تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837483462




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح امروز


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: گزيده سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح امروز


تهران - خبرگزاري ايسكانيوز: روزنامه هاي صبح ايران در سرمقاله هاي امروز دهم دي ماه 87 خود به مسائل مهم سياسي داخلي و خارجي با عناوين "تدبير 400 ميليارد دلاري", "انتظاري كه از مجلس مي‌رود", "معماي تفرقه", "صبح نزديك است", "دربارهاي عرب مسئول جنايات صهيونيست ها در غزه", "فريادي در همراهي مظلومان غزه ", "بخش خصوصي نما درآمار واگذاري دولت‏" پرداختند

‌به گزارش روز سه شنبه گروه سياسي باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز " در سرمقاله هاي برخي روزنامه هاي صبح ايران آمده است :

**حزب الله
معماي تفرقه
حدود 18 ماه از محاصره غزه مي‌گذرد. هر روز حلقه محاصره تنگ‌تر مي‌شود. سربازان اسرائيلي اجازه ورود هيچ گونه كالا، حتي اقلام اوليه و داروهاي مورد نياز كودكان را به غزه نمي‌دهند. با بسته شدن تمام راه‌هاي مواصلاتي به اين منطقه و كمبود مواد غذايي و مواد سوختي با توجه به سرد شدن هوا حدود يك ميليون و 500 هزار نفر سكنه آن در مقابل سكوت نهاد هاي حقوق بشري ودولت هاي بزرگ مدعي طرفداري از حقوق بشر در جريان يك نسل‌كشي علني قرار گرفته‌ بودند و از دو روز پيش با حمله هوايي و زميني صهيونيست ها عملا اين نسل كشي در ميان سكوت و چراغ سبز برخي دولت هاي عربي اتفاق افتاده است.
نگاهي كلي به اسناد حقوق بين‌المللي نشان مي‌دهد كه سكوت جامعه جهاني در مقابل فاجعه در حال وقوع بشري در غزه ناشي از خلع قانوني در اين زمينه نيست. زيرا دادگاه كيفري بين‌المللي نهاد ذي صلاح براي رسيدگي به اين دسته از جرايم بين المللي است. يكي از جرايم مورد صلاحيت ديوان، نسل‌كشي است. طبق ماده 6 اساسنامه ديوان «نسل‌كشي عملي است كه به قصد نابود كردن تمام يا قسمتي از يك گروه ملي، قومي و نژادي يا مذهبي ارتكاب مي‌يابد. نسل كشي فقط به قتل و عام محدود نمي‌شود و شامل مواردي چون ايراد صدمه شديد به سلامت جسمي يا روحي اعضاي يك گروه، انتقال اجباري اطفال يك گروه به گروه ديگر و … نيز مي‌باشد.
تعريفي كه ديوان از نسل‌كشي ارائه مي‌دهد دقيقا عين مصيبت‌هايي است كه از سوي اسرائيل در قبال مردم غزه صورت مي‌گيرد. اما چرا اين نهاد كيفري نيز سكوت كرده است، اين در حالي است كه دادستان ديوان مطابق با اساسنامه آن مي‌تواند رأسا و با توجه به گزارش دولت‌هاي ديگر يا حتي سازمان‌هاي بين‌المللي و غير دولتي گزارشي جهت كار كارشناسي در خصوص يك موضوع مربوطه در صلاحيت ديوان و انجام امور مقدماتي جهت شناخت عوامل مسبب جنايت و كشاندن آنها به پاي ميز محاكمه انجام دهد. حتي اگر شرايط سرزمين‌هاي اشغالي را جنگي تلقي كنيم نيز ديوان صلاحيت رسيدگي به فجايع غزه را
دارد .
مادة ۸ اساسنامه ديوان در مورد جنايات جنگي بحث مي‌كند. جناياتي كه در اساسنامة ديوان آمده است اكثراً مربوط به آيين‌نامه‌هاي لاهه يا كنوانسيون‌هاي ژنو است كه البته به عرف‌هاي حاكم در مخاصمات مسلحانه بين‌المللي نيز توجه ويژه‌اي شده است.
مادة ۸ از جمله موارد ذيل را جزو مصاديق جنايات جنگي بر مي شمرد: گرسنگي دادن شهروندان به عنوان روشي براي جنگ و صدمه به شهروندان. با اين توصيف شرايط حقوقي براي توقف و محاكمه عوامل اسرائيلي جنايات فعلي در غزه فراهم است اما هنوز هيچ اقدامي در اين راستا صورت نگرفته است .
در كنار بي‌توجهي ديوان كيفري بين‌المللي و ديگر نهادهاي حقوق بشري، سكوت دول و جوامع عربي در مقابل جنايات اسرائيل در غزه قابل تامل‌انگيزتر است.
خصوصا مصر كه به دليل مجاورت جغرافيايي به غزه مي‌تواند حداقل كمك‌هاي بشر دوستانه را به اين منطقه ارسال كند. به راستي كه جنايتي هولناك در كنار قبله اول مسلمين در حال وقوع است و اگر پيروان آخرين پيامبر الهي دراين‌باره سكوت كنند فردا چه پاسخي در محضر رسول خود خواهند داشت.
بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي از آغاز نهضت عظيم خود به بهانه‌هاي مختلف مسئله فلسطين را مطرح كرده و بر ضرورت پشتيباني مسلمانان از اين مردم مظلوم تأكيد داشتند. كه به نمونه اي از اين تاكيدات اشاره مي كنيم: « براي من يك مطلب به شكل معما است و آن اين است كه همه دول اسلامي و ملتهاي اسلامي مي‌دانند كه درد چيست، مي‌دانند كه دستهاي اجانب در بين است تا اينها را از هم متفرق كند، مي‌بينند كه با اين تفرقه‌ها ضعف و نابودي نصيب آنها مي‌شود، مي‌بينند كه يكي دولت پوشالي اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده، اگر همه مسلمانان جمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند، اسرائيل را آب مي‌برد.
