واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - چگونه میتوان با نتانیاهو سرمیز نشست و حتی به توافق رسید زمانی که حرف آقای نخست وزیر سخن آخر نیست بنیامین نتانیاهو به سخنان رئیسجمهوری سوریه بشار اسد گوش فرا میدهد و همزمان نمیتواند خود را کنترل کند.بشار اسد رئیسجمهوری همسایه شمالی اسرائیل است که از چند سال گذشته همواره در جامه دشمنی قسمخورده عمل کردهاست. اکنون در چشم برهمزدنی سوریه تبدیل به کشوری صلحطلب شدهاست که همگان میخواهند با آن رابطه برقرار کنند. بشار اسد برای نشان دادن حسن نیت خود همچنان به اسرائیل پیشنهاد مذاکره میدهد. حتی پا را از این هم فراتر نهاده و از مطالبه پیشین خود برای واگذاری بلندیهای جولان هم در ازای آغاز مذاکرات عقبکشیده است. حرکتهای سوریه در چند ماه اخیر خواب شب را بر بنیامین نتانیاهو نخستوزیری اسرائیل حرام کردهاست. نتانیاهو به خوبی میداند که بهای برقراری صلح، واگذاری بلندیهای جولان است. این همان هزینهای است که او اندک تمایلی به پرداخت آن ندارد. نتانیاهو به خوبی میداند که چنین حرکتهایی جایگاه او را به خطر میاندازد.این هم آخرین چیزی است که او در جامه نخستوزیری کشورش میخواهد. دلیل موافقت نتانیاهو با تصمیم کمیته وزرا برای به رفراندوم گذاشتن هرگونه واگذاری بلندیهای جولان هم دقیقا به همین دلیل بود. نتانیاهو کوچکترین تمایلی به این حرکت ندارد و دقیقا به همین دلیل از هر مانعی بر سر راه تحقق آن استقبال میکند. بر اساس این قانون هرگونه عقبنشینی اسرائیل از بلندیهای جولان یا شرق بیتالمقدس باید تایید مردم اسرائیل را بر پیشانی خود داشته باشد. اکنون هم محمود عباس از فلسطین و هم بشار اسد از سوریه میدانند که در اسرائیل طرفی برای مذاکره وجود ندارد. چگونه میتوان با نتانیاهو سرمیز نشست و حتی به توافق رسید زمانی که حرف آقای نخست وزیر سخن آخر نیست. هر سخنی که از زبان نتانیاهو خارج شود در نهایت باید مهر تایید هموطنانش را بر پیشانی داشته باشد . تصمیم دولت و اعضای کنست یا همان پارلمان اسرائیل به همگان اثبات کرد که اسرائیل به دنبال صلح از طریق واگذاری بلندیهای جولان نیست. شادی زائدالوصف اعضای حزب لیکود حاضر در کنست پس از تصویب این امر نشان داد که اکثریت در اسرائیل موافق به رفراندوم گذاشتن تصمیمگیریهای بزرگ هستند. نتانیاهو دوست ندارد ذره ای هم از مواضع قبلی خود عقبنشینی کند. تمامی حرکتهای به ظاهر دیپلماتیک او هم تنها و تنها ژستی سیاسی هستند. درست مانند موافقت او با پایان دادن محدود به روند شهرکسازیها در حالی که قریب به ده هزار واحد مسکونی در شرق بیتالمقدس و کرانه باختری همچنان در حال احداث هستند . در سال 2005 میلادی این نتانیاهو بود که در واکنش به طرح عقبنشینی آریل شارون از مناطق اشغالی،بحث به رفراندوم گذاشتن آن را مطرح کرد. در آن زمان او گمان میکرد که راستها و یهودیهای دوآتشه خود را به آب و آتش خواهند زد و در نهایت هم با تبیغات هنگفت گوی سبقت را از چپها و میانهروهای اسرائیلی خواهند ربود. در آن زمان نتانیاهو اعتقاد داشت که تا زمان برگزاری رفراندوم و فراهم کردن مقدمات آن، چندین ماه میگذرد و در نهایت آریل شارون هم حمایت عمومی برای عملی کردن عقبنشینی را از دست خواهد داد . اما نتانیاهو دست شارون را نخوانده بود . شارون مردی بود که از طغیانهای همحزبیهای خود نترسید و قرار هم نبود تا ابد به کرسی خود تکیه داده باشد. شارون تصمیم خود را عملی کرد و عقبنشینی آنطور که باید و شاید انجام شد. ایده برگزاری رفراندوم یک اشتباه محض است. دموکراسی در اسرائیل از جنس دموکراسی غیرمستقیم است. مردم پارلمان خود را انتخاب میکنند و پارلمان هم در نهایت دولت را. وظیفه پارلمان و دولت هم اتخاذ تصمیمهای بزر گ و حیاتی است نه اینکه توپ را مجددا به زمین انتخاب مردمی پرتاب کند. در اسرائیل رهبر انتخاب میشود و در نهایت او قرار است معدلات سیاسی را هدایت کند. رهبر سیاسی قرار است با نگاه به آینده تصمیم بگیرد نه اینکه آمار محوبیت خود یا مقبولیت تصمیمش را در تصمیم گیری دخیل کند .اگر قرار بود افکار عمومی در تصمیمگیریها نقشی داشته باشند باید به جای نخستوزیری کامپوتری را قرار میدادیم که میزان محوبیت فرد را سنجیده و بر اساس آن دستورالعملهایی را صادر کند. هر نخستوزیری به خوبی این را میداند که صلح با اسرائیل در حقیقت سرمایهای استراتژیک برای آینده این رژیم است. دقیقا بر اساس همین آگاهی بود که اسحاق رابین؛ شیمون پرز، ایهود باراک و ایهود اولمرت با رئیسجمهوری سوریه صحبت کردهاند. تماسهایی که در نهایت به تفاهمنامه ای مکتوب منجر نشد. در باور تمامی این افراد خطرناکترین دشمن اسرائیل، ایران است. به باور آنها سوریه اصلیترین متحد ایران است. بنابراین اسرائیلیها باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا ایران و سوریه از هم فاصله بگیرند. برقراری صلح میان سوریه و اسرائیل تحت زیر چتر ایالات متحده میتواند بهترین استراتژی باشد که تلآویو باید به آن تن دهد . این نسخه قبلا هم میان اسرائیل و مصر هم اجرا شدهست . علاوه بر این اصلیترین محور مبارزه اسرائیل اسلامگراهای افراطی و تروریستهایی نظیر القاعده و طالبان هستند . سوریه میتواند از جامه دشمن خارج شده و به دوستی استراتژیک تبدیل شود. دوستی که حاکمیت سکولار دارد . دوستی که خود با افراطگرایی مخالف است. اسرائیل رژیمی عجیب را در خود جا دادهاست. اگر دشمن به این سرزمین حمله کند، دولتمردان سرسختانه هرگونه مذاکره با این چنین همسایهای را حرام میکنند مگر آنکه طرف مقابل همه تسلیحات خود را تحویل دهد. اما اگر همین رقیب قدیمی آرامش خود را حفظ کند ، اسرائیلیها آرامش را بهانهای میدانند برای خودداری از مذاکره. اکنون بیم این وجود دارد که کاسه صبر بشار اسد لبریز شود و رئیسجمهوری سوریه از مذاکره بر سر بلندیهای جولان با اسرائیل منصرف شود . البته نتانیاهو از این مساله اصلا نگران نیست چرا که تا آن زمان او کرسی قدرت خود را دارد. هاآرتص / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]