واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > جعفری چمازکتی، احمد - . (1) طی ماههای گذشته شاهد حملات شدیدی به مردی بودیم که در رده های مختلف نظام اسلامی صاحب مسئولیت و اثر بود. هدف من بررسی این موضوع نیست که این حملات پردامنه و برنامه ریزی شده سیاسی- جناحی بوده یا از جنس دیگر . یک سئوال بزرگ پیش رویم قرار گرفت و آن اینکه چرا مشایی نباید "حرف" بزند و دیگران "پاسخ " بدهند؟ و اصولا چرا حرف زدن مشایی ، برخی ها را اینگونه بر می آشوبد که به جای پاسخ در مقام جدل بر می آیند؟ از او اظهارات زیادی در حوزه های گوناگون و به فراخور مناسبت های مختلف نقل شده است اما سخنرانی او در کنفرانس انجمن سالانه دانشگاهها، حملات دامنه داری را متوجه وی ساخت تا جایی که مجبور شد دست به قلم ببرد و اذعان کند که چرا اینگونه سیبل دوست و دشمن شده است: "می خواهند ذلت سکوت را به زبان حقیقت تحمیل کنند." به راستی! مشایی چه می گوید که باید قفل بر زبان نهد در حالی که خداوند از ما خواسته تا همه اقوال را بشنویم و بهترین آن را انتخاب کنیم ؟ (2) شاید بیشترین حملات به او در حوزه های معرفتی و دین شناسی باشد. نگاهی به دیدگاههای او در این مجال خالی از فایده نیست: او معتقد است :"عدم وحدت جامعه بشری در گذشته و (حتی اکنون) ناشی از عدم معرفت لازم نسبت به خداوند است. یعنی از یک سو شاهد اختلاف در ملت ها بوده و هستیم و از سوی دیگر، همچنان که کاوش های تاریخی نشان می دهد باور به خدا و معبود و زندگی پس از مرگ به صورت عمومی از دیرباز در ملت ها وجود داشته است. حل این تضاد را باید در کیفیت و میزان معرفت نسبت به خدا جست و جو کرد. یعنی خدای واحد موجب وحدت می شود در حالی که فهم متفاوت و بعضا متضاد از خدا موجب نقض توحید و یگانه پرستی و اعتقاد به خدایان متعدد و متکثر شده است، مآلا به اختلاف در آحاد و صفوف مردم می شود. اجتناب از خدایان متفرق و ایمان به خدای واحد اساسی ترین دعوت همه انبیای الهی است و ریشه "توحید در کلمه"، "کلمه توحید" است. بنا بر این، جدا از آنکه خدای خالق آسمانها و زمین واحد است، باید معرفت یکسانی از خدا وجود داشته باشد تا به وحدت انسانها بینجامد. جنگ و خونریزی مستمر انسانها در طول تاریخ و حسادت و مسابقه برتری جویی و توسعه طلبی و اثبات خود از طریق نفی دیگران هرگز نمی تواند محصول ایمان به خدای یکتا باشد و اما برای انسان شایسته ضروری است که در مسیر کسب معرفت از همه امکانات بهره مند بوده، سود جوید و نیز لازم است که این فرصت ها برای همگان فراهم شود تا همگان با افزایش وسعت وجودی به خدای واحد نزدیکتر و از این طریق به انسانهای دیگر نزدیکتر شوند. انسان با وسعت وجودی کم نمی تواند به فهم خدای بزرگ نائل شود، همچنانکه انسان با وسعت وجودی زیاد ، نمی تواند سنگ و چوب و خورشید و هوای نفس را خدای خود قرار دهد." (3) بعضی وقتها یادمان می رود که در کجای جغرافیای دنیا قرار گرفتیم. یادمان می رود چه رسالتی برای خود و پیرامون تعریف کرده بودیم. یادمان می رود فرزندان جوانمان با فرزندان همسایگان و شهروندان و هم استانی ها ، می شوند اکثریت جمعیت کشور که نوجو هستند و عدالتخواه. یادمان رفت که آنان منتظر حرف زدن امثال مشایی نمی مانند .آنان می توانند در دنیای مجازی ، دنیایی بسازند و ما را هم به دنیایشان راه ندهند. بخوانند، قبول کنند بی آنکه توضیحی بشنوند . باز هم می رسم سر حرف اولم : چرا مشایی و مشایی ها نباید حرف بزنند؟ چرا دیروزی که امروزمان را ساخت فراموش کردیم ؟ چرا فراموش کردیم که سخنوران ما در ابتدای انقلاب اسلامی توانستند با هنر زبان، شر ایسمهای وارداتی را از سر فرزندان این مرزو بوم کوتاه کنند. یادمان رفت چگونه کیانوریها در تقابل با شهید بهشتی ها در نبرد کلامی زانو زدند و در برابر منطق مکتب اسلام کم آوردند؟ (4) در مقام قیاس با اصل بحث نبودم ، که قیاسی مع الفارغ است . می خواستم بگویم زیبایی در برابر زشتی زیبا خوانده می شود . سفید تنها در قیاس با سیاه رخ می نماید . نداشته های ما تنها در برابر داشته های دیگران خود را نشان می دهد . هر دیکته نانوشته ای بدون غلط است اما وقتی اثر پدید می آید که زبانی در کام بچرخد و قلمی بر کاغذ بلغزد ، تا تمدنی شکل بگیرد و قوام بیابد. وقتی راه زبان را ببندیم ، راه تعالی خود را بسته ایم. استواری خود را سست کردیم و بیماری را به خانه یمان راه دادیم. امثال مشایی با هنر زبان و تعاطی افکار می توانند راه تعالی را همچنان به روی این مروزوبوم بازنگهدارند و نگهبانان اصول و اعتقادات ما نیز از این فرصت برای پالایش تولیدات فکری امثال مشایی وارد میدان شوند تا شور زندگی در این بوم بر کهن، موج بزند. در غیر این صورت می توانیم همچنان به استواری تخت جمشید ببالیم در حالی که موریانه ها برای بلعیدن پایه های تخت خانه مان دندانهایشان را تیز می کنند.و صد البته :این سخن همچون ستاره است و قمر لیک بی فرمان حق ندهد اثر .(والسلام )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]