واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي 49/
خبرگزاري فارس:ما وقتي به خود نگاه مي كنيم، فاصله ميان خود و پيغمبران و اولياء خدا و مردان بزرگ الهي و معنوي را ناپيمودني و ژرف مي بينيم. اما امام بزرگوار در زمان ما، در خلأ پيغمبران الهي و وحي الهي، با حضور خود، با فكر خود و با رفتار خود توانست نمونه ي زنده اي را به ما نشان دهد تا ببينيم ولايت معنوي چيست. امروز هم راه امام و فكر امام و هدف امام براي ملّت ايران و امت اسلامي وسيله ي نجات است.
تجديد عهد با امام و ادامه ي راه او
ما امام را فقط براي افتخار كردن به نام او و كار او نمي خواهيم؛ امام را فقط مايه ي زينت جمهوري اسلامي نمي دانيم. بالاتر و مهم تر از اينها اين است كه امام ما را به راهي هدايت كرد، هدفهايي را براي ما تعريف كرد، شاخص هايي را در ميانه ي راه به ما معرفي كرد تا راه را گم نكنيم. فقط در صورت پيمودن اين راه است كه ما مي توانيم به حيات طيبه برسيم و طعم آن را بچشيم؛ يعني مي توانيم كابوس فقر و عقب افتادگي را از جامعه و ملت خودمان دور كنيم؛ مي توانيم آرزوي ديرين بشر يعني عدالت را تحقق ببخشيم؛ مي توانيم به تحقير شدن ملّتهاي مسلمان خاتمه دهيم؛ مي توانيم طمع قدرتهاي استكباري را قدرتمندانه - نه با تملق و اظهار ذلت - از خودمان قطع كنيم؛ مي توانيم اخلاق و تقوا و ايمان را، هم در رفتار فردي خود، و هم در برنامه هاي كلان كشور حاكم كنيم؛ مي توانيم آزادي را كه نعمت بزرگ خداست، با همه ي بركاتي كه در آن هست، به دست بياوريم؛ اينها هدفهاي امام است.
حركت امام و انقلاب امام و نظامي كه او معمار آن بود، براي تحقق اين هدفها به وجود آمده است. پس راه امام، راه ايمان و راه عدالت و راه پيشرفت مادي و راه عزّت است. ما پيمان بسته ايم كه اين راه را ادامه دهيم و به توفيق الهي ادامه خواهيم داد. امام اين راه را به روي ما باز كرد و اين هدفها را براي ما تعريف كرد. او با اراده ي قاطع و با دست تواناي خود، به كمك اين ملت، اساسي ترين مرحله ي اين راه طولاني را طي كرد و دنياي اسلام را متحول نمود.
مردان خدا اين طورند؛ علي رغم بي اعتنايي به زخارف دنيا مي توانند دنيايي را متحول كنند. عامل اصلي قدرت آنها، بي اعتنايي به زخارف دنياست. مردان خدا نظرشان به همه چيز و همه كس، تابع نظرشان به خداست. مردان خدا به تاريخ روح مي بخشند، و روح بخشيده اند. تاريخ حقيقي و معنوي بشر را مردان خدا نوشته اند.
شما نگاه كنيد؛ امروز با اين كه هزاران سال از دوران ابراهيم و موسي و عيسي مي گذرد، مفاهيمي كه هديه ي آنها به بشريت است، امروز برترين مفاهيم رايج بشري است. امروز اگر سخن از آزادي و كرامت بشر مي رود، اگر حقوق انسان در جوامع مطرح مي شود، اگر عدالت و رفع تبعيض همچنان در دنيا يك شعار جذاب است، اگر مبارزه ي با فساد و مفسدان و مبارزه ي با ظلم و توجه به ايثار و فداكاري در راه حق در چشم بشريت جذاب و شيرين است، به خاطر اين است كه اين مفاهيم را پيغمبران - اين مردان خدا - به تاريخ عرضه كردند و آنها را در اختيار بشريت قرار دادند.
بنابراين مردان خدا تاريخ را متحول مي كنند. آنها با اميد به خدا و با خشيت از پروردگار، ناممكن ها را ممكن مي كنند. با خوف و رجاء مادي و حيواني نمي شود انسان و انسانيت را متحول كرد. بيم و اميد مردان خدا از قبيل بيم و اميد اهل دنيا نيست؛ دلبستگي آنها به خداست؛ توكلشان به خداست؛ خشيت آنها از نافرماني خداست؛ آنها همه ي قوانين طبيعت را - كه دست قدرتمند الهي سررشته دار آنهاست - در خدمت هدفهاي خود مي بينند و با توكل به خدا حركت مي كنند؛ لذا دنيايي را متحول مي كنند. امام بزرگوار ما از زمره ي چنين مرداني بود.
بيانات در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خميني ( ره ) ـ 14/3/84
تفاوت حكومت مردان الهي با ديگر حكومتها
مردان خدا بر دلها حكومت مي كنند؛ و بر اثر همين اتصال به خداست كه سلطان دلها مي شوند. ولايت مردان خدا، ولايت معنوي و باطني است؛ ولايت ظاهري آنها هم - اگر به ولايت ظاهري دست پيدا كنند - ناشي از معنويت و ولايت باطني آنهاست. خدا قدرت خلاقيت خود را به مردان خدا و پيغمبران خود و اوصياء پيغمبران مي بخشد و آنها را بر دلها حاكم مي كند. ولايت و حكومتي كه رشحه اي از ولايت معنوي در آن نباشد، اگر جذابيتي هم داشته باشد، جز لعابي از دروغ و فريب و تزوير نيست. لذا نوع حكومت مردان خدا و حاكمان الهي با ديگران متفاوت است.
امام اين الگو را به ما نشان داد و ما آن را از نزديك ديديم. ما وقتي به خود نگاه مي كنيم، فاصله ميان خود و پيغمبران و اولياء خدا و مردان بزرگ الهي و معنوي را ناپيمودني و ژرف مي بينيم. اما امام بزرگوار در زمان ما، در خلأ پيغمبران الهي و وحي الهي، با حضور خود، با فكر خود و با رفتار خود توانست نمونه ي زنده اي را به ما نشان دهد تا ببينيم ولايت معنوي چيست. امروز هم راه امام و فكر امام و هدف امام براي ملّت ايران و امت اسلامي وسيله ي نجات است.
بيانات در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خميني ( ره ) ـ 14/3/84
هوشياري امام و جلوگيري از مصادره ي انقلاب
نظام اسلامي پس از انقلاب اسلامي تشكيل شد. شورش انقلابي و نهضت انقلابي مي توانست انجام بگيرد، اما نظام غيراسلامي تشكيل شود. خيلي جاها اين طور شده؛ در الجزاير همين طور بود. در الجزاير، نهضت، اسلامي بود. اصلاً پايگاه نهضت و رهبران نهضت، مسلمانها بودند؛ اما بعد از آن كه نهضت به نتيجه رسيد، كساني كه اعتقادي به مباني تفكر اسلامي نداشتند، آمدند قدرت را در دست گرفتند.
اين جا هم همين كارها داشت مي شد. در همان روز 21 بهمن و 22 بهمن و 23 بهمن از اين كارها داشت مي شد. بنده از نزديك در جريان برخي از كارها بودم؛ داشتند حركت مي كردند كه به اصطلاح خودشان يك جنبش كارگري و يك حركت كارگري را بر اين حركت عمومي تغليب كنند و همان فرمولي كه در روي كار آمدن نظامهاي سوسياليستي در دنيا معمول است - يعني انقلاب طبقه ي كارگر - تحقق بدهند و بعد هم يك چند نفر سر كار بيايند؛ منتها امام را محاسبه نكرده بودند؛ يعني اين گوهر خدشه ناپذير شكست ناپذير را در محاسباتشان نديده بودند؛ لذا سخت ضربه خوردند. حتّي روز سوم بعد از پيروزي انقلاب راه افتادند آمدند جلوي بيت امام در مدرسه ي علوي و تظاهرات كردند و مطالبات به اصطلاح سوسياليستي و كارگري را مطرح كردند. ولي نظام اسلامي تشكيل شد.
بيانات در ديدار رئيس جمهور و هيأت وزيران ـ 8/6/84
انتهاي پيام/
شنبه|ا|10|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 228]