واضح آرشیو وب فارسی:مهر: امروز نخستين سالگرد آيدين/بغض يكساله بسكتبال تركيد
ديدار نمادين تيمهاي ملي بسكتبال و صبامهر قشنگترين بهانه براي باز شدن بغض يكساله بسكتبال بود تا نه از سر ترحم، بلكه براي همدردي با خانواده مرحوم "آيدين نيكخواه بهرامي" در گراميداشت اولين سالگرد اين قهرمان ملي همراه شويم.
به گزارش خبرنگار مهر، يكسال به بلنداي شب يلدا گذشت اما هنوز باورمان نشده كه "آيدين" ديگر نيست. تيم صبامهر (صباباتري ) بدون آيدين، تيم ملي بسكتبال بدون نيكخواه بهرامي شماره 8 و ورزش ايران بدون "آيدين نيكخواه بهرامي" 365 روز زمستاني، بهاري، تابستاني و پاييزي را پشت سر گذاشت اما هنوز نمي توان فقدان ملي پوش 205 سانتيمتري بسكتبال ايران را باور كرد.
پدر و مادر سالي ناباورانه را گذراندند و در حيرت رفتن اميد زندگي خود اشك ريختند اما هنوز به نبود آيدين عادت نكردند چون باور ندارند كه او ....
اما ديروز آزادي دست نهيبي شد بر سرمان كه واقعيت اينجاست؛ "يك سال گذشت". آري؛ بدون آيدين اما با ياد "آيدين".
امروز هفتم دي ماه، اولين سالروز آن روز تلخ است. روزي كه "جاده " و "چالوس" در امتداد هم ايستادند تا "گارد ريل " در سرماي زمستان غم داغ فقدان را به جان بسكتبال كه نه ؛ ورزش ايران بيندازد و ذوق و شوق افتخارآفرينيهاي بسكتبال را كه به واسطه صعود به المپيك به راه افتاده بود، نيمه كاره بگذارد.
جابر روزبهاني، اوشين ساهاكيان، عليرضا هنردوست، پويا تاجيك، ايمان زندي، بابك پاك نژاد، موسي نبي پور، كامران جمشيدوند، امير اميني، علي دورقي، بهزاد افرادي، محمدرضا اكبري، عماد سلماني، مهدي شيرجنگ و بالاخره صمد نيكخواه بهرامي در نخستين سالروز درگذشت مرحوم "آيدين نيكخواه بهرامي" به تالار بسكتبال ورزشگاه آزادي كه هر گوشهاش روزي نگاه آيدين را به خود داشته، آمده بودند تا به ياد هم تيمي خود در تيم ملي گل بزنند و هلهله كنند اما حيف، ديگر آيدين بر روي حلقه نمي پرد.
سياه پوشان صبامهر هم با نامهاي سجاد نجات زاده، بهنام افرادي، محمد سيستاني، اصغر كاردوست، كرم احمديان، سعيد تابش نيا، محمد شاهسوند، سامان ويسي، محمد ايراني ، محمد حسن زاده، ايمان كارياب، علي نصر و امير حسين شاهين طبع در آن سوي ميدان حريف سفيد پوشان تيم ملي شدند اما صد افسوس كه آيدين نبود تا برادرانش را در تيم باشگاهي همراهي كند.
تداعي خاطرات فرزند 26 سالهاي كه مدتهاست واژه مرحوم در كنار اسمش نشسته قدرت حرف زدن را از مادر گرفته بود. فرزانه ابراهيمي كه حالا صمد را تنها اميد و قدرت زندگياش مي داند تنها به يك جمله بسنده كرد: "آيدين من زنده است" . البته پدر هم كه سختي يك سال بدون پسر بزرگ را نتوانسته از چهره اش پنهان كند بيشتر از اين نگفت: "از حضور همه تشكر مي كنم."
اما محمود مشحون كه خود را به نوعي پدر آيدين مي داند حرفهاي شنيدني داشت: "اگر در تعريف از آيدين غلو كردم به من حق بدهيد چون فرزندم بود. پدر عاشق لحظاتي است كه فرزندش در جايگاهي قرار گيرد كه باعث افتخارش شود و آيدين با تلاش خود در آن جايگاه قرار گرفته بود. آيدين نمرده و هميشه جاودان خواهد بود."
رئيس فدراسيون بسكتبال ادامه داد: "حق اوست كه برايش اين گونه اداي احترام كنيم. من پدر آيدين را درك مي كنم چون او فرزند من هم بود. صمد را درك مي كنم چون من هم برادر از دست داده ام. اميدوارم صمد نيكخواه بهرامي با تلاش روز افزون خود به عنوان برادر ياد آيدين را هميشه و در هر كجا زنده نگه دارد."
ديدار بسكتبال در واپسين آدينه ايام زيارت ذات كبريايي دركعبه امنش بدون " آيدين نيكخواه بهرامي" برگزارشد اما تا چشم كار مي كرد ياد آيدين بود و تا گوش مي شنيد نام آيدين بود. ديروز ثابت شد ضرب المثلي كه بكار مي رود هميشه درست از آب در نمي آيد و شايد برخي اوقات بايد گفت: "از دل نرود هر آنكه از ديده برفت".
" يكسالي كه بدون آيدين گذشت به اندازه هزار سال سخت و طاقت فرسا بود و هر ثانيه اش غم و اندوه روي شانه من گذاشت." اين بخشي از صحبتهاي صمد نيكخواه بهرامي بود كه براي حضور در مراسم سالروز درگذشت برادر راه طولاني "پاريس" تا " تهران" را طي كرده بود.
صمد نيكخواه بهرامي گفت:" فكر نمي كردم بعد از مرگ آيدين بتوانم بلند شوم و به ورزش و زندگي ادامه دهم اما مثل اينكه آيدين در نبودش هم به من نيرو مي دهد. قدرت او در زندگي من پابرجاست. من بايد علاوه بر خودم به جاي آيدين هم بازي مي كردم به همين دليل تلاش بيشتري از خود نشان دادم".
وي به خاطرات مشترك با برادر مرحومش اشاره كرد و اظهار داشت: "كري خواني هاي زيادي با هم داشتيم من هزاران بار به او باختم او هم همينطور. اما بالاخره هر دو ملي پوش شديم. حضور در المپيك آرزوي بزرگ آيدين بود هميشه از اين موضوع حرف مي زد اما نتوانست آن را تجربه كند. به همين خاطر بود كه در بازيهاي المپيك سخت ترين دوران ورزشي خود را سپري كردم."
ديروز آيدين نيكخواه بهرامي گمشده اي در تالار بسكتبال آزادي بود كه همه او را مي خواندند هر چند كه آيدين نيكخواه بهرامي با رفتنش بزرگ نشد. او بزرگي را پيش از سفر آخرت و در اين عالم تصاحب كرده بود اما " تا هستم اي رفيق نداني كه كيستم".
--------------------------
گزارش : زينب حاجي حسيني
شنبه 7 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]