محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826055766
امام علی(ع) و هنر
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > محدثی، جواد - قال علیّ (ع) :«انّ الله جَمیلٌ و یُحِبُّ الجَمالَ» /«خداوند زیباست و زیبایی را دوستمیدارد.» اگر هنر را ترسیم زیبای واقعیتها بدانیم، چه کسی زیباتر از علی(ع) بهترسیم تابلوی حیات و روح بشر و چهرة جامعه پرداخته است؟اگر هنرمند را، صاحب بیانی نافذ و پیامی رسا بدانیم، کدام هنرمند چونعلی(ع) شرارة سخنش را تا ژرفای دل و جان و اندیشة مخاطب نفوذ میدهدو او را مشتعل میسازد؟ اگر هنر را بهکارگیری عناصر ارتباطی در القای مفاهیم بدانیم، کدام بیانرساتر از سخن و کلام علی(ع) در این زمینه است؟اگر هنر را شناخت زیبایی و آفرینش زیبایی و جمال بدانیم، کدام دیده،زیباشناستر از نگاه علی(ع) و کدام قدرت، پرتوانتر از جمال آفرینیِ فرزندابوطالب؟ آنچه در این جزوه میخوانید، نگاهی گذرا به مقولة هنر و مفهوم زیباشناسی از دید امام علیبن ابیطالب(ع) و در سخنان آن پیشوای جاودانهاست. باشد که ژرف نگران و محققان را به کاوشی عمیقتر و جدّیتر در اینموضوع برانگیزد و گوشهای از معارف دین را بنمایاند.آنچه جوهرة جمال و زیبایی را تشکیل میدهد، یعنی دقت، ظرافت،نازک کاری، دلربایی، توازن، هماهنگی، پیوند اجزاء، تناسبِ اشیاء و ... و بههمین لحاظ، روح انسان را به سوی خود جذب میکند، در یک نگاه عمیقتر،فراتر از مادّیات و محسوسات است. زیبایی را تنها در ظریف کاری محسوس و تناسب و توازن رنگها، صداهاو اجزای یک چیز نباید جستجو کرد. قلمرو جمال، فراتر از دنیای حسّ است.نه جمال، تنها جمال صوری و زیبایی حسّی است، و نه هنر، فقط هنر مادیو محسوس. اگر زیبایی را در نگاه بیننده جستجو کنیم، از زاویة دید علی (ع)، همةهستی زیباست و زیبایی هم تنها در صدا و چهره و منظره و خطّ خلاصهنمیشود. نگاه جمال شناس و جمال یاب آن حضرت، اعماق وجود رامیکاود و با نگاهی فراتر از مادّیات، زیبایی را حتّی در مفاهیم و مقولههایذهنی، روحی و رفتاری هم درک میکند و آن را میستاید و میشناساند. ازاین نظر و نگاه، حلم و بردباری، وقار، دانش، صدق و عفاف، زیباست وزیبایی است. این مفاهیم در کلمات علی(ع) اینگونه جلوه یافته است: زینت باطنها، زیباتر از زینت ظاهرهاست.زینت، به زیبایی و نیکویی صواب و حقیقت است، نه به نیکویی لباس.زیبایی مرد، حلم است.زیبایی مرد، وقار اوست.زیبایی مرد زیبایی و حسن درونی است.بردباری، زینت اخلاق و رفتار است.زیبایی خرد، زیبایی درون و برون است.دانش، جمالی است که پنهان نمیماند.راستی، زیبایی انسان است و پایة ایمان.و اینکه ... صدق و راستی، انسان را میآراید.عفاف، زینت فقر است و سپاس، زینت توانگری.زینت عبادت، خشوع است، زینت ریاست، بخشش و بزرگواری است،زینتِ علم، حلم و بردباری است، زینت حکومت، عدالت است زیبایی آشکار، زیبایی چهره است، ولی زیبایی باطن، جمالِ دروناست. از مجموعة اینگونه سخنان میتوان نتیجه گرفت که «زیبایی» در نگاهحضرت علی(ع) در زیباییهای صوتی، تصویری، حسّی و مادی خلاصهنمیشود و در عالم هستی بسیاری از زیباییهای فرا حسی وجود دارد که از آنبه «جمال برین» یاد میکنیم و تحلیل مجموعة آنچه در نگاه علوی «زیبا» دیدهمیشود، از حوصلة این نوشتة مختصر بیرون است. هنر گفتاری و نوشتاری از مهمترین شاخههای هنر، که در آن واژه و تعبیر، برای بیان زیبا و نافذ وماندگار مقصود و انتقال پیام و اندیشه به مخاطب به کار گرفته میشود، فنّخطابه و هنر نگارش است. قلم و بیان، دو ابزار مهمّ در تأثیرگذاری بر دیگرانبه شمار میرود، آن هم نه هر نوشته و سخنی، بلکه نوشتههای برخوردار ازجلوههای ادب و هنر و گفتههای سرشار از عناصر تأثیرگذار و جذّاب وماندگار. آنچه در ادبیات و علم معانی و بیان به آن «فصاحت» و «بلاغت» گفتهمیشود و در علم بدیع، به صناعات ادبی اطلاق میشود، چه در گفتار و چه درنوشتههای حضرت علی(ع) وجود دارد. علاوه بر آنکه آن حضرت نسبت بهجاذبههای سخن، حرف و نظر دارد، خودش نیز در بهکارگیری آن عناصر،سرآمد همگان است و امیر بیان و پیشوای بلاغت شمرده میشود. دربارة زیبایی سخن، چنین معیاری میدهد:احسنُ الکلامِ مازانَهُ حُسنُ النِظام وَ فَهِمَهُ الخاصّ و العام. زیباترین وبهترین سخن آن است که نظام نیکو آن را آراسته باشد و خواص وعموم مردم آن را بفهمند. این تعبیر و معیار، در بردارندة همة ملاکهای هنرمندی در ارائة یککلام زیبا و سخن جاودانه و دلنشین است. آراستگی کلام به «حسن نظام»، همةعلم بلاغت و فصاحت و خطابه را در برمیگیرد. وی همچنین میفرماید:آفة الکلامِ الاطالة. آفت سخن، طول دادن است.