واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > سادات اخوی، سید محمد - فال گوش، پشت اتاق فرهنگ شتاب معقول ابتدای حرکت، آرام باش!... برای همهچیز وقت داری. گمان نکن که همه دنیا ایستاده تا ببیند که تو چه میکنی. البته یادت باشد که این«آرام باش»ی که گفتم، فقط برای یکی- دو ماه است. مدیری که در یکی- دو ماه نخست کارش نتواند بر امور مسلط و از آنها آگاه بشود، زیاد برای جایی که نشسته، مناسب نیست. طرحهای تازه وقتی از آدمهای بزرگ، کاری و هوشمند، یاری میگیری، باید این قاعده را هم بدانی که آنان هم برای خودشان فکرهایی دارند. یقین داشته باش همانگونه که تو مدتها برای همهچیزت برنامهریزی کردهای و تلاش میکنی فکرهای ماندهات را سر و سامانی بدهی، آنان نیز منتظر فرصتی برای تأمین نظرشان بدهاند. از طرحهای آدمهای هوشمند، نترس!... حرفها را بشنو، تحلیل کن و اگر دیدی از عهده تو یا بودجههایی که دراختیار توست، برنمیآیند، صادقانه بگو! آدمهای واقعی برای آدمهای مدیر، هدیههای گوناگونی میرسند. قفسهای را برای هدیههای فرهنگی درنظر بگیر و هر چند روز یک بار، نگاهی به همهشتن بینداز! این قفسه، شناخت نسبی و مهمی از تفکر آدمهای اطرافت را برایت تجسم میکند. به تو نشان خواهد داد که همکارانت در عرصههای دیگر، چگونه میاندیشند... چه کار و محصولی را دوست دارند و در نهایت، به یادت میآورد که محیط اطرافت، بهشدت، واقعی است! اثر هنری بسیاری از کارهای فرهنگی، نتیجه و محصول گفتگوهای فرهنگیاند اما اگر خودت هم هنرمندی، مراقب باش که مدیری فرهنگی، تو را اسیر نکند. برای خودت برنامه منظم خواندن، نوشتن و پدیدآوردن اثر هنری بگذار! نگذار که قرارهای گوناگون، تو را از وظیفه اصلیات- همان که عنوان تو را«هنرمند» کرده و سبب شده دیگران انتخابت کنند- بازدارد. چینش اگر آدمها از لوازم اتاق یا چیدمانش خاطرهای تلخ دارند... اگر آدمها تا به اتاقت وارد میشوند، از برخوردهای آدمهای پیشین در همان اتاق دلگیرند... تلاش کن تا در اولین زمان، چینش وسایل اتاق را تغییر بدهی. فضاسازان آدمهای فرهنگی بسیاری در ظاهر، خودشان را آدمهایی ساعی، فعال و پُرتحرک نشان میدهند اما در واقع، چنین نیستند. اینجور آدمها، هنگام سخنگفتن، آدمهایی پرانرژیاند و فضای ذهنیشان را بهگونهای ترسیم میکنند که تصور میکنی آخرین فرصت تو برای تحولاند!... اما یادت باشد که به پیشینه آدمها در مجموعهها و فعالیتهای دیگر نیز توجه کنی. نقل قول به همکارانت سفارش کن اگر قرار است چیزی را از قول تو بگویند، با تو مطرح کنند. شاید بخواهی چیزی به آن بیفزایی... شاید بخواهی زهر آن را بگیری... شاید برای گفتن، زود باشد... شاید صلاح نباشد که از قول«تو» بگویند... شاید از اساس، گفتنش لازم نباشد. زدن متأسفانه تا کسی بخواهد«کار» کند، از سوی آدمهایی که نمیخواهند کار کنند، زیر ذرهبین مینشیند و گاهی کاری میکنند که به اصطلاح همگانیاش«زیرآب» طرف بخورد. اگر جایگاه اداریات طوری باشد که«زدن» و سرنگون کردنت دشوار باشد، از آدمهای اطرافت آغاز میکنند. برای آنان پاپوشهای گوناگون میدوزند و برای این که همهچیز بهخوبی پیش برود، از نهادهای رسمی یا آدمهای ساده نیز استفاده میکنند... تا تنها بشوی و نوبت به خودت برسد. مراقبشان باش که با کوچکترین اشتباهی، آزارت خواهند کرد. در مسیر مقابله، خدا از راه دوستان خوب و باصفا یاریات خواهد کرد... اگر نیتت خالص و کارت فقط برای خدا باشد. تَکروی آدمها و نهادهای فراوانی با تو و مجموعه زیر نظرت، موازیاند. یادت باشد که در عرصه فرهنگی، آدمها زود- زود به هم میرسند. بنابراین، اگر فهمیدی جایی مشغول اجرای طرحی است و تو بهخاطر امکانِ دراختیارت، میتوانی زودتر به انجام برسانی، وارد آن کار نشو!... بگذار همه سرِ جای خودشان باشند. اگر خیلی مشتاق آن کاری، با آنان مشارکت کن تا زودتر کارشان را تمام کنند. مهم، این است که کاری برای این سرزمین پاک بشود. مهم نیست که به دست من باشد یا تو. پیگیری بارها و متأثر از جَوِّ یک دیدار یا همفکری با آدمی بزرگ، نکتهای به ذهنت میرسد و با همه وجودت، چیزی را در قالب راهنمایی، دستور یا پیشنهاد میگویی. اغلبِ اینگونه حرفها بهخاطر پشت هم افتادنِ مسایل و دیدارها، فراموش میشوند. تلاش کن که اینگونه نشود. یک مسئول پیگیری لازم داری که در این وقتها همراهت باشد و چیزهایی را بنویسد و از دیگران، پرسوجو کند. آدمهای بیمار به همین صورت که تو کار میکنی و در قبالش حقوق میگیری، آدمهایی هستند که کارشان نشستن، ایراد گرفتن و بازی با آبرو و کار دیگران است. هر کاری کنی و هر جور مراقب باشی، باز هم این آدمها سر راهت پیدا میشوند و چوب ذهن بیمارشان را لای چرخ تلاشت میگذارند تا به زمین بخوری. توکلت به خدا باشد اما- متأسفانه- باید به همه کارهایت از نگاه آدمهای بیمار نگاه کنی تا مبادا آنان از تو جلو بزنند و اشکالی را در کارت پیدا کنند و اعصابت را هم بریزند. یادت باشد برای آدمهای اینگونه، خدا، اهل بیت، ارزشهای اخلاقی و شبیه اینها مهم است و دست بر قضا، به مزاحمتشان هم رنگ دلسوزی معنوی دادهاند و این، کار را برای تو دشوارتر میکند. ایستادنِ در مقابل آنان، مانند زخمی کردنِ خود است. اگر آنان را میشناسی، ذهنشان را از سوءتفاهمها پاک کن و اگر نمیشناسی، چند برابر همیشه مراقب باش! ادامه: انشاءالله روز سهشنبه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 563]