واضح آرشیو وب فارسی:فارس: رئيس سازمان آموزش و پرورش استان قزوين:تقابلي در علم و دين حقيقي وجود ندارد
خبرگزاري فارس: رئيس سازمان آموزش و پرورش استان قزوين گفت: تقابلي ميان علم و دين حقيقي وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاري فارس از قزوين، سيدجعفر شهابزاده پيش از ظهر امروز در گردهمايي علم و دين كه با حضور دبيران شيمي استان قزوين در سالن اجتماعات فرمانداري قزوين برگزار شد، اظهار داشت: علم درباره مسائل خاص خود و دين نيز درباره معارف مخصوص خود بحث مىكند، اما داراى قلمرو مشتركى هستند ولي آيا حرف علم و دين يكى است.
وي افزود: در اين جا دو نظر وجود دارد، نظر نخست اينكه علم مخالف دين و دين مخالف علم است، حال آنكه علم و دين هيچگونه مخالفتى و تعاندى با هم ندارند، بلكه معاضد و هماهنگ با يكديگرند.
رئيس سازمان آموزش و پرورش استان قزوين خاطرنشان كرد: مسئله تضاد علم و دين ريشه در عقايد مذهبي مسيحيت و يهوديت دارد كه هر دو را تورات به عنوان عهد عتيق كتاب آسماني مطرح كرده است.
شهابزاده اضافه كرد: از سويي كليسا نيز در معرفي خداوند دچار انحراف بود و با اعمال خشونت و تفتيش عقايد، به صورتي منفي عمل كرده است و شاهد هستيم كه بسياري از مفاهيم فلسفي كه در اروپا سر و صداي زيادي به پا ميكند، از جمله مسائل پيش پا افتاده فلسفه اسلامي است.
وي تصريح كرد: در ترجمههاي فلسفه غربي به مطالب مضحكي برميخوريم كه به عنوان مطالب فلسفي از فيلسوفان بسيار بزرگ اروپا نقل شده و نيز به مطالبي بر ميخوريم كه ميبينيم فيلسوفان دچار برخي مشكلات در مسائل الهي بودهاند و نتوانستهاند آنها را حل كنند، يعني معيارهاي فلسفي آنها نارسا بوده است، بديهي است كه اين نارساييها زمينه فكري را به نفع ماترياليسم و ماديگري آماده ميكرده است.
شهابزاده بيان كرد: آنها كه مىگويند قلمرو علم و دين از هم جداست در حقيقت نيز ابعاد دين را بررسى نكردهاند، چراكه در اين صورت، دين و علم را از هم تفكيك نمىكردند و چون حقيقت علم را نشناختند، قلمرو آن دو را از هم جدا كردند، چراكه دين اعم از آنچه كه در قرآن كريم آمده و يا در سخنان امامان معصوم (ع) وارد شده، بسيارى از مسائل را به صورت قانون كلى بيان كرده و تشريح و تبيين آن را به اجتهاد كارشناسان واگذار كرده است.
رئيس سازمان آموزش و پرورش استان قزوين بيان كرد: در بحثهاى فقهى، حقوقى و اخلاقى فقط خطوط كلى بيان شده و تفسير و تشريح آن به اجتهاد، استنباط مجتهدان، حقوقدانان و عالمان اخلاق واگذار شده و در مسائل علمى نيز، دين خطوط كلى را بيان كرده و تفصيل آن را به كارشناسان سپرده است.
وي بيان داشت: گاهى انسان چيزى را به دين استناد مىدهد، ولى در حد گمان است، اما بعد معلوم مىشود كه فتواى دين چيز ديگرى است بنابراين نمىتوان گفت كه محدوده علم غير از محدوده دين و محدوده دين غير از محدوده علم است.
شهابزاده ادامه داد: در برابر كساني كه مدعي تقابل علم و دين هستند بايد گفت كه تقابلي ميان علم و دين حقيقي وجود ندارد بلكه مشكل اين است كه در برداشتهاي ما از دين و علم استنباط محكم وجود ندارد، بدين معنا كه در حوزه علم مطالب مختلفي مطرح ميشود ولي تا اين مطالب از نظريه و فرضيه به اثبات برسد زمان و فرصت زيادي نياز است در نتيجه در مفهوم علم حقيقي هم مناقشه وجود دارد.
در ادامه يكي از كارشناسان در زمينه موضوع آگاهي بخشي به جامعه دبيران درباره نقش دين در ارتقاي كيفيت و فرآيند ياددهي و يادگيري گفت: امروز كه كيفيت فرآيند ياددهي و يادگيري در آموزش و پرورش ما تنزل پيدا كرده نسبت به دورانهايي كه رشد علمي چشمگيري داشتهايم ناشي از آن است كه هدف ياددهي و يادگيري مشخص نيست، بنابراين ابتدا جامعه دبيران بايد هدف خود را مشخص كرده و سپس به دنبال شيوههاي آموزش نوين باشند و به دنبال آن نقش دين را در ارتقا و كيفيت آموزش و يادگيري بيابند.
فريده طاهريان بيان داشت: براي يافتن نقش دين در اين زمينه بايد به سراغ قرآن و شيوههاي پيامبران در هدايت بشر برويم كه در واقع نوعي ياددهي و يادگيري است و سپس شيوههاي امامان معصوم (ع) را بررسي كنيم چون در صدر اسلام علاوه بر اينكه از نظر معنوي مسلمانان رشد داشتند در زمينههاي علوم حتي علوم تجربي نيز پيشرفتهاي چشمگيري داشتند كه با كمي گشت و گذار در تاريخ متوجه ميشويم كه صنايع شيميايي بين مسلمانان رواج داشته و آنها از استخراج نفت و فلزات آگاه بودند كه يكي از دانشمندان و شيميدانان بزرگ اسلام، امام جعفر صادق (ع) است.
وي اضافه كرد: امروزه رسالت نظام آموزشي با توجه به مشكلات وضع موجود در زمينه مهارتهاي زندگي از حالت انتقال دانش و آموختهها تغيير يافته و خروجي نظام آموزشي علاوه بر كسب دانش، مهارت و نگرشهاي خاص رشته تحصيلي بايد داراي مهارتهاي اجتماعي مانند نقد كردن، استدلال كردن و ... در نهايت شهروندي خوب باشد، و جامعه اسلامي ما هدفش بايد تربيت انسانهايي با تقوا، مسئول در برابر خدا و جامعه باشد.
اين كارشناس خاطرنشان كرد: به عنوان مثال شيوههاي حضرت ابراهيم (ع) در تعليم و تربيت روش تربيتي مستقيم و غيرمستقيم بوده است.
وي ادامه داد: البته يكي از مهمترين و قديميترين روشها در تعليم و تربيت موعظه، پند و اندرز بوده كه قرآن كريم به عنوان مهمترين و بنياديترين منبع دين اسلام و كتاب هدايت و تربيت، بر اساس اصول سخنوري و فصاحت بلاغت استوار شده و خداوند رسول اكرم (ص) را نيز به استفاده از اين روش سفارش كرده است.
طاهريان يادآور شد: اما پيامبران در استفاده از اين شيوه توجه داشتهاند كه در گام نخست از اين روش به گونهاي استفاده شود كه انگيزه ايجاد كند و در مرحله بعدي بيش از اندازه طولاني نشود و در پايان نيز حالت يكنواخت نداشته باشد.
وي تصريح كرد: اما ما امروزه با تمام وجود درك ميكنيم كه متأسفانه يكي از مشكلات اساسي كه جامعه آموزشي به آن مبتلا شده اين است كه اكثريت دبيران فقط از شيوه سخنراني استفاده ميكنند كه مشكلات عديدهاي را براي جامعه آموزشي ما ايجاد كرده است.
اين كارشناس افزود: شيوهاي كه بعد از سخنراني كم و بيش امروزه به كار برده ميشود و نسبت به روش سخنراني مزايايي را دارد، پرسش و پاسخ است كه به سبب فراگيري همراه با دبير، تعقل و تفكر است، البته اين روش با روش سئوال و جواب در سيره امامان معصوم (ع) تفاوتهايي را دارد.
انتهاي پيام/ح10
شنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]