با اين وجود در مقابل او زبون هستند. چرا به علاج واقعي كه اتحاد و اتفاق است روي نمي‌آورند؟
چرا توطئه‌هايي كه استعمارگرها براي تضعيف آنها استفاده مي‌كنند، خنثي نمي‌كنند؟ اين معما چه وقت بايد حل شود؟ اين توطئه‌ها را چه كسي بايد خنثي بكند غير از كشورهاي اسلامي و ملتهاي مسلمان؟
اين معمايي است كه شما اگر جوابي داريد و حل كرده‌ايد، به ما هم تذكر دهيد. » بيانات امام خميني

**اعتماد ملي
انتظاري كه از مجلس مي‌رود
مجلس شوراي اسلا‌مي امروز طرح تحول اقتصادي ارائه‌شده از سوي دولت را مورد بحث و بررسي قرار خواهد داد. اين طرح كه يكي از مهم‌ترين برنامه‌هاي دولت نهم در طول استقرار آن به حساب مي‌آيد، فراز و فرود رسانه‌اي فراواني به خود ديده است.
اين طرح در حالي مورد بررسي قرار مي‌گيرد كه از يك سو اثرات وضعي آن بر زندگي اقتصادي مردم غيرقابل انكار و از ديگر سو تحولا‌ت بين‌المللي در عرصه خارجي و اثرات آن بر درآمدهاي دولت غيرقابل خدشه است.
بحران اقتصادي جهاني اولين آثار خود را بر مهم‌ترين منبع درآمد دولت يعني نفت خام بر جاي نهاده و دولتي كه سال‌ها نفت را با قيمت‌هاي بالا‌ي 120 دلا‌ر به فروش مي‌رسانده اينك در آستانه فروش هر بشكه 30 دلا‌ر قرار دارد.
شايد طرح تحول اقتصادي و پرداخت نقدي يارانه‌ها بيشتر از آن جهت دولتمردان را وسوسه كرد كه نزديك به 270 ميليارد دلا‌ر درآمد نفتي در 3 سال به دست آمد. شايد اين تلقي كه اين درآمدها ادامه يافته و برخي خوش‌خيالي‌ها از افزايش درآمد نفت به 200 دلا‌ر در هر بشكه در سال جاري خبر مي‌دادند. اما اينك واقعيت‌هاي تلخ اقتصادي خود را به رخ مي‌كشد. نفت در بهترين حالت براي تدوين بودجه بر رقم 35 دلا‌ر تمركز يافته است؛ رقمي كه شايد حتي تحقق نيابد. با اين همه به نظر مي‌رسد مجلس نگراني خود را از برخي بلندپروازي‌هاي غيركارشناسي پنهان نداشته است. مجلس با تشكيل كميسيون ويژه بررسي طرح تحول درصدد برآمد با مطالعه دقيق و بررسي ابعاد مختلف اين طرح اشكالا‌ت آن را به حداقل برساند. با اين همه به نظر نمي‌رسد دولت و مجلس به درك مشتركي از برداشت‌هاي خود از اين طرح اثرگذار برآمده باشند. بديهي است حوزه اختلا‌فات بسيار گسترده و اثرگذار بوده و نمي‌توان دورنمايي چندان اميدبخش براي آن يافت. با اين همه از مجلس شوراي اسلا‌مي انتظار مي‌رود با دقت فراوان ابعاد مختلف طرح را بررسي كند و اشكالا‌ت و مزاحمت‌هاي آن براي مردم را تقليل دهد؛ انتظاري كه همگان از مجلس دارند و مي‌خواهند حداقل قوه مجريه با اين طرح برخوردي سياسي و تبليغاتي نداشته باشد.
**آفتاب يزد
تدبير 400 ميليارد دلاري
در ماه‌هاي گذشته اخبار گوناگوني در خصوص تعرض به سرمايه‌هاي ايرانيان در بعضي كشورهاي خليج فارس از جمله امارات عربي متحده - به ويژه دوبي - منتشر شده است. تعدادي از نمايندگان مجلس نيز پيگيري‌هايي در اين مورد به عمل آوردند كه نتايج آن به اطلاع مردم نرسيد. در چنين شرايطي به نظر مي‌رسد يكي از مهم‌ترين وظايف دولت، پيگيري علل و عواملي است كه موجب مشكل آفريني برا ي هموطنان شده است. زيرا اين امكان وجود دارد كه ناآگاهي به برخي ضوابط توسط ايرانيان يا سوء استفاده برخي عوامل با نفوذ اما غيررسمي در كشور مقصد، موجب بروز چنين مشكلي شده باشد. بديهي است هر كشوري كه سرمايه‌پذيري را در دستور كار خود قرار داده است تلاش مي‌كند با افزايش اعتماد سرمايه‌گذاران شرايط را براي جذب سرمايه‌‌ از كشورهاي مبدا جديد فراهم سازد. سران امارات نيز به خوبي مي‌دانند كه تنها عامل ورود سرمايه به آن كشور، احساس امنيتي است كه در اثر سال‌ها تلاش به وجود آمده است. البته در اين ميان يك استثنا به نام ايرانو سرمايه‌گذاران ايراني وجود داشت كه هجوم آن به طرف امارات - به ويژه دوبي - پيش از آ‌نكه ناشي از اعتماد به ثبات در امارات باشد از احساس ناامني - واقعي يا رواني - در ايران ايجاد شده بود. در اين مورد سخن بسيار است و بايستي در فرصتي ديگر به آن پرداخته شود. اما براي روشن شدن بحث، تنها مي‌توان به تذكراتي اشاره كرد كه در سه سال گذشته، بارها توسط رئيس قوه قضائيه مطرح شد و از مسئولان دولتي درخواست گرديد مراقب برخي اظهار نظرها و اقدامات باشند. رئيس قوه قضائيه معتقد بود گاه يك گام يا يك كلام كه به بهانه‌هاي گوناگون از جمله مبارزه با مفاسد اقتصادي اقدام يا بيان مي‌شود عامل بزرگ فـرار سـرمايه‌ها است. لذا رئيس قوه قضائيه اين اقدامات و اظـهـارات را »بـدترين مفسده« ناميد. اما متاسفانه اين هشدارها، آنگونه كه انتظار مي‌رفت مورد توجه قرار نگرفت. از سوي ديگر، سرمايه‌گذاري اتباع يك كشور در كشورهاي ديگر، با هر انگيزه اوليه‌اي كه صورت گرفته باشد در صورت ايجاد بستر لازم مي‌تواند منافعي براي كشور مبدأ نيز داشته باشد. اين موضوع در خصوص كشورهايي مانند ايران و امارات كه فاصله جغرافيايي آنها بسيار كم مي‌باشد مي‌تواند با مزيت‌هاي بيشتري پيگيري شود كه شرط آن ، حفاظت و حمايت از سرمايه هموطنان توسط دولت مي‌باشد. ظاهراً در اين مورد نيز ما دچار ضعف‌هايي هستيم كه نتيجه آن، در رفتار نامناسب با بعضي سرمايه‌گذاران ايراني آشكار گرديد. در حالي كه در سال‌هاي اخير حجم سرمايه‌هاي ايرانيان در امارات ، آنقدر زياد بوده است كه قطعاً خروج آن مي‌توانست - و مي‌تواند - موجب بحران‌هايي در اقتصاد آن كشور يا تشديد بحران‌هاي موجود شود . پس اگر برخي افراد با نفوذ بدون واهمه از احتمال ورود خسارت به اقتصاد امارات و عليرغم تلاش گسترده مسئولان عالي‌رتبه دولت امارات براي جلوگيري از تير‌گي روابط با ايران و خروج سرمايه‌ايرانيان، هر روز فشار بر ايرانيان را افزايش دادندبايستي ريشه آن را در ضعف پيگيري دستگاه ديپلماسي كشورمان كشف كرد. به عبارت ديگر در بحران ايجاد شده براي ايرانيان، افراد بانفوذ و مقامات رسمي امارات، هيچ‌گاه خود را با حاكميت ايران و اراده يكپارچه ايرانيان مواجه نديده‌اند.
به هر صورت برخي حوادث ناگوار، انگيزه‌اي براي بعضي سرمايه‌گذاران ايراني ايجاد كرده بود تا به دنبال محل امن‌تري باشند و سرمايه خود را منتقل نمايند. درست در همين شرايط، بحران اقتصادي جهان بر اقتصاد كشورهاي خليج فارس سايه انداخت و بيش از همه، امارات را تحت تأثير قرار داد و بر علاقمندي برخي سرمايه‌گذاران ايراني در امارات براي يافتن نقطه جديد سرمايه‌گذاري افزود.
روز گذشته يكي از روزنامه‌هاي نزديك به دولت، از آمادگي 400 ميليارد دلار سرمايه متعلق به ايرانيان براي بازگشت به كشور خبر داده است. اين خبر مي‌تواند بسيار خوشحال كننده باشد اما اين خوشحالي در صورتي تداوم مي‌يابد و به اقدام عملي منجر خواهد شد كه در مرحله اول، زمينه‌هاي قبلي كه منجر به فرار سرمايه‌ها شده بود اصلاح شود و در مرحله دوم، امنيت سرمايه و سودآوري آن در داخل كشور تضمين گردد كه انجام هر دو مورد از وظايف مجموعه حاكميت به ويژه قوه مجريه است. دولتدر صورتي مي‌تواند به بازگشت 400 ميليارد دلار سرمايه به كشور - يا بخشي از آن - اميدوار باشد كه سرمايه‌گذاران از ثبات قوانين و هماهنگي قواي گوناگون كشور در برنامه‌ريزي دراز مدت و كوتاه مدت اقتصادي براي كشور، اطمينان حاصل نمايند. در حالي كه در همين روزها، نشانه‌هايي از ا ختلاف نظر دولت و مجلس بر سر مسائل اقتصادي و عوامل موثر بر هزينه و سود به سطح رسانه‌ها كشيده شده است: وضعيت يارانه‌ها در ‌آينده، نحوه تنظيم و تصويب قيمت سوخت، مكانيزم‌هاي مالياتي- از جمله ماليات بر ارزش افزوده - روش‌هاي آينده در اعطاي تسهيلات بانكي و نرخسود متعلقه و... نمونه‌هايي است كه هـيـچ صاحب سرمايه‌‌اي بدون اعتماد به آنها نمي‌تواند براي سرمايه‌گذاري، تصميم‌گيري كند. 400 ميليارد دلار، رقمي است كه ورود آن بـه عـرصه اقتصادي ايران مي‌تواند تحول عظيم و بـي‌سـابـقـه در تـحـكيم زيرساخت‌هاي اقتصادي كشور و بهبود معيشت مردم ايجاد كند ولذا بايستي براي آن، تدبير 400 ميليارد دلاري داشت.
امروز مي‌توان با اطمينان گفت اراده لازم براي جذب سرمايه‌هاي ايرانيان خارج از كشور - كه روزنامه نزديك به دولت آن را معادل چهار هزار ميليارد دلار دانسته است - در اركان حكومتي وجود دارد. اما آيا براي اين كار، تدبير و برنامه لازم نيز وجود دارد؟
اما نكته پاياني! تا روزي كه اعتماد سرمايه‌گذاران ايراني براي استرداد سرمايه‌هاي آنها جلب و براي آن برنامه‌ريزي شود مسئولان ايراني نبايد از يك موضوع غفلت كنند. اين موضوع، افزايش تلاش‌هاي دولتي براي ايمن‌سازي سرمايه هموطنان در نقاط مختلف جهان و حفظ حيثيت سرمايه‌گذاران ايراني در كـشورهاي گوناگون به ويژه امارات مي‌باشد، زيرا اين سرمايه‌ها حتي اگر در كشورهاي ديگر بماند منافعي از آن نصيب مردم و كشورمان خواهد شد.

**كيهان
مقصر بزرگ در جنايات ددمنشانه و وحشيانه رژيم صهيونيستي كه اين روزها در نوار غزه رقم مي خورد كيست؟ مردم مظلوم و بي گناهي كه به علت شدت يافتن گرسنگي و تشنگي توانايي سرپا ايستادن ندارند چه برسد به مبارزه و دفاع، تازه ابزار دفاع را هم ندارند.
يا سازمان ها و نهادهاي بين المللي بخصوص سازمان ملل متحد كه از ابزار شوراي امنيت خود بهره نمي برد و به قطعنامه اي خشك و خالي بسنده مي كند و يا قدرت هاي غربي كه حامي رژيم صهيونيستي در عملياتي كردن اهدافش هستند.
يا بايد سران سازشكار عرب را مقصر دانست كه علناً به همدستي و شريك جرمي با مقامات صهيونيستي روي آورده اند.
تكليف سازمان ملل و قدرت هاي غربي مشخص است و انتظار نمي رود كه برخلاف مشي هميشگي شان با مردم مظلوم غزه همراهي كنند و طرحي نو دراندازند. انتظار عدالت از اين مجامع هم بيهوده است.
تكليف اسرائيل و آمريكا هم روشن است، دشمن بايد دشمني كند. مي ماند، حاكمان غاصب عرب كه بايد تأمل كرد چرا اكنون در عين ادعاي مسلماني دست در دست كينه توزترين دشمنان اسلام گذاشته اند. اين نوشته اندكي در اين باره كاوش مي كند.
1- ماهيت استبدادي حكومت هاي عربي و خلأ پشتوانه مردمي كه سران عرب نسبت به آن وقوف و آگاهي دارند كار آنها را به جايي كشانده است كه نااميد از يافتن پشتوانه مردمي در مقابل ملت هايشان به حمايت قدرت خارجي نيازمند شده اند و بدين ترتيب راه چاره را در مهار ملت ها و جنبش بيداري مي دانند و مي پندارند كه تنها گزينه براي بقا و موجوديت فعلي حكومتشان در گرو حمايت نيروي خارجي است. از ديد كشورهاي سازشكار عرب در اين ميان تنها قدرتي كه آماده كمك به آنها در مقابل خشم انقلابي ملت هاشان است، آمريكاست. و آمريكا هم به صراحت شرط خود براي قرار گرفتن در پشت اعراب و حفاظت از حكومت هاي استبدادي آنها را حمايت از رژيم صهيونيستي - فرزند خوانده كاخ سفيد در منطقه- اعلام كرده است.
نتيجه طبيعي اين بده و بستان ها در دام افتادن سران عرب در نزديكي و تعامل عريان با رژيم جعلي صهيونيستي است.
2- از سويي ديگر؛ براي اينكه پيوند و نزديكي سران عرب با آمريكا و رژيم صهيونيستي پيوندي وثيق و مستمر و ارتباطي غيرقابل گسست باشد، اعراب در يك بازي طراحي و مهندسي شده از سوي آمريكايي ها و اسرائيلي ها فريب عمليات و ترفندهاي آنها را خورده اند و احساس ترس از برنامه هاي منطقه اي ايران و بخصوص برنامه فناوري هسته اي جمهوري اسلامي در ذهن و روان آنها شكل گرفته است.
اين ترس غير واقعي كه در واقع ساخته و پرداخته آمريكا و رژيم صهيونيستي به عنوان بخشي از سياست «ايران هراسي» است در حالي عينيت يافته است كه ايران قدرت، نفوذ و امكاناتش را متعلق به جهان اسلام مي داند و در حقيقت امروز توانمندي جمهوري اسلامي اهرمي براي جلوگيري از سيطره و چپاول و زورگويي قدرت هاي غربي در منطقه است.
همچنانكه دو روز پيش رابرت بائر مأمور شناخته شده آژانس جاسوسي آمريكا (سيا) از اين حقيقت پرده برداشت و تأكيد مي كند كه تنها ايران مي تواند به برتري غربي ها در خاورميانه پايان دهد.
اين احتمال نيز قوت زيادي دارد كه ايران هراسي بهانه سران عرب براي همكاري و همراهي به سمت آمريكا و رژيم صهيونيستي باشد.
3- ترس از خود اسرائيل و حمله احتمالي اين رژيم به پاره اي كشورهاي عربي، دستاويزي براي سران عرب شده تا در دامن به خون آلود رژيم صهيونيستي و آمريكا جاخوش كنند. البته اين فرض خوشبينانه در حالي است كه حاكمان ضعيف النفس عرب، قابليت ها و پتانسيل ملت هاي خودشان را به درستي نشناخته اند كه اگر مي شناختند و ذره اي جرأت و جسارت به خرج مي دادند درك مي كردند كه چگونه حزب الله و يا حماس به عنوان بخش هايي از امت اسلامي جلوي زياده خواهي هاي اسرائيل با موفقيت ايستاده اند.
اما فرض بدبينانه-بخوانيد واقع بينانه- اين است كه سران و پادشاهان عرب براي حفظ حكومت خودشان دست به معامله زده اند و اينجاست كه صحبت از فرض ها و احتمالات ديگر چيزي جز سالبه به انتفاء موضوع نيست.
4-خطاي استراتژيك اعراب در پذيرش امكان صلح با اسرائيل از ديگر علت هاي پيوند ناميمون سران اين كشورها با رژيم صهيونيستي است؛ چرا كه كشورهاي عربي خود اولين قربانيان صلح خواهند بود. طرح صلح خاورميانه تاكتيك نوين واشنگتن و همپيمانانش و رژيم صهيونيستي است تا در پوشش آن استراتژي «خاورميانه بزرگ»- كه به اذعان كارشناسان و تحليلگران منطقه و حتي غربي شكست خورده است- را ترميم و زمينه احياي مجدد آن را فراهم آورند.
هرچند كه امروز با جنايات هولناك و وحشيانه صهيونيست ها در حمله به مردم بي دفاع و مظلوم غزه نقاب دروغين صلح كنار رفته و چهره كريه و خوي حيواني مدعيان صلح و حقوق بشر عيان گرديده است.
5-«اسرائيل در مسير سراشيبي و اضمحلال قرار گرفته است». اين گزاره عصاره و شالوده انواع اظهارات و اعتراف هاي كارشناسان و تحليلگراني است كه طي ماه هاي اخير با شدت يافتن بحران متعدد و مستمر در رژيم صهيونيستي بر آن تاكيد و تصريح دارند. در همين راستا تلاش و نقش آمريكا براي نجات اسرائيل از ورطه نابودي و اضمحلال در زمره علت هايي است كه فرآيند نزديك شدن اعراب به اسرائيل را تسريع مي كند. چون شرط لازم نجات رژيم صهيونيستي امن سازي محيط پيراموني آن است. برگزاري اجلاس اديان در نيويورك، رايزني هاي ديپلماتيك مقامات عربي با قدرت هاي غربي و... در همين زمينه ارزيابي مي شود.
6-و بالاخره ترس از قوت گرفتن گروه هاي مقاومت و محبوبيت فزاينده آنها در ميان ملت هاي مسلمان- همچنانكه امروز حزب الله به عنوان «الگوي مقاومت» در ميان ملت هاي اسلامي و آزاديخواه دنيا مطرح است- باعث شده است تا سران برخي كشورهاي اسلامي و حاكمان خوش نشين و عشرت طلب حكومت هاي عربي براي جلوگيري از اين حركت بيداري و آگاهي بخش به رشد و نضج گروه هاي مقاومت همچون حماس تمايلي نشان ندهند زيرا كه با اين اوصاف اولين ثمره عملي شكل گيري گروه هاي مقاومت به چالش كشيده شدن حكومت هاي سست بنياد و استبدادي عربي است كه با روح مقاومت و ايده خودباوري و طرد خودباختگي در تضاد و تعارض مي باشد و از همين روي است كه سران سست عنصر عرب به طرف واشنگتن و تل آويو مي غلطند.
هرچند برخي سران منافق از ترس و ضعيف النفسي به جبهه و اردوگاه كفر نزديك شده اند، اما آنچه زمانه نشان مي دهد و در افقي نزديك بايد به نظاره نشست، پيروزي اسلام ناب محمدي(ص) و پيروان عاشورايي آن است كه امروزه از نگاه هيچ صاحبنظر واقع بيني قابل انكار نيست.
حسام الدين برومند

**جمهوري اسلامي
دربارهاي عرب مسئول جنايات صهيونيست ها در غزه
دور جديد حملات جنون آميز ارتش صهيونيستي به نوار غزه قربانيان زيادي را از مردم اين منطقه گرفته است . اين حملات بلافاصله پس از هماهنگي صهيونيستها با سران عرب صورت گرفت و دقيقا با چراغ سبز رژيم هاي مفلوك عرب عملي شد. تزيپي ليوني وزير خارجه رژيم صهيونيستي به محض پايان يافتن ديدارش با حسني مبارك از همان محل كاخ رياست جمهوري مصر به تهديد ساكنان غزه پرداخت و دو روز بعد هم تهديداتش را عملي كرد. بدين ترتيب عليرغم آنكه برخي تحليل گران سياسي دربارهاي عرب را به « سكوت » متهم كرده اند ولي واقعيت اينست كه آنها عملا به جبهه اشغالگران صهيونيست و حاميان آنها پيوسته اند.
بعلاوه ديدار شيمون پرز با ملك عبدالله پادشاه عربستان و « طنطاوي » شيخ الازهر نيز نوعي همدستي آنها با صهيونيستها را در افكار عمومي ملت هاي عرب و مسلمان به تصوير مي كشد. گزارش هائي منتشر شده اند كه نشانگر دودوزه بازي و فريبكاري قاهره در مورد مردم غزه هستند.
رهبران حماس فاش كرده اند كه رژيم قاهره به آنها اطمينان داده بود كه هيچ حمله اي از جانب اسرائيل عليه غزه صورت نخواهد گرفت . اين موضع قاهره باعث اطمينان رهبران حماس شده و اكنون آنها با تلخكامي احساس مي كنند كه توسط رهبران قاهره فريب خورده و غافلگير شده اند. رقم بسيار زياد تلفات فلسطيني ها در غزه ابعاد فاجعه را به تصوير مي كشد و نشان مي دهد كه صهيونيست ها براي اقدامات جنون آميز خود حد و مرزي نمي شناسند. ماهيت رژيم كمپ ديويدي قاهره ايجاب مي كند تا اين اندازه با اشغالگران صهيونيست هماهنگي كنند كه زمينه هاي تحقق اهداف دشمن را فراهم سازد. از جمله اينكه گذرگاه رفح در طول دوره طولاني محاصره غزه به طور كامل توسط رژيم قاهره مسدود شده بود ولي اكنون براي پذيرش مجروحان و ارسال مواد غذائي و سوختي بطور موقت گشوده شده است .
كساني تصور نكنند كه رژيم قاهره به خاطر دلسوزي نسبت به مردم غزه اين گذرگاه مسدود را گشوده است كه اگر اين چنين بود قاهره اصولا نمي بايستي اين گذرگاه را مي بست . رژيم كمپ ديويدي قاهره براي فرار از شماتت و اعتراض ملت هاي عرب و مسلمان و به منظور سرپوش گذاشتن بر همكاري خود با اشغالگران دست به اين مانور تبليغاتي زده و در واقع هنوز هم گوش به فرمان صهيونيست هاست و فقط براي مهار فشارهاي سياسي ـ تبليغاتي خود را دلسوز فلسطيني ها معرفي مي كند.
بايد پرسيد چرا رژيم هاي عربي با صدور بيانيه هاي محكوم كننده و اقدامات جدي و موثر عليه رژيم صهيونيستي و حاميانش به نداي مظلوميت مردم غزه پاسخ نمي دهند البته پاسخ اين سئوال روشن است . اشتياق اعراب سازشكار براي به زانو در آوردن مردم غزه و سرنگوني دولت حماس كمتر از خشم و خروش سران رژيم صهيونيستي نيست . تكليف جناح خائن فتح و طيف مزدور محمود عباس هم كه پيشاپيش روشن است . رسانه ها و مقامات صهيونيستي اعتراف مي كنند كه اصل طرح محاصره غزه و سركوب حماس از جانب محمود عباس و دستيارانش پيشنهاد شده بود و هنوز اين جناح خائن با توقف محاصره غزه به شدت مخالف است . اين حس انتقام جوئي محمود عباس و جناح خائن فتح از مردم غزه به طرز محسوسي بر معادلات سياسي فلسطين اثر گذاشته و اين جناح خائن را به گرگهاي گرسنه اي مبدل ساخته كه به سادگي حاضرند پيكر مردم غزه را بدرند.
اين صحنه هاي دلخراش براي درك ماهيت واقعي اعراب سازشكار و افشاي نقش پادوهاي اسرائيل در صحنه فلسطين بسيار تكان دهنده و شرم آور است .هرگز تصور نمي شد روزي شاهد اصرار دولتهاي مرتجع عرب و چراغ سبز آمريكا براي سركوب ملت فلسطين باشيم . هرگز انتظار نداشتيم روزي فرابرسد كه سران خائن عرب براي سركوب فلسطيني ها اسرائيل را تشويق به جنايت كنند. ملتهاي مسلمان و عرب و بويژه فلسطيني ها اين صحنه هاي حيرت انگيز را هرگز فراموش نخواهند كرد و براي كودكان غزه و نسل هاي آينده خاطرات خود را سينه به سينه منتقل و بازگو خواهند نمود.
صهيونيستها هم تصور نكنند كه با نسل كشي در غزه مي توانند چيزي را به نفع خود تغيير دهند. اشغالگران همواره ادعا كرده اند كه با اين جنايات خود درصدد دستيابي به امنيت و آرامش هستند ولي فراموش كرده اند كه جنايات مستمر آنها در طول اين دوران 70 ساله هم نتوانسته امنيت مورد انتظار اشغالگران را تامين كنند.
اگر جنگ 33 روزه باعث تامين امنيت اشغالگران شد و اگر شخم زدن خاك لبنان توسط بمباران هاي هوايي و گلوله بارانهاي مستمر از طريق زمين و دريا و هوا كوچكترين امتيازي را به نفع صهيونيستها باعث شد اسرائيل از جنايات جنگي در غزه هم سود خواهد برد. رفتار جنون آميز ژنرال هاي ارتش صهيونيستي نشان مي دهد كه آنها دچار سردرگمي شده اند و ناكامي و شكست را به چشم خود مي بينند ولي اميدوارند با جنايت بيشتر معجزه اي رخ دهد و اشغالگران جنايتكار به آرامش روحي برسند كه هرگز نخواهد رسيد.
احزاب تندروي صهيونيستي با اهداف انگيزه ها و انتظارات ديگري بر طبل جنگ مي كوبند و مايلند براي جلب آرا صهيونيستهاي سرخورده و نااميد از هر فرصتي بهره گيري كنند و چنين وانمود سازند كه گويا راهكار خروج از بن بست و بحران كنوني را مي دانند و با جنايات بيشتر مي توانند گره كور مشكلات خود را بگشايند.
تصادفي نيست كه ايهود المرت تزيپي ليوني ايهود باراك و نتانياهو هر كدام با ديدگاهي متفاوت ولي با انگيزه هاي مشترك بر طبل جنگ مي كوبند. آنها اگر چه مايوس و ناكام و شكست خورده به نظر مي رسند ولي براي فريب دادن شهرك نشينان شرور صهيونيست چنين وانمود مي كنند كه با توسل به سياست مشت آهنين مي توانند امنيت شهركهاي صهيونيست نشين را تامين كنند. لكن موج مهاجرت منفي از سرزمين هاي اشغالي و بازگشت صهيونيستها به سرزمينهاي زادگاه خودشان در شرق و غرب نشان مي دهد كه ديگر كمتر كسي فريب آنها را مي خورد و كمتر كسي از صهيونيستهاي مهاجر زندگي نكبت بار و پرتنش در اسرائيل را به زندگي كردن در جاي ديگر ترجيح مي دهد.
مسئله اينست كه سران جنايتكار رژيم صهيونيستي مايلند از آخرين فرصتهاي باقيمانده براي نسل كشي عليه فلسطيني ها هم سو استفاده كنند و با كشتار و سركوب مردم غزه عقده هاي رواني خود را جبران ننمايند. صرفنظر از اينكه در ذهن عليل رهبران رژيم صهيونيستي چه مي گذرد سرنوشت جنگ 33 روزه و ناكامي مطلق ارتش صهيونيستي در آن صحنه ها يك واقعيت بزرگ را ثابت كرد و نشان داد آنها كه باد بكارند طوفان درو خواهند كرد. اسرائيل با اين جنايات خود خوشه هاي ناامني و انتقام عليه خود را بارور مي كند و از نسل كشي در غزه نيز ميوه اي بهتر از سرنوشت جنگ 33 روزه را برداشت نخواهد كرد . جنايت غزه فقط يك نتيجه خواهد داشت و آن راسخ تر شدن عزم ملت فلسطين و ساير ملت هاي مسلمان بر مبارزه تا نابودي رژيم صهيونيستي .

**مردم سالاري
فريادي در همراهي مظلومان غزه
تقريبا دو ماه از محاصره اقتصادي در غزه مي گذرد و جنايات اسرائيل هر روز ابعاد اسفناك تري مي يابد. اما همچنان مجامع بين المللي سكوت اختيار كرده اند همه آنچه جنبش هاي رسانه اي و فعالين حقوق بشر ادعا مي كنند ، در غزه مجال خوبي است براي به تصوير كشيدن و نمايش دادن. كساني كه داعيه داران حقوق زنان و حقوق كودكان هستند، سكوتشان درواقع عقب نشيني از ايده هايشان است موضوع غزه نقطه اوج فعاليت حقوق بشر مي تواند باشد.
يك ميليون و نيم انسان درغزه زندگي مي كنند در حالي كه از امكانات اوليه در شرايط عادي برخوردار نيستند; نبود سوخت، قطعي چندين ساعته برق كه باعث به تعويق افتادن جراحي 120 بيمار شد، فقدان داروي كافي و وضع غذايي بسيار نامناسب و برودت هوا، هر لحظه شرايط را بدتر مي كند. مردم غزه براي تهيه نان به شيوه سنتي در تنور روي آوردند و براي اين منظور حتي هيزم نيز كمياب شده.
اين شرايط در حالي است كه از ورود كشتي هاي حامل اقلا م غذايي و دارويي اندك نيز جلوگيري مي شود.
شهري كه هم به دريا و هم به فرودگاه دسترسي دارد ولي نمي تواند استفاده كند، راه تجارت بسته است مصر گذرگاه رفح را بسته است و به كلي ارتباط غزه با دنياي خارج قطع شده است. وزير خارجه دولت مصر تونل هايي را كه به اين شهر راه داشته است ريزش داده است و در اين بين 23 نفر زنده به گور شدند.
همكاري مصر با اسرائيل نشان از وابستگي سياسي و مالي مصر به موضع گيري هاي آمريكا دارد. زيرا مصر 2 ميليارد دلا ر از آمريكا كمك دريافت مي كند و علنا آمريكا مصر را به عنوان گروگان در اختيار دارد. نقش مصر نقش مكمل رژيم صهيونيستي است. ارتش مصر مانع خروج كشتي هاي حامل كمك هاي امدادي مي شود، رئيس جمهور مصر ابراز كرده است كه من اطلا عي از وضع موجود در غزه ندارم، در حالي كه وكلا و روزنامه نگاران در مصر اعتراضات گسترده اي داشتند.
محمد سعيد طنطاوي رئيس دانشگاه الا زهر در حاشيه كنفرانس اديان دست شيمون پرز را به گرمي مي فشرد و وقتي مردم مصر خواستار بركناري او مي شوند اظهار مي كند كه او شيمون پرز را نشناخته است.
اين رفتارها كارنامه سياسي را براي مصر در تاريخ رقم زده است.
دولت سعودي نيز از صدور رواديد براي دو هزار زائر فلسطيني خودداري كرد، البته موضوع عربستان از 120 سال قبل در قبال انگليس و فلسطين كاملا روشن است. در حالي كه زنان لبناني در كنار مرزهاي فلسطيني تظاهرات برگزار مي كنند ولي از دولت هاي عربي صدايي بلند نمي شود.
به طور كلي سكوت قدرت هاي عربي نشان از بي وجداني دارد. حكام عرب به هر بهانه اي از مسئوليت انساني خود شانه خالي مي كنند و اين يعني ترس از لا بي صهيونيزم. چگونه مي توان ساكت ماند وقتي 260 نفر از بيماران در غزه به دليل ممانعت از خروج براي سفر درماني جان باختند و 71 درصد كودكان دچار سو» تغذيه شدند و 40 درصد آمبولا نسهاي امدادي متوقف شدند و ذخاير درماني تمام شده. 97 درصد كارخانه ها تعطيل شده و 145 هزار نفر بيكار شدند. غزه به يك زندان تبديل شده است و ما شاهد يك هولوكاست فلسطيني در غزه هستيم، شاهد يك تراژدي انساني در زنداني به نام غزه اتفاق مي افتد.
دولت هاي عربي يك بار ديگر در جريان جنگ سي و سه روزه حزب الله دم خروس خود را به نمايش گذاشتند و اين بار مظلوميت غزه چترشان را پاره كرده و مي گويند اسرائيل بمباران هايت را بي صداتر ادامه بده.

**صداي عدالت
بخش خصوصي نما درآمار واگذاري دولت‏
مسئولين محترم سازمان خصوصي سازي مدام بر طبل واگذاري و تسريع در روند واگذاري ها مي كوبند اين در حالي است كه هنوز هيچ گزارش مستندي مبني بر ميزان توجه دولت بر مفاد اصلي و تمام بندهاي دو ابلاغيه مقام معظم رهبري منتشر نشده است.البته در اين رابطه بيشتر مجمع تشخيص مصلحت كه مسئول ارئه گزارش نظارتي بر اجراي اصل 44 بوده مقصر است.‏
با اين حال اگر چه حجم واگذاري ها در دولت نهم به مراتب بيشتر از دولتهاي گذشته است اما اين شاخص به تنهايي به هيچ وجه نماينگر تحقق اهداف مدنظر دو ابلاغيه مقام معظم رهبري نيست.‏
انتشار آمار رشد واگذاري ها طي چند روز گذشته ?اگر چه در جاي خود مايه مباهات است اما دولت محترم بايستي نسبت به ديگر بند هاي ابلاغيه نيز پاسخگو باشد.‏
ذكر اين نكته ضروري است كه خصوصي سازي به خودي خود هدف نيست و اتفاقا بر همين اساس در دو ابلاغيه رهبري خصوصي سازي ذيل توانمند سازي بخش خصوصي تعريف شده است. براين اساس موفقيت بخش خصوصي را بايد در سطح افزايش توانمندي و رشد كيفي بخش خصوصي ديد.‏
گزارش واگذاري ها طي چند روز گذشته همراه بود با گزارش وزارت كار از ميزان بدهي معوقه بخش خصوصي به نظام بانكي. طي يك يا دو سال گذشته تنها 1500 بنگاه بخش خصوصي بيش از 8 هزار ميليارد تومان بدهي معوق به نظام بانكي كشور دارد.‏
اين بدهي معوق يا به دليل آشفته شدن نظام كسب و كار است كه معني اين آشفتگي عقبگرد در اجزاي سياست هاي اصل 44 است و يا نگاه رانتي بخش خصوصي به تسهيلات بانكي است كه تلاش مي كند به هر طريقي از زير دين خود به نظام بانكي فرار كند.‏
اگر چه دولت در هر دو حالت تقصير يا قصور داشته است اما تبار شناسي بخش خصوصي نيز در اين رابطه قابل ارزيابي است.‏
آمار بدهي معوق بانكي در حالي است كه به گزارش بانك مركزي؛شهريور امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل مبلغ چك هاي برگشتي در دست بخش خصوصي بيش از 62 درصد رشد داشته است.‏
با اين توضيح با توجه به اينكه يكي از مهمترين بند هايي كه در ابلاغيه مقام معظم رهبري مورد توجه جدي قرار گرفته توانمند سازي بخش خصوصي است ، دولت محترم لازم است نسبت به اين هدف گذاري نيز گزارش دهد.روشن است كه ميزان موفقيت واگذاري شركت هاي دولتي در وصول به اين هدف اصلي است و در غير اين صورت نفس واگذاري و فروش بيت المال به خودي خود ارزش نيست.‏
دولت محترم توجه داشته باشد كه ناكارآمدي بخش دولتي بر كارآمدي بخش خصوصي دلالت و كفايت نمي كند، از اينرو سپردن كارهاي بزرگ به بخش خصوصي تنها زماني مي تواند به كارايي و بهره وري در اقتصاد منجر شود كه بخش خصوصي آمادگي برداشتن بارهاي سنگين را داشته باشد.‏
روشن است كه با "بخش خصوصي نما" نمي توان انتظار يك جهش بزرگ در اقتصاد را داشت. بخش خصوصي در ايران به دلايل متعدد تاريخي و ساختي به واسطه گري و دلالي خو گرفته و تا زماني كه از پتانسيل تحول گراي خود استفاده نكند، نمي توان انتظار كارهاي بزرگ از آن داشت.‏
در رابطه با انگاره بخش خصوصي نما ذكر چند نمونه ضروري است. اين نمونه ها نشان مي دهد كه برخلاف تصور رايج صرف خصوصي بودن دليل بر كارامدي نيست:‏
‏1- در حال حاضر نزديك به 90 درصد بازار مسكن در دست بخش خصوصي است، اما با اين حال نه از حيث قيمتي و نه كيفي ما شاهد كارآمدي در اين بخش نيستيم به طوري كه اگر متوسط عمر ساختمان در دنيا 70 سال باشد، اين رقم در ايران 30 سال است.‏
‏2- در شرايط فعلي نزديك به 98 درصد بخش كشاورزي در دست بخش خصوصي است، اما سالهاست كه اين بخش در چارچوب توليد معيشتي فعاليت مي كند و هيچ گونه علاقه اي نيز براي نزديك شدن به فرايندهاي توليد علمي و فناوري ندارد.‏
‏3- يك گزارش رسمي ازسوي يك نهاد بهداشتي نشان مي دهد كه نزديك به 90 درصد زايمان ها در بيمارستان هاي خصوصي از طريق سزارين است، معني اين حرف اين است كه بخش خصوصي حاضر است براي افزايش سود خود جان مادر و فرزند را به خطر بيندازد.‏
و همچنين در حالي كه نظام درمان كشور بيش از 2 هزار تخت اي سي يو كمبود دارد به گفته وزير بهداشت 20 درصد از اين تخت ها به صورت كاذب و غير ضروري اشغال شده اند.‏
به گفته مسئولين وزارت بهداشت بخش زيادي از اين اشغال كاذب در بيمارستانهاي خصوصي و با هدف سود آوري بيشتر صورت مي گيرد.‏
‏4- دبيرخانه نشست خبرگان بانكي دو مشخصه براي بانكهاي خصوصي را نسبت به بانك هاي دولتي برمي شمرد كه از زاويه شناخت بخش خصوصي بانكي بسيار بااهميت است. ‏
بانكهاي خصوصي اولا بيشتر تسهيلات خود را به طرحهاي واسطه گري و زودبازده اختصاص داده اند و ديگر آنكه نرخ بهره آنها بين 5تا 12 درصد بيش از بانك هاي دولتي اعمال مي شود. البته از اين نمونه ها موارد بسياري مي توان شمرد كه از حوصله اين بحث خارج است اما بد نيست در اين رابطه به نتايج يك مطالعه رسمي نيز اشاره شود.‏
‏5- در گزارش ساماندهي شركت هاي دولتي كه در سال 77 در سازمان برنامه و بودجه صورت گرفته، آمده است كه بخش خصوصي ايران به هيچ وجه توانايي و انگيزه مشاركت در فعاليت هاي توليدي را ندارد و يا اينكه در گزارش مالكيت فراگير كه مركز تحقيقات اتاق بازرگاني به عنوان بزرگترين تشكيلات كارفرمايي در ايران در سال 76 منتشر كرد، آمده است كه "به هيچ وجه نمي توان ادعا كرد كه توانايي و كارايي بخش خصوصي از دولتي بيشتر است و اگر ما تنها به سمت جابجايي مالكيت برويم بخش خصوصي با انگيزه سوداگرايانه و رانت جويانه وارد مي شود".‏
‏6- رئيس اتاق بازرگاني سابق نيز درخصوص توانايي مالي بخش خصوصي اعلام كرده بود كه بخش خصوصي نمي تواند بيش از 50 درصد سهام شركت هاي دولتي را بخرد. همين طور رئيس موسسه عالي بانكداري نيز تصريح دارد كه بخش خصوصي قابليت خريد سهام شركت هاي دولتي را در شرايط فعلي ندارد.‏
‏7- بخش خصوصي فعلي كشور به هيچ وجه خود را منطبق به اصول دانايي محور در برنامه چهارم توسعه نمي‌بيند و براي رسيدن به منفعت و سود راهي غير از عبور از علم و سواد را انتخاب كرده است.‏
اگرچه اين امر به مؤلفه‌هاي بسياري از جمله وضعيت و ساختار اقتصادي ايران بر مي‌گردد ولي بي‌رغبتي بخش خصوصي به حوزه علم و دانش نيز در اين رابطه قابل توجه است.‏
بنابراين گزارش اداره آمار كشور در حال حاضر نزديك به 10ميليون شاغل بخش خصوصي داريم كه از اين ميزان تنها 200هزار نفر داراي تحصيلات دانشگاهي هستند و نزديك به 3ميليون نفر آنها كاملاً بي‌سواد هستند.‏
همچنين در اين ميان 500 هزار مدير و كارفرماي خصوصي وجود دارد كه تنها 38هزار نفر آنها تحصيلات دانشگاهي دارند و بيش از يك پنجم آنها كاملاً بي‌سوادند.‏
در ادامه يك مطالعه رسمي در سازمان مديريت نشان مي‌دهد كه بخش خصوصي ايران فاقد توان لازم براي جذب افراد با تحصيلات دانشگاهي است بطوريكه از 1.5 ميليون نفر نيروي دانش‌آموخته در يك‌سال تنها 200هزار يعني يك هفتم توانستند در بخش خصوصي فعال شوند.‏
با اين توضيح مي‌توان گفت كه بخش خصوصي كشور هنوز به اين سطح بلوغ نرسيده است كه براي رسيدن به سود و منفعت بايستي همراه با توسعه پايدار و از گذرگاه علم عبور كرد.‏
بنابراين لازم است پيش از اجراي خصوصي سازي به تاكيد مقام معظم رهبري در توانمندسازي بخش خصوصي توجه بيشتري شود. چراكه خصوصي سازي بدون توانمند سازي بخش خصوصي و ايجاد بستر هاي لازم نه تنها منجر به كارايي نمي شود بلكه مي تواند بستر هاي فساد و رانت را نيز افزايش دهد.‏
 سه شنبه 10 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن