واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عوامل استجابت دعا(1)
خدا حرف "بندهاش" را گوش میدهد!!یادتان هست كه گفتیم حتی نمكمان را هم باید از خدا بخواهیمآنموقع باهم قرار گذاشتیم دفعه دیگر كه همدیگر را دیدیم، درباره این موضوع باهم صحبت كنیم كه: چكار كنیم تا ما گفتیم: « نَـ...مـَ ...» خدا نمكدانمان را پر كند؟بله! صحبت امروز من و شما در بارهی موضوع خیلی خیلی به درد خورِ: اسباب و مقدمات استجابت دعاها و برآورده شدن درخواستهایمان است دوست من این یك گفتگوی نوشتاریست و من دوست دارم وقتی شما حرفای مرا خواندید، من هم از حرفهای شما مطلع شوم پس حتما پشت پنجرهای كه من برای دینت باز كردهام بیا و حرفهات را برایم بزن؛ بله درست فهمیدی پنجرهی نظرات را میگویم اما حرف من:من میخواهم نمك ناهار امروزم رو از خدا بخواهم ، بسم الله ، از كجا شروع كنم كه غذام بینمك نشه؟استجابت دعا مسألهای است كه بسیار به آن در روایات امامان معصوم _كه درود و سلام خدا برآنان باد_ پرداخته شده و دانشمندان عرصه دین نیز آن را پروردهاند، و در این نوشتار شما حاصل تتبعی در اینباره را خواهید خواند كه اسباب استجابت را برمی شمرد. 1- خدا حرف «بندهاش» را گوش میدهد!!حتماً آیهی زیبای "وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَ لْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ " را شنیده یا خواندهاید كه خداوند به پیامبر می فرماید: چون "بندگان من" در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم، پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند.(1)از این كلام الهی میتوان چند شرط را برای آنكه دعایمان مستجاب شود استخراج كرد.آیا در كلمه "عبادی" كه در فرمایش پروردگار آمده است دقت كردهاید؟شما از كلمهی "بنده" چه میفهمید و آن را چگونه توضیح میدهید؟بله نكتهی در خور توجه همینجاست، باید "بندهی خدا" بود و بندگیكرد و فهمید كه بندگی خداوند غیر از بردگی است. باید دانست كه خداوند مالك ما در تمام وجود، از پیدایش گرفته تا بقا و ... است؛ آنگاه خواهیم یافت اینچنین مالكی، از رگ گردن بر بندهی خود نزدیكتر بوده و همهجا با اوست و خواهیم یافت كه با چنین مالكی باید چگونه بود. خواهیم یافت كه هیچ چیز چون او در وجود ما مؤثر نیست.فكر میكنم از این صحبتها میتوان دانست كه چرا آن مالك "ایاك نعبد و ایاك نستعین" را بر زبانمان گذاشته كه هر روز لااقل 10 بار بر آن معترف شویم. اما آیا به این نكته دقت داشتهاید كه بعضی وقتها ما آدمها چیزهایی را كه بیشتر بر زبانمان و جلوی چشممان است را كوچك میپنداریم و خیلی زود عادتمان میشود و فراموششان میكنیم، حال آنكه تكرار آن باید تذكری باشد برای فراموش نشدنمام!؟بگذریم از این غفلت!خلاصه آنكه باید بندگی را فهمید و با آن زندگی كرد تا مولا اجابتمان كند. چون "بندگان من" در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم، پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند 2- اگر صدایم زنی جواب دهم!دومین قسمت از آیه كه میخواهم در مورد آن بیاندیشیم، كلمه "الداع" به معنای خواهان و درخواست كننده، در فراز "اُجیبُ دَعوَةَ الدَاعِ اِذَا دَعانِ" است.آیا در مواقعی كه دعا میكنیم واقعا از خدا میخواهیم كه خواستهمان را برآورد؟ منظورم این است كه آیا حواسمان هست كه فقط خداست كه همهكارهیِ این عالم است و اوست كه اگر بخواهد میشود وگرنه، نه!!یا آنكه وقتی دعا میكنیم منظورمان این است كه "خدایا! تو هم یه كمكی بكن، هرچند اصل كار دست فلان آقاست".وقتی آنقدر فهمیدیم كه:1- هیچ كاری از دست خودمان ساخته نیست2- دیگران و بلكه تمام غیر حق هم وضعشان در این ناتوانی بدتر از ماستآنوقت است كه چون فقیری در مانده بر دامان تنها و تنهاترین دارای هستی چنان دست خواهیم افشاند كه كَرَم به جوش آید و فیض به خروش.دوستان باهم تا هفتهی آینده در این كلام دلنشین و این دو نكته تأمل كنیم تا در دیدار آینده از دیگر شرایط استجابت باهم گفتگو كنیم!یادت نرود كه پشت پنجره!! بیایی من مشتاق حرفهای تواَم یا علی پیوند به :حتی نمكت را هم از ما بخواه
حسین عسگری سایت تبیان1- سورهی بقره؛ آیهِی 186
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]