند؟ يا يك گروه اندكي هستند؟ آيا واقعا در همه جاي دنيا نخبگان سياسي و اقتصادي و امنيتي شان را به بهانه بازنشستگي طرد مي كنند. اين چيزي است كه اتفاق افتاد. ما چقدر ذخيره انساني سي ساله مان را در اين مدت دولت آقاي احمدي نژاد از دست داديم؟! چقدر نخبگان كارآمدمان را از دست داديم؟ كار به جايي رسيد كه در پاره‌اي از موارد مقام معظم رهبري در مورد نخبگان امنيتي وارد عمل شدند. در سياست خارجي هم همينطور. بسياري از افراد كاركشته را در حوزه سياست خارجي حذف كرديم و واقعا چه چيزي را جايگزين آن كرديم؟ ما در اين پيروزي‌هاي پي در پي ملت هاي مسلمان منطقه چه استفاده‌اي كرده‌ايم؟

حرف‌هاي شما صحيح است اما شما هم به صورت اثباتي صحبت نمي كنيد. برنامه شما چيست؟
استفاده از تمام ظرفيت كشور صحبت نفيي است؟ اين اثباتي است. اگر من در همين دفتر خبرآنلاين هرچه انسان كاربلد است را اخراج كنم و به 5 نفر اكتفا كنم آنوقت خبرآنلاين مي شود سومين سايت پربيننده خبري كشور؟

آقاي نواب ما در خبر آنلاين از مخاطبينمان پرسيديم كه آيا از شما سوالي دارند يا خير و خيلي‌ها نظر دادند كه از اينجا به بعد مطرح مي كنيم:

از اينكه مجمع روحانيون بافشارهاي ناعادلانه ي افراطيون طرفدار دولت به انزواي سياسي رفته چه احساس وتحليلي داريد؟
ما معتقديم اشتباهات خود مجمع روحانيون باعث انزواي آن‌ها شده است. اگرآن‌ها برخي ديگر در انتخابات سال 88 با عقلانيت عمل مي كردند و آن‌هايي كه شعار تحمل و عقلانيت مي‌دادند يك مقداري تحمل مي‌كردند به اين وضع دچار نمي شدند. مگر اين آخرين انتخابات دنيا بود؟ مگر اختلاف بين الگور و بوش را دادستاني آمريكا حل نكرد؟ حالا اگر آن‌ها به اين انتخابات واقعي تمكين مي‌كردند و دست از اين شعار بيهوده تقلب بر مي داشتند آيا به اين انزوا كشيده مي‌شدند؟ خودشان نيامدند در قاعده بازي بازي كنند. يعني اگر خودشان به قانون تمكين مي‌كردند وضعشان در جامعه اينطور نبود. كسي آن‌ها را به انزوا نبرد. ما منكر تخلف در انتخابات نيستيم ولي تخلف شرايط انتخابات را تغيير نمي دهد. انتخابات در شرايطي نبود كه باطل اعلام بشود. اگر اين در جمهوري اسلامي معيار مي شد ما ديگر روي هيچ انتخابات موفقي را نمي ديديم چراكه هركس اقليت مي شد مي خواست كه قاعده بازي را برهم بزند. اقداماتي كه آقاي احمدي نژاد انجام داد كار تازه‌اي نبود. هركسي هركجاي دنيا مي خواهد راي بياورد پيش از انتخابات ممكن است ماليات را كاهش دهد يا كارهاي ديگري هم بكند. احتمال دارد در همين انتخابات هم همين روش را پيگيري كنند.

ميدانيم كه فساد مالي تنها به پرونده جاري نيست و تاثير سوء مديريت اقتصادي در انتخابات قطعي است.چه نظري داريد؟
ما معتقديم كه مجلس از همه ظرفيت خود استفاده نمي كند. اگر مجلس از طرفين نظارتي اش به صورت كامل استفاده كند اين مشكلات پيش نمي آيد. بگذاريد من مطلبي را براي شما بيان كنم. من همين الآن هم با مجلس مرتبط هستم. مشاور فرهنگي رييس مجلس هستم و حدود 15 سال است كه به خاطر مسئوليت هايي كه داشتم با مجلس ارتباط داشته‌ام. من مسئول مركز خدمات حوزه‌هاي علميه بودم و اين يك نهاد وزارتخانه‌اي نبود و ما بايد آن را جا مي انداختيم و من مرتبا خودم به مجلس مراجعه مي كردم. مجلس به يك دكان براي چانه زني تبديل شده است.

آيا هنوز هم بر اعتقادات خود در مصاحبه سال گذشته خود با روزنامه ملت ما، مبني بر اين كه از "از فعاليت طلاب تندرو و سوپر انقلابي در حوزه نگرانيم" هستيد؟ يا اين كه ديگر آن اعتقاد را نداريد؟ گفته مي شد رهبر معظم انقلاب از موضع گيري شما از طلاب انقلابي نگران شده و به همين دليل شما را از سمت رياست مركز خدمات حوزه هاي علميه بركنار كردند(البته به دليل حفظ احترام شما، گفتند خودتان استعفا دهيد) درست است؟
نه‌خير! استعفاي من از مركز خدمات 9 ماه قبل از آن داستان بود. رهبر معظم انقلاب با لطف شديد در پايان سال 1389 دوتا حكم به من دادند و در آن حكمشان سه خط به من محبت كردند و من را به عنوان عضو هيات امناي جامعه المصطفي منصوب كردند. من از مديريت14 ساله مركز خدمات كنار رفتم و رييس هيات مديره همانجا شدم. مگر عمر اجراي چقدر بايد باشد؟ من 14 سال مدير آن‌جا بودم. استعفايم را ارديبهشت دادم و حكم آقا در اسفند براي من صادر شد. آقا درباره آن جمله هيچ چيزي به من نگفتند. من تفسير جمله آقا را كردم. آقا از طلاب خواستند كه كاري نكنند كه متهم به تندروي بشوند. اين متن سخنراني آقا در قم است. اين چجور عزلي است كه بعد از كناره گيري من از مديريت رييس هيات مديره همانجا شده ام.

حالا كه يكي از كاربران اين نظر را داده است بگذاريد من هم اين سوال را بپرسم كه برخي شايعات پيرامون مسكن طلاب در زمان مديريت شما مطرح شد. آن شايعات چه بود و خودتان چه توضيحي در اين ارتباط داريد؟
اين شايعه درباره مسكن طلاب در تهران مطرح شده بود. ما در تهران با مشكلات عديده‌اي روبرو شديم. ما در اسلامشهر زميني را خريديم اما تا كنون دوبار شهردار اسلام‌شهر و شوراي شهرشان دستگير شده‌اند. الآن شهردار سابق اسلام‌شهر در زندان است. شما مي‌توانيد يك پروژه مسكن به آن بزرگي يعني در سطح چندهزار واحد را بدون ارتباط با شهرداري بسازيد؟ مشكلات غير قابل پيشبيني دراين‌باره به وجود آمد و الا در قم ما مسكن طلاب را بدون هيچ مشكلي ساختيم. الآن هم پروژه مسكن طلاب در اسلامشهر همچنان ادامه دارد ولي ما در ارتباط با وام آن و نيز در شهرداري مشكلات داريم.

يكي ديگر از كاربران پرسيده: من واقعاً براي آقاي مهدوي كني متأ سفم . قبلاً فكر نمي كردم اينقدر محافظه كار باشند ولي حالا معني واقعي محافظه كاري را در ايشان ديدم. شايد مواضع مناسب ايشان تاثير مناسبي بر خيلي از اتفاقات از جمله حوادث انتخابات 88- لجام گسيختگي دولت- انتخاب نشدن آقاي هاشمي براي رياست خبرگان و نحوه آرايش اصولگرايان در انتخابات پيش رو مي گذاشت ولي صد حيف كه محافظه كاري گريبان ايشان را رها نكرده
به نظر من آقاي مهدوي كني اصلا محافظه كار نيستند. اصولگرا هستند و روي اصولشان به شدت پايبندند و يكي از اصول ايشان تحمل است. وقتي ايشان كاري را به كسي واگذار كردند در كار او دخالت نمي‌كنند. درباره انتخابات خبرگان هم خود آقاي هاشمي رفسنجاني از ايشان براي رياست دعوت كردند. يكي از اصول ايشان تحمل است كه خيلي هم در اين اصل پيش رفته‌اند.

آيا قطعه قطعه شدن پيكره اصولگرايان و ايجاد جناهاي مختلف اصولگرا و تاختن به يكديگر به نفع اصلاح طلبان نيست لطفاً توضيح دهيد؟
ما اصلا تاختن را قبول نداريم. ما با جبهه متحد رفاقت داريم نه رقابت. ما همه انديشه‌هايي هستيم كه همديگر را قبول داريم و مكمل هم هستيم. اين به نفع اصلاح‌طلبان نخواهد بود چرا كه اصلا حضور اصلاح‌طلبي قوي در اين انتخابات نيست.ببينيد جبهه پايداري براي حضور در انتخابات مجوز گرفت. اين يعني اينكه رقابت در ميان خانواده اصولگرايي ايرادي ندارد.

حاج آقاي نواب شما چه توانايي ها و مهارت هايي داريد كه مي خواهيد نماينده ملت شويد؟
من حدود 300 سفر خارجي رفته ام. در زمينه تحصيلات حوزوي وقتي براي انتخابات مجلس خبرگان نامزد شدم سواد من را در حد اجتهاد تاييد كردند. 17 سال است كه رييس دانشگاه اديان هستم. من با 4 حوزه تخصصي درگير هستم. در حوزه فرهنگي ، چه حوزوي و چه دانشگاهي در ارتباط هستم. من از سال 1364 رييس دانشكده بودم و مسايل آموزش عالي را مي دانم. همين الآن حدود 10 سال است كه عضو گروه‌هاي برنامه ريزي آموزش عالي هستم. الآن من رييس كميته علوم عقلي كشور هستم. 210 برنامه دكتري و فوق ليسانس را براي كشور تصويب كرده‌ايم. موضوع حوزه و دانشگاه را به خوبي مي شناسم. نيروهاي مسلح را به خوبي مي شناسم و به مسايل بين المللي هم كاملا مسلط هستم. من معاون سازمان فرهنگ و ارتباطات بودم. قايم مقام مجمع جهاني اهل بيت بودم. معاون سازمان تبليغات بوده‌ام و هنوز هم عضو شوراهاي اين‌ها هستم. از سال 70 تا كنون. در دانشگاه اديان هم كسي من را منصوب نكرده بلكه من خودم آن را ايجاد و تاسيس كرده ام.

در چه صورت حاضر به كناره گيري از رقابت هاي انتخابات هستيد؟
ما در ائتلاف تصويب كرده‌ايم كه تنها با اشاره مقام معظم رهبري كناره گيري خواهيم كرد.

چرا نيروهاي جوان در انتخابات حاضر نمي شوند؟
براي اينكه براي امثال ما هم كه نيمه جوان هستيم راه را باز نمي كنند. انحصار گرايي و تنگ نظري حاكم شد.

به نظر شما كدام ليست بيشترين راي را مي آورد؟
ما بايد منتظر شرايط باشيم ولي به درصد حضور مردم وابسته است. معمولا در دور دوم فقط مسجدي ها براي راي دادن مي آيند. اگر حضور مردم گسترده باشد، افراد بازتر هم شانس حضور پيدا مي كند اما در غير اين صورت ليست جبهه متحد يا ليست پايداري راي خواهند آورد.

نمايندگي براي شما چه منفعتي دارد؟
هيچ منفعت مادي ندارد و به جز تكليف چيز ديگري نيست. من نه نياز مالي به حقوق نمايندگي دارم و نه نياز به شهرت دارم.

اگر نماينده نشويد چكار مي كنيد؟
همين كارهايي كه الآن دارم.

چرا همه آقايان و بزرگان از تهران كانديد مي شوند؟ چرا هر كسي به شهر و ديار خودش نمي رود؟
من معاون سياسي جامعه روحانيت مبارز هستم و همه فعاليت‌هاي خود را در اين شهر متمركز كرده‌ام.

چرا شما را به عنوان كانديداي جامعه روحانيت مبارز معرفي نكردند؟
من كانديداي جامعه روحانيت مبارز هستم. من در ليست جبهه متحد بر اساس برخي نقد و نظرها نيستم.

آقاي نواب شما يكي از مسئولين حوزه بوديد. چه كاري براي طلاب كرده ايد؟
كارنامه مركز خدمات بسيار روشن است.

پيش بيني مي كنيد چه كساني راي نمي آورند؟
نمي دانم. شرايط انتخابات مشخص نيست.

اين دوره تعداد نامزدهاي روحاني مجلس كمتر شده است. چرا هر دوره روحانيون رغبت كمتري براي نامزد شدن پيدا مي كنند؟
تعداد روحانيون در ليست ما كم نيست. يكي از افتخارات ليست ائتلاف بزرگ اصولگرايان اين است كه 6 عدد روحاني دارد.

آيا ما شاهد فتنه انتخاباتي 90 خواهيم بود؟
نخير انشا الله.

پرسش‌هاي مخاطبين ما پايان يافت اما بنده هنوز دو سوال ديگر از شما دارم. يكي اينكه به نظر شما اولويت مجلس آينده چه بايد باشد؟
قانونگرايي. يعني التزام به قانون و برخورد با قانون شكنان.

شما پيش بيني مي كنيد كه چه كساني تركيب اصلي مجلس آينده را تشكيل مي‌دهند.
اصولگرايان.

سهم جبهه پايداري چقدر خواهد بود؟
درصد آن را نمي دانم اما قطعا تعدادي از كرسي هاي مجلس متعلق به آن‌ها خواهد بود.

27219

سه|ا|شنبه|ا|2|ا|اسفند|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]

[مشاهده در: www.khabaronline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]