تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همانا نفرت انگیزترین مخلوق خدا بنده ای است که مردم از شرّ زبان او پرهیز می کنند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815552580




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حسين طلا دبير اجرايي ستاد انتخاباتي تهران جبهه متحد اصولگرايان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حسين طلا دبير اجرايي ستاد انتخاباتي تهران جبهه متحد اصولگرايان
خبرگزاري فارس: دبير اجرايي ستاد انتخاباتي تهران جبهه متحد اصولگرايان گفت:جريانات منحرف و فتنه در انتخابات با چراغ خاموش حاضرند.


به گزارش ويژه نامه بهارستان نهم خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد اصولگرايان، برو بچه هاي گردان هاي حبيب و ابوذر لشگر 27 محمد رسول ا... (ص) و ياگردان امام حسين(ع) تيپ 110 خاتم الانبياء، احتمالا عمليات كربلاي يك، چهار، پنج يا عمليات والفجر 10، بيت المقدس دو، چهار، هفت و.. را به ياد دارند كه در يكي از همين ها بود كه رژيم بعث با حجم بالايي منطقه را شيميايي زد و حسين به درجه جانبازي نائل شد كه شايد گرفتگي صدايش در اين گفتگو داغي است كه همچنان بر بدن او وجود دارد. اما او با پايان دفاع، مجاهدت را در عرصه علم تعريف كرد آنچنان كه دكتراي پزشكي خود را با قوت گرفت و اكنون دانشجوي دكتري اقتصاد گرايش مديريت است. او در سال 1389 به عنوان كارفرماي نمونه كشوري (حامي كارگر) توسط سازمان تأمين اجتماعي مورد تقدير گرفت و چندي قبل در جايگاه فرماندار به عنوان فرماندار نمونه كشوري توسط رياست محترم جمهوري، تقدير شد. هر چند پيش از آن به عنوان فرماندار نمونه استان تهران در جشنواره شهيد رجايي انتخاب شده بود و البته پژوهشگر برتر استان تهران نيز از ديگر عناويني است كه در جستجو در اخبار رسانه ها مي توان از او يافت. آخرين مسووليتهاي حسين طلا اين بوده: مشاور معاون وزير صنعت ، معدن و تجارت، رئيس هيأت مديره و مديرعامل شركت دخانيات ايران، معاون استاندار و فرماندار تهران، مشاور وزير و رئيس دانشكده حفاظت و بهداشت كار، مشاور وزير و مدير كل حراست وزارت كار، مشاور در امور انتخابات معاون اجرايي شوراي نگهبان، سرپرست دفتر نظارت و بازرسي بر انتخابات تهران بزرگ و... دكتر حسين طلا در گفتگو با پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد اصولگرايان، دغدغه مندانه از مشكلات تهران تا برنامه هاي جريان فتنه و انحراف و ضرورت وحدت و همگرايي نيروهاي انقلاب مي گويد. طلا تاكيد مي كند: اينكه تصور كنيد نظام سلطه در فتنه از نظام، رهبري و مردم ايران شكست خوردند ديگه دست روي دست مي گذارند و كاري به شما ندارند اشتباه است. نخير آنها همواره دست در توطئه دارند. از جمله برنامه هاي دشمن براي انتخابات مجلس نهم شكاف و تفرقه ميان نيروهاي انقلاب است. قطعا براي بستر جامعه نيز برنامه دارند تا در زمان ممكن به نفع آنها به خيابان بريزند. به همين جهت، برخي نابساماني هاي اخير در حوزه اقتصاد و بازار را من در همين چارچوب ارزيابي مي كنم. حمايت از جريانات اصلاح طلب و انحرافي نيز از ديگر برنامه مهم دشمن براي انتخابات مجلس است. چرا كه اينها با نظام سلطه يك مثلث را تشكيل مي دهند كه در نهايت عليه نظام صف آرايي مي كنند. مشروح گفتگوي دكتر حسين طلا دبير اجرايي ستاد انتخابات تهران جبهه متحد اصولگرايان با پايگاه اطلاع رساني جبهه متحد را در ادامه مي خوانيد:

* اگر موافق باشيد با توجه به اينكه جنابعالي فرماندار تهران در سال 88 بوديد بخشي از امنيت اين كلانشهر به شما مربوط مي شد، بحث را ابتدا با موضوع انتخابات دهم رياست جمهوري و فتنه پس از آن كه متمركز در شهر تهران بود شروع كنيم. البته شما سابقه نظارت بر انتخابات را هم داريد

بله. قبل از آن، بنده مسئول دفتر نظارت بر انتخابات شوراي نگهبان در تهران بودم يعني حدود سال هاي 83 تا 84 و يكسال و چند ماهي هم رييس دانشكده حفاظت و بهداشت وزارت كار بودم كه با پيشنهاد آقاي دكتر دانشجو و موافقت دكتر احمدي نژاد، آمدم فرمانداري تهران.

