محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840516403
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
كيهان
«تونس يك سال پس از پيروزي» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد:
24 دي ماه سالروز پيروزي انقلاب تونس و اولين انقلاب از سلسله انقلابهاي عربي به حساب مي آيد. مردم تونس اين نكته را پنهان نمي كنند كه سلسله جنبان انقلاب هاي اين منطقه بوده و مسئوليت خاصي در حفظ و تداوم اين انقلاب ها دارند و در واقع هم مي توان روند تحولات تونس را آئينه تمام نماي تحولات در كشورهاي عربي به حساب آورد.
تونس با فرار بن علي به يك خانه تكاني اساسي دست زد. آمريكا، عربستان، فرانسه و... تلاش مي كردند تا نظام سياسي تونس چرخش نكرده و تحولات در حد رفتن بن علي باقي بماند آنان بخصوص در مورد تحولاتي كه سبب پيروزي اسلام گراها شود، بسيار حساس بودند از اين رو بعد از بن علي اصرار داشتند كه كارها در دست بقاياي اين رژيم باقي بماند و ضمنا بر همگان معلوم باشد كه چيزي عوض نشده و از انقلاب خبري نيست آنان نماد اين موضوع را حفظ نخست وزير بن علي و ادامه كار به وسيله او- محمد الغنوشي- قرار داده بودند اما مردم اجازه ندادند انقلاب آنها در حد يك تغيير كوچك اداري باقي بماند و از اين رو خيابان «بورقيبه» كه حالا خيابان انقلاب خوانده مي شود شاهد ادامه حضور سنگين انقلابيون بود. محمد الغنوشي دو هفته پس از «رياست جمهوري موقت» ناچار به كناره گيري شد و نيروهاي انقلاب به آرامي قدرت را بدست گرفتند براي ناظران واقع بين مشخص بود كه تحولات تونس در دايره نظام هاي شناخته شده سنتي يا غربي قرار نخواهد گرفت و مردم بعد از 57 سال تجربه بار ديگر به نظام غربي-عربي تن نخواهند. داد تحليل گران مي دانستند كه مردم دنبال پاسخ جديد هستند و اين پاسخ جز در حوزه دين يافت نمي شود.
آمريكايي ها پس از مدتي انكار و تلاش براي تداوم سكولاريزم سياسي بطور ضمني به قدرت اسلام گراها اعتراف كردند ولي در عين حال وانمود كردند كه مي توانند اهداف خود را از طريق اسلام گراها هم محقق كنند و شروع كردند به خبرسازي كه بله ما با راشد الغنوشي به توافق رسيديم كه به روند صلح خاورميانه بپيوندد و روابط تونس با رژيم صهيونيستي را ادامه دهد و... اين در حالي است كه اساسا اسلام گراها اگر به قدرت مي رسند به دليل موج اسلام گرايي است كه در توده هاي مردم وجود دارد و احزاب اسلام گرا تا زماني نماينده مردم مسلمان هستند كه به آرمانها و اصول اسلامي پايبند باشند با اين وصف مردم مسلمان كجا و موافقت با روند سازش اسرائيلي-عربي! و مردم مسلمان كجا و رابطه با رژيم صهيونيستي! اما البته اين گونه دلخوش كردن به موضوعي كه بلاموضوع است از استيصال غرب در اين مواجهه خبر مي دهد.
تونس اولين آزمون اسلام گرايانه خود را در انتخابات آبان ماه گذشته داد در اين انتخابات احزاب گوناگوني اعم از چپ، راست، ليبرال، سوسياليست، ناسيوناليست و... حضور داشتند و در ميانشان يك جريان اسلام گرا هم وجود داشت و از قضا از توانايي تبليغاتي و مالي زيادي هم برخوردار نبود. انتخابات با پيروزي حدود 43 درصد اسلام گراها، حدود 18 درصد حزب سوسياليست و حدود 15 درصد يك حزب ليبرال و حدود 25 درصد افراد مستقل برگزار شد. برجسته ترين رهبر شناخته شده تونس آقاي راشد الغنوشي روحاني برجسته و رهبر جريان النهضه بود.
وقتي جريان او در انتخابات بيشترين آراء را بدست آورد، با صراحت اعلام كرد كه ما حكومتي شرعي و بر مبناي اجراي احكام و قوانين اسلامي تشكيل خواهيم داد. همزمان غنوشي به بحث ها پيرامون تعامل با غرب و رژيم وابسته به آن خاتمه داد. او در مصاحبه با بي بي سي گفت: يك مسلمان نمي تواند بقاء رژيم اسرائيل ر ا تحمل كند و آزادي فلسطين موضوعي نيست كه قابل مذاكره باشد.
بعد از برگزاري انتخابات مجلس از يك سو ساختارهاي جديد شكل گرفتند و از سوي ديگر زمان تدوين قانون اساسي جديد تونس بر مبناي تحولات آغاز شد: جنبش النهضه پست نخست وزيري كه مهمترين نهاد كشوري است را در دست گرفت رياست جمهوري را به حزب سوسياليست تونس داد و رياست مجلس را حزب ليبرال تونس در دست گرفت و اين همه در حالي است كه وقتي اكثريت مجلس با اسلام گراها باشد، مجلس و رئيس آن چاره اي جز حركت در چارچوب اهداف اسلام گراها ندارند.
رياست جمهوري هم تا حد زيادي يك پست تشريفاتي و در عين حال سمبليك مي باشد و سخنگوي سيستم به حساب مي آيد جالب اين است كه رئيس جمهور سيوسياليست تونس بلافاصله پس از روي كار آمدن اعلام كرد كه حكومت تونس قطعا حكومتي اسلامي خواهد بود.
در مورد تدوين قانون اساسي، تونسي ها يك كليد واژه داشتند و آن «حكومت بر مبناي شريعت» بود بر اين اساس يك هيات 100 نفره مركب از نمايندگان مجلس به رياست راشد الغنوشي تشكيل شد و از اوايل دي ماه كار تدوين قانون اساسي جديد را آغاز كردند و اينك در ميانه راه مي باشند. تدوين قانون اساسي تونس كه اولين قانون اساسي انقلاب هاي اخير منطقه به حساب مي آيد نقش مهمي در شكل دهي و مفهوم بخشي به اين انقلاب ها ايفا خواهد كرد و از اين رو موضوعي منطقه اي و حتي بين المللي است و دقيقا به همين دليل غرب با حساسيت فراوان روند نوشتن قانون اساسي تونس را زير نظر گرفته است اما بايد بگوئيم هر چه زمان مي گذرد از اميد غرب براي اثرگذاري بر انقلاب هاي منطقه كاسته مي شود.
هيات تدوين قانون اساسي تونس از يك سو مبنا را «شريعت» قرار داده و از سوي ديگر بشدت نيازمند تجربه اي امروزي و در عين حال اسلام گراست.
در اين بين بعضي با اشاره به سني بودن مردم تونس گمان كرده اند چشم تونسي ها به آنكارا دوخته شده و «مدل تركيه» تنها راه حل تونس و ديگران است. غرب بخصوص از اين موضوع زياد حرف مي زند تا از يك سو به خود دلداري بدهد و از سوي ديگر به اين اميد كه راه حلي پيدا شود. اما اگر ما واقع گرا باشيم درمي يابيم كه اساسا مدل حكومتي شريعت گرا بنام تركيه وجود خارجي ندارد. اقتصاد تركيه-خوب يا بد- يك شعبه از اقتصاد سرمايه داري است.
سيستم سياسي تركيه خوب يا بد يك شعبه از ليبرال دموكراسي است، سيستم امنيتي آن هم بخشي از سيستم ناتو است در عرصه فرهنگي هم تركيه كار سيستم مندي انجام نمي دهد و بخصوص در حوزه شريعت هيچ كاري صورت نگرفته است بعنوان مثال عليرغم آنكه 9 سال از روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه به رهبري اردوغان و گل مي گذرد هنوز حتي يك لايحه اسلامي به پارلمان ارائه نشده كما اينكه پارلمان هم مستقلا در اين خصوص كاري انجام نداده است. با اين وصف اساسا چيزي بنام مدل تركيه در عالم واقع وجود ندارد تا كسي به دروازه هاي آنكارا چشم بدوزد. اين نكته اي است كه غرب از آن خبر دارد و ضمنا مي داند كه اسلام گراها توجهي به دولت آنكارا ندارند.
دولت آنكارا بخصوص در ماجراي سوريه نشان داد كه ماشين سياسي آن نه براي سست كردن جبهه ديكتاتورهاي وابسته و فاسد بلكه در مسير سست كردن جبهه ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي به كار افتاده است. از منظر ديگر مردم در كشورهاي عربي اصولا به تجربه امپراتوري عثماني و اقتدار آناتولي نگاه منفي دارند كمااينكه اين تجربه قيم مابي در جريان سفر سه ماه پيش اردوغان به قاهره بار ديگر بروز كرد و با پاسخ شديداً منفي اخوان المسلمين مواجه گرديد.
خراسان
«اي حمد به تو خوش آمد نمي گوييم» عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم عليرضا رضاخواه است كه در آن ميخوانيد:
روزنامه "الحقيقه" تونس همزمان با سفر امير قطر به اين كشور، براي شركت در جشن سرنگوني بن علي، در صفحه نخست خود با چاپ عكس بزرگي از شيخ حمد بن خليفه آل ثاني امير قطر در زير آن نوشته است : اي حمد به تو خوشامد نمي گوييم،... تونس فروشي نيست. همچنين شمار زيادي از مردم مصر كه به دخالت هاي قطر در امور داخلي كشورشان اعتراض دارند، روز جمعه با تجمع در مقابل سفارت قطر خواهان تعطيلي سفارت اين كشور در قاهره و لغو عضويت آن در اتحاديه عرب شدند. تجمع كنندگان كه شعار مي دادند "شبكه الجزيره جايي در مصر ندارد". روز گذشته نيز عمرو موسي، كانديداي احتمالي انتخابات رياست جمهوري مصر از اتحاديه عرب خواست تا طرح امير قطر براي دخالت نظامي كشورهاي عربي در سوريه را مورد بررسي قرار دهد.
در اولين سالگرد خيزش مردمي در كشورهاي عربي آن چه بيش از همه خودنمايي مي كند افول روز به روز سياست هاي قطر در منطقه و افزايش مخالفت هاي مردمي با دخالت هاي اين كشور در امور كشورهاي ديگر مي باشد. نكته جالب تر آن كه اين اعتراض ها محدود به كشورهاي عربي نمانده است. رهبر حزب راستگراي جبهه ملي و نامزد انتخابات رياست جمهوري فرانسه نيز اخيرا به شدت از قطر انتقاد كرده است. مارين لوپن، قطر را متهم كرده كه با سرمايه گذاري در مناطق حومه نشين فرانسه - كه در آن شمار زيادي مسلمان زندگي مي كنند – به دنبال مقاصد سياسي است.
قطر ماه دسامبر از ايجاد صندوق سرمايه گذاري پنجاه ميليون يورويي براي تامين مالي طرح هاي اقتصادي براي ساكنان مناطق حومه اي پاريس پايتخت فرانسه خبرداده بود. در تحليل عملكرد سياست خارجي قطر در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا به ويژه بعد از خيزش ملت هاي عرب بايستي گفت هرچند بهره گيري مناسب اين كشور از قدرت رسانه شبكه الجزيره امري نيست كه بشود از آن چشم پوشيد اما ظاهرا دستگاه ديپلماسي اين كشور كه تحت نفوذ شديد امير قطر است، بدون توجه به ظرفيت هاي استراتژيك، سرزميني و ديپلماتيك دوحه دست به مخاطرات و بلند پروازي هايي زده است كه قطعا با گذر زمان دامان اين كشور را خواهد گرفت.
واقعيت آن است كه قطر با مساحتي در حدود 11 هزار كيلومتر مربع به واسطه نداشتن عمق استراتژيك، و روايت سرزميني هيچ گاه نخواهد توانست در منطقه خاورميانه به قدرتي تاثير گذار تبديل شود، كشوري كه كل جمعيت آن حدود 800 هزار نفر است و از اين تعداد تنها يك سوم قطري اصيل محسوب مي شوند. از لحاظ ساخت سياسي حكومت اين كشور پادشاهي و اقتصاد آن متكي بر نفت و به ويژه گاز است و امير آن با كودتا عليه پدرش به قدرت رسيده است.
الگويي از حكومت كه نسل آن در حال انقراض است. در عرصه روابط بين الملل كشورهايي كه از لحاظ ساختاري و عقبه استراتژيك همچون قطر هستند به طور معمول تلاش مي كنند با اتخاذ سياست انزوا طلبي يا بي طرفي سياسي خود را به عنوان يك "تفرج گاه" يا "بنگاه اقتصادي" يا مركز علمي و يا ديني مطرح كنند.
حضور در عرصه هاي نرم قدرت و تلاش براي ايجاد امنيت پيراموني از طريق تعامل مثبت با همسايگان همواره از سياست هاي اصولي اين كشورها در عرصه سياست خارجي بوده است. امير قطر كه خواسته يا ناخواسته از اين اصول عدول كرده است. حال بايستي منتظر ماند و ديد در خاورميانه جديد جايگاه دوحه و امراي آن به چه گونه خواهد بود.
جمهوري اسلامي
«خاورميانه، يكسال پس از انقلاب تونس» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
طي چند روز اخير خيابان "حبيب بورقيبه" در شهر تونس كه سال گذشته مركز انقلاب مردم تونس بود بار ديگر حضور دهها هزار تظاهركننده را در خود ديد كه بر پايبندي خود به آرمانهاي انقلاب آن كشور و خون شهداي انقلاب تاكيد كردند.
تونسيها اكنون اولين سالگرد انقلاب خود را در حالي گرامي ميدارند كه از استبداد 23 ساله رژيم زين العابدين بن علي ديگر خبري نيست و مردم نگران اظهارنظر، انتقاد و ترس از مأموران حكومتي نيستند و چندي پيش نيز اولين انتخابات مجلس را در فضايي آزاد برگزار كردند كه در سايه آن، حزب اسلامي "النهضه" اكثريت را به دست آورد.
يكسال قبل، تونسيها هرگز فكر نميكردند اعتراضات آنها به خودسوزي يك دست فروش دوره گرد در اندك زماني به انقلابي بزرگ تبديل خواهد شد و ضمن برچيدهشدن كاخ ظلم و خودكامگي در آن كشور، دامنه آن، اكثر كشورهاي عربي را نيز فرا خواهد گرفت. در مدت همين يكسال، علاوه بر سرنگوني رژيم زين العابدين بن علي و فرار وي به عربستان، ديكتاتورهاي مصر، ليبي، يمن نيز ساقط شدهاند و توفان انقلاب، پايههاي كاخ ديگر حكام خودكامه را نيز به لرزه در آورده است، حكامي كه با بهره گيري از حمايتهاي قدرتهاي خارجي و سركوب ملتها، براي خود حكومتهاي موروثي و دائمي ايجاد كرده بودند. اكنون به وضوح مشاهده ميشود حكومتهاي بحرين، اردن، عربستان و ساير حكومتهاي شيوخ عرب منطقه نيز در نوبت فروپاشي و سقوط قرار گرفتهاند و ملتهاي منطقه اراده خود را جزم كردهاند تا خود را از زير يوغ اين حكومتهاي فاسد و خودكامه رها سازند.
نگاهي به تداوم مبارزات مردم منطقه در طول يكسال گذشته نشان ميدهد توفان انقلاب كه برپايه آرمانهاي ديني و آزاديخواهي ملتهاي مسلمان منطقه استوار است، بناي ايستادن ندارد و همچنان درحال پيشروي است.
مردم مصر با وجود سرنگوني مبارك، همچنان در صحنه هستند و با ارادهاي استوار، پيگير انقلاب خود تا تحقق كامل اهداف آن ميباشند. شوراي نظامي حاكم بر مصر كه عمده اعضاي آن دست نشانده مبارك ميباشند در تلاش است تا با ترفندهاي گوناگون ساختار رژيم گذشته را حفظ كند. اين شورا با سوءاستفاده از اعتماد مردم مصر به جايگاه سنتي ارتش در اين كشور كه در سايه جنگهاي گذشته با رژيم صهيونيستي حاصل گرديده، سد راه تحقق خواست مردم در ايجاد تغييرات بنيادي در نظام حكومتي اين كشور شده است. مصريها براي قيام و به سرانجام رساندن انقلاب خود پس از سرنگوني مبارك، بارها به خيابان آمده و برخواستههاي خود تاكيد كردهاند كه با سركوب نظاميان حاكم مواجه شدهاند.
در يمن، مردم از 10 ماه قبل در خيابانها هستند و با وجود سركوبهاي وحشيانه رژيم علي عبدالله صالح و تحمل تنگناهاي معيشتي نشان دادهاند كه قصد عقب نشيني ندارند. اين پايداري يمنيها، ديكتاتور جنايتكار را وادار ساخته است تا از اين حكومت كنار برود ولي مأيوسانه به توطئههاي خود عليه انقلاب مردم يمن ادامه ميدهد.
در ليبي، معمر قذافي كه خود را "شاهنشاه آفريقا" ميناميد و مردم معترض را "موش" و "معتاد" ميخواند سرانجامش آن وضعيت فضاحت بار شد كه جهانيان شاهد آن بودند.
در بحرين، مردم اين كشور نزديك به 10 ماه است عليه سياستهاي رژيم آل خليفه اعتراض ميكنند. بحرينيها را بايد در مقايسه با ساير مردم منطقه، در مظلوميت مضاعف ديد چرا كه علاوه بر تحمل سركوب وحشيانه رژيم منامه، با برخوردهاي ناجوانمردانه بينالمللي نيز مواجه هستند. معترضان بحريني كه اكثريت مردم اين كشور را تشكيل ميدهند مورد بيمهري مجامع بينالمللي تحت نفوذ غرب و غضب عربستان قرار دارند. اين برخورد، لكه ننگي بر پيشاني دولتهاي غربي و مجامع بينالمللي باقي خواهند ماند هر چند كه اين برخوردهاي مزورانه و ضد انساني، نخواهد توانست مانع از پيروزي ملت بحرين بر ديكتاتوري و ظلم رژيم حاكم شود.
رژيم پادشاهي اردن، در طول يكسال گذشته تلاش كرده است سقف اعتراضات مردم اين كشور را به انجام اصلاحات در نظام حكومتي محدود سازد ولي اين سياست نيز اكنون شكست خورده و تظاهر كنندگان در اردن طي روزهاي اخير، خشم و اعتراض خود را متوجه اصل و بنيان حكومت كردهاند بطوري كه رهبر اخوان المسلمين اردن گفته است هدف اصلي تظاهرات و اعتراضات، اسقاط نظام شاهي است. گزارشهايي طي چند روز گذشته داير بر آتش زدن تصوير شاه اردن و همچنين درخواست اخراج سفير رژيم صهيونيستي و ملغي ساختن پيمان سازش امان - تل آويو منتشر شده است. اينها اقداماتي مشابه آنچه مردم مصر انجام دادند ميباشند و نشان ميدهند مردم اردن با سياستهاي كلان رژيم حاكم و خود رژيم مشكل دارند.
رسالت
«ساز و سازههاي سياسي دشمن» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي خوانيد:
تجربه يك صد ساله اخير در حوزه سياست نشان ميدهد اگر سياستمداران ايراني با «ساز» و «سازههاي سياسي» بيگانگان آشنايي نداشته باشند زمين ميخورند.
كشور عزيز ما ايران به دليل قدمت تاريخي و نقش عظيمي كه در جهان سياست دارد، همواره مورد توجه قدرتهاي بزرگ جهاني است. سياستمداران ايران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام تجربه جهانداري و در جايگاه يكي از قدرتهاي بزرگ ايستادن را دارند.
موقعيت استراتژيك ايران در يك صد سال اخير بويژه پس از كشف نفت هم به لحاظ سياسي و هم به لحاظ اقتصادي اهميت مضاعف پيدا كرده است. بيكفايتي زمامداران در ايام حكومتهاي قاجار و پهلوي آسيب جدي به اقتدار ايران در منطقه و جهان زد، اما با پيروزي انقلاب اسلامي اكنون پس از سه دهه ايران اسلامي در جايگاه ويژهاي در منطقه و جهان قرار دارد و معمولا اخبار مربوط به ايران جزء اخبار درجه اول جهان ميباشد.
يكي از ابزارهاي غرب در هجوم به كشورهاي اسلامي تنظيم «ساز» و تكميل «سازه» هاي سياسي در جوامع اسلامي بود. مدرنيته از اين طريق راه خود را در جهان اسلام باز كرد و تمام ارزشها و آداب اسلامي را دور زد و مقاصد شوم خود را عملي ساخت.
سياستمداراني كه خود را با اين «ساز» هماهنگ ميكردند و در «سازه» هاي سياسي دشمن جاي ميگرفتند و نقشآفريني ميكردند بزرگترين آسيب را به امنيت و منافع ملي ايران عزيز زدند كه سالها آسيبهاي آنها به جاي خواهد ماند.
آنچه امروز ملت ايران را سرافراز در ميان ملتهاي جهان نشان ميدهد، مخالفت و مبارزه بهنگام با «ساز» و «سازه» هاي استكبار جهاني و صهيونيسم بينالملل است.
امروز جهان با «ساز» صهيونيسم ميرقصد و با «سازه» هاي آمريكا در حوزه سياست، اقتصاد، فرهنگ و... مديريت ميشود.
ملت ايران اولين شورشي بر اين «ساز» و «سازههاي» جهاني است. ملت ايران در نهضت مشروطيت و نهضت ملي شدن نفت دو بار به جنگ «ساز» و «سازه» هاي جهاني رفت و به ظاهر شكست خورد. اما تجربيات خود را جمع كرد و در نهضت امام خميني(ره) بارها طعم تلخ شكست را به استكبار جهاني و صهيونيسم بينالملل چشاند.
تفكر اسلام و مكتب اهل بيت(ع) و پيروان حقيقي آن به دليل مختصاتي كه دارند نميتواند با «ساز» و «سازه» هاي كفر جهاني كنار بيايند در رندي ملت ايران همين بس كه دست رد به سينه نوازندگان عالم و مهندسان سازههاي ماديگري در جهان زدند و خطاب به علما و نخبگان جامعه اسلامي گفتند؛
ز آن باده كه عقل را كند مست بيار
و آن ساز كه ميزنند بيدست بيار
اين گونه بود كه نهضت امام خميني(ره) شكل گرفت و مردم همه حيثيت و امكانات خود را در راه رسيدن به اهداف عاليه اسلام فدا كردند.
اين گونه بود كه پس از امام(ره) خلف شايسته او حضرت آيتاللهالعظميخامنهاي درست همان مسيري را رفت كه امام(ره) شهيدان و آزادگان جهان رفت. شاكله امام و امت امروز در حكومت الهي جمهوري اسلامي به گونهاي است كه ايران يكي از قدرتهاي بزرگ مطرح در جهان است.
سياست روز
«مجلس مشورتي محلي، تشكيل شود!» عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم حسن اختري است كه در آن ميخوانيد:
مجلس هشتم با همه فراز و نشيبهايي كه داشت ماههاي پاياني عمر كاري خود را سپري ميكند تا با برگزاري انتخابات در روز ۱۲ اسفند و با راي مردم به نمايندگان خود، مجلس نهم از خرداد ماه سال آتي فعاليت خود را آغاز كند.
در نظامهاي دموكراتيك دنيا كه به شيوه دموكراسي و با راي مردم اداره ميشود مجالس از جايگاه ويژهاي برخوردار است. چرا كه مجلس نقطه تعادل نظام محسوب ميشود. از طرفي حضور نمايندگان مردم كه با انتخابي آزادانه و آگاهانه در فرصتهاي برابر انجام شده است، مشروعيت نظام را تامين ميكند و از طرف ديگر با توزيع شدن قدرت و نقش نظارتي كه مجلس روي ديگر اركان نظام از جمله دولت و عدليه دارد مقبوليت حاكميت تضمين شده و از خودكامگي و ديكتاتوري جلوگيري ميشود.
بنابراين نمايندگان به عنوان ركن اساسي مجلس نقش بسيار مهم و كليدي را برعهده دارند و هرگونه تعلل و تسامح و يا غفلت در انجام وظايف اصلي يعني قانونگذاري و نظارت ميتواند فاجعه به بار آورده و تمرد مجريان و هرج و مرج و بيقانوني را در پي داشته باشد. در جمهوري اسلامي كه به بركت انقلاب شكوهمند اسلامي در آستانه سي و سه سالگي است، مجلس شوراي اسلامي ازجايگاه ويژه و بي بديلي برخوردار است و در هيچ زماني مملكت بدون مجلس نميتواند باشد و تنها مرجع تصويب قوانين، مجلس است. معمار كبير انقلاب، مجلس را در راس امور ميدانستند و خلف صالح امام، مقام معظم رهبري نيز پيوسته بر حفظ اين جايگاه تاكيد نمودهاند.
آيا عملكرد مجلس هشتم توانسته است اين مرتبت را در بعد قانونگذاري و وظيفه نظارتي حفظ نمايد؟ بدون پيشداوري قضاوت برعهده مخاطبين خواهد بود. اما آنچه كه مهم مينماياند و در واقع غرض از نوشتن اين يادداشت است اينكه وكلاي ملت بعد از انتخاب شدن و استقرار در كرسيهاي مجلس چه ارتباط تعريف شده و ارگانيكي با حوزههاي نمايندگي خود دارند؟ طي چه فرآيند و ساز و كاري از نيازهاي واقعي موكلين خود مطلع ميگردند؟ اصول و مبناي وكلاي مردم در فشردن كليد راي چيست؟ راي ممتنع نمايندگان به برخي از مصوبات كه متاسفانه كم هم نيست ديگر چه صيغهاي ميتواند باشد؟ آيا عدم آگاهي است و يا عدم تشخيص و يا... ؟ چه جريان و چه اشخاصي در تصميمسازي نمايندگان دخيلند؟ در كشورهاي پيشرفته و دموكراتيك اين ارتباط معمولا از طريق احزاب و تشكلهاي صنفي و سياسي برقرار ميگردد اصلا احزاب حلقه واسط بين مردم و نمايندگان هستند واصولا برنامهها توسط احزاب البته با مشاركت مردم به عنوان اعضاي آنها ارائه ميگردد. اما در ايران كه بنابر هر دليلي فعلا احزاب اصلا نقشي برعهده ندارند، تكليف چيست و چه بايد كرد؟
به نظر ميرسد تشكيل مجلس مشورتي محلي در مركز حوزههاي انتخابيه كه حتما بايد داوطلبانه و با ايجاد فرصتهاي برابر براي حضور نخبگان و فرهيختگان دانشگاهي و حوزوي و همچنين پيشكسوتان باتجربه صورت گيرد ميتواند به نحو احسن اين خلاء را پر كرده و موكلين در تصميمسازي نمايندگان خود مشاركت نمايند. اين مجلس محلي كميسيونهايي به تعداد و متناظر با كميسيونهاي مجلس شوراي اسلامي خواهد داشت.
نماينده و يا نمايندگان طرحها و لوايحي كه طبقهبندي محرمانه ندارد را براي بررسي و كارشناسي و اظهارنظر مشورتي به مجلس محلي ارجاع ميدهد، تا تاثير آنها در حوزه انتخابيه مورد بررسي قرار گرفته و پيشنهادهاي مربوطه جهت طرح در صحن علني مجلس به نمايندگان ارائه گردد و اين مجلس محلي ميتواند مطالبات و نيازهاي حوزه انتخابيه را اولويتبندي نموده و در قالب طرحهاي پيشنهادي از طرف نمايندگان به مجلس شوراي اسلامي بدهد. تاكيد ميگردد حضور در مجلس مشورتي محلي داوطلبانه، آزادانه و آگاهانه خواهد بود و به عنوان عقل منفصل وكيل عمل خواهد كرد!
حمايت
«انتخابات مجلس و معيارهاي عدالت ورزي» عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن ميخوانيد:
در هفته هاي اخير، چند نوبت در خصوص انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي و ابعاد مختلف آن از حيث مباني نظري اسلامي راجع به انتخابات و همچنين فرصتها و چالشهاي فرا روي، در ستون به سوي عدالت نكاتي به استحضار مخاطبان ارجمند رسيد. نظر به اينكه رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار ويژه سالگرد قيام 19 ديماه مردم قم در خصوص انتخابات آتي مجلس و به خصوص شرايط افرادي كه به عنوان نامزد وارد اين عرصه ميشوند، مواردي را مطرح ساختند و همچنين با توجه به اينكه بررسيهاي هيئتهاي اجرايي براي احراز صلاحيت داوطلبان انتخابات مجلس شوراي اسلامي به پايان رسيده است، در نوشتار امروز از زاويه شرايط و ويژگيهاي نامزدهاي انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي، مروري بر معيارهاي ارزشي، حقوقي و اخلاقي ذيربط انجام ميدهيم با اين اميد كه در تقويت انتخاب درست ملت، اثري مثبت بر جاي گذارد.
از حيث ارزشي، اگر بخواهيم فهرستي از معيارها و اصولي كه يك كارگزار حكومت اسلامي بايد از آن برخوردار باشد را فراهم كنيم، منابع متعددي در اختيار است. كتب تفسيري، روايي و اخلاقي ما مملو از دادهها و معيارهايي هستند كه شاخصهاي دقيق حركت را فرا روي ما قرار ميدهند. به طور خاص، برخي از محققين با تمركز بر معيارهايي كه حضرت علي (ع) در دوره زمامداري بي نظير خود بر آن تأكيد كردند شرايط و ضوابطي را احصاء كردهاند كه مرور بر اين ضوابط قطعاً براي هر كسي كه ميخواهد نامزد انتخابات مجلس شوراي اسلامي شود و بخشي از اختيارات كارگزاران حكومت اسلامي را بر دوش گيرد، لازم و ضروري است. در برخي منابع پژوهشي، 14 خصيصه را براي كارگزار حكومت اسلامي از منظر نهجالبلاغه ذكر كردهاند كه عبارتند از: خودسازي و تلاش دايمي فرد براي حفظ سلامت روحي و معنوي خود، ساده زيستي و عدم رفاهزدگي، رابطه مستمر با مردم و درك جايگاه رفيع مردم در اجراي احكام اسلامي، سعي صدر و فرونشاندن خشم خود در تعاملات با ديگران به خصوص در قبال انتقادات، حُسن معاشرت و خوشرويي با مردم، عدالت ورزي و ظلم ستيزي، توانايي و درايت انجام شايستۀ مأموريتهاي بر عهده گرفته، مشورت مستمر با اهل فن و عموم مردم در انجام وظايف خود، حُسن سابقه، امانتداري، صداقت قانون گرايي در ابعاد مختلف، نظارت پذيري و تقيَد به نظارت در حوزه مأموران تابعه خود، عبرتگيري مستمر از درسهاي روزگار از جمله اينكه پست و مقام گذراست و نبايد بدان دل بست، قاطعيت و شجاعت، التزام در مقابل اوامر و نواهي الهي از جمله در حيطه حكمراني جامعه و نوع حكمراني. رهبر معظم انقلاب در سخنراني اخير خود سه ويژگي كساني كه داوطلب نمايندگي مجلس شدهاند را مورد تأكيد قرار دادند: اول اينكه با قصد خدمت وارد عرصه شده باشند. دوم اينكه ارتباط با مراكز ثروت و قدرت كه مذموم است نداشته باشند. سوم اينكه به شدت نسبت به استفاده از بيتالمال حساس باشند و خود، بدان دست نيازند. اين سه شاخص، در واقع ذيل معيارهايي كه حضرت امير (ع) در نهجالبلاغه بر آن تأكيد ورزيدهاند به خوبي قابل درك است.
كسي كه اهل خودسازي است به جز با قصد خدمت وارد عرصۀ اختيارات عمومي نميشود. كسي كه ساده زيست است در پي زراندوزي از طريق نمايندگي مجلس و امثالهم نميرود و آنكه عدالت ورزي را پيشۀ خود قرار داده، نوكري مراكز قدرت و ثروت در جهت منافع خود و باند و گروهش را دنبال نميكند. سواي آنچه مبتني بر ارزشهاي ديني، مورد اشارۀ رهبري قرار گرفته است بد نيست چند معيار مورد تأكيد امام علي (ع) را نيز برجسته تر سازيم. آنكه خود را براي نمايندگي مجلس آماده ميكند واقعاً بايد توانايي علمي، تجربي و شخصي انجام مأموريت سنگين قانونگذاري و نظارت بر امور مختلف كشور را داشته باشد، آنكه وارد چنين ميداني ميشود فردا اگر وارد مجلس شد نبايد فراموش كند كه مرتباً بايد با اهل فن مشورت كند، دائماً بايد نظرات مردم را اخذ كند و سپس اقدام نمايد.
آنكه وارد چنين ميداني ميشود لازم است شرح صدر بالايي داشته باشد مبادا با يك انتقاد رسانه اي يا مردمي برآشفته شود و تلاش كند تا با اِعمال نفوذهاي مختلف، منتقد را ساكت كند يا چاپلوسي و تملق را در جامعه رواج دهد. از حيث حقوقي، آنكه قرار است رأي مردم را براي حضور در مجلس كسب كند بايد بداند كه اگر مردم به او اعتماد كردند ابتدا برابر اصل 67 قانون اساسي بايد در برابر قرآن مجيد سوگند ياد كند كه « وديعه ملت را به عنوان اميني عادل مورد پاسداري قرار دهد و انجام وظايف وكالت، امانت و تقوي را رعايت كند و همواره به استقلال و اعتلاي كشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پايبند باشد، از قانون اساسي دفاع كند و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها، استقلال كشور و آزادي مردم و تأمين مصالح آنها را مد نظر داشته باشد. »
همچنين بايد بداند كه برابر اصل 84 قانون اساسي، «هر كننده در برابر تمام ملت، مسئول است و حق دارد در همه مسايل داخلي و خارجي كشور اظهار نظر نمايد. » علاوه بر اينها، بايد بداند كه برابر اصل 88 قانون اساسي، «كنندگان مجلس در مقام ايفاي وظايف نمايندگي در اظهار نظر و رأي خود كاملاً آزادند و نميتوان آنها را به سبب نظراتي كه در مجلس اظهار كردهاند يا آرايي كه در مقام ايفاي وظايف نمايندگي خود دادهاند، تعقيب يا توقيف كرد. » فردي كه وارد ميدان نمايندگي مجلس ميشود بايد بداند كه برابر اصل 89 قانون اساسي، نمايندگان مجلس ميتوانند هيئت وزيران يا هر يك از وزرا را استيضاح كنند. ميتوانند برابر اصل 88 از رييس جمهور سؤال كنند، ميتوانند در چارچوب اصل 90 قانون اساسي به شكايات مردم از طرز كار قواي سهگانه رسيدگي كنند و خلاصه اينكه دامنۀ اختيارات آنها بسيار وسيع است و به همين ميزان نيز امكان لغزش و آسيب پذيري فراروي آنهاست.
فردي كه خود را در معرض انتخاب مردم قرار ميدهد اين منظومه حقوقي و ارزشي را بايد درست درك كرده و سپس خود را با آنها بسنجد و اگر توانايي اين ميدان را ندارد بي جهت، راه خدمت را بر يك فرد شايسته نبندد و بي جهت اميد نافرجام براي مردم ايجاد نكند. نكتۀ ديگري كه سواي معيارهاي ارزشي و حقوقي، بايد بر آن تأكيد كرد اين است كه متأسفانه در كشورمان به علل مختلف، نوعي سياست زدگي و قبيله گرايي سياسي در سطوح مختلف ديده ميشود. در چارچوب همين آفَت، هركس كه ميخواهد به نان و نوايي برسد، ميسنجد كه به كدام گروه و باند سياسي نزديك شود، برايش مناسبتر است. مبتني بر همين آفت، گروه هاي سياسي عمدتاً محفلي نيز از حاميان و همفكران خود ولو شايستگي لازم را نداشته باشند حمايت ميكنند و همواره در مقام نفي ديگران برمي آيند.
مردم سالاري
«جريان خاص را دريابيد» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم علي ودايع است كه در آن ميخوانيد:
45 روز به انتخابات بهارستان مانده است; هر چه زمان مي گذرد تحولا ت سياسي در ايران شدت مي گيرد. مساله زماني حاد مي شود كه پس از اين انتخابات، انتخابات رياست جمهوري پيش رو خواهد بود.
رئيس جمهور آينده ايران اسلا مي همانند اغلب كشورهاي دنيا هم طيف با مجلسي خواهد بود كه نمايندگانش را مردم برمي گزينند. درگير ودار كانديداهاي مجلس در شهرهاي كوچك و بزرگ، جريان انحرافي و منصوبان آقاي خاص به عنوان كليد واژه انتخابات مجلس شوراي اسلا مي بدل به نقل مباحث سياسي شده اند. مي گويند آنها در طول كمتر از 5 سال با سرعتي غيرقابل مهار به منابع ثروت و قدرت دست يافتند و اكنون زمان آبياري نهالي است كه آنها كاشته اند تا در آينده نه چندان دور از ميوه آن برداشت كنند.
درحالي كه پرونده بزرگ اختلا س 3000 ميليارد توماني توسط قوه قضائيه در حال پيگيري است، شايعاتي وجود دارد دال بر وجود پرونده هاي ديگر كه سازمان بازرسي در حال كالبد شكافي آنها است، اما گويي براي گروه موسوم به جريان انحرافي هر گلي بويي دارد; پس از مناطق آزاد و گروه آريا، در ادامه برنامه مهندسي شده ثروت اندوزي، شاخه مافيايي فولا د جريان انحرافي با توجه به گردش مالي 25 ميليارد دلا ري دوباره به ميدان آمده اند تا قراردادهاي آنها از 5000 ميليارد تومان فراتر رود.
واگذاري كامل دو معدن بزرگ سنگ آهن و تصاحب يكي از كارخانه هاي بزرگ فولا د به شكل كاملا مشكوك سندي بر اين مدعاست. شناسايي و توقيف اموال مشكوك برخي جريان هاي سياسي در آستانه انتخابات وظيفه اي است كه نبايد در انجام آن تاخير كرد. زيرا تصاحب ثروت خارج عرف علا وه بر آن كه سلا مت جمهوري اسلا مي ايران را تهديد مي كند ممكن است در نهايت موجب صرف هزينه هاي گزاف در جريان انتخابات با تبليغات گران و متاسفانه خريد راي توسط افرادي خاص و معاند با نظام شود.
تجربه حزب روسيه واحد را كه سرمايه دوران پس از شوروي اين كشور را از آن خود كرد مي توان به عنوان يك نمونه در نظر گرفت. آنها آنقدر مهندسي شده و منطقي عمل مي كنند كه براي هر تحرك عليه خود آماده شده اند و سمفوني دل نشيني براي اسفند ماه سال 1390 آماده كرده اند. در اين ميان رسانه هاي رنگا رنگ آنها نقش محوري ايفا خواهد كرد. البته نبايد بحث تضارب آرا و انديشه را زير سوال برد يا با شكل خشونت آميز مقابله به مثل كرد.
تفكر را بايد با تفكر پاسخ گفت و بحث تصاحب نامشروع بيت المال و حركت هاي پوپوليستي وغيراخلا قي كه جمهوريت نظام را نشانه رفته است، هوش و ذكاوت دستگاه هاي نظارتي را مي طلبد. واضح سخن اين كه غائله پيش رو را دريابيم. آنها قصد دارند نظام را به سمت فردگرايي سوق دهند; موضوعي كه خلا ف نظر صريح مقام معظم رهبري مي باشد; در منظر معظم له و امام خميني(ره) نظام جمهوري اسلا مي ايران هرگز قائل به فرد يا گروه خاص نمي باشد و ملا ك حال فعلي افراد است.
حال آن كه برخي افراد آينده درخشاني هم ندارند. علي رغم تمام انتقاداتي كه هر روزه در جرايد و مطبوعات مطرح مي شود حمايت فردي خاص از آقاي خاص هر تحركي را بي اثر مي كند. اما اين سوال در برخي تيريبون ها مطرح شده كه آيا جريان خاص را از هم اكنون بايد برندگان انتخابات تلقي كرد يا آنها در صورت شكست و مقابله با شوراي نگهبان غائله اي بزرگ به پا مي كنند؟
ملت ما
«ضرورت ديپلماسي آگاهانه در سياست خارجي» عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم فرزاد پيلتن است كه در آن ميخوانيد:
برخورداري از موقعيت ژئوپلتيكي در سياست بينالملل به عنوان يك مزيت محسوب ميشود، اما نبايد ترديد كرد كه چنانچه نتوان از اين مزيت به درستي و بر اساس درك درستي از واقعيات حاكم بر نظام و روابط بينالملل استفاده كرد، حتي در شرايطي ممكن است در جهتي معكوس عمل كرده و به عاملي جهت تهديد امنيت و منافع ملي نيز بدل شود. در واقع در اينجا بايد ديپلماسي آگاهانه و سياست خارجي هوشمندانه را به عنوان مكملي براي عامل مهمي چون موقعيت ژئوپلتيكي محسوب كرد و تاكيد كرد كه بدون برخورداري و بهكارگيري آن نميتوان به استفاده از اين مزيت در روابط بينالملل اطمينان داشت.
با اين وجود، اين جايگاه استراتژيك بدليل عدم برخورداري از مكمل مهمي چون ديپلماسي مدبرانه و سياست خارجي هوشمندانه و متناسب با اهداف، امكانات، محذورات و مقدورات كشور، نه تنها كشور را در بسياري مواقع از برخورداري از امتيازات و منافع آشكار سياسي و اقتصادي مربوط به آن محروم كرده، بلكه گاهي نيز امنيت و منافع كشور را در معرض تهديد نيز قرار داده است.
اين تهديدها امروزه بيش از هر زمان ديگري در زمينههاي سياسي، امنيتي، اقتصادي و بهويژه تجاري منافع كشور را مورد هدف قرار داده است. ممكن است گفته شود با توجه به كينهتوزي و سياست خصمانه دشمنان نظام و كشور، اعمال اين تهديدها گريزناپذير بوده و با توجه به تضاد بنيادين اهداف و منافع جمهوري اسلامي ايران و برخي قدرتهاي جهاني، در هر صورت اين قدرتها به اعمال اينگونه تهديدها بر عليه كشور اقدام ميكردند.
همچنين ممكن است گفته شود كه دستگاه ديپلماسي صرفا مجري تصميمات مسئولان ارشد كشور در حوزه سياست خارجي است و دست اندركاران ديپلماسي اختيار و اراده خاصي از خود در اين زمينه ندارند. اما نبايد فراموش كرد «هنر» مسئولان و دست اندركاران سياست خارجي و ديپلماسي كشور تهيه ارايه علميترين تحليلها و دقيقترين مشاورهها از اوضاع حاكم بر روابط بينالمللي به مسئولان كشور
از يك سو و بهكارگيري بهترين ابزارها و مناسبترين روشها براي حفظ امنيت و صيانت از منافع كشور در چنين شرايط و موقعيتهايي از سوي ديگر است؛ وگرنه در شرايط عادي و معمولي تامين و تضمين منافع كشور تنها «وظيفه» آنان محسوب ميشود؛ امري كه جز انجام دقيق و صحيح آن از سوي دستاندركاران، انتظاري ديگر هم از آنان نبايد داشت.
ترديدي نيست كه وجود سطوح مختلف، ابعاد متفاوت و جهات گوناگون از يك سو و تاثير عوامل و متغيرهاي فراوان و موثر در روابط بينالملل موجب شده تا اين حوزه و سياست خارجي به عنوان يكي از شاخههاي آن، به عنوان يكي از رشتههاي علوم انساني شناخته شود كه همانند ساير رشتههاي اين حوزه، جز با تحصيل و مطالعه مداوم نميتوان با مسائل مختلف، ابعاد و جهات گوناگون آن آشنا و بر پيچيدگيها و ظرافتهاي آن در حوزه تصميمگيري و اجرا شناخت و تسلط يافت.
به نظر ميرسد بخش مهمي از تهديدهايي كه امروزه متوجه كشور است، نتيجه عدم حضور يا تاثيرگذاري كم متخصصان حوزه روابط بينالملل و سياست خارجي كشور در تصميمگيريها و اجراي سياستهاي كشور در اين حوزه است. اين امر موجب شده است كه كشور از ديپلماسي متناسب با اهداف و امكانات خود در عرصه سياست خارجي و روابط بينالملل محروم و امروزه موقعيت ژئوپلتيكي كشور
بهويژه همجواري با تنگه هرمز و درياي خزر به عنوان يك مزيت –كه كمتر كشوري حداقل در خاورميانه از آن برخوردار بوده - نه تنها در راستاي تامين منافع و امنيت كشور عمل ننمايد، بلكه بدنبال اتخاذ تصميمات و اجراي برنامههاي نامناسب توسط كارگزاران غير متخصص در حوزه سياست خارجي به عنوان يك عامل تهديدكننده امنيت و منافع كشور ظاهر شود.
تهران امروز
«ترورهاي فيزيكي رويشهاي هستهاي» عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم سيدصاحب صادقي است كه در آن ميخوانيد:
حتي اگر «ريك سنتروم» نامزد جمهوريخواه انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده از حذف فيزيكي دانشمندان مرتبط با برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران خبر نميداد، كسي در اينكه سرويس هاي جاسوسي ايالات متحده ورژيمصهيونيستيعاملان اصلي ترور دانشمندان هسته اي ايران ميباشند شكينداشت. چه آنكه در گزارشات راهبردي و همچنين برخي نشست هاي كميسيون روابط خارجي كنگره اين كشور به دفعات، ترور فرماندهان نظامي و همچنين دانشمندان هستهاي كشورمان، تاكيد و تصريح شده بود.
بديهي است كه ريشه يابي علل و اسباب اين راهبرد استراتژيك ستادهاي عمليات نظامي آمريكا ما را متوجه اين نكته ميكند كه ترس واقعي ايالات متحده از ماهيت برنامه هستهاي ايران نيست، چرا كه برآوردهاي اطلاعاتي مهم ترين منابع مورد استناد مقامات آمريكايي در سال 2007 و نيز امسال، آمريكائيان را به اين نتيجه رساند كه برنامه هسته اي ايران فاقد جنبههاي موثر نظامي است. آنچه كه در اينجا موضوعيت خاص مييابد، نگراني ايالات متحده از نسل جديد دانشمندان هستهاي ايران است.
چنانكه در موضع گيري هاي خصمانه مقامات اين كشور و همچنين گزارشات سازمان هاي اطلاعات علمي بينالمللي به خصوص در چند ماه اخير مورد تاكيد واقع شد، روند فزاينده رشد علمي دانشمندان جوان كشورمان موجب ارتقاي شاخصهاي علمي ايران شده است. در زمينه هسته اي نيز اين موضوع صدق ميكند. بوميسازي توانمندي هاي صلح آميز هسته اي در سايتهاي غني سازي فردو و نطنز كه در شرايط تحريم كامل علمي و امكاناتي تمامي كشورها صورت گرفت، شاخص بسيار گويايي از اين توانمندي ها و پيشرفت ها به حساب مي آيد.
اين موضوع موجبات نگراني فزاينده ايالات متحده و رژيمصهيونيستيرا فراهم آورده است. چرا كه نسل جديد دانشمندان هسته اي ايران و پرورش هايي كه در اين سير ادامه خواهد يافت، توازنات موجود را به هم خواهد ريخت. اهداف ايالات متحده و رژيمصهيونيستي از حذف فيزيكي اين دانشمندان علاوه بر اينكه اخلال جدي در فعاليت هاي هسته اي كنوني كشورمان را دنبال مي كند، در صدد است كه پيوند علقه اي و علمي دانشجويان و نخبگان جوان را با مراكز و مراجع هسته اي قطع نمايد.
به گمان آنها با حذف و ترور فيزيكي دانشمندان هستهاي، ترس از همكاري تحقيقاتي و علمي دانشجويان با اين مراكز افزايش يافته و اين پيوند به تدريج قطع خواهد شد. اما هم تجربه تاريخي و هم آمادگي كنوني نيروهاي نخبه جوان كشورمان از ناكامي اين پروژه حكايت دارد. حذف فيزيكي كه نماد بارزي از گسترش هيمنه تروريسم دولتي ايالات متحده ورژيمصهيونيستيمحسوب مي شود، واقعه جديدي نيست و ظرفچند سالگذشته ترور و ربايش دانشمندان هسته اي كشورمان به يكي از رويه هاي عادي رويارويي خصم آميز اين كشور تبديل شده بود.
ابتكار
«نه فقط يك جدايي» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم سيدعلي محقق است كه در آن ميخوانيد:
درست در روزهايي كه اختلاف نظر دولتيها و اهالي سينماي ايران، پس از كش و قوسي يكي دوساله به انحلال و تعطيلي خانه سينما انجاميد، فيلم سينمايي «جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادي، در ادامه موفقيتهاي بينالمللياش، جايزه بهترين فيلم خارجي جشنواره گلدنگلوب را از آن خود كرد. اين موفقيت بزرگ سينمايي از همان اولين دقايق پس از اعلام و در طول 24 ساعت گذشته، در داخل و خارج كشور، به بهانه كوچكي براي شادي عمومي و گسترش همدلي اجتماعي اقشار گستردهاي از ايرانيان تبديل گرديد.
موفقيت هاليوودي «يك جدايي» باعث شد تا صبح روز دوشنبه، نام ايران به گونهاي متفاوت ازروزهاي قبل، در روزنامهها و شبكههاي تلويزيوني جهان مطرح شود. طي ماههاي اخير به واسطه تشديد اختلافات سياسي ميان تهران و غرب بر سر پرونده هستهاي و فشارهاي نظام سلطه، نام ايران بيش از هر زمان ديگر همراه با واژههايي مانند تحريم، هشدار و واكنش، بستن تنگه هرمز، رزمايش نظامي، ترور دانشمندان هستهاي و مذاكره سياسي، در رسانهها تيتر شد و در صدر خبرهاي بينالمللي قرار گرفت. ديروز اما، اينگونه نبود و مردم جهان، ايران را از زاويهاي ديگر شنيدند و شناختند.
بهطور معمول، يكي از وظايف اساسي دولتها، برقراري گفتوگو ميان فرهنگها و شناساندن بهينه چهره كشور و ابعاد و قابليتهاي مردمان خود به جهانيان، در عين رعايت قواعد و مناسبات حاكم بر جامعه جهاني است. اين وظيفه چه بهعنوان بخشي از ديپلماسي عمومي حاكمان و چه با عناوين ديگر، سالانه با هزينهكردن ميليونها دلار و با بهكار بردن ترفندهاي مختلف ازسوي دولتها انجام ميشود.
در اوج پروژه «ايرانهراسي» كه غرب به آن دامن ميزند و هر روزه چهرهاي جنگطلب از ايرانيان به نمايش ميگذارد، روز گذشته بيهيچ زحمتي از سوي اهالي دولت، ميليونها چشم از اقسا نقاط جهان، چهرهاي واقعي از ايران و هنر و فرهنگ ايراني را مشاهده كردند. در ايراني كه از تريبون جشنواره گلدنگلوب به جهان معرفي شد، مردماني اصيل، هنرمند، صلحدوست، مترقي و دوستداشتني زندگي ميكنند؛ اما در تمام سالهاي گذشته، اختلافات بهوجودآمده و پروپاگانداي رسانهاي غرب، كمتر اجازه داده است، از اين زاويه بر داخل اين جغرافيا، نوري تابيده شود.
بر اين اساس و با همه حرف و حديثهايي كه مخالفان و موافقان موفقيتهاي «جدايي نادر از سيمين» مطرح ميكنند، برنده اصلي اين جايزه، نه شخص فرهادي و بازيگران و عوامل فيلمش، كه همه ايرانيان بودهاند؛ چرا كه در سطح بينالمللي و در اوج بحرانسازي جديد عليه ايران، اين توفيق به تلطيف نگاه ملتهاي جهان و نزديكي نگاه آنان به واقعيتهاي درون ايران كمك خواهدكرد.
همچنين، در شرايط اوضاع نابهسامان اقتصادي و بروز شكافهاي سياسي خواسته يا ناخواسته و دركل، فقدان فاكتورهاي لازم براي نشاط اجتماعي در لايههاي مختلف جامعه، بهدستآمدن موفقيتهايي چون كسب جايزههاي جهاني ازسوي هنرمندان و ورزشكاران، ميتواند به شكلگيري همدلي اجتماعي و افزايش سطح رضايت و افتخار مردم از مليت خود كمك نمايد. استقبال جالب مردم از اين موفقيت بينالمللي در طول روز گذشته، بهخوبي نشانگر محسوس يودن اين نياز عمومي بود: صبح ديروز حال و هواي تاكسيها، اتوبوسها و اماكن و فضاهاي عمومي شهرهاي كشور و شبكههاي مجازي، به چيزي شبيه ساعات پس از پيروزي تيم ملي فوتبال ايران بر استراليا و راهيابي ايران به جام جهاني در اواسط دهه، 70 بدل شدهبود. هرجا كه گذر ميكردي، با اشتياق فراوان صحبت از نادر و سيمين و جدايي و فرهادي و ليلا حاتمي و ديگران بود و در مواردي مناظره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]
-
گوناگون
پربازدیدترینها