این نیز اشاره به یکی از عوامل ضدّ جاذبه در گفتار است. نوشته و سخن هر کس، میزان هنرمندی او را در «بیان فکر» و «ترسیمواقعیات» نشان میدهد. آنچه را که سعدی گفته است:تا مرد سخن نگفته باشدعیب و هنرش نهفته باشد بر گرفته از این کلام حضرت امیر است که:المرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانه. آدمی مخفی است در زیر زبان. «گزیدهگویی» یکی از هنرهای کلامی است. مردم از سخنان نغز، کوتاه وپر معنی استقبال میکنند و اینگونه کلمات، در حافظهها میماند و بهضربالمثل تبدیل میشود. حضرت علی(ع) در این زمینه نیز هنری بیبدیل دارد، بخشِ سوّمنهجالبلاغه، «کلمات قصار» است.سخنان کوتاه و گویا و پرمعنای او شهرتیبسزا یافته است. در مجموعة دیگری از سخنان وی که به نام «غررالحکم»معروف است، هزاران کلمة قصار میبینیم که در عین اختصار، دریایی ازمفاهیم بلند را در خود جا داده است. «ابن ابیالحدید» نیز در جلد بیستم شرح خود بر نهجالبلاغه، افزون برکلمات قصاری که در نهجالبلاغه آمده است، تعداد 998 سخن کوتاه دیگرآورده که به آن امام بلاغت نسبت داده شده است.کم گوی و گزیدهگوی، چون دُرتا از کم تو جهان شود پُر براستی که کلمات قصار علی بن ابیطالب، چه در جاذبههای لفظی وتعبیری و چه از جهت غنای محتوایی، بسی ارجمند و جاودانه است.گزیدههایی از خطبهها، نامهها و کلمات قصار آن حضرت را که سیّد رضیگرد آورده است، نام «نهجالبلاغه» بر آن نهاده است و راستی که شیوه و روشبلاغت و شیوایی گفتار و نوشتار را باید از علی(ع) آموخت و این کتابجاودانه، تابلوی زیبایی از کلمات ماندگار آن پیشوای بلاغت و سخنوریاست. به گفتة مورّخان، خطبههای زیبای آن حضرت، حتّی سالها پیش از آنکهسید رضی نهجالبلاغه را گرد آورد، مورد توجّه مردم بوده و صدها خطبة او رااز حفظ داشتند و عدّهای از سخنوران مشهور عرب گفتهاند که فصاحت وسخنوری خویش را مدیون صد خطبه از سخنان امیرالمؤمنیناند که در حافظهداشتهاند. جالب است بدانید که «ابنابی الحدید» که از ادبای عرب و از مشهورترینشارحان نهجالبلاغه است، دربارة یکی از خطبههای امام علی(ع) که دربارةمرگ و عوالم پس از آن و عبرتآموزی از درگذشتگان است، چنیناعتراف میکند:سوگند به کسی که همة امتها به او سوگند میخورند، من این خطبه رادر مدّت پنجاه سال تا کنون بیش از هزار بار خواندهام. هیچ بار آن رانخواندم مگر آنکه در من خشیت و خوف و پندی ایجاد کرد و در دلمتأثیر نهاد و مرا به لرزه آورد. هیچ بار در آن تأمل نکردم مگر آنکه به یادمردگان از خویشاوندان و نزدیکان و دوستانم افتادم و چنین تصوّرکردم که آن را که حضرت به توصیف حالش پرداخته، خود من هستم.در این زمینه بسیار از خطبا و فصحا داد سخن دادهاند و من آنها رامکرّر خواندهام، ولی هیچکدام، تأثیر کلام امیرالمؤمنین را بر مننداشته است .... مگر «همام» نبود که وقتی توصیف حضرت را از ویژگیهای متقین شنید،تاب نیاورد، خروشی برآورد و قالب تهی کرد؟ با آنکه خودش به اصرار ازحضرت خواسته بود که اهل تقوا را برایش وصف کند. اینگونه است که سخن حضرت و جاذبههای کلامی او، اعصار و قرون رادر نوردیده و هم به لحاظ ظرافتها و هنرمندیهای تعبیری در کلام او، و همبه خاطر مفاهیم بلند و ملکوتی سخنانش، در انحصار زمان خویش نمانده استو به جهت چند بطنی بودن آن کلمات و ابعاد تودرتو و ژرفش، در عصر غیرخودش هم مخاطب برای پیامهای او فراوان است. اگر سخن حضرت علی(ع)را پایینتر از کلام خدا و فراتر از کلام بشر دانستهاند، تنها نه از حیثفصاحت و بعد ادبی، بلکه از نظر محتوای متعالی آن نیز چنین است. ادیب فرهیخته و نویسندة فرزانه، استاد محمدرضا حکیمی، دربارة «کلامجاودانة» آن حضرت، سخنها دارد و در آغاز نوشتارش مینویسد:سخن گفتن دربارة «سخن علی» نیز دشوار است، به همان اندازه کهسخن گفتن دربارة خود علی(ع). این «کلام جاودانه» را، کلامی باید تاآن را بشناساند و در سُرایش عظمتهایش روزگار بگذارد. اینجاپهنهای و ژرفایی و عظمتی است بیگانه با نهایتها. چه بیشماراندیشمندان و فرزانگان و ژرفنگرانی که خاموش ماندن را سختتردانستند و سکوت را گویاتر شمردند و چه بسیار فرهیختگان وسخنوران و شاعران که قهرمانان بزرگ و پیروز پهنههای سخن وسخنوری بودند، لیکن در این پهنة بیکران و عرصة سترگ نیارستند پویید .... «خطابه»، یکی از عمدهترین هنرهای گفتاری بشر از دیر زمان تا کنون بودهاست، یعنی نوعی گفتار هیجانانگیز، تأثیرگذار، بازدارنده یا برانگیزنده، کههم عقل را قانع کند، هم دل را تسلیم سازد. فلاسفهای چون ارسطو و افلاطوندربارة این فنّ، کتاب نوشته و حدود آن را تعریف کردهاند. یونان قدیم وروم، خطیبان چیرهدستی داشتهاند، مانند دموستنس، کاتن، سیسرون،اگوستین، لوتر و در قرون بعدی کسانی مانند بوسوئه، بوردالوست، فنلن. در دنیای عرب نیز، چه در عصر جاهلیت و چه پس از ظهور اسلام وسدههای بعد، خطبای برجسته و نامداری بودهاند که میتوان از کسانی چون:هانی بن قبیصه، اکثم بن صیفی، قسّ بن ساعده، کعب بن لؤی، ابن سّماک،سعیدبن اسماعیل نیشابوری، ابوعلی دقّاق، ابن جوزی، اخطب خوارزم، ابننباته و ... نام برد. ابن نباته یکی از خطبای زبردست قرن چهارم است و خطابههایش مشهوراست. خطبهای در برانگیختن بر جهاد دارد. امیرالمؤمنین(ع) نیز در خطبة 27نهجالبلاغه مردم را به جهاد برمیانگیزد و خطبة جهادیّة او معروف است. ابنابیالحدید، شارحِ نهجالبلاغه این دو خطبه را با هم مقایسه میکند و میگوید: «در خطبة ابن نباته را با خطبة امام مقایسه کنید و از دایرة انصاف دورنشوید، نسبت این دو با هم مانند نسبت شمشیر چوبین با تیغ پولادیناست ...، خطبة ابن نباته، هر چند بهرههایی از صناعات بدیعی دارد،امّا در حضیض زمین است و کلام امیرمؤمنان در اوج آسمان است». میبینیم که حضرت علی(ع) در هنر سخنوری و خطابه نیز سرآمد است واگر به او «بزرگترین خطیب تاریخ» لقب دادهاند، گزاف نیست. و اگر او را«خداوند سخن در منبر و خداوند قلم در نهجالبلاغه» شمردهاند، توصیفیبجاست. کیست که سخنان آن پیشوا را بخواند و بشنود و مسحور جاذبههایکلامی و شیفتة گوهرهای درخشان نهفته در گنجینة کلمات مولا نشود؟! ابن ابی الحدید، میگوید:معاویه که علی(ع) را بنیانگذار فصاحت برای قریش دانسته است،راست میگوید. اگر همة فصحای عرب در مجلسی گرد آیند و اینخطبه (اشاره به خطبة 216 که پیشتر از آن یاد شد) بر آنان تلاوتشود، همه در برابر آن به سجده خواهند افتاد، همان گونه که شاعران درمقابل مصرعی از شعر «عدیّ بن رقاع» به سجده افتادند، و وقتی علّترا از آنان پرسیدند، گفتند: همان گونه که شما جای سجدة واجب درقرآن را میشناسید، ما هم مواضع سجود در شعر را میشناسیم! آنگاه در اشاره به جامعیت و چند بعدی بودن کلام علی و شخصیتعلی(ع) میافزاید:من همواره در شگفتم از مردی که به هنگامة نبرد، خطابهای میخواندکه طبع حماسی آن با سرشت شیران و پلنگان متناسب است و در همانحال، وقتی زبان به موعظه میگشاید، سخنی میگوید بهسان سرشتراهبان تارک دنیا که هرگز نه گوشتی خورده و نه خونی ریختهاند. گاهیدر چهرة بسطام بن قیس و عُتیبه بن حارث و عامربن طفیل آشکارمیشود، گاهی در صورت سقراط، فیلسوف یونانی، گاهی یوحنّا وگاهی در سیمای الهی مسیح بن مریم! موسیقی کلمات هنرمند فصیح و بلیغ، در به کارگیری واژهها و استخدام تعابیر و ساختارجملات، به تأثیر گذاری آهنگ کلمات در دل و جان شنونده و خواننده دقتمیکند و از این موسیقی کلامی در نفوذ در اعماق روح مخاطب، بهرهمیگیرد. یکی از رموز دلنشینی و اثرگذاری و جاذبة کلام علوی در همین نکته نهفتهاست. عرب زبانان ادیب و نکته سنج، به این حقیقت بیشتر واقفند و از آن لذّتمیبرند. در اینجا به توصیف یکی از برجستهترین ادبای عرب زبان مسیحی ازکلام مولا اشاره میکنیم، که خود شیفتة هنر بیانی آن حضرت است. آری...«جرج جرداق». وی دراینباره مینویسد: علی بن ابیطالب، از ذوق سرشار هنر و بیان زیبای سخن آنچنانبهرهای دارد که او را در روزگاران از دیگران ممتاز ساخته است....شکل سخن با مفهوم آن به هم در آمیخته است، بمانند گرمی با آتش ونور با خورشید و هوا با جوّ، و تو در برابر این سخن، چنانی که گوییدر برابر سیل خروشانی که میجوشد و دریایی که میتوفد و تندبادیکه میوزد و چون از روشنی هستی و زیبایی آفرینش سخن میگوند،چنان است که گویی بر صفحة جانت با قلمهایی از اختران آسمانمینگارد. گفتارش چون شرارة برق و خندة آسمان در شبهای تاریک زمستاناست... . آهنگ در فرهنگ امام، ضرورتی فنّی است که طبع اعجازگر امام آن رابا هنر سخن گفتن درآمیخته، چنانکه گویی هر دو از پایگاه واحدیبرخاستهاند که نثر را همچون شعر، به آهنگ و وزن میآراید و مفهومکلام را با صورت لفظ و طبیعت سخن همراه میسازد. از آهنگ سخن امام، نغمههایی بر میخیزد که ترانة گفتار را به دیگرنغمه باز میگرداند و آنچنان گوش را مینوازد که هرگز آهنگهایی چنینموزون و دلنشین به گوش کسی نرسیده است .... در همة دورانهای عربی هیچ کس در بلاغت سخن به پایگاه والایعلی نرسیده است و گفتار نرم و دلنشین امام از مظاهر شخصیّت بریناوست و همچنین بیان نیرومندی که از طبع سرشار و اعجاز اندیشهاشبر میخیزد و همة امتیازات پر ارج سخنوری را حائز است .... ذوق بلند و سرشار، بلاغت تسخیر کننده، ذخایر بیپایانِ دانش ممتاز،دلایل استوار، قدرت پرتوان اقناع و نبوغ در بدیهه گویی ازبرتریهای خدادادی و بینظیری است که تنها در شخصیت والایامام، تجلّی کرده است .... الفاظ، گاهی چنان زیباست که گویی نسیم صبحگاهی بوی ارغوان بههمراه دارد و گاه آهنگی به مانند فریاد جنگاوران در میدان نبرد و گاهیهمچون شمشیر دودم، تند و برنده است و گاهی مانند نقاب بر چهرةبعضی عواطف میافتد، تا از شدّت و حرارتشان بکاهد و برخی گفتار،مثل خندة آسمان در شبهای تاریک زمستان است و برخی دیگرکوبنده است و سخنانی نیز مانند جویباری آرام است که از چشمههایصاف جریان مییابد .... سخنی که اگر بر دروازة دلها بکوبد، همچون تندری همه چیز را در هممیشکند و اگر تباهی و تبهکاران را بترساند، باصدایی مهیب و برقیجهنده انفجار یابد و اگر دری به روی خرد و آگاهی مردم بگشاید،دیگر بابهای استدلال را به رویشان فرو میبندد و اگر تو را به اندیشهبخواند،با پایگاه حسّ و ریشة اندیشهات همراه گردد و به هر سویت کهبخواهد بکشاند و تو را به هستی پیوند دهد و همة نیروهای درونیاترا با هماهنگی و یگانگی بسیج کند .... نقل این سخن گر چه طولانی شد، ولی کلام ادیبی هنرمند و اهل ذوق استکه شیفتة مقام انسانی و بلاغت ادبی و شخصیت عظیم آن امام همام است ودربارة آن حضرت، کتابی عظیم نگاشته است، و اعتراف او به جایگاه رفیعکلماتِ آهنگین و دلنشین علی(ع)، برای ما حجّت است. کلمات علی(ع) به زبان عربی است. آنچه هم از آهنگ واژهها و موسیقیکلمات و هماهنگی تعابیر و دلنشینی تصاویر گفته شود، برای عرب زبانان وآشنایان به ادبیات عرب ملموس است. ترجمة فارسی سخنان امام، هرگزمنتقل کنندة آن زیباییهای واژگانی نیست. هر چند برخی از نویسندگانکوشیدهاند تا ترجمهای شیوا و ادبی و آهنگین از نهجالبلاغه ارائه دهند، امّااین کپیها هرگز با اصل برابر نیست.حضرت در پیامی نظامی به فرزندش محمد حنفیّه چنین دستور میدهد: کوهها اگر پراکنده شوند، تو پابرجا باش، دندانها را برهم بفشار، کاسةسر را به خداوند واگذار، پای را بر زمین استوار کن، به آخرین صفدشمن چشم بدوز، هیبت دشمن را از نظر دور کن و بدانکه پیروزی ازجانب خدای سبحان است. تصویر بیانی از زیباییها و شگفتیها جهان هستی پر از زیباییها و شگفتیهاست. خدای جمیل و توانا درعرصة وجود هنرنمایی کرده و همگان را به مشاهدة عجایب خلقت و مظاهرجمال دعوت کرده است.با صدهزار جلوه برون آمدی که منبا صد هزار دیده تماشا کنم تو را دیدههای جمال شناس، اگر زبان و بیانی زیبا داشته باشد، میتواند اینزیباییها را در منظر همه قرار دهد و عالمیان را از درک و مشاهدة این همهزیبایی و اتقان و نظم و شگفتی، به اعجاب وا دارد و کامیاب سازد. در سخنان حضرتعلی(ع) نمونههای فراوانی وجود دارد که به کمک بیانهنرمندانة خویش، «عجایب صنع» را در چشم انداز مشهود انسان قرار میدهد.چون امیرالمؤمنین، نگاه زیباشناس دارد، زیباییهای هستی را بهتر درکمیکند. جمال را در هر چیز به وضوح میبیند، در باران، در آسمان پرستاره،در حرکتِ سیّارات، استواری کوهها، رویش بهار، خلقت طاووس، طبیعت،وزش بادها، امواج دریا، وجود انسان، جهان فرشتگان و... از این رهگذر، مردم را به جای تفکّر در ذاتِ خالق (که هرگز به جایینمیرسد) به تدبّر و دقت در مخلوقات فرا میخواند و همة هستی را یکتابلوی بزرگ، پر از هزاران «آیه» و «نشانه» بر وجود خدای توانا و حکمت وتدبیر او میداند.هنر توصیف، از توابع علم بلاغت است. با این هنر، موجودات را آنگونهکه هست میتوان نمایاند و زوایای پنهانپدیدهها و شگفتیهای دور از چشمسطحی نگران را میتوان برجسته ساخت و حضرت علی(ع) چه خوب از اینهنر بهره گرفته است و در خطبههای نهجالبلاغه، با قلمموی کلمات، به ترسیماین تابلوهای هنری پرداخته است. این جزوه، هرگز گنجایش بحث گسترده دراین زمینه را ندارد، تنها به اشاراتی بسنده میشود. در خطبة اوّل نهجالبلاغه، ترسیمی از خلقت هستی، نقش آب در پیدایشموجودات، فرشتگان، آفرینش آدم، ظهور انبیای الهی و بعثت پیامبر خاتمانجام گرفته است.در خطبة 91 که به خطبة «اشباح» معروف است، با زیباترین تعابیر بهوصف خدای متعال، آسمانها و شهابها و سیّارات، فرشتگان، زمین، آب،کوهها، جویها، ابرها، دریاها، رعد و برق و باران، نور و روشنایی، فلسفةخلقت و راز بعثت و ... پرداخته است.در خطبة 192 که به خطبة «قاصعه» معروف است، با بیانی زیبا از اوصافکبریایی خدا، آزمون الهی نسبت به فرشتگان، عصیان ابلیس، زشتی کبر،سرگذشت پیشینیان، فروتنی و خاکساری پیامبران، جلوة معنوی کعبه،سازندگیها و کبرزداییهای عبادات، زشتی عصبیّت و غرور، عبرت ازتاریخ، شرح مجاهدات خود با مشرکان و ... سخن گفته است. ترسیم خانة کعبهدر این خطبه، از شاهکارهای توصیفی به شمار میآید. در خطبهای که به خلقت شگفت طاووس پرداخته است، ابتدا به ابداعاتآفرینشی و نوآوریهای خدا درپهنة خلقت و در آفرینش پرندگان مختلفپرداخته و همه را شواهدی روشن برصنع لطیف و ظریف پروردگار و قدرتشگفت او میداند که هر کدام کافی است خردها و دلها را به توحید، نرم و رامسازد و از زیبایی جمال و تعدّد رنگها و دلربایی پرها و جذّابیت حرکات آنمیگوید و میافزاید: پرهای طاووس از دو چیز پدید آمده است، یکی نی که مثل نقرة سفیدِپرداخته است، دیگری رشتههای زرّین و زمرّدین که همچون هاله ازدو سمت آن روییده است. اگربخواهی آن را به روییدنیهای زمینتشبیه کنی، همچون دسته گلی دیدهپرور است که از بوته گلهایگوناگون بهاران چیده شده است و اگر به جامهها همانندش کنی مثلجامههای پر زرِوبرِ، یا همچون دیبای سبز ملیله دوزی شده ومروارید نشان است، یا مانند استبرقی که از یمن آوردهاند واگر آن را بهزیب و زیورها تشبیه کنی، گویا نگینهای رنگارنگی روی نیمدایرةسیمگون آراسته است. با ناز و ادا راه میرود و با دقت به بالها و دمشمینگرد. سرمست از زیبایی لباسش و جلوة سینهریز آراستهاش قهقههسرمی دهد، امّا همین که نگاهش به پاهایش میافتد، دردمندانه از عمقجان ناله سر میدهد، چرا که پاهایش همچون پای خروس دورگه،خاکستری و بدرنگ است و از قوزک پایش خاری پنهان بر دمیدهاست. کاکلش همچون تاجی بر تارکش زیبا و تماشایی است و گلویزیبایش مانند صُراحی است، از بالا که به سر میپیوندد، باریک استو از پایین که به روی شکم و سینه استوار میشود، پهن و برجسته ونیلیرنگ است. آفتاب که بر سینهاش میتابد، گویی چمنزار خرّمیاست پوشیده از آیینههای جلا یافته و به سبزه آمیخته. در شکاف گوشطاووس خطی نازک است به نازکی نیش قلم و به رنگ گلبابونه، سفیدو یکنواخت که در میان سیاهی لالة گوشش جلوهای ویژه دارد. کمتررنگی است که طاووس از آن بهرهای نداشته باشد و به خود نیاراسته وبا جلا دادن و پرداختنش آن را فریباتر نساخته باشد. رنگهای طاووسهمانند گلهای پراکندهای است که باران بهار و آفتاب تابستان دگرگونشنمیسازد... . و این توصیف دقیق و ظریف ادامه مییابد و در پایان به قدرتنمایی خدادر آفرینش منتهی میشود که زبان و بیان ستایشگران و وصفکنندگان ازدرک و بیان و ترسیمش ناتوان است و پای خِرد در گِل نشسته و زبان دروصفش بسته است و در ادامه به ترسیم بهشت و نعمتها و زیباییهایشمیپردازد. در خطبهای دیگر (خطبة 185) به شگفتیهای خلقت حیوانات دیگریهمچون مورچه و ملخ میپردازد و میفرماید: به مورچه بنگرید! با این جثّه کوچک و اندام ریز و شکل هماهنگ ودقیق که با نگاه چشم نمیتوان به ظرافتش راه یافت و با اندیشه به آن پیبرد، چگونه روی زمین راه میرود، برای خوراکش تلاش میکند،دانهها را به لانه برده، انبار میکند، در تابستان گرم، توشه زمستان سردفراهم میسازد، خداوند روزی او را به فراخور حالش فراهمساختهاست و از او هم غافل نیست، حتی اگر لابهلای گِل خشک بلولدیا روی سنگخارا راه رود. به دستگاه گوارش او بیندیشید، به سر وچشم و گوش و گردن و شکم و پهلوهایش بنگرید، خلقتی عجیب ووصفناپذیر خواهید دید. خدای توانا او را روی چهار دست و پاینازکش برپا داشته و به جنبوجوش واداشته است. آفرینندة این حیوانظریف و آن نخلبزرگ و پرارج، یکی است .... در ادامه به جلوههایی از مظهر قدرت خداوند در طبیعت و آسمان و آبو هوا و ماه و خورشید و گیاهان و درختان میپردازد و درس توحید میدهد وباز به آفرینش «ملخ» اشاره دارد: اگر بخواهی دربارة ملخ برایت بگویم، که خداوند برای او دو چشمسرخ قرار داده و در آنها دو حدقة ماهگون و تابان. گوشهایش پنهانودهانش همچون گل خندان است. حواسش را تند و قوی و دندانهایشرا برای بریدن و جویدن تیز ساخته و دستهایش را مثل داس آفریده کهکشاورزان در کشتزارهایشان از آن میهراسند و هر چه میکوشند، توانِدفع آن را ندارند. کِشت را بی پروا درو میکند و میخورد و کاممیجوید، در حالیکه همة خلقت و اندامش به اندازة یک انگشتکوچک هم نیست! منزّه است خدایی که آنچه در آسمانها و زمین است،خاضعانه سر بر آستان او نهادهاند و طوق طاعت به گردن افکنده و گوشبه فرمان اویند. روزی همه را تعیین کرده و شماره پرها و حتی دمزدنآنها را هم میداند و آنها را که بر آب پامیزنند یا بر زمین ره میپویندمیداند و میشناسد، این کلاغ است و آن عقاب، این کبوتر است و آنشترمرغ. به هر پرنده نامی داده و روزی بخشیده و ابرها و بارانها راواداشته که زمین را سیراب کنند و گیاهان را برویانند و بر طراوت آنهابیفزایند. باز هم در خطبهای دیگر، نشانی از عظمت قدرت الهی را در خلقت«خفاش» نشان میدهد و میفرماید: از لطایف صنع پروردگار و شگفتیهای آفرینش او و حکمتهایپیچیدهاش، یکی همهمین خفاشهاست که روشنایی که هرچیز رامیگشاید، برای آنان چشم آزار است و تاریکی که چشم هر بیننده رافرو میبندد، دیدگان آنها را باز و بینا میکند! دیدگانی که از نور فروزانخورشید نمیتوانند هنگام پروازبه اینسو و آنسو بهره گیرند، از گشتو گذار در آفتاب روی برمیتابند و در گریز از نور، در پناهگاههایشانمیخوابند، روزها پلکها بر حدقهها میافکنند و شب را چراغ راهشانساخته، در پی رزِ و روزی به تلاش میپردازند، تیرگی شب، مانععبور شبانه آنان نیست. باز چون خورشید نقاب از چهره برمیگیرد وفروغ روزانه آغاز میشود به سوراخهایشان میخزند و پلک بر هممینهند و دستاورد شبانه را میخورند. منزّه است خدایی که شب رابرای خفّاش، روز معاشآور ساخته و روز را مایة آرامش و قرارشپرداخته و بالهایی از جنس گوشت همچون گوش برایش قرار داده،بدون پر هرگاه بخواهد میپرد و درپی حاجت خود میرود. بالهایی کهپر و نیپر در آنها نیست، امّا رگ و ریشههایی در آن آشکار است،بالهایی نه نرم و نازک که هنگام پرواز پاره شوند و نه سخت و زمخت،که از سنگینیشان پرواز نتوانند .... موارد فراوان دیگری درکلام علی(ع) دیده میشود که به ترسیم هنرمندانهو دقیق و ظریف پدیدههای جوّی، حیوانات صحرایی، رفتارهای انسانی،روحیات بشر، صحنههای رزم و ... پرداخته و صنعت توصیف را به اوج خودرسانده است. تمثیل یکی از نمونههای هنرمندی در اندیشه و بیان و قلم، قدرت «تمثیل» است.در اصطلاح ادبی، تمثیل آن است که برای تفهیم بهتر موضوعات و مباحثعقلی و فلسفی و حتّی اعتقادی و اخلاقی، از مثالهای محسوس و ملموساستفاده شود تا آن نکتة معقول، به کمک یک مثال محسوس بهتر فهمیده شود.تمثیل، یا تشبیه معقول به محسوس، در ادبیات فارسی و شعر هم به عنوان یک«سبک» مطرح است و در «سبک هندی» اغلب از اینگونه تمثیلها استفادهمیشود، مثل این شعر: من از روییدن خار سر دیوار دانستمکه ناکس کس نمیگردد به این بالانشینیهاو بیشتر چنین است که نکتهای عقلی و معنوی در مصرع اوّل مطرح میشودو در مصرع دوم یک تمثیل محسوس برای آن آورده میشود. مثل اینشعرصائب: نیست درمان مردم کج بحث را جز خامشیماهی لب بسته، خون در دل کند قلاّب را یا این شعر دیگر از او:به خاموشی توان شد گوهر اسرار را مَحرمصدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا بهرهگیری از تمثیل در آیات قرآن و روایات اهلبیت و کلمات انبیایالهی بسیار است و اینگونه مَثلها همراه با توضیح و شرح، به صورتهایمختلف تدوین و چاپ شده است. به خاطر تأثیرگذاری تمثیل و کمک بهفهم بهتر مطلب و به یادماندن و بر دل نشستن، ادیبان خوش ذوق و گویندگان باقریحه از تمثیل بهرههای فراوانی بردهاند و حکایات تمثیلی که در «مثنوی»آمده، یکی از این نمونههاست. برخی از عالمان دین نیز از این شیوه درتبلیغات مذهبی بهره گرفته و میگیرند و موفقیّت در بهرهگیری از این شیوه،نتیجة ذوق سرشار و نگاه نکتهبین و طبع لطیف و هنرمند است. در کلمات حضرت علی(ع) نمونههای فراوانی از تمثیلات دیده میشودکه به چند مورد اشاره میشود:انّما مَثَلُ الدنیا مَثَلالحَیَّةِ، لَیِّنٌ مَسُّها، قاتِلٌ سَمُّها .... مَثَل دنیا مِثل مار است، که لمس کردن آن نرم و خوشایند است، امّا زهر آنکشنده است. فریب خوردة جاهل به سوی آن جذب میشود، امّا عاقل فرزانهاز آن میگریزد. به برخی دیگر از این تمثیلات (بدون آوردن متن عربی حدیث) توجّهکنید: مَثَل آل محمد، همچون ستارگان آسمان است که هرگاه ستارهای غروبمیکند، ستارهای دیگر طلوع مینماید.مَثل من در میان شما، مَثل چراغی در تاریکی است که هر کس نزد اینچراغ آید، از فروغ آن بهره میگیرد.مَثل کسانی که دنیا را خوب شناختهاند، همچون مسافرانیاند که از منزلگاهویران و خشک، دل کنده و به آبادانی روی آورند. ولی کسانی که فریب دنیاخورده و از آخرت دل کندهاند، به کسانی میمانند که در منزلگاهی پرنعمتبودهاند و به جای خشک و بیتوشه رو کردهاند.مَثل دنیا و آخرت، مِثل مردی است که دو زن دارد، هرگاه یکی از آن دورا راضی کند، زن دیگر از او میرنجد.مَثل دنیا مِثل سایه توست، که اگر بایستی سایه هم میایستد. و اگر دنبالسایهات بروی از تو دور میشود.مَثل منافق، مانند گیاه حَنظل است، که برگهایش سبز و خرّم است، امّا طعمآن تلخ است. و مَثل مؤمن مانند تُرنج است که هم بوی آن و هم طعم آن خوشو نیکوست. کسی که سرپرست قومی میشود، باید پیش از مردم خودش را درست واستوار کند، وگرنه مِثل کسی خواهد بود که میخواهد سایة یک چوب راراست کند، پیش از آنکه خود آن چوب را راست سازد. حکومت و پادشاهی مثل رودخانهای بزرگ است که نهرها و جدولهاییاز آن منشعب میشود. اگر آب رودخانه شیرین باشد، آب نهرها هم شیریناست و اگر آن شور باشد، اینها هم شوراست. شگفت است که وقتی در تاریکی غذایی جلوی مردم میگذارند، چراغروشن میکنند تا ببینند چه چیزی وارد شکمشان میشود، ولی وقتی غذایجان به آنان عرضه میشود، چراغ فکرشان را روشن نمیکنند تا از پیامدهایجهل و گناه سالم بمانند.طنابهای ضخیم، از نخهای نازک بافته میشود و یک قلعه و آبادیمستحکم از خشت به وجود میآید و یک جرقّة کوچک، شهری بزرگ را بهآتش میکشد.اگر برادر و دوستی داشتی که از آن رفاقت، چندان خشنود نبودی، آن رابر مردم فاش مکن، زیرا همین دوست (که خیلی هم مورد پسند تو نیست) مثلشمشیر کُند در خانة انسان است، که دشمن را میترساند، در حالی که دشمننمیداند آن شمشیر، کُند است یا تیز!دنیا و آخرت مثل مشرق و مغرب میمانند که هر کس به سمت هرکدامبرود، از آن یکی دور میشود. دنیادوستی و آخرت دوستی نیز چنین است. کسی که دعوت میکند ولی خودش عمل نمیکند، مثل تیراندازی است کهبدون زِه، تیرمیافکند (که جلو نخواهد رفت).حضرت علی(ع) به کسی که دربارة دشمنش به نحوی سخنچینی میکردکه به زیان خودش هم بود، فرمود: تو مثل کسی هستی که بر خودش نیزه میزند، تا نوک نیزه، فردی را کهپشت سر او سوار بر مرکب شده، بکشد. گزینش دوست، مثل وصلهای است که برای لباس انتخاب میکنی. پس اینوصله را همشکل و همسان انتخاب کن. اینها نمونههایی چند، از انبوه تمثیلهایی است که درسخنان امیرمؤمنانبهکار رفته و در نهجالبلاغه، از این دست تمثیلات، فراوان است و قدرت امامرا بر استخدام مثالهای محسوس برای تفهیم مطالب عقلی میرساند و نشانةچیرهدستی آن پیشوای بلاغت و سخنوری در بهرهگیری از این هنر است. شـعر شعراز هنرهای کلامی محسوب میشود. ازآنجاکه جوهر تخیّل و توصیفو تشبیه و نازک خیالی و لطیف گویی و نکته سنجی و گزیده گویی، هنرشاعران است و به کارگیری عنصر وزن و آهنگ در شعر، از اوّلیات آن است،شاعر را هنرمندی میتوان شمرد که ابزار کارش واژه است و با قدرت خیال،از واژهها پیکر تراشی میکند و با کلمات به نقاشی میپردازد و با تسلّط بروزن و قافیه و صناعات ادبی و مراعات ایجاز در کلام و عروض در آهنگ،تصویری بدیع ارائه میدهد. به قول ابراهیم عبدالقادر مازنی از شعرای مصر:نقاشی، شعر ساکت است و شعر، نقاشی&z
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 863]
صفحات پیشنهادی
سید جواد هاشمی در سریال امام حسین (ع)
سید جواد هاشمی در سریال امام حسین (ع)-ا خبار ادبی و هنری 29 تیرماهسید جواد هاشمی: در سریال امام حسین (ع) نقش مسلم بن عقیل را ایفا خواهم كرد «قرار است در سریال امام ...
سید جواد هاشمی در سریال امام حسین (ع)-ا خبار ادبی و هنری 29 تیرماهسید جواد هاشمی: در سریال امام حسین (ع) نقش مسلم بن عقیل را ایفا خواهم كرد «قرار است در سریال امام ...
چند خبر فرهنگي از استان قزوين
اين مراسم در آمفي تئاتر ريحانه مجتمع فرهنگي و هنري امام علي (ع) و با حضور شعرا و اديبان جوان و پيشکسوتان عرصه شعر و ادب تاکستان برگزار گرديد . ******** کانون ...
اين مراسم در آمفي تئاتر ريحانه مجتمع فرهنگي و هنري امام علي (ع) و با حضور شعرا و اديبان جوان و پيشکسوتان عرصه شعر و ادب تاکستان برگزار گرديد . ******** کانون ...
شهرداري اصفهان 200 ميليارد تومان اوراق مشاركت عرضه مي كند
شهردار اصفهان اظهار داشت: با احيا و ساماندهي مجموعه ميدان امام علي (ع) ، بخش ديگري از هنر بي بديل شهرسازي و معماري اين شهرهويدا و يك فضاي بزرگ و جذاب در مركز تاريخي ...
شهردار اصفهان اظهار داشت: با احيا و ساماندهي مجموعه ميدان امام علي (ع) ، بخش ديگري از هنر بي بديل شهرسازي و معماري اين شهرهويدا و يك فضاي بزرگ و جذاب در مركز تاريخي ...
پرده خوانی ماددر تعزیه
پرده خوانی ماددر تعزیه-پرده خوانی؛ مادر تعزیه هنر پرده خوانی قدمت زیادی در ایران دارد و ... چهره اولیاء و معصومان به ویژه حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت امام حسین (ع) و علی ...
پرده خوانی ماددر تعزیه-پرده خوانی؛ مادر تعزیه هنر پرده خوانی قدمت زیادی در ایران دارد و ... چهره اولیاء و معصومان به ویژه حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت امام حسین (ع) و علی ...
تمثال امام حسین (ع) اگه دارید ثواب داره .... -
NAKOOT 14 شهريور 1385, 19:30سلام دوستان .... غرض از مزاحمت اینکه من برای طراحی یک سایت که در رابطه با امام حسین (ع) هست به تعدادی عکس تمثال (عکس های.
NAKOOT 14 شهريور 1385, 19:30سلام دوستان .... غرض از مزاحمت اینکه من برای طراحی یک سایت که در رابطه با امام حسین (ع) هست به تعدادی عکس تمثال (عکس های.
فداكاری حضرت زهرا ـ س ـ سند تاریخی شیعه است
این مرجع تقلید سكوت حضرت علی ـ ع ـ را یك تقیه برای حفظ دین رسول خدا دانستند و فرمودند: علی ابن ابیطالب ـ ع ـ اگر ... بانوي آينهها در آيينه هنر ... *روش امام صادق(ع) در طرح مسائل تاریخی و از جمله مسائل پیرامون شهادت حضرت زهرا(س)، چگونه روشی بود؟
این مرجع تقلید سكوت حضرت علی ـ ع ـ را یك تقیه برای حفظ دین رسول خدا دانستند و فرمودند: علی ابن ابیطالب ـ ع ـ اگر ... بانوي آينهها در آيينه هنر ... *روش امام صادق(ع) در طرح مسائل تاریخی و از جمله مسائل پیرامون شهادت حضرت زهرا(س)، چگونه روشی بود؟
خبر هنری( 25 آذر )
خبر هنری( 25 آذر )-آغاز هفته پژوهش آغاز هفته پژوهشتهران- هفتمین دوره هفته معرفی ... با دریافت2400 اثر از 750 هنرمند در موزه هنرهای دینی امامعلی(ع) در دو بخش نمایشگاه .
خبر هنری( 25 آذر )-آغاز هفته پژوهش آغاز هفته پژوهشتهران- هفتمین دوره هفته معرفی ... با دریافت2400 اثر از 750 هنرمند در موزه هنرهای دینی امامعلی(ع) در دو بخش نمایشگاه .
گفتوگوی آیت الله خوانساری با عزراییل
امام علی (ع) نخلستان ابوذر نیز در این دنیا غریب بود! او به دستورات پیغمبر(ص) خوب عمل کرد، زندگی و کاشانه و خانه نداشت. او رفت و در ربذه ماند و به دخترش گفت: آخر ...
امام علی (ع) نخلستان ابوذر نیز در این دنیا غریب بود! او به دستورات پیغمبر(ص) خوب عمل کرد، زندگی و کاشانه و خانه نداشت. او رفت و در ربذه ماند و به دخترش گفت: آخر ...
مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در شهريور ماه
... پيمان آتلانتيک شمالي(ناتو) چهارم شهريور ماه: ولادت حضرت امام حسن مجتبي(ع) و روز ... در حرم حضرت امام علي (ع) در شهر نجف(1382 ش) تولد يوهان والفگاگ گوته، شاعر و .... گرامیداشت 16 هنرمند درگذشته تئاتر، مرور رویدادهای فرهنگ و هنر جهان، برپایی .
... پيمان آتلانتيک شمالي(ناتو) چهارم شهريور ماه: ولادت حضرت امام حسن مجتبي(ع) و روز ... در حرم حضرت امام علي (ع) در شهر نجف(1382 ش) تولد يوهان والفگاگ گوته، شاعر و .... گرامیداشت 16 هنرمند درگذشته تئاتر، مرور رویدادهای فرهنگ و هنر جهان، برپایی .
دعاحتمامستجاب می شود
در دعای کمیل از حضرت علی (ع) داریم که «اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا». خدایا آن گناهانی که باعث می شود دعاهای من بالا نرود را بیامرز. گناه مطلقاً مانع است.
در دعای کمیل از حضرت علی (ع) داریم که «اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا». خدایا آن گناهانی که باعث می شود دعاهای من بالا نرود را بیامرز. گناه مطلقاً مانع است.
-
گوناگون
پربازدیدترینها