در هر صورت نظر به اينكه فضاي سياسي امروز جامعه ما هنوز متاثر از دروغ بزرگ تقلب در انتخابات گذشته است و مطلبي كه شما مدنظر داريد، مي توان با ارائه اعداد و آماري درباره سلامت انتخابات باز هم آن دروغ بزرگ را به چالش كشيد. البته اين فتنه انگيزان داخلي از قبل، روي موضوع انتخابات تجربه هايي داشتند.

من از ارديبهشت سال 86 تا خردادماه سال 89 فرماندار تهران بودم و در اين مدت دو انتخابات مجلس و رياست جمهوري برگزار شد. علت اصلي آمدن بنده به فرمانداري تهران هم مسئله اي بود كه در زمان انتخابات مجلس خبرگان بر سر اختلاف آراي برخي از كانديداها بين اجرا و نظارت بوجود آمد.

* چه شد كه پيرامون انتخابات رياست جمهوري دهم و فتنه 88 اين حجم آتش افروزي رخ داد؟

من آن موقع فرماندار حوزه تهران بودم. همانطور كه مي دانيد در انتخابات رياست جمهوري هر فرمانداري مستقل عمل مي كند. در اين انتخابات نمايندگاني كه از طرف ستاد آقاي موسوي آمده بودند ميان خودشان يك سري اختلافاتي داشتند. يك جريان تندرويي بودند كه بيشتر نگاه راديكالي داشند آنها به دنبال اين بودند كه ابتدا وارد مجموعه شعب اخذ راي شوند سپس بتوانند كمي بازي را تغير دهند. جريان ديگري هم بود كه صرفا به دنبال برگزاري انتخابات بود البته آن جريان هم يكسري برنامه ريزي هايي داشت كه در نهايت آقاي موسوي نماينده خود آقاي «جواد امام» را معرفي كردند. آقاي جواد امام كه آمد و فعاليت هاي خود را شروع كرد از همان زمان بحث سازمان راي را ما در اقدامات آنها مي ديديم؛ هرچند كه خيلي از قضايا بعد از انتخابات روشن شد. از جمله نكات جالب اين بود كه وقتي كه روند ارايه مجوز مقداري طول مي كشيد به دليل اخذ نظرات دستگاههاي مسوول، مي ديديم كه يك دفعه جماعتي با عناوين مختلف از جمله «دختران فيروزه اي» مي ريختند جلوي فرمانداري و شعار مي دادند!

* ظاهرا خانم فائزه هاشمي اينها را ساماندهي مي كرد؟

آن زمان بحث هايي در رسانه ها بود مبني بر اينكه سازماندهي اين ها با خانم فائزه هاشمي است ليكن براي پرداختن به بحث خودمان نميخواهم به اين موضوعات بپردازم.

مسئله ديگري كه مطرح شده بود اين بود كه آنها درخواست كردند، زنجيره انساني را از ميدان راه آهن تا ميدان تجريش راه بياندازيم. خب ما ابتدا فكر نمي كرديم كه اين موضوع اصلا قابل انجام باشد و اگر هم صورت بگيرد اصلا كنترل شدني نيست علاوه بر اينكه جو تهران در آن مقطع فوق العاده ملتهب بود. اما آنها آمدند تعهد دادند كه اين قضيه بدون حاشيه برگزار شود. در زمان برگزاري اين مراسم هم اينها نيروهاي خود را ماموريت مكاني دادند يعني مسئله سازمان دهي نيروها كه بعد از انتخابات به روي كار آمد از همان زمان روشن بود.

* يعني پيش از اين نمودي از سازمان راي و سازماندهي خياباني آنها داشتيد؟

بله، قبلا تجربه آن را داشتيم. به عبارتي اولين تجربه سازمان راي در سال 78 و مربوط به قضيه كوي دانشگاه بود. يعني آنجا هم اگر خاطرتان باشد در كل حدود شش تا هفت هزار نفر بودند. اما همين جمعيت را خيلي پيچيده سازمان دهي مي كردند يعني اين جمعيت را مثلا مي بردند سمت روزنامه كيهان از آنجا مي رفتند بازار و به اين طريق تعدادشان زياد جلوه مي كرد. ارتباطاتشان هم عمدتا با موبايل بود كه وقتي سيستم مخابراتي را قطع كردند آنها كاملا از هم پاشيدند.

آن موقع شايد ما به اين مسائل، توجه جدي نكرديم اما آنها ده سال بعد با سازمان دهي بيشتري كار كردند. در همين بحث زنجيره انساني آنها آمدند سر چهارراه هاي مهم و نزديك به ستادهايشان در طول خيابان ولي عصر(عج) فعال شدند كه نمود بيشتري داشته باشد. به همين خاطر هم توانستند تا حدودي يك زنجيره اي هر چند با فاصله اي را تشكيل بدهند.

