تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866186073
مدعی عاشقی، زندگی دخترم را تباه کرد
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: آن روز من به بهروز گفتم که بعد از مرگ همسرم، براي دخترم هيچ کم و کسري نگذاشته ام و دوست دارم خوشبختي اش را ببينم. او هم با اين ادعا که عاشق دخترم است و حاضر است يک عمر نوکري اش را بکند مرا خام کرد. خراسان: مخالفت شديد خودم را با خواستگاري بهروز اعلام کردم و به دخترم گفتم پسري که ۸ سال از تو کوچک تر است نمي تواند همسر مناسبي برايت باشد اما او هر ۲ پايش را توي يک کفش کرد و در جوابم گفت: اگر به پسر مورد علاقه اش نرسد دست به خودکشي خواهد زد.مانده بودم چه کار کنم و از طرفي مي ترسيدم مبادا تنها دخترم که يادگار همسر خدابيامرزم بود بلايي به سر خودش بياورد. زن ۵۰ ساله در دايره اجتماعي کلانتري امام رضا(ع) مشهد افزود: چند ماه دندان روي جگر گذاشتم تا شايد احساسات و هيجانات فتانه فروکش کند اما فايده اي نداشت و هر روز که مي گذشت او بي حوصله تر مي شد. بالاخره دست به کار شدم و بهروز را به خانه دعوت کردم تا تمام حرف ها و بايدها و نبايدها را به او بگويم. آن روز من به بهروز گفتم که بعد از مرگ همسرم، براي دخترم هيچ کم و کسري نگذاشته ام و دوست دارم خوشبختي اش را ببينم. او هم با اين ادعا که عاشق دخترم است و حاضر است يک عمر نوکري اش را بکند مرا خام کرد. مادر دل شکسته افزود: در پي توافقاتي که داشتيم مراسم خواستگاري به طور رسمي برگزار شد و بدون انجام تحقيقات درست و حسابي جواب بله را گفتيم. با توجه به اين که خانواده بهروز از نظر اقتصادي وضعيت بسيار نابه ساماني دارند، تمام خرج و مخارج جشن عروسي دخترم را خودم بر عهده گرفتم و فتانه را با هزار اميد و آرزو به خانه بخت فرستادم اما افسوس که سرنوشت فرزندم با اين ازدواج شوم به لجنزار فساد و اعتياد ختم شد. ماجرا از اين قرار است که من و دخترم پس از گذشت مدتي متوجه شديم بهروز به کريستال آلوده است و از اين موضوع بدتر آن که ۲ خواهر او نيز معتاد هستند و به فساد اخلاقي اشتهار دارند و حتي آن ها قصد داشتند دخترم را نيز به دام بيندازند. فتانه از کرده خود پشيمان شده بود و با مشورتي که با هم داشتيم تصميم گرفت از شوهرش طلاق بگيرد تا خودش را از منجلاب بدبختي نجات دهد اما قبل از اين که اقدامي انجام بدهيم او فهميد باردار شده است و ... بااين شرايط نمي دانيم چه خاکي بر سرمان بريزيم اگر چه دامادم نيز تهديد مي کند که اگر حرف از طلاق بزنيم دودمان ما را با کمک دوستان بي سر و پايش به باد خواهد داد. زن ۵۰ ساله اشک هايش را پاک کرد و گفت: حيف که دخترم دير متوجه اشتباه خود شد اگر چه من هم به عنوان بزرگ تر او حماقت کردم و بدون انجام تحقيقات و نظرخواهي از بزرگ ترهاي فاميل فرزندم را بدبخت و بيچاره کردم. اميدوارم هيچ دختر جواني مانند فتانه اسير احساسات و هيجانات خود نشود و هيچ مادري مثل من سهل انگاري و ساده انديشي نکند چون سرنوشت آدم ها به راحتي خراب مي شود و راه بازگشت از خطا کمي پيچ در پيچ و مشکل است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]
-
گوناگون
پربازدیدترینها