محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854184621
درخشنده: زن در سينماي انقلاب حرمت پيدا كرد
واضح آرشیو وب فارسی:الف: درخشنده: زن در سينماي انقلاب حرمت پيدا كرد
نخستين فيلمساز زن سينماي ايران بعد از انقلاب اسلامي، اتفاقهاي اين عرصه را در مقام كارگردان و تهيهكننده تجربه كرده و حركت زنان را در سينماي پس از انقلاب، همراه با فراز و نشيب اما اميدواركننده ارزيابي ميكند.
پوران درخشنده متولد 1330 كرمانشاه و دانشآموخته كارگرداني از مدرسه عالي سينما و تلويزيون است. او سينماي را سال 65 با ساختن "رابطه" آغاز كرد و فيلمهاي سينمايي "عبور از غبار"، "زمان از دست رفته"، "عشق بدون مرز"، "شمعي در باد"، "روياي خيس" و "بچههاي ابدي" را در كارنامه دارد.
گفتگوي مهر با پوران درخشنده را در سي سالگي انقلاب اسلامي مي خوانيد:
* مهر: پس از تحولاتي كه در سينماي بعد از انقلاب ايران به وجود آمد، تعداد كارگردانان زن بيشتر شد. آن سالها در فضاي مردانه سينما چه انگيزهاي باعث شد به سمت سينما بياييد؟
ـ پوران درخشنده: انقلاب فضاي اجتماعي خاصي به وجود آورد. ما كه در بطن انقلاب بوديم از همان ابتدا زنان را در كنار مردان ديديم، اگر زنان حضور پررنگي در عرصه انقلاب نداشتند و از مردان حمايت نميكردند، انقلاب با اين سرعت فراگير نميشد. حضور پررنگ زنان در انقلاب فعاليت آنها را در عرصههاي اجتماعي بيشتر كرد. انقلاب اين فضا را به وجود آورد كه زنان نقش اجتماعي بيشتري بپذيرند و در اين فضا من و همنسلانم اين اعتماد به نفس را پيدا كرديم كه وارد حرفههايي شويم كه در تسلط مردان بود. انقلاب تفكيك بين مرد و زن را از بين برد.
* سينماگران و بدنه سينما بعد از انقلاب به راحتي حضور زنان را پذيرفتند؟
ـ همانطور كه گفتم پيروزي انقلاب معادلات و مناسبات اجتماعي تازهاي براي جامعه رقم زد. در فضاي جديد زنان تلاش ميكردند هويتي مستقل پيدا كنند و ارزشهايشان را نشان دهند. در سالهاي قبل از انقلاب اغلب زنان در سينما بازيگر بودند. كارگردان زن كم داشتيم كه فرصت كار هم پيدا نميكردند. اما بعد از انقلاب نسلي تازه با فكرهاي متعالي و اهداف بزرگ به سينما آمد. براي اين نسل سينما ابزاري براي آگاهي دادن به اجتماع بود. خوشبختانه بدنه سينما خيلي زود حضور زنان را پذيرفت، البته آغاز راه با دشواريهايي همراه بود.
* چه دشواريهايي؟
ـ من و اغلب كساني كه در سينماي بعد از انقلاب فعاليت ميكرديم در تلويزيون تجربههايي داشتيم و اين تجربهها در سينما به ما كمك ميكرد. سال 65 كه من اولين فيلمم را ساختم، با تيمي از حرفهايهاي تلويزيون همكاري كردم. فرهاد صبا، مرحوم خسرو شكيبايي، پرويز پورحسيني، الميرا صباحي، پرويز آبنار و محمود سماكباشي. اين گروه سوابق حرفهاي روشني داشتند و همانقدر كه براي ارتقاي حرفهاي خود تلاش ميكردند، به همكاران زن توجه و زمينه فعاليت آنها را فراهم ميكردند.
* بدنه سينما و تهيهكنندگان هم با اين فضاي تازه همسو بودند؟
ـ نميتوانستند تحت تاثير فضا نباشند. اما نگاه به تواناييهاي كارگردانان زن از ابتدا مثبت نبود. من "رابطه" را در موشكباران تهران ساختم. نگاه مردم به زني كه بازيگران و عوامل را هدايت ميكند، ديدني بود و از يادم نميرود. جامعه نميتوانست به راحتي بپذيرد يك زن گروهي را رهبري و اداره كند. بعضي تهيهكنندهها هم احساس ميكردند يك گروه مردانه از كارگردان زن پيروي نميكند. اما زنها نشان دادند اين قابليت را دارند. تلاش زنان بالاخره فضا را به نفع آنها تغيير داد.
* حضور زنان بعد از انقلاب نگاه به زن در سينما را تعديل كرد و برداشتهاي منفي را تصحيح كرد.
ـ زنان قبل از انقلاب بيشتر جنبه يك كالاي تجاري را داشتند و بايد به فروش فيلم كمك ميكردند. اما بعد از انقلاب آن جنس سينما فراموش شد و به حاشيه رفت. در دل سينماي بعد از انقلاب زنان رشد كردند و تعريفي تازه از خود ارائه دادند. حضور زنان فيلمساز، چهرهپرداز، طراح صحنه و بازيگران تحصيلكرده كه نگاهي خاص به سينما داشتند فضا را پاك كرد. نگاه مردانه كه در سينماي قبل از انقلاب وجود داشت، تبديل به نگاهي انساني و شريف شد. در اين فضا زنها راحتتر كار ميكردند.
* زنان سينماگر به اين دنياي جديد وارد شدند اما سياستگذاريهاي سينمايي زن را به حاشيه برد. در دهه 60 فيلمهايي كه تصويري خاص از زن ارائه ميدادند با مشكل مواجه ميشدند. اين دوگانگي به زيان زنان سينماگر نبود؟
ـ با انقلاب فضايي فراهم شد كه زنان تصويري تازه از خود ارائه دهند. حتي فيلمسازان مرد هم به مسائل زنان جديتر و عميقتر نگاه كردند. اما طبيعي است كه جريانهاي محدودكننده تاثير منفي روي اين حركت داشتند و روند آن را كند ميكردند. رشد ملودرامسازي سينماي اجتماعي را محدود كرد و از دل ملودرامهاي خانوادگي كمتر تصويري متفاوت از زن بيرون ميآمد. اما همان زمان فيلمسازن تلاش ميكردند تصوير قبلي زن را تصحيح كنند و در نهايت موفق شدند. زمان زيادي صرف و مسيري طولاني طي شد و قبول دارم كه هنوز به هدف نرسيدهايم، اما نميتوان گفت سينماگران خود را به قواعد محدود كردند.
* شما در "زمان از دست رفته" از زني صحبت كرديد كه توانايي باروري ندارد اما ميخواهد به عنوان يك زن هويت مستقل و نقش اجتماعي داشته باشد. اما اين فيلم با مشكل مواجه شد، چون از فضاي مرسوم فاصله گرفته بود. براي "ماديان" اين اتفاق طور ديگري افتاد.
ـ "زمان از دست رفته" داستان زني است كه از نظر جسمي زايش ندارد، اما ميخواهد جامعه اطرافش را قانع كند كه زايش و تولد در ذهن افراد شكل ميگيرد. اين اولين فيلم سينمايي است كه از فضاي ملودرام و خانواده، مادر فداكار و دختر مهربان بيرون ميآيد و با مشكل مواجه ميشود. من در اين فيلم ميخواستم بگويم انديشه بالاتر از جنسيت است و بايد فراتر از ديدگاههاي سنتي و مردانه جامعه حركت كرد.
زن در فيلمهايي كه مثال زديد از قالب كليشهاي فاصله گرفته و همين موضوع مشكلاتي براي اين فيلمها به وجود آورد. "زمان از دست رفته" درجه جيم گرفت و در شرايط بد اكران و 40 دقيقه آن كوتاه شد. در انتقادهايي كه به فيلم مطرح شد گفتند فيلمي ساخته شده كه از ميدان محسني پائينتر نرفته است. آن زمان روايت قصه در طبقه مرفه جامعه كمي نامتعارف بود و به آن اعتراض ميشد. در حالي كه فيلم قصه مقابله يك زن با فقر فرهنگي است. با اين همه بعد از "زمان از دست رفته" من 10 سال نتوانستم فيلم بسازم.
* فيلمنامههايتان رد ميشد؟
ـ فضاي كار برايم به وجود نيامد و از فيلمسازي كه سه فيلم اولش درجه الف گرفته بود هيچ حمايتي نشد تا فيلم بعدي را بسازد. اما من باور داشتم بايد مبارزه كرد و شرايطي به وجود آورد كه بشود كار كرد. فكر ميكنم اغلب زنان سينماگر اين ديدگاه را داشتند و با وجود مشكلات تلاش ميكردند فضا را براي فعاليت خود باز كنند. حتي فيلمنامه "پروين اعتصامي" را براي تلويزيون نوشتم. اما فرصت ساختن آن را به من ندادند.
* چقدر زنان در ارائه تصويري تازه از خود در سينماي بعد از انقلاب نقش داشتند؟
ـ اگر زنها تلاش نميكردند اين اتفاق نميافتاد. مسئولان بخشي از اين ماجرا بودند و حمايتهايي كه از سينما و زنها كردند اگر با تلاش و تعصب زنها براي تغيير خاستگاهشان در سينما همراه نميشد به موفقيت نميرسيد.
* در چه دورهاي مديريت سينما به زنها بهاي بيشتري داده است؟
- در دهه 60 سياستهاي حمايتي به نحوي بود كه همه جريانها و افراد از شرايط تقريبا مطلوب بهرهمند ميشدند، در دهه 70 آزاديهايي كه در عرصه فرهنگ و هنر به وجود آمد فضايي فراهم كرد تا تصاويري متنوع و متفاوت از زنان در سينما داشته باشيم، اما متاسفانه اين جريان ادامه پيدا نكرد. در دهه 60 اتفاقهايي خوب در همه حوزهها افتاد و زنان در موسيقي، پزشكي و عرصههاي فرهنگي به موفقيت رسيدند. در آن دهه زنان از فرصتهايي كه انقلاب به وجود آورد به خوبي استفاده كردند.
* چرا زنها كمتر در حوزه كارگرداني و تهيهكنندگي فعاليت ميكنند و بيشتر در بازيگري متمركز ميشوند؟
ـ اين حرفهها سخت و مردانه هستند. كارگردان و تهيهكننده براي شروع يك پروژه از هفت خوان ميگذرد و حركت در اين مسير پرفراز و نشيب انگيزه و قدرت ميخواهد. شايد با روحيه زنان سازگار نيست كه در اين فضا كار و اين مشكلات را تحمل كنند. ترجيح ميدهند نويسندگي و بازيگري را انتخاب كنند. بازيگري جذابيتهاي بيشتري نسبت به همه مشاغل سينما دارد و ديده شدن در آن بيشتر از حوزههاي ديگر است. البته در كارگرداني هم تعداد زنان كم نيست. 10 كارگردان زن در سينماي ايران داريم كه نسبت به ديگر كشورها اين تعداد قابل توجه است. زنها در بخش تهيهكنندگي هم فعالند و اين اميدواركننده است.
* روند حركتي زنان در سينما در اين 30 سال رو به رشد بوده و آيا تصويري نزديك به واقعيت از زنان در سينماي بعد از انقلاب ديده شده است؟
ـ حركت زنان همراه با بالندگي بوده، با توجه به فرصتهايي كه در اين سالها بين زنان و مردان وجود داشته تاثيري كه زنان در سينما داشتهاند قابل قبول بوده است. زنان با انگيزه پيش آمدهاند و فقط به فيلمسازي فكر نميكردهاند. هدف آنها در كنار تعريف جايگاهي تازه براي خود، روشن كردن ذهن جامعه نسبت به زن و تواناييهاي او بوده است. ما فرصتهايي كمتر نسبت به مردان داريم و آنها راحتتر از ما وارد جريانهاي ارتباطي ميشوند و به سادگي و بيشتر از زنان امكانات براي فيلمسازي ميگيرند. زنها تلاشي مضاعف كردهاند تا يك قدم به جلو بردارند.
* شما در جشنوارههاي خارجي حضور داشتهايد، تصويري كه مخاطب خارج از مرزها از زن ايراني و سينماگران زن دارد چگونه است؟
ـ تصويرها متنوع است و اين تنوع ريشه در واقعيت جامعه ما دارد. هر فيلمساز بخشي از اين واقعيت را به مخاطب نشان ميدهد. اما تجربه حضور من در محافل سينمايي هميشه خوشايند بوده است. سينماگران خارجي زنان فيلمساز و بازيگر ايراني را ستوده و رفتاري توام با احترام و حسن نيت داشتهاند. آنها نگاه زنانه و انساني حاكم بر فيلمهاي سينماگران زن ايراني را ستايش كردهاند. اگر امكان فعاليت مشترك پيش بيايد زنان سينماگر ايراني به راحتي ميتوانند با فيلمسازان و بازيگران خارجي رقابت كنند.
* چقدر تصويري كه يك زن فيلمساز از زنان در فيلمهايش نشان ميدهد، متكي به باوري است كه او درباره زنان دارد؟
ـ در "بچههاي ابدي" ميبينيد زن جوان (الهام حميدي) تلاش ميكند در جامعه اطرافش تغيير ايجاد كند و بر اثر اين تلاشها تغيير در موقعيت علي اتفاق ميافتد. ماهي (پانتهآ بهرام) كه زني با مشكلات مختلف در زندگي است برخلاف فضاي زندگي عمل ميكند. رد پاي اين زنان را ميتوان در فيلمهاي ديگر هم ديد. زنان در سينماي ايران منشا خير و نيكي بودهاند و سرپناهي كه خانواده را از پلشتي دور كرده است.
فيلمسازي كه باور دارد زن ميتواند روي جامعه و خانواده تاثير بگذارد، شخصيتهايي خلق ميكند كه ريشه در اين باور دارند. البته با ترسيم تصوير واقعي از زن در سينما فاصله داريم. خيلي از زنان كه در فيلمها ميبينيم واقعي نيستند و به دغدغههاي زنان جامعه ما شباهت ندارند. دغدغه زن امروز مشكل چندهمسري يا عشق مخفي شوهرش نيست. سينماي ايران در سالهاي اخير تمركز زيادي روي اين موضوعها داشته و از بعضي موضوعهاي مهمتر غافل شده است.
* گفتيد دغدغههاي زن امروز چيزهاي ديگري است. چه چيزهايي؟
ـ زنهاي ما با عملكرد خود نشان ميدهند چه ميخواهند. رشد زنان در اجتماع و عرصههاي مديريتي ديده نشده و معمولا زنان موفق ناديده گرفته ميشوند. بحرانهاي خانوادگي نميتواند مانع رشد زنان در عرصههاي اجتماعي شود.
* چقدر از اين تصويرهاي غير واقعي محصول سياستگذاريها است و چقدر به غفلت فيلمسازان برميگردد؟
ـ غفلت و كوتاهي بعضي از فيلمسازان در اين بخش تاثير داشته و سياستگذاريها هم بيتاثير نيست. به هر حال فيلمساز نگاه خود را وارد اثر ميكند، نبايد زن و مسائلش عاملي براي فروش فيلم شود. از فيلمسازان توقع ميرود زنان را بهانهاي براي رسيدن به فروش بالا نكنند. فيلمهايي كه بعد سرگرمكنندگي دارند و زن در آنها عاملي براي به وجود آوردن جذابيت كاذب است در مميزي با مشكل كمتر روبرو ميشوند. مميزي دامن فيلمهايي را ميگيرد كه نگاهي متفاوت نسبت به زنان و نقش اجتماعي دارند.
* اغلب فيلمهاي ماندگار درباره زنها مثل "ليلا"، "پري"، "شوكران" و... را كارگردانان مرد ساختهاند. چرا سهم فيلمسازان زن در ساختن فيلمهاي تاثيرگذار درباره زنان محدود است؟
ـ در كنار تصاوير ماندگاري كه كارگردانهاي مرد از دنياي زنان ارائه دادهاند، كارگردانهاي زن هم در اين زمينه موفق بودهاند. مردان در شناخت دنياي زنانه چندان موفق نيستند. تصاويري كه فيلمسازان زن از دنياي زنها خلق كردهاند ملموستر و دوستداشتنيتر بوده است. بايد اعتراف كنم همچنان جاي بعضي تصاوير واقعي در سينماي ايران خالي است.
* اگر بخواهيد بهترين تصوير زن در سينماي ايران را انتخاب كنيد چه فيلمي را انتخاب ميكنيد؟
ـ علي حاتمي در "مادر" تصويري ايراني و ملي از نقش زن و مادر در خانواده ارائه ميدهد. اين تصوير دوستداشتني و خاطرهانگيز را ديگر در سينماي ايران نميبينيم. نگاهي كه سالم، شريف و در عين حال انساني و عاطفي است.
* چقدر اميدواريد نسلي كه آمده و تجربه 30 سال سينماي پس از انقلاب را هم ميتواند از نسل قبل وام بگيرد به ارائه تصوير واقعي از زن كمك كند؟
ـ نسل تازه فيلمسازي در ايران بااستعداد و داراي قابليتهاي بالا است و ميتوان اميدوار بود مسير فيلمسازي در سالهاي آينده با تلاش و علاقمندي اين نسل و تجربه نسل قبل هموارتر شود. اما مهم اين است كه ما و مسئولان دغدغهمان ثبت تصوير واقعي از زنان باشد. تصويري كه در تاريخ ماندگار و انعكاس حضور زنان در جامعه باشد. اين موقعيت را مسئولان بايد فراهم كنند. من در "گنجشك" و"فرنگيس" سعي كردم تصويري تازه از زنان در بطن جنگ ارائه بدهم، اما شرايط ساخت اين فيلمنامهها فراهم نشد. اگر فضا فراهم نشود چطور فيلمساز ميتواند وارد حوزههاي تازه شود؟
* بزرگترين مشكل زنان در سينماي ايران چيست؟
ـ زنان فرصتهاي برابر با مردان ندارند، مهمترين دغدغه ما اين است. اگر فرصتها برابر باشد ما ميتوانيم مثل كارگردانهاي مرد در مسيري كه علاقه داريم حركت كنيم. مسير زنان پر از فراز و فرود و پيچ و خم است.
* در چه دورهاي اين فراز و نشيب كمتر بود؟
ـ دهه 60 ... كاش سياستگذاريهاي آن دوره ادامه پيدا ميكرد. در آن مقطع براي فيلمسازان زن حرمت قائل بودند و از آنها حمايت ميكردند. الان فرصت براي ساختن يك فيلم متفاوت به سختي به وجود ميآيد.
* در آغاز بحث از تاثير انقلاب بر سينما گفتيد، اين تاثير مثبت همچنان ادامه دارد؟
ـ اين موج عظيم منشا تحولهاي بسياري بوده است. زن در سينماي پس از انقلاب حرمت پيدا كرد و از حاشيه به متن آمد. زنان سينماگر قدر اين تحول را دانستهاند، اميدوارم مسئولان هم فضايي ايجاد كنند تا اين تاثير مثبت ادامه پيدا كند.
يکشنبه|ا|13|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]
-
گوناگون
پربازدیدترینها