اينها براي سر صندوق هاي راي نيز برنامه خاصي داشتند، يعني نيروهاي خود را آموزش داده بودند كه با يكسري از برنامه ها و سيستم هاي ارتباطي بتوانند موضوعات انتخاباتي را منتقل كنند. بنا بر اعلام برخي دستگاه هاي مسئول برنامه آنها اين بود كه هر حوزه راي گيري كه مطلوب آنها نبود به بهانه هايي در آنجا اختلال ايجاد كنند تا بعدها بتوانند زمينه ابطال آن حوزه را فراهم كنند.

با توجه به اينكه از دو سه روز قبل از انتخابات از طريق نظرسنجي ها مشخص شد كه اين جريان نمي تواند راي بياورد، در روز راي گيري اينها حاشيه سازي كردند. مثلا ساعت 2 نيمه شب 60-70 نفر مي آمدند دم در حوزه هاي راي گيري، مثلا در شهرك قدس(غرب) سر و صدا و عربده كشي و دعوا كه ما مي خواهيم راي بدهيم. ما هم تا حد ممكن سفارس كرده مي كرديم كه از اينها راي گيري بشود. جالب اينجا بود كه از آن تعداد حدود پنجاه نفرشان قبلا راي داده بودند. پس بناي آنها بر اين بود كه انتخابات مخدوش شود. شايد همين حركات بود كه دروغ بزرگ آنها مبني بر تقلب در انتخابات در ذهن برخي جا گرفت و آن جريان سازمان دهي شده نيز به آنها در اين موضوع كمك كرد.

قبل از انتخابات هم آنها آمدند و خواهش كردند كه در هر حوزه آدم هايي كه ما مشخص مي كنيم را بگذاريد كه چون اين خواسته قابل اجرا نبود ما افراد سرصندوق را بر اساس حروف الفبا تعيين كرديم، حتي اصولگراها به همين خاطر، خيلي از ما گله مند شدند. در نتيجه اولين بهم ريختگي به برنامه آنها براي مخدوش كردن حوزه هاي راي گيري با اين موضوع ايجاد شد. با توجه به تقسيم الفبايي تمامي نمايندگان نامزدها در صندوقها، كار خيلي بزرگي انجام شد. چرا كه در حقيقت سازمان راي آنها از هم پاشيد و وقتي كه پس از انتخابات از آنها سند ادعايشان را مي خواستيم نمي توانستند چيزي بياورند چون برنامه آنها براي اختلال و سندسازي در روز راي گيري با اين اقدام بهم ريخت و نيروهاي اجرايي و نظارت هم كه به شدت مراقبت مي كردند كه هيچگونه ايراد قانوني بر اجراي انتخابات بوجود نيايد.

همچنين ما آموزش هايي را براي مسئولان صندوق هاي حساس و مهم تهران داده بوديم كه در صورت وقوع مشكلات و يا التهاب و آشوب چگونه عمل كنند. مثلا حوزه حسينيه ارشاد از اهميت بسيار بالايي برخوردار است چرا كه دوربين ها از كشورهاي دنيا در آنجا مستقر مي شود.

در روز انتخابات اينها خلي تلاش كردند كه بگويند كه در فلان حوزه تعرفه نيست. در اين خصوص ما از پيش تيم هايي را مستقر كرده بوديم و بلافاصله كه اينها ادعا مي كردند تعرفه نيست سريع ما اين تيم ها را مي فرستاديم. مثلا وقتي در هيات اجرايي نماينده آقاي موسوي مي گفت در فلان حوزه راي گيري، تعرفه كم آمده، ما در كمتر از ده دقيقه نيروهايمان را مي فرستاديم و آنها تشخيص مي دادند كه تعرفه نياز هست يا نه كه عمدتا هم همان فضاسازي بود كه عرض كردم. البته بايد اين را بگويم كه استقبال مردم از انتخابات بسيار شگفت انگيز بود ولي تمام سعي ما بر اين شد كه كوچكترين مشكلي بر سر راه برگزاري اين همايش بزرگ و ملي ايجاد نگردد.

* ستاد آقاي كروبي همكاري اش چگونه بود؟

در ستاد آقاي كروبي كه اصلا همه چيز بهم ريخته بود. اينها طبق قانون بايد 5 روز قبل از انتخابات مدارك نماينده هاي خود را به ما تحويل مي دادند كه ما دو روز قبل از انتخابات بتوانيم كارت هاي آنها را تحويل بدهيم. جالب بود كه ما در روز راي گيري و حتي تا ساعات پاياني روز راي گيري ما داشتيم براي تيم آقاي كروبي كارت صادر مي كرديم! از بس كه بهم ريخته، پاي كار آمده بودند. به همين خاطر، مشخص بود كه ستاد آقاي كروبي در اين انتخابات در ميان جبهه اصلاحات محلي از اعراب نداشته است. چون كه اصلا توافقي بر روي ايشان نداشتند. سندش هم آقاي كرباسچي كه با اينكه رئيس ستاد انتخاباتي كروبي بود اما در دانشگاه رفت به ميرحسين راي داد و با صراحت هم آن را اعلام كرد!

