تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سزاوار است هر يك از شما در دهان و بينى زياد آب بچرخاند، چرا كه اين كار، مايه آمرزش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813065479




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرگ آگاهی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زمانیان، علی  - مرگ اندیشی یعنی حضور مستمر آگاهی از مرگ. از این که جهان ناپایدار و بی ثبات است. بودن آدمی را هیچ ضمانتی نیست.   مرگ اندیش می داند که مرگ جدی تر از آن است که بتواند فراموشش کند و انکارش نماید. او برای رفتنش عزاداری نمی کند بلکه می اندیشد که " هر آنچه نپاید، آن را نشاید." از این رو به این جهان دلبستگی های عمیق و پیوندهای محکم برقرار نمی کند. زیرا آن را مکانی ناامن می یابد. به بیان دینی ،او بین خوف و رجا، بودن و رفتن می زید. مرگ اندیش، به نسبت خود با این جهان می اندیشد و آماده ی رفتن می شود. مرگ او را به هراس نمی افکند و بلکه در مرگ ،نوعی رهایی و تعالی می بیند.   آدمی همچون سایر حیوانات، متولد می شود، جوانی می کند، پیر و سالخورده می شود، بیمار می شود و رنج می کشد و در نهایت با مرگ از جهان زندگان رخت بر می بندد. اما این فقط آدمی است که از مرگ خود آگاهی دارد و تنها نزد انسان است که مرگ به مثابه ی یک مساله مطرح می شود. مرگ آگاهی یعنی آنکه ما آدمیان، می دانیم که خواهیم مُرد و پایان زندگی را انتظار می کشیم. از پایان یافتن و مرگ خویشتن آگاهیم و از این رو مرگ برای ما یک مساله است.  اما گویی هر انسانی، با مرگ نسبت ویژه ای دارد که انسان دیگر ندارد. هر آدمی، تجربه های انحصاری و ویژه ای دارد و تجاربی که به تنهایی با آن روبرو می شود. درست مثل خواب دیدن که تجربه ای است کاملاً فردی. بنابراین هر انسانی، تنها متولد می شود، تنها زندگی می کند و تنها می میرد. و در نهایت تنها در برابر خدای خویشتن می ایستد. مرگ هر کسی خاص اوست و شاید ویژگی مرگ هر آدمی، بستگی به نوع زندگی و سپری کردن ایام زندگانی او باشد.  مرگ آگاهی در میان همه ی آدمیان مشترک است، اما اغلب مردم مرگ هراس اند تا مرگ اندیش. همه ی آدمیان از مرگ آگاهی دارند،اما همه ی آن ها مرگ اندیش نیستند. تفاوت بسیاری بین این دو گونه مواجهه با مرگ است. در مرگ هراسی، مردن، رویدادی و حادثه ای تلخ و ناگوار برای بدن است. در مرگ هراسی، ما با وضعیت روانی گسیخته روبرو هستیم. بنابراین ،مرگ هراسی از مقوله ی روان شناختی است. وضعیت روانی ای که گاهی زندگی روزمره را مختل می کند و آدمی را به افسردگی و دل مردگی می رساند. مرگ هراس در وحشت مرگ است، می داند که لحظه ای فرا می رسد که باید پایان زندگی خویش را با رقص مرگ نمایش دهد. درمرگ هراسی نوعی ترس، واهمه، اضطراب از دست رفتن و از دست دادن، واماندگی و درماندگی موج می زند. از این رو مرگ هراس می کوشد تا با انواع حیله ها از فکر مرگ فرار کند، فراموشش کند و با سرگرمی های متفاوت ( از هر نوع)، احساس پایان پذیرفتن خویشتن را به وادی نسیان برد. مرگ برای مرگ هراس، معنایی ندارد جز متلاشی شدن و از دست دادن و از دست رفتن. اما در مرگ اندیش، نوعی آرامش، متانت، تفکر و تامل نهفته است. مرگ اندیشی یعنی حضور مستمر آگاهی از مرگ. از این که جهان ناپایدار و بی ثبات است. بودن آدمی را هیچ ضمانتی نیست. مرگ اندیش می داند که مرگ جدی تر از آن است که بتواند فراموشش کند و انکارش نماید. او برای رفتنش عزاداری نمی کند بلکه می اندیشد که " هر آنچه نپاید، آن را نشاید." از این رو به این جهان دلبستگی های عمیق و پیوندهای محکم برقرار نمی کند. زیرا آن را مکانی ناامن می یابد. به بیان دینی ،او بین خوف و رجا، بودن و رفتن می زید. مرگ اندیش، به نسبت خود با این جهان می اندیشد و آماده ی رفتن می شود. مرگ او را به هراس نمی افکند و بلکه در مرگ ،نوعی رهایی و تعالی می بیند. مرگ اندیش نیز می داند که مرگ سرانجام قفسه ی سینه اش را با سرانگشتان سرد خود لمس می کند و می داند که باید در آستان بی چون وچرایش زانو بزند. اما مردن را چون زندگی با معنا می یابد. اگر مرگ برای مرگ هراس بی ثمر و بی معناست، برای مرگ اندیش ،مرگ چون زندگی اش با معناست. مرگ هر آدمی طعم و بوی زندگی او را می دهد. فردی که زندگی برایش پوچ و بی معناست، جان دادن نیز پوچ و بی معنا و دردناک است. برای او استقبال از مرگ، تجربه ای عاشقانه است. زیرا تعلق ناچیزی با " هست ها" برقرار کرده است. برای مرگ اندیش تجربه ی باختن و نهادن همه چیز ،امری غیر معمول و بیهوده و نا آشنا نیست. او با فنا و رفتن و باختن، نه تنها چیزی را از دست نمی دهد بلکه به آن چه که می خواهد می رسد. برای او مرگ، شیرین، مرگ رهایی بخش است. برای فردی که در آستانه ی رفتن است، مرگ چیز هولناک و وحشت آوری نیست. اما برای آنان که می مانند و رنج نبودنش را بر دوش می کشند، البته بسیار غم انگیز است.  آدمی در مرگ دیگران است که به تنها شدنش پی می برد. می یابد که به تدریج تنهاتر می شود و برای تنهایی هایش اشک می ریزد و شکیبایی از دست می دهد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 637]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن