واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوي فارس با زن آزاده فلسطيني كه 10 سال در بند رژيم صهيونيستي بود
خبرگزاري فارس: "قاهره السعدي" آزاده فلسطيني كه 10 سال در بند رژيم صهيونيستي بود، چنان در طول مدت بازجويي از خود مقاومت و ايستادگي نشان داد كه بازجويان او را تهديد كرده بودند، اگر به آنچه ميخواهند اعتراف نكند، مقابل همسرش به وي تجاوز خواهند كرد.
خبرگزاري فارس براي بيان درد و رنج زندانيان فلسطيني دربند رژيم صهيونيستي در طول سالهاي اسارت و تنوير افكار عمومي از جنايت رژيم صهيونيستي و اينكه چه بر سر آنها در طول اين مدت گذشته يك سلسله مصاحبه با اسراي فلسطيني انجام داده كه هر روز يكي از اين مصاحبهها روي خروجي فارس قرار ميگيرد.
امروز مصاحبه "قاهره السعدي"، آزاده فلسطيني كه 10 سال در زندانهاي رژيم صهيونيستي سپري كرد منتشر مي شود. وي در تمام طول اين سالها انواع فشارها و تهديدها و شكنجههاي زندانبانان صهيونيستي را تحمل كرد اما با تمام اين فشارها و آزارها و اذيتهاي براي لحظهاي از خود ضعف و سستي نشان نداد و حتي زمانيكه جلادان صهيونيست او را تهديد كردند كه در برابر همسرش به او تجاوز خواهند كرد، با اين حال ذرهاي در عزم راسخش جهت مقاومت در برابر اشغالگران صهيونيست خلل وارد نشد.
وي در تمام طول اين سالها همواره تاكيد ميكرد كه مقاومت فلسطيني تنها راه در هم شكستن اراده اشغالگران و واداشتن آنها به تسليم و آزاد كردن اسراي فلسطيني از زندانهاي رژيم صهيونيستي است.
آنچه در زير ميآيد، مشروح گفتوگوي اين آزاده فلسطيني با خبرنگار فارس در نوار غزه است كه در چارچوب قرارداد مبادله "گلعاد شاليت"، نظامي صهيونيست با اسراي فلسطيني است كه توسط جنبش حماس با رژيم صهيونيستي به امضا رسيد.
- چه وقت و چگونه و به چه دليل به اسارت گرفته شديد؟
- در ابتدا من به همراه خانوادهام در اردوگاه پناهندگان "جنين" زندگي ميكرديم، اما پس از آن به اردوگاهي در روستاي "الرام" منتقل شديم تا در خانهاي استيجاري زندگي كنيم تا اينكه اين اردوگاه مورد حمله صهيونيستها قرار گرفت و در آن زمان بود كه من فعاليت جهادي خود را آغاز كردم و پس از آنكه نظاميان صهيونيست در 8/5/2002 به خانهام در روستاي الرام در استان رام الله پورش بردند و مرا مقابل چهار فرزندم مورد ضرب و شتم قرار دادند، به اسارت گرفته شدم، بگونهاي كه حتي از خدا حافظي با فرزندانم نيز محروم شدم و آنها را بيسرپرست رها كردم؛ البته نظاميان صهيونيست دو بار ديگر نيز به منزلمان يورش آورده بودند، بار اول به خاطر اينكه شيخ مجاهد حاج "خضر بابيا" را در خانه مخفي كرده بودم. آنها 9 تير به پاهاي شيخ بابيا شليك كردند و برادرم "محمد" را به اسارت گرفتند و در مرحله دوم يورش به خانهام با هدف به اسارت گرفتن برادر ديگرم "راجح" و همسرم صورت گرفت.
- آيا براي شما دادگاهي تشكيل شد؟
- بله دادگاهي تشكيل دادند تا در آن به سه بار زندان ابد به اضافه 30 سال محكوم شوم.
- چند سال از حكم خود را سپري كرديد؟
- ده سال از دوره محكوميت خود را سپري كرده بودم كه به موجب قرارداد منعقده ميان حماس و رژيم صهيونيستي از زندان آزاد شدم و خدا را شكر ميكنم كه مقاومت فلسطيني رژيم صهيونيستي را واداشت تا من و ديگر دوستان در بندم آزاد شوم.
- آيا در زندان انفرادي بوديد يا بندهاي عمومي؟
- در طول دوره تحقيق و بازجويي در زندان "المسكوبيه" در قدس اشغالي به مدت سه ماه و نيم در زندان انفرادي بودم و پس از آن به زندان "الرمله" منتقل شدم.
- مهمترين اتهامات وارده به شما چه بود؟
- ليستي از اتهامات براي من تهيه شده بود كه 4 بند را شامل ميشد:
1- رساندن متهمان به قدس اشغالي 2- ساخت كمربندهاي انفجاري 3- انتقال سلاح از الرام به جنين 4- عضويت در جنبش جهاد اسلامي.
- در كدام در بند بوديد و وضعيت آن زندان چگونه بود؟
- طي دوره بازجويي و تحقيق سه ماه و نيم در زندان المسكوبيه در قدس اشغالي بسرميبردم، اوضاع در آنجا بسيار وحشتناك بود، فقط ميتوان آن را به گوري تشبيه كرد كه زندگان در آنجا زنده به گور ميشوند؛ رفتار زندانبانها بسيار خشونتآميز و نفرتانگيز بود و شكنجه و آزار و اذيت زندانيان در محيط و شرايطي بسيار سخت و جانفرسا ادامه داشت و لحظهاي قطع نميشد.
- آيا زندانبانان مرد بودند يا زن؟
- هم زن بودند و هم مرد.
- وضعيت غذاي زندان چگونه بود؟
- بسيار اسفبار به حدي قابل توصيف نيست، چون كساني كه غذا را تهيه ميكردند، زندانيان صهيونيست مورد اعتماد بودند، به همين دليل هيچ يك از زندانيان غذاي داخل زندان را نميخوردند و از بيرون و با هزينه خود غذاي مورد نياز خود را تهيه ميكردند.
- لطفا از شكنجه خود بگوييد؟
- در ابتدا آزار و شكنجه من در زندان المسكوبيه با هدف گرفتن اعتراف از من صورت ميگرفت، در آن مدت براي 14 روز از رفتن به حمام و خواب منع شدم و مرا تهديد كردند كه اگر با آنها همكاري نكنم، به من تجاوز خواهند كرد، همچنين فرزندانم را مورد آزار و اذيت قرار خواهند داد، آنها در طول تحقيق همواره با ركيكترين كلمات به من ناسزا ميگفتند، حتي از نشاندن من بر روي صندلي برقي با دست و پاي بسته دريغ نكردند و اين جداي از شكنجههاي روحي و رواني مانند پخش كردن صداي شكنجهها و نالهها و ضجههاي زندانيان بود؛ آنها آنقدر در آزار و اذيت من پيش رفتند كه مرا تهديد كردند كه اگر با آنها همكاري نكنم، در برابر همسرم به من تجاوز خواهند كرد، سپس همسرم را آوردند و او را تهديد كردند كه اگر مرا راضي به اعتراف نكند، در برابر چشمانش به من تجاوز خواهد كرد، به ياد ميآورم شوهرم به سرهنگ "كوهن" كه افسر بازجوي من بود، خيلي التماس كرد كه به من دست نزند.
- تلخترين خاطرات شما از دوره زندان چه بود؟
- خاطرات تلخ بسيار زياد بودند، از جمله بازرسي بدني برهنه اسراي زن و همچنين يورش شبانه به زندان يا وقتي كه 16 نظامي صهيونيست در محوطه زندان در حالي كه به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند، در مقابل ديدگان همه به او تجاوز كردند و ما براي نجات او كاري نميتوانستيم بكنيم جز اينكه شعار الله اكبر را سر دهيم؛ من اين صحنه را هيچگاه نميتوانم فراموش كنم.
- مهمترين شكنجههايي كه در زندان عليه اسرا اعمال ميشد، چه بود؟
- بدترين آنها شكنجهاي به نام شبح بود، در اين نوع از شكنجه اسير در سلول كوچكي قرار ميگرفت كه در آن تختي آهني وجود داشت، اسير را بر روي اين تخت آهني قرار ميدادند و دست و پاي او را به آن ميبستند و براي اينكه فرد توان حركت نداشته باشد، دوربيني در سلول نصب ميكردند و 24 ساعت اسير را تحت نظر قرار ميدادند، مدت ماندن اسير در آن سلول و در آن وضعيت را مسئول زندان مشخص ميكرد؛ همچنين بايد از بازجوييهاي شبانه نام برد كه دو يگان "درو" و "متسادا" دست به آن ميزدند، اين دو يگان از يگانهاي خارج از زندان بودند كه اقدام به بازجويي از اسرا ميكردند و تمام وسايل شخصي آنها را توقيف و رفتاري بسيار وحشيانه با اسرا داشتند، بگونهاي كه حتي مسئولان زندان هم از اين دو يگان وحشت داشتند.
- چند نفر نتوانستند، مقابل اين شكنجهها تاب بياورند؟
- واقعيت امر اين است كه خيلي كم، چون اراده و مقاومت تنها سلاح ما اسراي فلسطيني بود و وحدت بين ما به اندازهاي بود كه در بسياري از مواقع اراده دشمنان را در هم ميشكست، اما تعداد انگشت شماري از اسرا بودند كه در برابر فشارهاي روحي و جسمي نتوانستند، ايستادگي و مقاومت كنند.
- چه چيز در زندان به شما آرامش ميداد؟
- آنچه بيش از هر چيز در زندان مرا آزاد ميداد، فكر فرزندانم بود كه آنها بيكس و تنها به حال خود رها كرده بودم، اينكه چه ميخورند و چه ميپوشند و چه كسي مراقب آنهاست، به ويژه آنكه رژيم صهيونيستي خانوادهام را از ديدن من و خانوادهام منع كرده بودند؛ پس از آن وضعيت حاكم بر فلسطينيان و اختلافات موجود ميان آنها مرا بسيار آزار ميداد، در اينباره ساعتها با اسراي ديگر بحث ميكرديم و به دنبال يافتن راهي براي پايان دادن به اين شكافها و اختلافات بوديم تا به قضيه اصلي خود يعني سرزمين فلسطين بپردازيم.
- از وضعيت ملاقاتها و بازديدها در زندان بگوييد و اينكه چه موانعي برسر اين ملاقاتها وجود داشت؟
- صهيونيستها مرا از ديدن خانوادهام در طول مدت بازداشتم محروم كرده بودند، حتي همسرم، در طول مدت اين ده سال تنها دوبار موفق به ملاقات با همسرم شدم، درباره فرزندانم نيز تنها اجازه داشتم با دو فرزندم ملاقات كنم كه سناشان كمتر از 16 سال بود و آنها با مادر يكي از اسرا به ديدنم ميآمدند.
- واكنش همسرتان در قبال اسارت شما چه بود؟
- همسرم يك روز پيش از من به مدت يك سال بازداشت شد، پس از يك سال نيز بار ديگر براي يك سال ديگر بازداشت شد، اما هنگامي كه او را در اتاق بازجويي نزد من آوردند تا با تحت فشار گذاشتن او مرا وادار به اعتراف كنند، بسيار غمگين و ناراحت بود، اما راضي به رضاي خدا بود.
- با وجود تمام اين مشكلات و آزارها و اذيتها كه در معرض آن قرار داريد، چرا باز هم به مقاومت ادامه ميدهيد؟
- چون ميدانيم كه مقاومت تنها راه بازگرداندن عزت و شرف و ميهن ماست، به همين دليل هر قدر هم كه رژيم صهيونيستي ما را تحت فشار قرار دهد، باز نميتواند ذرهاي از مقاومت و ايستادگي ما بكاهد.
- ماندگارترين خاطرات شما از دوران اسارت چيست؟
- خاطرات ماندگار بسيارند، از جمله برادري حاكم بر زندان؛ در زندانهاي رژيم صهيونيستي چنان جو برادري و اخوتي ميان اسرا حاكم است كه نمونهاي براي آن نميتوان يافت و همين برادري و دوستي بود كه موجب ميشد، در برابر رفتارها و شكنجههاي وحشيانه جلادان صهيونيست مقاومت كنيم.
- ممكن است، نمونهاي از ايستادگي و صبر و مقاومت اسراي براي ما بگوييد؟
- نمونهها آنقدر زيادند كه نميتوان در اينجا از آنها ياد كرد، بگونهاي كه حتي زندانبانان صهيونيست را به تعجب و شگفتي واميداشت و آنها از ما هميشه سوال ميكردند كه اين همه صبر و مقاومت را از كجا آوردهايد و چگونه ميتوانيد با اين شرايط سخت سالها در زندان بسربريد، ما هم در پاسخ ميگفتيم، قرآن كريم.
- آيا مواردي به ياد داريد كه منجر به درگيري شما با زندانبانان صهيونيست شده باشد؟
- درگيري ما با زندانبانان شكلي روزانه به خود گرفته بود، ما همواره سعي ميكرديم، در برابر آنها دست و پا بسته عمل نكنيم، هنگاميكه آنها به مقدسات ما توهين ميكردند، با آنها درگير ميشديم يا هنگاميكه با سگهاي خود ميخواستند، فرزندان ما يا كودكان موجود در زندان را به وحشت بياندازند، در برابر اين اقدام آنها ايستادگي ميكرديم.
- به نظر شما رژيم صهيونيستي تا چه اندازه پروسه ايران هراسي را دنبال ميكند و به اجرا ميگذارد؟
- به نظر من پروسه ايران هراسي فقط توسط اسرائيل دنبال نميشود، بلكه اين سياستي است كه توسط اتحاديه اروپا و شيطان بزرگ "آمريكا" دنبال ميشود.
- به نظر شما چه چيز بيش از همه رژيم صهيونيستي را به هراس مياندازد؟
- اينكه به خداي متعال و آنچه در كتاب مقدسش آمده اعتقاد و باور داشته باشيد.
- آينده را چگونه ميبينيد؟
- ان شاء الله كه خير است، به ويژه آنكه در سايه بهار عربي شاهد آزادي به معناي واقعي آن هستيم و بيشك حق بر باطل پيروز خواهد شد و بايد به آينده خوش بين بود.
انتهاي پيام/++
سه|ا|شنبه|ا|27|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]