شما هر نوع همكاري را در نظر بگيريد ما با اينها انجام داديم، به همين خاطر هم بود كه وقتي صداسيما در حوزه هاي مختلف با نمايندگان آنها مصاحبه مي كرد، هيچ كس سندي براي تخلف در انتخابات نداشت. نهايتا انتخابات برگزار شد و اينها به خيابان ها ريختند. فرداي راي گيري تقريبا ظهر بود كه من نتايج انتخابات تهران را بردم وزارت كشور. وقتي كارم تمام شد دوستان تماس گرفتند و گفتند كه اينها با اين بهانه كه ميرحسين را گرفتند مي خواهند جلوي وزارت كشور تجمع كنند! پس از آن به همراه چند نفر از دوستان رفتيم فرمانداري و با توجه به اينكه در فرمانداري اسناد انتخاباتي بود لازم بود كه به شدت مراقبت شود. به همين خاطر خود من با تعدادي از نيروها ايستاديم جلوي فرمانداري. همچنين چند پايگاه بسيج و تعدادي از مردم كه خواستار حفظ امنيت بودند را در آن منطقه هماهنگ كرديم تا بتوانيم آن قسمت را پوشش دهيم.

* سازمان راي آنها را مگر به هم نريختيد؟

با ترتيب حروف الفبا، سازمان راي آنها در روز انتخابات در پاي صندوق هاي راي از هم پاشيد. ليكن براي آشوب هاي خياباني باقي ماند آنها با اين وسيله توانستند بسياري از برنامه هاي خود را پيش ببرند. اگر شما دقت كرده باشيد در تظاهرات روز 25 خرداد كه در خيابان آزادي بود شما چند جوان با كتاني هاي نارنجي را مي ديديد كه روي نرده هاي BRT ايستاده بودند. جمعيت با حركت دست اينها داد مي زد يا شعار مي داد حتي ما شاهد بوديم كه بخشي از اين جمعيت وقتي تا نقطه اي مي رفت، دور مي زد و دوباره مي آمد ته رديف. يعني چقدر سازمان دهي آنها از پيش تعيين شده و با برنامه بود.

* جريان بازشماري آرا در تهران هم اتفاق افتاد؟

به هر تقدير پس از برگزاري انتخابات، بحث بازشماري آرا مطرح شد كه نكته بسيار مهمي است. ابلاغ شده بود كه ده درصد آرا بايد بازشماري شود. از 430 هزار رايي كه ما بازشماري كرديم ميرحسين 248 راي پايين آمد! آراي آقاي رضايي 20 راي بالا رفت، آقاي احمدي نژاد و كروبي هم به ترتيب 18 و 9 راي بالا رفتند. يعني اگر بخواهيم بحث تخلف را مطرح كنيم طبيعتا اين تخلف در اين حوزه انتخابيه به نفع آقاي موسوي صورت گرفته بود. اصلا همه اين ها را هم كه روي هم بريزيد شايد حدود 300 راي نشود. 300 تا در 430 هزار راي چقدر مي شود؟ كمي بيشتر از نيم هزارم! كه كامپيوتر هم اين خطا را مي كند. من حداقل ده سال است كه دارم كار انتخاباتي مي كنم. در انتخابات دستي 1.5 تا 2 درصد خطا محتمل و قابل پيش بيني است البته نه هدفمند. در نتيجه اينها با دروغ بزرگ تقلب هم زحمت ملت ايران را كه حقيقتا كار بزرگي كرده بودند و هم زحمات مجريان و ناظران را كه با تمام وجودشان از آرا صيانت كرده بودند را بر باد دادند و هم دشمن را اميدوار كردند كه حضرت آقا هم فرمود كه گناه بزرگ فتنه گران اميدوار كردن دشمن بود.

* در خصوص مديريت بحران تهران هم در زمان خود توضيح مي دهيد؟

برابر قانون تمامي فرمانداران مسئول شوراي تامين منطقه خود هستند و روساي شوراي تامين نيز مسئوليت امنيت برگزاري انتخابات را برعهده دارند. اما در تهران در شرايط خاص مسئوليت بر عهده قرارگاه ثارالله خواهد بود. در موضوع انتخابات دهم از روز دوشنبه پس از انتخابات و درگيريهاي خيابان آزادي ابلاغ شد كه مسئوليت با قرارگاه خواهد بود.

* چند روز پس از اينكه شما از سوي وزارت كشور به عنوان فرماندار نمونه كشور برگزيده شديد، از فرماندار تهران جدا شديد اينكه جنابعالي از فرمانداري تهران رفتيد، پاي جريان انحرافي وسط نبود؟

نه. چرا كه من بركنار نشدم بلكه استعفا دادم. چون موضوع در وزارت صنايع مطرح شد و آقاي محرابيان اصرار داشت كه بروم آنجا. از سوي ديگر آقاي نجار قبول نمي كرد و در نهايت آقاي مرتضوي را واسطه كرديم تا اين انتقال انجام شود. پس موضوع بركناري نبود. مضاف براينكه من به عنوان فرماندار نمونه كشوري انتخاب شده بودم. اهميت شركت دخانيات هم بيشتر بواسطه قاچاق سيگار بود و هست. با توجه به اينكه حوزه هاي فعاليتهاي فرمانداري مختلف است، معمولا كسي كه در آنجا كار كند تا حدودي جامع الاطراف خواهد شد. با توجه به اينكه بخش عمده از قاچاق سيگار به گروه هاي تروريستي ضدنظام مربوط مي شود، اين موضوع جنبه امنيتي هم پيدا مي كند. درآمدهاي اين بخش هم فوق العاده بالاست. مجموع اين عوامل سبب شد كه ما شركت دخانيات را نه به عنوان يك مركز اقتصادي كه به عنوان يك مجموعه حاكميتي در آن حضور پيدا كنيم.

* بيرون آمدنتان از دخانيات هم به خاطر درگيري با جريان انحرافي نبود؟

درگيري نبود. پيشنهادهايي از برخي اشخاص مي شد كه اگر من مي خواستم آنجا بمانم خيلي به صلاح نبود.

* چه انگيزه هايي موجب شد كه وارد عرصه انتخابات مجلس شويد؟

بنده چندين سال پست اجرايي داشتم. بعد از اين سال ها به اين نتيجه رسيدم كه آدم ها بايد دو جور باشند يا فعاليتشان براي دنيا است و يا براي اداي تكليف. اگر بناي بر تكليف گرايي باشد بايد در صحنه حاضر بود. با توجه به مسائلي كه اخيرا پيش آمده ديگر انگيزه اي براي كارهاي اجرايي نمي ماند. علاوه بر اينكه قوانيني هم كه بايد اجرا شوند كامل و جامع الاطراف نيستند. همچنين مجلس ما مي توانست بهتر از اين كه بود، باشد. بالاخره مجلس بايد و مي تواند به همه امور رسيدگي و پاسخگو باشد. اميدوار بودم كه شايد ما هم ميتوانيم براي اعتلاي بيشتر مجلس كشورمان كمكي هر چند كوچك باشيم

* شما چقدر نسبت به مشكلات تهران اشراف داريد؟ هر چند من شنيدم روزي كه شما از وزارت كشور بيرون آمديد يكي از آقايون گفت كه بانك اطلاعات ما براي تهران رفت.

فكر مي كنم اشراف خوبي داشته باشم. مهم ترين مشكل تهران اين است كه مشخص نيست حرف آخر را چه كسي بايد بزند. تهران، شهري است كه از قاعده كلان شهر خارج شده و به يك ابرشهر تبديل شده است، بدون اينكه زيرساخت هاي مناسب آن ايجاد شود. همينطور بحث امنيت پايتخت و يا فعاليت هاي سالم اقتصادي. الان ما در تهران با حدود يكصد هزار صنف غيرمجاز مواجه هستيم. يعني چي؟ يعني امنيت اقتصادي در سيستم پايتخت به صورت مطلوب نيست. در خصوص زيرساخت ها هم با مشكل مواجيهم. الان در بازار بزرگ تهران روزي بيش از دو ميليون نفر ورود و خروج صورت مي گيرد. چه از جهت سازه ها و چه به لحاظ حريق و... اصلا امنيت ندارد. اگر سر و ته بازار تهران را ببندند و داخل آن آتش سوزي ايجاد كنند، چقدر آسيب مي بينيم؟ چرا مشكلات تهران روي هم انباشته شده است؟ براي اينكه مشخص نيست پاسخگوي اصلي اين شهر كيست. يعني هر كسي زور بيشتري داشته باشد تصميم آخر را مي گيرد. يك مثال مي زنم. شهرداري تهران مي خواست تعرفه طرح ترافيك را بالا ببرد اما فرمانداري مخالفت كرد در نهايت كار هم به تعزيرات كشيد چرا كه فرايند قانوني طي نشده بود حالا بايد نتيجه بگيريم كه فرمانداري قدرتمندتر است؟ نه. چرا كه خيلي از كارها را ما مي خواستيم كه انجام بدهيم اما شوراي شهر موافقت نمي كرد. رئيس جمهور محترم نظرش روي مونوريل بود، اما اجرا نشد. البته مشكلات مديريتي تهران تا حدودي به لحاظ مصوبه اي حل شده است. سال 80 شوراي عالي امنيت ملي مصوبه اي داشته كه طبق اين مصوبه مناطق مختلف تهران بايد هركدام يك فرمانداري داشته باشند. يعني هر منطقه تهران حكم يك شهرستان را دارد.

آنچه كه مهم است و بايد همه روي آن تاكيد كنيم كارآمدي نظام ديني است. يعني نظام ديني نبايد صرفا در نظريه پردازي محدود شود بلكه در عمل بايد به خوبي توانمندي هاي خود را نشان دهد. حضرت آقا هم جمله اي در اين باره دارند به اين مضمون كه امروز مصداق مقابله با آمريكا آنست كه هر كسي در هر جايي كه هست خوب كار مي كند، الان مديريت تهران ناكارآمد است چرا كه ساختارهايش اجرايي و قانوني درست نيست. به نظر مي رسد در مجلس به عنوان تنها نهاد قانون گذاري كشور براي اين مهم تدابيري انديشيد كه ما در ستاد تهران جبهه متحد در اين مورد طراحي هايي را آماده كرده ايم.

* به موضوع مقابله با آمريكا اشاره كرديد؟ فكر نمي كنيد با توجه به شكستي كه در فتنه 88 خوردند بتوانند امروز كاري بكنند؟

اولا نظام سلطه فقط آمريكا نيست بلكه آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي در راس نظام سلطه قرار دارند. حالا ميخواهم جواب سوال شما را با ذكر يك مثال ساده بدهم. شما تصور كنيد كه فرد تازه كاري وارد يك صنف بازار شود و بگويد كه همه افراد آن صنف، گران فروش و محتكر هستند، افراد آن صنف چه بلايي سر آن فرد مي آورند؟ و مي خواهند او را به هر شكلي كه شده زمين بزنند. حالا شما درنظر بگيريد كه سي و سه سال پيش يك نظام نوپايي در جهان ظاهر شد و به همه قدرت هاي بزرگ گفت كه همه شما جنايتكار و ظالميد. آنها در عكس العمل چه مي كنند؟ جنگ بين حق و باطل هميشه هست فقط شكل آن فرق مي كند. لذا اينكه تصور كنيد نظام سلطه در فتنه اي، از نظام، رهبري و مردم ايران شكست خوردند ديگه دست روي دست مي گذارند و كاري به شما ندارند اشتباه است. نخير آنها همواره دست در توطئه دارند. از جمله برنامه هاي دشمن براي انتخابات مجلس نهم شكاف و تفرقه ميان نيروهاي انقلاب است. قطعا براي بستر جامعه نيز برنامه دارند تا در زمان ممكن به نفع آنها به خيابان بريزند. به همين جهت، برخي نابساماني هاي اخير در حوزه اقتصاد و بازار را من در همين چارچوب ارزيابي مي كنم. حمايت از جريانات اصلاح طلب و انحرافي نيز از ديگر برنامه مهم دشمن براي انتخابات مجلس است. چرا كه اينها با نظام سلطه يك مثلث را تشكيل مي دهند كه در نهايت عليه نظام صف آرايي مي كنند. كار جدي ديگر نظام سلطه، طراحي براي ايجاد ياس در مردم و كاهش مشاركت عمومي است. در انتخابات مجلس هشتم، ميزان مشاركت مردم 51 درصد بود طبيعتا در اين انتخابات مشاركت 50 درصد باشد يا 52 درصد خيلي مهم است. لذا تمركز دستگاه هاي مسئول و جريانهاي مختلف سياسي و اجتماعي بايد بر مشاركت گسترده مردم باشد. هر چند كه مردم همواره نشان دادند كه از امثال ماها خيلي جلوترند و بصيرت خود را همواره به اثبات رساندند.

* فتنه و انحراف از جمله خطوط قرمز اصولگرايان اعلام شده است كه تبعات آن را در مسئله ساكتين فتنه و انحراف ديديم. ساكتين در تحليل جبهه متحد كجا قرار دارند.

مهم ترين پيام قيام عاشورا اين بود كه اگر شما به موقع به كمك امام زمان خود نياييد، اقدامات شما هيچ ارزشي نخواهد داشت. مقام معظم رهبري سال ها پيش در خصوص نقش مهم خواص هشدار داده بودند. حضرت آقا اينطور فرمودند(قريب به مضمون و مختصر) كه جامعه دو دسته اند؛ اول خواص كه صاحب تحليل اند و دوم عوام كه تحليل ندارند. خواص هم دو دسته اند، خواص طرفدار حق و خواص طرفدار باطل. با خواص طرفدار باطل، كاري نداريم. ايشان مي فرمايند كه خواص طرفدار حق هم باز دو دسته مي شوند خواص طرفدار حق كه دنيازده شده اند و خواص طرفدار حقي كه دنيا زده نشدند. عاشورا نتيجه به صحنه نيامدن خواص طرفدار حقي است كه دنيازده شدند. حالا شما ببينيد كساني كه در طول سي و چند سال انقلاب همه چيزشان از انقلاب است و از اين نظام آبرو گرفتند در زماني كه بايد عمارگونه به صحنه مي آمدند نيامدند، كسوت رهبري به خود گرفتند و خود رهبري عزيزمان شد عمار. آقايان ساكت در زمان فتنه چه كردند؟ صرفا جاي خود را با جايگاه رهبري عوض كردند. يعني همان اتفاقي كه در عاشورا و قيام امام حسين افتاد. امام زمانه ما مظلومانه در وسط ميدان و خواص طرفدار حق كه دنياطلب شده بودند در كنار ميدان و به بهانه هاي مختلف كنار كشيدند. البته نقش بعضي از آقايان را در اردوگاه دشمن نبايد ناديده گرفت.

* البته كمتر به ساكتين انحراف پرداخته شده است

ببينيد من ريشه ساكتين فتنه را براي شما گفتم؛ اما ريشه انحراف در خط مردود و اشتباهي است كه مي گويد هدف وسيله را توجيه مي كند. گاهي شما شعارهايي مي دهيد كه اين شعارها امام گونه است ولي مي گويد كه مي خواهم به اين شعارها به هر وسيله اي برسم. ما در آموزه هاي ديني خود اين مسئله را نداريم. جريان انحرافي از راه هايي براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كد كه در دين ما مذموم واقع شده است. البته هر جا سخن از انحراف مي آيد بايد ما بپرسيم انحراف از چه؟ معيار سنجش ما چيست؟ سخن از انحراف در ذهن اينجانب، انحراف از اصول امام(ره)، نظام، رهبري، خون شهدا و در يك كلام انحراف از آرمانهاي انقلاب اسلامي كه مصاديق آن در بيانات امام و رهبري عزيزمان است. در فرمايشات اخير مقام معظم رهبري، عدم دخالت صاحبان قدرت و همچنين نهي از نزديكي نامزدهاي انتخابات به اين افراد و صاحبان ثروت است.

* رهبر معظم انقلاب اخيرا هم فرمودند كه انتخابات مجلس هم بايد رقابتي باشد. رقابت در كلام رهبري چه معنايي دارد.

حتما بايد همه آن سخنراني 19 دي آقا را مطالعه كنيد كه مراد ايشان از رقابتي بودن انتخابات را دريابيم. با توجه به مطالبي كه از توطئه هاي نظام سلطه و جريانات فتنه و انحراف عرض كردم، اين رقابت بايد به جاي اينكه ميان اصولگرايان باشد بايد ميان نيروهاي انقلاب و كساني كه گفتمان ملايم تر و محبت آميزتري! نسبت به نظام سلطه و آمريكا دارند بايد باشد.

ببينيد در انتخابات پيش رو، جريان اصلاحات با دو مشكل عمده مواجه هستند. اگر در انتخابات با چهرهاي راديكال و اصلي خود ورود كنند از سوي طرفدارانشان و كساني كه پاي جريان فتنه هزينه دادند مورد سوال واقع مي شوند كه شما اگر نظام را قبول نداشتيد براي چه به صحنه آمديد و اگر نظام را قبول داشتيد چرا هزينه روي دست ما گذاشتيد؟ اين يك مشكل. از سوي ديگر مي گويند كه اگر ما براي كسب كرسي ها مجلس اقدام نكنيم، شكست خورده و حذف مي شويم. علاوه بر اينها اصلاح طلبان در چند انتخابات اخير (مجلس هفتم و هشتم، رياست جمهوري نهم و دهم، شوراهاي دوم و سوم) اقبالي از سوي مردم مشاهده نكردند. در اين شرايط اينها سياستي را كه در پيش گرفتند همان سياستي است كه اصولگرايان در انتخابات شوراهاي دوم به كار بستند. يعني چراغ خاموش و با موتور روشن. اينكه هشتصد نفرشان ثبت نام كردند نشانه موتور روشن آنهاست. چراغ خاموش را هم بر اساس اصل عدم اقبال و توجيه شكست بعدي دنبال مي كنند كه اصولگرايان فكر كنند كه رقابتي نيست.

اما در تهران اينها الان فقط يك نفر چهره دارند كه در مجلس هم هست. آنها اعلام كردند كه براي اين انتخابات در تهران، تا اين لحظه ليست 15 نفره مي دهند. از اين 15 نفر هر تعداد بيشتر از يك نفر وارد انتخابات شوند، فكر مي كنند برايشان پيروزي است. چرا؟ چون اگر فقط دو نفر را در تهران بفرستند فرياد مي زنند عليرغم اينكه نگذاشتند ما بياييم اما ما 100 درصد رشد داشتيم. برخي از آنان دست خارج در داخل هستند. آنان اصلي را شامل ده بند ساماندهي كردند كه يكي از آنها كاهش مشاركت در انتخابات به زير 30 درصد است. و آقاي اكبر گنجي هم گفته ما مشاركت بالاي 50 درصد را قبول نداريم. چرا كه ميدانند در اين صورت پيروزي با نظام است. دستگاه هاي رسانه اي و فرهنگي ما بايد به ارائه اطلاعاتي كه به ارتقاء سطح بصيرت مردم كمك كنند تا بتوانيم مشاركت را داشته باشند و البته مردم هم هميشه بهترين انتخاب ها را داشتند و اين ما هستيم كه دور خودمان پيله مي پيچيم. در مورد جريان انحراف هم مهم ترين هدف آنان اين است كه اصولگرايان واقعي ورود نكنند، يعني كساني كه نسبت به رهبر انقلاب اطاعت پذيري كامل دارند.

در هر صورت رهبر حكيم انقلاب هميشه بر موضوع قانون پافشاري كردند و قانون هم براي كساني كه مي خواهند وارد عرصه رقابت شوند سه اصل 28،29،30 را گذاشته است. كساني كه اين سه را پذيرفتند وارد عرصه رقابت مي شوند، بنابراين رقابت حتما به معناي رقابت بين اصولگرايان نيست، هرچند اصلاح طلبان هم با عناصري وارد صحنه شدند مثل آقايان تابش، كواكبيان و ... صحبت آقا را به نفع خودمان برداشت نكنيم و نگوييم كه فقط اصولگرايان هستند و بين خودمان رقابت كنم و تعدد ليست داشته باشيم، خير جريانات منحرف و فتنه هم حاضرند اما با چراغ خاموش.

* رهبر معظم انقلاب فرمودند افرادي كه ميتوانند انسان را خاطر جمع كنند بين انسان و خدا حجت براي انسان درست كنند انسان به اينها اطمينان كند، آنجايي كه خودش مي تواند تحقيق كند و اگر ندارد بايد حجت داشته باشد. از گفته شما چه معنا يا نهادي را از حجت برداشت مي كنيد؟

به عنوان مثال در مجلس خبرگان ما ميگوييم به افرادي كه اسلام شناسند، به اوضاع سياسي اشراف دارند و در حد اجتهاد هستند، وكالت ميدهيم كه رهبري را تشخيص دهند. در مباحث ديني هم چنين است و اگر بتوانيم اجتهاد كنيم ديگر نبايد تقليد كنيم. در سياست هم چنين چيزي هست لذا آن چيزي كه مقام معظم رهبري فرمودند، آموزه ديني است.

تاريخ به ما نشان داده است ميزان اشخاصي كه در عالم سياست دچار مشكلاتي شدند در مجموعه روحانيت خصوصا روحانيت داراي بصيرت و طرفدار حقي كه دنيا زده نشده است كه تبلورش در مجموعه جامعه روحاتيت و جامعه مدرسين است كه علماي حقيقي مثل آيت الله مهدوي كني، آيت الله مصباح يزدي، آيت الله يزدي و... كه امام در مورد جامعه مدرسين فرمودند جذب آقايان جامعه مدرسين شويد.

* از جمله دغدغه هاي ديگري كه رهبري مطرح فرمودند رعايت اخلاق انتخاباتي است. ايشان به طور روشن فرمودند: «رقابت غير از خصومت است، رقابت غير از تهمت‌زنىِ متقابل است؛ اينها را بايد همه مواظب باشيم. رقابت اين نيست كه كسى اثبات خود را متوقف بر نفى ديگرى بداند.». متاسفانه در روزهاي اخير حجم تخريبها عليه جبهه متحد اصولگرايان آيت الله مهدوي كني و ساير بزرگان و علما و ايجاد اختلاف بين آنها افزايش پيدا كرده است. چه تدبيري براي پاسخگويي به اين حجم تخريبها داريم؟

اولا بگويم كه تقابل علما و روحانيت با هم كه اگر شفاف تر بگويم ايجاد تقابل ساختگي بين آيت الله مهدوي كني، آيت الله يزدي با آيت الله مصباح يزدي توطئه اي است كه در طول تاريخ دشمنان اسلام طراحي كرده اند كه امروز به دست عوامل نفوذي فتنه و انحراف در بين اصولگرايان در حال اجراي آن است. در مورد تخريب ها هم جبهه متحد اصولگرايان بايستي سكوت كند و سياست هاي ايجابي خود را پيگيري نمايد. براي شما به عنوان خبر قطعي مي گويم كه تخريب ها و پاسخ ما به تخريب ها نيز طراحي جريان فتنه است كه ما را به جان هم بيندازد. امروز وظيفه داريم براي حفظ وحدت بين نيروهاي انقلاب حتي از آبروي خود بگذريم ليكن به صورت كلي مي گويم و آنطور كه آقاي مصباح فرمودند گروهي از اصولگرايان هم دقت كنند كه شيوه رقابتهاي انتخاباتي غربي نباشد لذا از تهمت، دروغ، اختلاف افكني و نفي ديگران به طور جدي پرهيز كنند.

* لطفا به كلمات ذيل پاسخ كوتاه بدهيد

فرمانداري تهران: نشستن بر روي كلك شكسته و ماموريت براي رسيدن از اين طرف اقيانوس به آن طرف اقيانوس

مجلس: نبض و مغز قانون گذاري و ضمانت سلامت با نظارت

جبهه متحد: مظهر اتحاد اصولگرايان

9 دي: تبلور بصيرت

آيت الله مهدوي كني: كسي كه در لحظه خطر به ياري نظام آمد

آيت الله مصباح: مطهري زمان

تهران: شهري كه ساز و كارهايش متناسب با آن توسعه پيدا نكرده است

دخانيات: امكاني براي مجموعه اقتصادي نظام

حاج مهدي طائب: همه چيزش را براي نظام گذاشته

چهارشنبه|ا|12|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن