واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار سياسي ايرنا، در پايان سه دور گفتوگوي مذاكره كنندگان ارشد ايران و 1+5 درژنو ، استانبول به عنوان ميزبان بعدي مذاكرات تعيين شده است و مشخصاً گفت وگو براي همكاري حول نقاط مشترك در دستور كار اين مذاكرات است. رياست طرف ايراني گفت و گوهاي پانزدهم و شانزدهم آذرماه سال جاري در ژنو 3 را سعيد جليلي نماينده مقام معظم رهبري و دبير شوراي عالي امنيت ملي بر عهده داشت و كاترين اشتون انگليسي (مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا ) براي نخستين بار بر صندلي خاوير سولانا اسپانيايي – خلف خود- تكيه زده بود كه دو دور مذاكرات قبل را از سوي 1+5 نمايندگي مي كرد. مذاكرات ژنو 1 و 2 به ترتيب در تيرماه 1387 و مهرماه 1388 برگزار شده بود و سومين دور مذاكرات، 14 ماه بعد در همين شهر اروپايي شكل گرفت. ** از ژنو 1 تا ژنو 3 بررسي رفتار پنج كشور عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل پس از مذاكرات ژنو 1 و 2 داراي ويژگي هايي است كه بر مسير دو سويه غرب در ارتباط با ايران موسوم به راهبرد مذاكره-فشار دلالت دارد. مروري بر رويدادهاي پس از هر دور مذاكره غرب و ايران در ژنو نشان مي دهد كه 1+5 پس از هر نشست مذاكره، يك قطعنامه براي فشار بر كشورمان نيز از تصويب شوراي امنيت گذرانده است، قطعنامه هايي كه با گذشت زمان، ناكارآمدي آنها به اثبات رسيده و نتوانسته است در مسير رو به جلوي پيشرفت ايران در زمينه فناوري هسته اي خللي وارد كند. 29 تيرماه 1387 و به دنبال تبادل بسته هاي پيشنهادي براي مذاكرات، در حالي جليلي و سولانا مذاكرات خود را در ژنو آغاز كردند كه درطول مذاكرات ايران و 1+5، براي نخستين بار آمريكا در مذاكرات هستهاي حضور يافت. اين كشور رسماً اعلام كرده بود فقط درصورت تعليق فعاليتهاي غنيسازي اورانيوم توسط ايران، در مذاكرات حاضر خواهد شد. از اينرو، بسياري از رسانههاي غربي اين اقدام آمريكا را نشانه عقب نشيني دربرابر ايران تفسير كردند. مذاكره كنندگان ارشد ايران و 1+5 اين مذاكرات را سازنده خواندند و از توافق براي تداوم تماس ها و مذاكرات خبر دادند. با اين وجود، شش كشور طرف گفت وگوي ايران در ژنو، نامه 15 مردادماه 1387 دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان را كه حلقه اي از اين تماس ها بود را بي پاسخ گذاشته و به جاي پاسخ به ابهامات، با حركت در مسير قطعنامه، ابهام ديگري به مسير حركت خود در تعامل با ايران افزودند. حال آن كه جليلي در آن نامه خطاب به سولانا گفته بود كه ايران آمادگي دارد تا پاسخ روشن خود به پيشنهاد ارايه شده را همراه با دريافت پاسخ روشن درباره سؤالها و ابهامات ايران در اولين فرصت ارائه نمايد. بدون شك، اين شفافسازي مي تواند مسير مذاكرات را بدون ابهام و با افقي روشن و بدون فوت وقت باز نموده و زمينه را براي پيشرفت در مسير همكاريها هموار نمايد. درصورتي كه اين آمادگي در طرف مقابل وجود داشته باشد، مي توان مرحله دوم مذاكرات را در اولين فرصت آغاز نمود. 6 مهرماه 1387 بود كه شش كشور در اقدامي عجولانه و غيرمنطقي اقدام به صدور قطعنامه 1835 شوراي امنيت عليه فعاليت هاي هسته اي صلح آميز ايران كردند كه اين قطعنامه چند خطي حاوي هيچ تحريم جديدي نبود. 9 روز بعد نامه جليلي به سولانا منتشر شد كه در آن مذاكره كننده ارشد ايران خطاب به طرف غربي تصريح كرده بود كه در روندمذاكره، فشار به جاي استدلال راه گشا نخواهد بود. فقدان تمدن گفتگو، برخي قدرت ها را به تكيه بر اهرم هاي فشار به جاي استدلال و منطق كشانده است. دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران ادامه داد: براي جامعه جهاني جالب است كه در روندگفتگو آن گاه كه سئوالي منطقي طرح مي شود، طرف گفتگو به جاي ارائه پاسخ از ابزار فشار استفاده مي كند. وي خاطرنشان كرد: اين رفتار غيرمنطقي در قضاوت جامع? جهاني، گواه نداشتن پاسخ روشن به پرسش هاي اصولي جمهوري اسلامي ايران است. طرف مقابل با تمسك به بهانه هايي نظير بحران گرجستان، بحران اقتصاد جهاني و انتخابات رياست جمهوري آمريكا روند مذاكرات را متوقف كرد و در اين ميان بود بسته پيشنهادي به روز شده ايران به نمايندگان شش كشور در تهران تقديم شد و ايران 10 مهرماه 1388 با حسن نيت براي گرفتن نتيجه به مذاكرات ژنو 2 وارد شد، در حالي كه حركت رفتاري غرب نشان داد كه هدف از مذاكره، انجام مذاكره است و نه نتيجه؛ غرب در واقع به اين دور از مذاكرات نيز نياز داشت تا بخش دوم راهبرد دوسويه خود- فشار و قطعنامه- را در دستور كار قرار دهد. در خروجي اين دور از مذاكرات نيز به طور مشخص به فراهم شدن زمينه بازرسي آژانس بين المللي انرژي اتمي از تاسيسات در حال احداث غني سازي اورانيوم در فردو و نيز مذاكره براي تامين نياز ايران به سوخت 20 درصد جهت استفاده در رآكتور تحقيقاتي تهران اشاره شد و طرفين براي ادامه مذاكرات در يك ماه آينده توافق كردند. مذاكرات تامين سوخت رآكتور تهران در وين نيز 27 مهرماه 1388 در حالي ميان ايران، روسيه ، آمريكا و فرانسه و به ميزباني آژانس بين المللي انرژي اتمي شكل گرفت كه طرف غربي قبل از آمدن به ميز مذاكره، هدف خود را صراحتا اعلام كرد و از اين ابايي نداشت كه بگويد در اين مذاكرات به دنبال تاراج ذخاير اورانيوم 5/3 درصد ايران است. فرمول پيشنهادي غرب متضمن منافع ملي ايران نبود و غرب نيز موضوع ميزباني ايران براي تبادل سوخت را رد كرد تا تناقض شعارهاي بشردوستانه آن با بي توجهي به نيازهاي صدها هزار بيمار سرطاني به راديوداروهاي توليد شده در رآكتور تحقيقاتي تهران باري ديگر اثبات شود. نهايتا لولاداسيلوا رييس جمهوري وقت برزيل و رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه 27 ارديبهشت ماه 1389 و در مذاكره با مقامات ارشد كشورمان در حاشيه اجلاس سران گروه 15 در تهران به فرمولي دست يافتند كه متضمن منافع ملي ايران و همچنين حاوي تضمين هاي موثر براي مبادله موفق سوخت بود؛ و اين همان موضوعي بود كه باراك اوباما رييس جمهوري امريكا از مقامهاي ارشد برزيل و تركيه خواسته بود. با وجود اعتماد سازي جمهوري اسلامي ايران براي جامعه بين المللي در قالب بيانيه سه جانبه تهران، هنوز مركب امضاي سران سه كشور جمهوري اسلامي ايران، تركيه و برزيل خشك نشده بود كه قطعنامه ضد ايراني ديگري (1929) از تصويب شوراي امنيت سازمان ملل گذشت. واكنش عملي ايران به اين طرح در مصوبه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بروز و ظهور يافت و در اين چارچوب، دولت موظف شد غنيسازي 20 درصد و تهيه صفحههاي سوخت را در دستور كار قرار دهد. توليد اورانيوم غني شده در سطح 20 درصد با موفقيت آغاز شد و صفحههاي مجازي سوخت نيز طراحي و ساخته شد تا در سال آينده، سوخت 20 درصد توليدي در كشور در صفحههاي اصلي سوخت قرار گرفته و نياز بيماران سرطاني و صعب العلاج ايراني با سوخت ايراني تامين شود. ** آزمون تاريخي غرب؛ انتخاب مسير دوستي يا تداوم تخاصم در حالي قرار است استانبول ميزباني دور ديگري از مذاكرات با 1+5 را برعهده داشته باشد كه اين گروه پس از مذاكرات ژنو 3، فرصت صدور قطعنامه ديگري را نداشته و اعمال يكجانبه برخي تحريم ها عليه برخي بانكهاي ايراني از سوي آمريكا باعث شد تا مسير دوسويه مذاكره- فشار پس از ژنو 3 نيز ادامه يابد. آنگونه كه دكتر محمود احمدي نژاد رييس جمهوري در سخنراني هاي اخير خود اعلام كرده است، امروز طرفهاي گفت وگو با ايران دو گزينه بيشتر پيش رو ندارند؛ يا مسير شكست خورده قبلي را ادامه دهند و يا در رويكردي نو به ملتهاي جهان بپيوندند و حقوق مردم سراسر جهان را به رسميت بشناسد. از اين زاويه نگاه است كه به نظر مي رسد امروز وقت آن رسيده تا سياست تقابل نظام سلطه با ملت ايران به سياست تعامل تبديل شود و اين مسير مذاكره مي تواند از استانبول، برزيل و تهران عبور كند. رييسجمهور در گفت وگوي تلويزيوني اخير خود با مردم ايران خطاب به كشورهاي طرف گفت وگو با ايران خاطر نشان كرده است: استفاده از اهرمهاي غيرقانوني چون شوراي امنيت، تحريم اقتصادي و امثال آن راهكارهاي درستي نيست و اگر نظام سلطه انرژياي را كه صرف تقابل با ملت ايران كرده بود صرف تعامل با ملت ايران ميكرد نتايج بهتري ميگرفت و ما امروز كاملاً براي تغيير اين روند و تصحيح شرايط به نفع همه آمادهايم. نگاههاي جهانيان در دهه پاياني نخستين ماه سال 2011 ميلادي به استانبول دوخته شده است تا نتيجه آزمون تاريخي غرب در ارتباط با ايران را رصد كند و اين كه 1+5 مسير نويي را در پيش خواهد گرفت و آيا مذاكرات استانبول به نقطه عطف در گفت و گوها تبديل خواهد شد يا خير؟ سيام**2026
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 706]