تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865255192


برخيز فلسطيني آواره، برخيز ابواياد
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: برخيز فلسطيني آواره، برخيز ابواياد
محمد شريف
روزهاي واپسين سال 1357 بود و ايران در گرماي اميدبخش انقلاب به استقبال بهاري مي شتافت كه آزادي را وعده مي داد. ابواياد بر بالكن يكي از هتل هاي مشرف به خيابان طالقاني براي آنان كه در خيابان فرياد مي كشيدند «اليوم ايران وغد فلسطين» (امروز ايران، فردا فلسطين)، دست تكان مي داد. امروز اما غزه در حمام خون دست و پا مي زند. غزه زادگاه او و اجداد او تا ده ها نسل بود. فرمانده ابواياد (شهيد صلاح خلف) به لحاظ ماموريت پدر كه كارمند ثبت املاك بود، در كودكي به يافا كوچ مي كند. (سال 1920) ابواياد در كتاب خاطرات خود (اريك رولو، فلسطيني آواره، خاطرات ابواياد، گام نو، تهران، 1381، ص 42، ترجمه؛ حميد نوحي) در مورد فرار خانواده خود از يافا مي نويسد. در سال 1948 پس از اعلام تشكيل دولت اسرائيل، فلسطيني هاي مقيم يافا، منجمله خانواده ابواياد، براي پناه بردن به غزه، تصميم به فرار از يافا گرفتند. گريز از طريق زمين ميسر نبود، چون اين راه ها تحت كنترل نيروهاي نظامي بود. پس بايد از طريق دريا خود را نجات دهند. ابواياد در مورد اين روزها مي گويد؛ «... به اتفاق والدينم، چهار برادر و خواهرانم و همچنين تعداد زيادي از اعضاي ديگر قوم و خويش خود، سوار يك كشتي شديم. صدها هزار فلسطيني، در شرايطي هولناك جلاي وطن كردند... منظره انبوه مردان، زنان، پيران و كودكاني كه در زير بار سنگين چمدان ها و بقچه ها خم شده و به سختي و زحمت فراوان با هياهوي رقت آوري به سوي اسكله بندر يافا روان بودند... شيون ها و گريه و زاري ها با انفجارهاي كر كننده يي قطع مي شد. كشتي تازه به زحمت لنگر خود را بالا كشيده بود كه شيون زني به گوش رسيد. تازه متوجه شده بود كه يكي از چهار فرزندش در عرشه نيست. با تضرع و التماس مي خواست براي پيدا كردن فرزندش به بندر بازگرديم. ما كه در زير باران آتش توپخانه يهودي ها قرار داشتيم، به زحمت مي توانستيم بدون در خطر مرگ قرار دادن جان 200 الي 300 نفر از جمله تعداد زيادي كودك كه هنگام بارگيري روي هم انباشته شده بودند، مجدداً به ساحل بازگرديم. ناله ها و شيون هاي زن بيچاره در برابر قساوت قلب ديگران بي اثر مي شد. ناتوان و درمانده غرق در اشك شد. چند نفري تلاش كرديم با مطمئن كردن او نسبت به اينكه پسر جوان وي پيدا شده و بعداً به غزه فرستاده خواهد شد، وي را آرام كنيم. اما حتي سخنان اطمينان بخش همسرش هم كه با ما همراهي مي كرد، همه بيهوده بود. ناگهان از خود بيخود شد و با يك پرش از روي عرشه خود را به ميان امواج دريا افكند. شوهرش نيز كه موفق نشده بود مانع وي شود به نوبه خود، خود را به ميان دريا انداخت. هيچ كدام شناكردن نمي دانستند. امواج خروشان هر دو را در برابر ديدگان ما در خود فرو بردند. مسافران مانند فلج ها مات و مبهوت و بي حركت برجا خشك شده بودند.» (اريك رولو، همان منبع، صفحات 38-37) در همان ايام فاجعه ديرياسين اتفاق افتاد، در آوريل 1948. ديرياسين دهكده يي آرام در غرب بيت المقدس بود كه بايد از اعراب خالي مي شد. سازمان ايرگون كه مناخيم بگين رهبري آن را برعهده داشت، تصميم گرفت اين دهكده را به گونه يي از اعراب خالي كند كه ارعاب و وحشت و خوف ناشي از آن اقدام مشابه در ساير دهكده ها را تسهيل كند. پس از خاتمه حمله بيش از 250 مرد و زن و كودك بي دفاع سر بريده يا زنده زنده دفن شده بودند. تعداد زيادي جسد با چاقو و قمه مثله شده بودند و شكم حدود سي زن حامله را بريده بودند، (اريك رولو، همان منبع، ص 39) گزارش راجع به اين فاجعه توسط سازمان هاي بين المللي تاييد شد منجمله نماينده صليب سرخ جهاني آقاي ژاك دورانيه به دنبال تحقيقي كه با بازديد از منطقه انجام داده بود، آن را تاييد كرد. غزه، موطن ابواياد، بار ديگر غرق در آتش و خون است. رسانه ها مي گويند كه در اين چند روز نزديك به 430 نفر از اهالي غزه شهيد شده اند و تا زمان نوشتن اين يادداشت نزديك به 2300 مجروح بر جاي مانده است. براساس گزارش يونيسف بيش از نيمي از جمعيت غزه را كودكان تشكيل مي دهند كه در معرض آسيب شديد قرار دارند.
دفتر هماهنگي امور بشردوستانه سازمان ملل اعلام كرده انبوهي از كودكان و زنان در غزه در جريان حملات اسرائيل به قتل رسيده اند. در بيانيه يونيسف درباره وضعيت غزه، عدم رعايت الزامات بين المللي در مورد كودكان مورد اشاره قرار گرفته و به ويژه بر قتل كودكان تاكيد شده است. بان كي مون دبيركل ملل متحد، ضمن تقاضاي آتش بس سريع به تلخي از قتل زنان و كودكان ياد مي كند. روز سه شنبه 30 دسامبر (10دي) گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در سرزمين هاي فلسطيني در گفت وگو با بي بي سي، اسرائيل را به نقض فاحش حقوق بشر و كاربرد تسليحات پيشرفته براي ارتكاب يك رشته خشونت تكان دهنده عليه مردم بي دفاع غزه متهم كرد. آقاي فالك از اينكه جامعه بين الملل براي تحت فشار قرار دادن اسرائيل و وادار كردن آن به توقف حملات به غزه اقدام نكرده، اظهار تعجب مي كند. رسانه ها از كمبود جا، دارو و وسايل در بيمارستان هاي غزه سخن مي گويند.
ابواياد نيست تا بر اجساد كودكان و زنان موطن خود گريه سر دهد. او در سال 1991 توسط گروه هاي تروريستي اسرائيل در تونس به شهادت رسيد. پيش از ابواياد و پس از او صدها انسان به اتهام اعتراض به پاكسازي نژادي توسط صهيونيست ها توسط جوخه هاي ترور صهيونيست ها به شهادت رسيدند. ابواياد پيش از قتل ده ها بار از تله هاي ترور كماندوهاي اسرائيلي جان سالم به در برده بود و به خوبي مي دانست كه همواره در خطر ترور قرار دارد. هيچ گاه محل سكونت مشخصي نداشت، به اماكن عمومي رفت و آمد نمي كرد، هرگز در يك رستوران غذا نمي خورد، به رغم برخورداري از استعداد و قريحه ذاتي، هيچ گاه به تئاتر يا سينما جهت ارضاي قريحه خود در زمينه هاي ادبي و هنري پا نمي گذاشت. قربانيان جوخه هاي ترور اسرائيل محدود در رهبران فلسطيني نبود. گاه فرستادگان سازمان ملل متحد به مناطق تحت اشغال نظاميان اسرائيلي كه بيم آن مي رفت كه رفتار نظاميان اسرائيلي را با اعراب بومي به ويژه زنان به مقامات سازمان ملل گزارش داده و از آن طريق به رسانه ها منتقل شود نيز قرباني اين جوخه هاي ترور مي شدند. شايد كنت برنادت كه از طرف دبيركل ملل متحد جهت بررسي و احراز صحت و سقم اخبار نگران كننده يي كه از منطقه به گوش مي رسيد و در مناطق تحت اشغال نظاميان اسرائيلي ترور شد، در زمره نمونه هاي نخستين باشد. ترور كنت برنادت تبعه سوئيس در سال 1948 اتفاق افتاد. ملاحظه برخي از اسناد بين المللي كه مرتبط با چگونگي اخراج ساكنان بومي فلسطين و اسكان مهاجران يهودي در املاك آنان است، مي تواند گويا باشد. تصور فعلي كه در اثر موج گرانبار جريان يكسويه اطلاعات از طرف دولت هاي حامي اسرائيل و به ويژه ايالات متحده امريكا ايجاد شده، اين نكته را القا مي كند كه تنش فعلي كه در جريان آن چهار اسرائيلي و (تابه حال) حدود 430 فلسطيني به قتل رسيده اند، مي تواند از طريق توافق بين طرفين بدون دخالت كشورهاي خارجي يا پذيرش قطعنامه هاي اركان سازمان ملل متحد از سوي دو طرف فيصله يابد. اين نگرش با پيشينه تاريخي رفتار كساني كه سرزمين هاي بومي فلسطين را اشغال كرده و موجوديت غيرقانوني خود را به جهان تحميل كرده اند، مطابقت ندارد. همچنين تجربه كنت برنادت (كميسيون آشتي براي فلسطين) و ماموريت گونار يارنيگ ثابت كرده كه ساير وسايل توافق چون ميانجيگري، آشتي، حكميت و نظاير آن نيز مورد پذيرش اشخاصي كه با بيرون راندن سكنه اين سرزمين مهاجران هم كيش خود را به جاي آنها ساكن كرده اند، قرار نمي گيرد. جهت احراز اين امر كافي است به اين نكته انديشيده شود كه از تاريخ صدور اين اعلاميه توسط جنبش صهيوني جهان در عصر روز 15 مه 1948؛ «ما اعضاي ... جنبش صهيوني جهان... بدينوسيله استقرار حكومت يهودي را كه مدينه اسرائيل ناميده مي شود، اعلام مي داريم» تا به حال اسرائيل هيچ گاه توسعه سرزمين هاي يهودي نشين و احداث شهرك هاي جديد را متوقف نساخته است. اين وضعيت در تمام مدتي كه حماس اعلام آتش بس كرده بود نيز استمرار داشته است. اعلاميه فوق در عصر روز 15 مه 1948 يعني روزي كه قيمومت انگلستان بر فلسطين خاتمه يافت، صادر شد. نوار غزه در ژوئن 1967 توسط نيروي نظامي اسرائيل اشغال شد. بلندي هاي جولان نيز در همين تاريخ اشغال شد و اين وضعيت كماكان استمرار دارد و هيچ گاه قطع نشده است. ايجاد كشوري به نام اسرائيل با هدف تحقق اين شعار؛ «كشوري بدون مردم- براي مردمي بدون كشور» صورت پذيرفت و چون فلسطين كشوري بدون مردم نبود، پس بايد كشور بدون مردم ايجاد شود و راندن مردم فلسطين از كشورشان، راه حل ايجاد كشوري بدون مردم بود. تحقق اين هدف با ايجاد خوف براي سكنه اين كشور با توسل به تروريسم ميسر شد. اين روش قبل از پايان دوره قيمومت با خشن ترين شكل آغاز شد در ميان برجسته ترين اقدامات سازمان هاي تروريستي صهيوني در اين دوره انفجار هتل كينگ ديويد در بيت المقدس بود كه 91 كشته به جا نهاد (22 جولاي 1946)، قرار دادن ديناميت در هتل سميرا ميس در همان شهر بود كه 20 كشته داشت (5 ژانويه 1948) و وحشتناك ترين آنها قتل عام مردم روستاي ديرياسين بدون هيچ گونه دليل نظامي يا غيرنظامي بود كه طي آن 300 نفر كه بيشتر آنان كودكان و زنان و مردان سالخورده بودند، كشته شدند. قابل اشاره است؛ اقدامي كه در خروج فلسطيني ها در سال 1948 بسيار موثر بود. چنانچه اركان شكل گيري يك كشور را ركن ارضي يعني سرزمين، ركن انساني يعني مردم و ركن سياسي يعني حكومت بدانيم، ايجاد ركن انساني براي دولتي به نام اسرائيل به ترتيب فوق تحقق يافت. صهيونيست ها اعلاميه بالفور را به عنوان سند اساسي براي تاسيس دولت اسرائيل معرفي مي كنند. اين اعلاميه در 2 نوامبر 1917 توسط آرتور جيمز بالفور وزير خارجه انگليس صادر شده كه با اين عبارت آغاز مي شود؛ «بسيار خوشوقتم كه از طرف دولت اعليحضرت پادشاه انگلستان اعلاميه زير را مبني بر موافقت با خواست صهيونيست ها كه به وسيله كابينه تصويب شده است، به اطلاع تان برسانم. دولت انگلستان تاسيس وطن ملي براي يهوديان را در فلسطين با نظر موافق تلقي مي كند.» و اين نكته كه صدور اين اعلاميه نمي تواند مستند تشكيل يك كشور قرار گيرد، روشن است. به جرات مي توان گفت كه هيچ كشوري به اندازه اسرائيل در تاريخ حيات سازمان ملل متحد قطعنامه هاي اين سازمان را ناديده نگرفته است و در عين حال تنها كشوري كه به رغم نقض ده ها قطعنامه اركان مختلف سازمان ملل با هيچ ضمانت اجرايي نيز مواجه نشده است، اسرائيل بوده است. هنري كتان استاد انستيتوي حقوق بيت المقدس در كتاب «فلسطين و حقوق بين الملل» تا سال 1973 ده ها قطعنامه اركان مختلف ملل متحد را كه از سوي اسرائيل ناديده گرفته شده، آورده است. (هنري كتان، فلسطين و حقوق بين الملل، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1368، تهران، ترجمه؛ غلامرضا فدايي عراقي) نظريه مشورتي ديوان بين المللي دادگستري در مورد احداث ديوار حائل در سرزمين هاي فلسطين اشغالي (نهم جولاي 2004) يكي از آخرين نمونه هاي اين قبيل اسناد بين المللي است كه از سوي اسرائيل با بي اعتنايي كامل مواجه شده است. اسرائيل در مقام دفاع براي توجيه احداث اين ديوار دقيقاً به مطالبي استناد مي كند كه در حال حاضر در جريان فاجعه غزه به آنها استناد مي كند، يعني دفاع مشروع در برابر اقدامات نظامي كه عليه سكنه غيرنظامي اسرائيل صورت مي پذيرد. ديوان در نظريه خود موهوم بودن اين ادعاها را اعلام مي كند. مفاد بخشي از نظريه مزبور به شرح زير است؛ «ديوان بين المللي دادگستري مركب از 15 عضو است.»
الف؛ 14 راي در مقابل يك راي
احداث ديوار در حال ساخت توسط اسرائيل (نيروي اشغالگر) در سرزمين هاي فلسطين اشغالي شامل داخل و اطراف بيت المقدس شرقي و تاسيسات مربوطه خلاف قوانين بين المللي است.
ب؛ 14 راي در مقابل يك راي
اسرائيل موظف است به نقض قوانين بين المللي خاتمه دهد، بي درنگ عمليات احداث ديوار در حال ساخت در سرزمين هاي اشغالي را متوقف سازد، سازه هاي مربوطه را تخريب كند و تمام قوانين و مقررات مربوط به آن را لغو يا به حالت تعليق درآورد.
د؛ 13 راي در مقابل دو راي
تمام كشورها موظف هستند وضعيت غيرقانوني احداث ديوار را به رسميت نشناخته و هيچ ياري و كمكي براي حفظ وضعيت ايجادشده در اثر احداث ديوار نكند.
برخي از قضات عضو ديوان ضمن نظريات جداگانه اظهاراتي داشته اند كه به بخش هايي از آنها اشاره مي شود.
- نظريه جداگانه قاضي كورو ما
«احداث ديوار باعث ضميمه شدن قسمتي از سرزمين هاي اشغالي و سلب حاكميت از بعضي از فلسطينيان شده و اين امر خلاف قوانين بين المللي (اصل عدم تصرف سرزمين با توسل به زور)، حقوق بشر و حقوق بين الملل بشردوستانه است.»
- نظريه جداگانه قاضي هيگينز
«اسرائيل نمي تواند به بهانه حق دفاع از خود، كارهاي خلاف قانون خود را توجيه كند.»
- نظريه جداگانه قاضي كويچمانز
«در پرونده حاضر اقدامات تروريستي ريشه در سرزميني دارد كه تحت كنترل اسرائيل است.»
- نظريه جداگانه قاضي ال خسونه
«حضور اسرائيل در ساحل غربي از جمله بيت المقدس شرقي و غزه به عنوان اشغال نظامي بر پايه يك نظر جمعي و عمومي بوده و بسياري از قطعنامه ها (كه بعضي از آنها الزام آور هستند) و موضع دولت ها چه به صورت انفرادي و چه گروهي آن را تاييد مي كند.» نكته قابل توجه در مورد اين نظريه مشورتي اين است كه ديوان بين المللي دادگستري سرزمين هاي اشغال شده توسط اسرائيل قبل از 1967 را كماكان مشمول حق تعيين سرنوشت ساكنان آن برشمرد و اين به اين معني است كه تا زماني كه فلسطينيان اين حق را به دست نياورند، از بين نخواهد رفت. همان گونه كه ذكر شده اين راي نيز مانند ده ها قطعنامه الزام آور ديگر با بي اعتنايي كامل اسرائيل مواجه شد. اسرائيل به عمليات احداث غيرقانوني ديوار حائل ادامه داد و آن را ساخت. در حال حاضر 18 سال از ترور ابواياد (صلاح خلف) راوي فلسطيني آواره در جريان عمليات تروريستي در تونس توسط جوخه هاي مرگ اسرائيل سپري مي شود. ابواياد بنيانگذار الفتح و مسوول اطلاعات و امنيت سازمان آزاديبخش فلسطين در زمان تدوين كتاب فلسطيني آواره توسط اريك لورو مي گويد؛ «پس از 20 سال نبردهاي سخت هنوز سرنوشت خلق ما دردناك است. او هنوز نه وطني دارد و نه شخصيت مستقلي.» (فلسطيني آواره، ص 453) در وضعيتي كه تروريسم ابزار اوليه صهيونيست ها براي راندن فلسطيني ها از سرزمين بومي شان بود، ابواياد مي گويد؛ «ما به معامله و مذاكره با دولت ها و رجال قدرت معتاد شديم. روي عقايد و آرزوهاي آنها حساب مي كنيم. از ترس اينكه مبادا از جانب سياستمداران كم و بيش مجرب متهم به تروريسم و ماجراجويي شويم براي اثبات ميانه روي، نرمش و آشتي پذيري خود در هر قدم شتاب كرديم.» (فلسطيني آواره، ص 459) و سرانجام خود او نيز ترور شد. حال ابواياد برخيز و بار ديگر نظاره گر فاجعه زادگاه خود و اجداد خود يعني غزه باش.
يکشنبه 15 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]
-
گوناگون
پربازدیدترینها