واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فكر میكنم هیچ وقت به یك زن تا به حال این طور پرداخته نشده بود و قصه یك زن محوریت سریال قرار نگرفته بود آن هم از ابتدا تا آخر؛ این مساله.... قصه ستایش باور كردنی استزهرا سعیدی بازیگری است كه كارش را از صحنههای تئاتر در شیراز آغاز كرده است و با بازی در سریال مهر و ماه توانست پا به عرصه تصویر بگذارد. از كارهایش میتوان به مجموعههای صنوبر، مریم مقدس، چشمان آبی زهرا و ... اشاره كرد. به بهانه بازی در سریال «ستایش» با او گفتوگویی انجام دادیم كه خواندن آن خالی از لطف نیست. قصه زهرا سعیدی به عنوان یك بازیگر از كجا شروع شد؟مشكل میتوانم بگویم از كجا شروع شد. تئاتر حرفه اصلی من در شیراز بود. سال 72 بود كه به تهران آمدم و فعالیتم را در دیگر زمینهها ادامه دادم. البته سال 72 در یك سریال با آقای لبخنده كه در شیراز تولید میشد، همكاری داشتم. در شیراز با گروه خاصی تئاتر كار میكردید؟بله. یك مدت با گروه آریا كار میكردم، ولی پس از مدتی گروهها باهم ادغام شدند و فعالیتهایمان گستردهتر شد، اما به دلیل درس و دانشگاه حدود 10سال فعالیت هنری نداشتم. علاقه به بازیگری جزو دغدغههای شما بود؟بله. فعالیتم درواقع با نمایشنامهنویسی در مدرسه شروع شد. ضمنا معلمی داشتیم كه سالی یك نمایشنامه مینوشت و ما آن را اجرا میكردیم و بسیار هم حرفهای بود. از طراحی لباس گرفته تا طراحی دكور و نورپردازی.بعدها این كار را در دانشگاه ادامه دادم و شروع به كارگردانی تئاتر كردم. بعد از 10 سال كه مجدد شروع به فعالیت كردید برایتان سخت نبود؟خیر، به لحاظ روحی خودم را نیازمند میدیدم و هرگز از فضای هنر دور نبودم چون همسرم هم كارگردان تئاتر بودند. با چه سریالی وارد تلویزیون شدید؟با بازی در سریال مهر و ماه، تلویزیون را برای بار اول تجربه كردم. در حال حاضر بازی در تلویزیون چقدر حس هنریتان را اقناع میكند؟حداقل از این جهت كه میتوانم تجربههای زیادی را كسب كنم، برایم مفید است و آن را به عنوان یك رسانه میپسندم. در حال حاضر انتخاب كارهایتان بر چه اساسی است؟در حال حاضر وقتی میخواهند نقشی را به من واگذار كنند طبیعتا سنم را هم در نظر میگیرند. اما من مثل گذشته كارگردان، نویسنده و گروه سازنده برایم اهمیت دارند. سعی میكنم با عواملی كار كنم كه یا قبلا با آنها كار كردهام یا وصف خوبیشان را شنیدهام. شما از آن دست بازیگرانی هستید كه شناسنامهای در مورد نقشهایشان از پیش طراحی میكنند؟بله. به نظرم این مساله یك اصل است. البته چیزهایی را میشود از خود فیلمنامه گرفت و یك سری چیزها هم از فیلتر خود آدم رد میشود. برویم سراغ سریال ستایش. چه شد كه در این مجموعه بازی كردید؟به نظرم كار، كار خوبی بود و از داستان هم خوشم آمد و همین طور نقشم. بعد از مدتها شاهد یك كار ملودرام بزرگ بودم. بنابراین بازی در این سریال را پذیرفتم. تفاوت داستان این سریال با كارهای دیگر در چه بود؟فكر میكنم هیچ وقت به یك زن تا به حال این طور پرداخته نشده بود و قصه یك زن محوریت سریال قرار نگرفته بود آن هم از ابتدا تا آخر؛ این مساله برایم خیلی جالب بود. استقبال مخاطبان را چطور دیدید؟به نظرم از این كار استقبال خوبی كردهاند و توانستهاند با قصه و شخصیتهای این سریال همذاتپنداری كنند. در این نقش و در اكثر سكانسها بسیار پرقدرت ظاهر شدهاید. از اجرای این نقش بیشتر بگویید.اگر متن خوب باشد دست بازیگر هم برای اجرای هر چه بهتر نقش باز است و اگر كارگردان هم خوب باشد 90 درصد جلو هستیم. به نظرم در این سریال همه چیز به درستی اتفاق افتاده است. به هر حال من همیشه سعی میكنم برای همه نقشهایم انرژی بگذارم. آقای سلطانی را به عنوان یك كارگردان چطور دیدید؟آقای سلطانی كارگردانی بسیار فعال و پرانرژیای بودند و گروه را هم بخوبی هدایت میكردند و فضای پشت صحنه را طوری كنترل میكردند كه به هیچ وجه تنشی وجود نداشت و همین مساله در كار هم اثر گذاشت. فكر میكنید ستایش چه فرقی با سریال قبلی آقای سلطانی یعنی پس از باران دارد؟به این مساله فكر نكردم؛ البته من تمام قصه ستایش را نمیدانم، بنابراین نمیتوانم نظر دقیقی بدهم. خودتان قصه ستایش را باور كردید؟بله. به نظرم قصه این سریال بسیار باورپذیر است و شاید مانند ستایش در جامعه وجود داشته باشد. ستایش در یك جمله.سریال متفاوتی است و درسهای خوبی در آن وجود دارد كه مخاطب هم پی به آنها خواهد برد. چقدر در ارائه نقشهایتان شخصا دخالت میكنید؟وقتی فیلمنامه را میخوانم سعی میكنم گذشتهای برای او طراحی كنم و سپس آن را با كارگردانم مطرح میكنم. اگر نظر او هم با من یكی بود چیزهایی را به آن نقش اضافه میكنم. كارهای خودتان را چقدر دنبال میكنید؟حتما نگاه میكنم و از دیگران هم میخواهم كه ایراداتم را به من گوشزد كنند. در حال حاضر مشغول چه كاری هستید؟در سریال «خط سوم» كه در مركز سیستان و بلوچستان تهیه و تولید میشود ایفای نقش میكنم. كارگردان این مجموعه هم آقای داریوش یاری هستند. شما در سریالهای استانی حضور پررنگی دارید؟بله، اما سوژه بسیار برایم اهمیت دارد. معمولا هم در اینگونه كارها با لهجه صحبت میكنید؟بله. فكر میكنم در این زمینه استعداد دارم. یعنی خیلی زود میتوانم آهنگ و گویش زبانهای مختلف را تقلید كنم. شیرینترین لهجه؟شیرازی. چرا در زمینه طنز كمتر كار میكنید؟چون ریسك بالایی را میطلبد. در واقع راه رفتن روی طناب است. در كار طنز باید از نتیجه كار مطمئن باشم وگرنه ممكن است به خطا برود. به هر حال این ریسك را براحتی نمیپذیرم. با سلایق مخاطبان امروز سیما چقدر آشنا هستید؟من فكر میكنم سلایق مردم امروز بسیار بالا رفته است و هر چیز را نمیتوان براحتی به خوردشان داد، چرا كه خیلی خوب میتوانند تحلیل كنند و همه چیز را مورد نقد قرار دهند؛ بنابراین سلایق مخاطبان امروزه بسیار بالا رفته و همه چیز را زیر ذرهبین قرار میدهند كه از این نظر كار ما هم سختتر خواهد بود. به نظرتان بازیگران چقدر در تكراری شدن كارهایشان موثر هستند؟آنها مقصر نیستند، چرا كه از جانب كارگردان یا تهیهكنندگان انتخاب میشوند. خانم سعیدی! به نظرتان چه باید كرد تا نقش زنان در كارهای تصویری كلیشهای و غیرواقعی نشان داده نشود؟این دیگر دست فیلمنامهنویسان و البته مدیران سیماست كه این اجازه را بدهند كه به شخصیت زنان در همه امور بیشتر پرداخته شود. برای مثال ما كمتر زن شاغل یا زن سرپرست خانوار در كارهایمان میبینیم و زنان در كارهای تصویری بیشتر یا مشغول غذا درست كردن هستند یا دارند بچهداری میكنند كه این مساله بسیار كلیشهای و غیر قابلقبول است، چرا كه زنان امروز پا به پای مردان در عرصههای مختلف مشغول به فعالیت هستند. فكر میكنید خاطره ستایش هم بتواند مانند مجموعه پس از باران در ذهنها باقی بماند؟امیدوارم این اتفاق بیفتد، چراكه همه گروه بسیار تلاش كردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 903]