واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: "هامون"؛ نمونه اي از سينماي عرفاني و فلسفي
تهران - سينماي ايران در دهه 60 با وجود جنگ تحميلي، ميزبان توليد و عرضه آثاري درخشان در گونه هاي مختلف بود، كه در اين ميان مي توان به فيلم سينمايي "هامون" به عنوان نمونه اي جذاب در گونه عرفاني و فلسفي اشاره كرد.
"هامون" ساخته داريوش مهرجويي از جمله فيلم هاي برتر دهه شصت به شمار مي رود كه در زمينه هاي مختلف موفق عمل كرده است.
در آن ايام ساخت فيلم سينمايي براساس مضامين عرفاني و فلسفي با توجه به حمايت هاي معاونت سينمايي وقت و بنياد سينمايي فارابي، بسيار داغ بود و فيلم هاي بسياري با اين ديدگاه ساخته شدند كه اغلب كارهايي ناموفق بودند.
در اين ميان "هامون" يك استثنا است كه طي بيش از دو دهه به يك فيلم مرجع براي سينمادوستان تبديل شده است.
فيلمنامه "هامون" داراي دو پوسته دروني و بيروني است كه طنابي باريك اين دو را به يكديگر متصل كرده است.
لايه ظاهري آن شباهت بسيار به ملودرام هاي خانوادگي محبوب آن سال ها در باب كشمكش هاي زن و شوهري دارد: "حميد هامون" كه بازارياب يك شركت بزرگ دارويي است به علت فاصله طبقاتي بسيار با همسرش به بن بست رسيده و براي جدايي اقدام كرده اند كه مراحل قانوني خود را سپري مي كند.
اين پوسته ظاهري كه بسيار پيش پا افتاده و كهنه نيز جلوه مي كند، در ارتباط با پوسته دروني است كه اهميت مي يابد و از فرم كليشه اي خود خارج مي شود.
در اينجا "حميد هامون" به روشنفكر سرگشته اي كه هنگام نوشتن پايان نامه دكتراي خود دچار عدم يقين شده، تبديل مي شود كه فرزند قرباني كردن حضرت ابراهيم(ع) را باور ندارد.
اين وجه روشنفكرانه او در تضاد با دنياي سرمايه مدارانه "مهشيد" - همسرش - و خانواده اش قرار گرفته و موقعيت غم انگيزي را رقم زده كه مهرجويي به خوبي از عهده نمايش آن برآمده است.
در واقع "هامون" از يك داستان پيش پا افتاده خانوادگي به درامي هوشمندانه با محوريت عدم يقين قهرمان داستان مي رسد كه در انتها به يقيني از سر شور مي رسد.
مهرجويي با مهارت خاصي اين داستان پيچيده با قهرمان منحصر به فرد خود را كه نمونه مشابهي در سينماي ايران ندارد را به سرمنزل مقصود رسانده و پايانش را با اميد و آرامشي حاصل از يقين مي بندد.
براي اين امر شخصيت فوق العاده اي مثل "علي عابديني" را خلق كرده كه باورهاي عميق مذهبي اش، جلوي سقوط او را در چاهي كه "هامون" هم در آن افتاده، مي گيرد.
رابطه "مريد" و "مراد" گونه اين دو نيز بواسطه پرداخت درست شخصيت علي عابديني خوب از كار درآمده كه در غير اين صورت صحنه پاياني فيلم تاثيرگذاري خويش را به كل از دست مي داد.
حال براي ايجاد كشمكش ميان شخصيت ها، مهرجويي از چند شخصيت بهره گرفته كه از آن ميان مي توان به "مهشيد"، "دبيري" - وكيل هامون - و "رييس" او نام برد كه هريك از آنها در برهه اي روي او تاثير گذاشته و به جنون انتهاي كار نزديكش مي سازند.
مهشيد به عنوان زني روشنفكرنما از طبقه اي رفاه زده كه محض تفنن به عرفان روي آورده، فوق العاده از كار درآمده و به شدت به ما به ازاهاي بيروني اش شباهت دارد.
براي مثال به برگزاري شوي لباس در خانه و رفتارهاي اغراق آميز "مهشيد" به عنوان طراح لباس توجه كنيد كه با ايرادهاي عروس به لباس دوخته شده توسط او، به واكنشي تند و عصبي متعلق به طبقه اي ديگر ختم مي شود.
در سوي ديگر وكيل زرنگ و هفت رنگي قرار دارد كه از يك طرف دوستي قديمي اش با پدر "هامون" را به رخ مي كشد و از طرف ديگر پول هنگفتي را از مادر مهشيد براي گرفتن طلاق دخترش گرفته است.
اين تضاد شخصيتي به خوبي در فيلمنامه مهرجويي عينيت يافته و به هيچوجه تصنعي و قلابي جلوه نمي كند.
براي نمونه مي توان از صحنه كباب درست كردن شبانه اش در حياط خانه در كنار "هامون" ياد كرد كه بخشي از شخصيت دوگانه اش را براي تماشاگر روشن مي كند.
داريوش مهرجويي در مقام كارگردان، كار بسيار سختي براي به تصوير كشيدن فيلمنامه داشته كه با مهارت خاصي از عهده انجام آن برآمده است.
فيلمنامه اي كه كابوس هاي بسيار موجود در آن در شناخت بيشتر قصه و شخصيت ها نقش
داشته است.
براي مثال مي توان به كابوس "هامون" در ابتداي فيلم اشاره كرد كه در آن تقريبا بيشتر شخصيت هاي كوچك و بزرگ فيلم حضور دارند.
ريتم مناسب فيلم نيز بيشتر از آنكه حاصل تدوين باشد، از دكوپاژ فوق العاده مهرجويي ناشي شده است.
اين كارگردان كهنه كار سينماي ايران در اغلب ساخته هاي خود بهترين هاي سينماي كشور را به كار گرفت و با مديريتي قوي بيشترين بهره را از آنها برد.
در "هامون" نيز چنين اتفاقي رخ داد و بسياري از عوامل اصلي فيلم همچون "تورج منصوري" مدير فيلمبرداري، "حسن حسندوست" تدوينگر و "ناصر چشم آذر" آهنگساز، بهترين كارهاي دوران حرفه اي خود را در اين اثر عرضه كردند.
اين اتفاق در رابطه با بازيگران فيلم نيز رخ داد كه در راس آنها زنده ياد "خسرو شكيبايي" و "بيتا فرهي" در كنار "عزت الله انتظامي" قرار دارند.
شكيبايي بهترين انتخاب ممكن براي ايفاي نقش دشوار "هامون" بود كه درك درست او از نقش، سهم عمده اي در موفقيت آن داشت.
براي مثال مي توان به صحنه فوق العاده بگومگوي او با عزت الله انتظامي در پذيرايي آپارتمان خالي از اثاثيه و آشفته اش اشاره كرد كه طراوت خاصي در خود دارد.
بيتا فرهي نيز با توجه به اينكه "هامون" نخستين كار سينمايي او به شمار مي رفت، اميدوار كننده و فراتر از انتظار ظاهر شد كه صحنه دعواي او با هامون روي پشت بام خانه عالي از كار درآمده است.
فيلم سينمايي "هامون" در هشتمين دوره جشنواره فيلم فجر بسيار مورد توجه هيات
داوران قرار گرفت و پنج سيمرغ بلورين براي بهترين بازيگر نقش اول مرد، تدوين، فيلمنامه، كارگرداني و فيلمبرداري را در كنار جايزه ويژه هيات داوران براي بهترين فيلم دريافت كرد. هامون در نمايش عمومي خود در تابستان 1369 نيز موفق ظاهر شد و در زمره پرفروش هاي سال سينماي ايران قرار گرفت.
فراهنگ ** م.ج ** 1071
انتهاي خبر / خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) / كد خبر 30754494
يکشنبه|ا|18|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]