واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: چرا آموزش جغرافيا براى نظامآموزشى ضرورت دارد؟
نتايج يك پژوهش كه توسط مجله نشنال جئوگرافيك انجام شده، نشان مىدهد كه بيشتر جوانان آمريكا با جغرافياى جهان بيگانهاند. به عنوان مثال جوانان آمريكايى موقعيت عراق روى نقشه جهان را نمىشناسند. همچنين پژوهش موسسه «روبر» كه روى 510 جوان در ميانگين سنى 18 تا 24 سال صورت گرفت نشان داد كه آمريكايىها حتى جغرافياى كشور خودشان را به خوبى نمىدانند. بيشتر آنها حتى نمى توانند به درستى موقعيت «نيويورك» و «اوهايو» را تشخيص بدهند. در اين پژوهش چندين موسسه معتبر شركت كردند. هدف از اين كار ارائه راهكارهايى به موسسات آموزشى آمريكا براى بالا بردن سطح آموزش بود و با شعار «جهان زيباى من» انجام شده است.
به منظور اثبات نظرات اين طيف يك اقدام پژوهى در مورد چگونگى آموزش جغرافيا در برنامههاى درسى 24 كشور به عمل آمد كه نتايج آن بدين شرح است: بيش از 54 درصد از كشورهاى مورد مطالعه جغرافيا را به صورت مستقل ارائه مىكنند. حدود 13درصد اين رشته را با عنوان علوم اجتماعى ارائه مىكنند، بيش از 8 درصد نيز رويكرد تلفيقى را در دستور آموزشى خود دارند كه بعضا با زيست شناسى ارائه شده است، بيش از 8 درصد هر دوشكل مستقل و تلفيق را انتخاب كردهاند، به همين مقدار شيوه تجميع را بهكار مىبرند. در اين مطالعه مشخص شد كه حدود 4 درصد رويكرد مطالعات اجتماعى و حدود 4 درصد آموزش جغرافيا ندارند و صرفا مشاهدات زيستمحيطى را ارائه مىكنند.
وضعيت آموزش جغرافيا در برخى كشورها
استراليا (هر دو شكل)، اتريش (تلفيق با تاريخ و زيستشناسي)، بحرين (جغرافيا)، بلژيك (وجود ندارد – مشاهدات زيستمحيطي)، برزيل (تجميع)، چين (علوم اجتماعى و براى معلمان جغرافيا)، قبرس (جغرافيا)، دانمارك (جغرافيا)، مصر (جغرافيا)، امارات متحده عربى (جغرافيا)، انگلستان (جغرافيا)، فنلاند (جغرافيا)، فرانسه(جغرافيا)، اندونزى (جغرافيا)، ايرلند (جغرافيا)، ايتاليا (تجميع)، ژاپن (تلفيقي)، هلند (هر دو شكل)، نيوزلند (علوم اجتماعي)، نروژ (مطالعات اجتماعي)، عمان (جغرافيا)، پاكستان (علوم اجتماعي)، عربستان (جغرافيا)، تركيه (جغرافيا)
معايب رويكرد تلفيق
1- تاريخ انديشه تلفيق به تلاشهاى انجمن ملى برنامه درسى هربارت به سال 1895 ميلادى برمىگردد.فعاليتهاى برنامهريزى درسى اين انجمن كاملاً بر مبناى اومانيستى و ماترياليستى متمركز بوده است. كه با رويكرد فرهنگي- تربيتى اسلام كاملاً مغاير است. نهيليسم، سكولاريسم و مركانتيليسم و .... در انديشههاى ايدئولوژيك برنامه درسى انجمن برنامه درسى هربارت زبان زد خاصوعام است.2- عيار توازن مفهومى برنامه تلفيق چيست؟3- از نظر فلسفى و پارادايم علم، اعتبار علمى محتواهاى درهم تنيده شده ناشى از چيست؟4- در ادبيات برنامه درسى سه رويكرد مختلف درخصوص تلفيق وجود دارد: الف- سطح عمومى : شامل تركيب چند كتاب./ ب – سطح خاص : شامل كتب بين رشتهاى و ميان رشتهاى مانند جغرافيا./ پ- سطح خاصتر : شامل تركيب تمهاى يك حوزه يادگيري./آيا جايز است درسى مانند جغرافيا را كه خود تركيبى از نزديك به 22 رشته علمى است (هواشناسي، زيستشناسي، ژئومورفولوژي، جغرافياى تاريخي، سياسي، شهري، روستايى و گردشگردى و... ) در سطح ديگر تركيب شود.5- در اين رويكرد تكليف محتواهايى كه تلفيق نمىشوند، چگونه است؟ به عنوان مثال مفاهيم كليدى مانند گسل رورانده، گسل معكوس، آينه گسل و تعادل ايزوستاتيك و... و صدها مفهوم كليدى ديگر.6- مجموع تمها و استرندهايى كه در رويكرد تلفيق به هم پيوند مىخورند، فراگير را از يادگيرى عميق و معنادار به فراگيرى كممايه، سطحىنگر و جزم انديش تبديل مىكند. شايان توجه است با اين رويكرد دانشآموز از بينش تخصصى درخصوص يك رشته علمى دور مىشود.7- براساس رويكرد سازندهگرايى (توليد علم و دانش) كه آخرين و مهمترين رويكرد در حوزه برنامه درسى است. اصولاً فرايند توليد دانش در رويكرد تلفيق كاملاً ضد اين ديدگاه بوده و محتواهاى جديدى توليد نخواهند شد.8- اصول توالى منطقي، فرايند، ديسيپلين، كرونولوژى مطالعه پديدهها و ... در سازماندهى محتواى آموزشى از معيارهاى كليدى محسوب مىشوند. در رويكرد تلفيق به اين اصول كمترين توجهى نمىشود و اين خود پارادوكس بسيار بزرگى در حوزه برنامه درسى محسوب مىشود.9- به گواه دستاندركاران و برنامهريزانى كه ادبيات تلفيق را وارد نظام آموزشى ايران كردند، كشورهايى نظير ژاپن، از اين رويكرد برگشته و به ديسيپلين محورى در آموزشها گرايش پيدا كردهاند.10- رويكرد تلفيق يكى از ضعيفترين اَشكال برنامهريزى درسى است. اين رويكرد فقط در حوزهي، حوزهِهاى يادگيرى مصداق مىيابد كه در آن وسعت و توالى منطقى آن رشته علمى خيلى موردنظر نيست. بنابراين حداقل در مورد دو دانش جغرافيا و تاريخ سرزمين ايران كه ويژگى يگانه و منحصر بهفردى (سلفيك) دارد قابل اعمال نيست.11- رويكرد تليفيق برخلاف ساير رويكردهاى برنامه درسى فاقد چهارچوبههاى نظرى است و ديدگاههاى انتقادى نسبت به اين رويكرد در ادبيات برنامهريزى درسى جهان درحال افزايش است.12- از جمله نظريههاى انتقادى به رويكرد تلفيق، مىتوان به ديدگاه كليپاتريك اشاره كرد. براساس ديدگاه كليپاتريك گزينش دال اصلى براى دومدلول ديگر (اينجا تلويحا مدل رويكرد سه وجهى است) فاقد تبيينهاى استدلالى و علمى است.13- مهمترين نظريه انتقادى به رويكرد تلفيق مربوط به مارتين نيپ تحت عنوان «نظريه التقاط ناموزون» است كه در آن تمها بدون قاعده و نظم و بدون پشتوانه مبانى عقلانى به هم مربوط مىشوند.14- تلفيق صرفا يك روش و فرصت يادگيرى است و نه يك ماده درسي.15- طراحان روش رويكرد در دفتر تأليف با مشكلات بسيار كوچك و ريزوموار مانند ارزشيابى از اين برنامه مواجه خواهند شد به عنوان مثال شكل ارزشيابى اين كتاب در آزمون پايانى خردادماه چگونه خواهد بود؟ بهطور ميانگين چند سؤال براى هر بخش در نظر مىگيرند.16- در مديريت برنامهريزى درسى حل مسائل كوچك اجرايى و ادارى با قربانى كردن غيرهدفمند و غيرعقلانى حوزههاى يادگيرى مانندجغرافيا و تاريخ خسرانها و زيانهاى جبرانناپذيرى بر هويت، فرهنگ، تاريخ و تمدن ايراني- اسلامى وارد خواهد كرد كه در قضاوت آيينه تاريخ روشن خواهد شد.17- با توجه به گستره حجمه فرهنگى غرب، بحران هويت، مجازى سازى نظام بينالمللي، التقاط و اختلاط مرزهاى فرهنگى غرب با تمدن اسلامى و ايرانى ونقش حياتى برنامهها ى درسي، تعميم، تصميمسازي، تصميمگيرى و اجراى اين برنامه فقدانى بزرگ بر پيكره فرهنگى و تمدنى ايران و اسلام خواهد بود.
نتيجه:
1- رويكرد مطالعات اجتماعى در حال حاضر براى كشور ما مناسب نيست .شايد در دهه گذشته اين رويكرد مناسب بوده است اگرچه در آن زمان نيز منتقدانى داشت. اما امروز قطعا براى نظام آموزشى ما مضر است و عجيب آنكه برنامه ريزان اين حوزه اصرار دارند برنامه كه متعلق به بيش از 10 سال قبل است به عنوان برنامه نو ارائه كنند.2- برنامه مطالعات اجتماعى به منظور رفع مشكل اجرايى اين دروس در دوره راهنمايى تهيه شده است نه به سبب ناكارآمدى وضع موجود. اين در حالى است كه كسى از نتايج اين رويكرد اطمينانى ندارد. استنادات برنامه مطالعات اجتماعى از وثوق علمى مطمئنى برخوردار نيست. از سوى ديگر سابقه آموزشهايى از اين دست در قياس با قدمت آموزشهاى جغرافيا نيز دليل ديگرى بر ترديد در اين زمينه است.3- نگاهى به نظامهاى آموزشى دنيا مبين اين نظر است كه اغلب كشور هايى كه داراى سابقه تمدنى و تاريخى طولانى هستند و همچنين داراى تنوع قومي، فرهنگي، زبانى و... هستند از رويكرد ديسيپلينى در جغرافيا استفاده مىكنند.4- در كشورهايى كه رويكرد مطالعات اجتماعى مطرح شده است صرفا به علت آن كه اساسا حوزه علوم اجتماعى رو به طرد بود ناگزير به اين تغييرات شدهاند در چنين كشورهايى هر جا كه لازم بوده است مجددا برنامه درسى ديسيپلين محور ارائه شده است نظير استراليا.5- آنچه امروز به عنوان مخالفت با برنامه درسى مطالعات اجتماعى مطرح است از سر بكارگيرى اين تجربه است كه چند سال بعد مجددا ضرورت بازنگرى و رجعت به رويكرد ديسيپلينى الزامى خواهد شد.6- رويكرد مطالعات اجتماعى به دليل ماهيت و ذاتش مروج روحيه التقاطى خواهد بود.7- به زبان برنامه ريزى درسى نتايج آموزشها در رويكرد مطالعات اجتماعى براى كشورهايى نظير ايران كه دائما در معرض تعرض فرهنگي، سياسي، اجتماعى و حتى نظامى هستند مصيبت بار خواهد بود.
يکشنبه 8 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]