تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816496018




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اثر‌بخشي رفتار والدين در ارتقاي سلامت رواني فرزندان


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اثر‌بخشي رفتار والدين در ارتقاي سلامت رواني فرزندان
عمومي- بهارك ‌طالب‌لو*:
عقل دانش مدار انسان را مي‌‌بايست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفيق كرد

لازمه ماندگاري و بقاء، حركت كردن هم جهت و همسو با اين تحولات است.

با توجه به شرايط پيچيده زندگي والدين به جهت نداشتن فرصت كافي براي تربيت و آموزش فرزندان خود تربيت و آموزش آنها را به نهادهاي آموزشي سپرده‌اند تا علاوه بر آموزش مهارتهاي تحصيلي، آموزش مهارتهاي زندگي راهم يياموزند.

آيا مي‌توان گفت دانش آموزي كه صرفاَ در فعاليت‌هاي تحصيلي موفق است از نظر رواني، سلامت كاملي را دارا مي‌باشد؟

آيا مي‌توان نقش خانواده را در سلامت روان اين فرزندان كه خود سرمايه‌هاي اين مرز و بوم هستند، ناديده گرفت.

سرمايه‌هايي كه در صورت برخورداري از سلامت كامل مي‌توانند منجر به نوآوري و انديشه كار درجامعه شوند.

بايد بتوان نسلي خود آغازگر، خود مشاهده‌گر، خود قضاوت كننده، خود راهبر مدير و خود تغيير دهنده تربيت كرد و آنها را قادر ساخت تا ظرفيت‌هاي جديدي در خود بوجود آورند و آگاهانه، مستمرانه و سريع تغييرات ايجاد نموده و پاسخگوي سريع در جامعه در حال يادگيري باشند.

اين زماني مؤثر است كه اين سرمايه‌ها در سلامت كامل رواني باشند.

خانواده به عنوان اولين، مؤثرترين، مهمترين كانون رشد و تربيت ومنبع كسب اطلاع در شكل‌گيري و ايجاد سلامت رواني نقش ارزنده‌اي را دارد و هيج جامعه‌اي نمي‌تواند ادعاي سلامت كند مگر اين‌كه از خانواده‌هاي سالمي برخوردار باشد، خانواده‌اي كه بتواند خود را با تغييرات اجتماعي وسيعي كه ناشي از گذر سنت به مدرنيزه است تطبيق دهد و در اين راستا به تربيت فرزنداني توجه داشته باشد كه بتوانند براي خود و جامعه‌شان مفيد واقع شوند.

سازمان جهاني بهداشت (WTO)، سلامت رواني را توانايي كامل براي ايفاي نقش‌هاي اجتماعي، رواني و جسماني تعريف كرده است كه هيچكدام بر ديگري برتري ندارد.

اين سازمان معتقد است كه بهداشت رواني فقط عدم وجود بيماري و يا عقب‌ماندگي نيست، بنابراين كسي كه احساس ناراحتي نكند از نظر رواني سالم محسوب مي‌شد.

سلامت رواني همان سلامت فكر كردن و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان است نه تنها جسم، بلكه روح نيز احتياج به مراقبت دارد و اين دو جداي از هم نيستند. [تئوريهاي رشد كودك و سلامت روان]

ايجاد سلامت رواني، هدف سازگاري فرد با محيط اطراف خود است در صورتي كه بتواند خود را با محيط تطبيق دهد، قابليت‌هاي خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفي و رفتاري باشد، در اين صورت مي‌توان گفت، از سلامت رواني برخوردار است.

ويژگيهاي فردي كه داراي سلامت رواني است

* نسبت به خود، خانواده و جامعه بي‌تفاوت نيست.
* با ديگران سازگاري دارد.
* به خود و ديگران احترام مي‌گذارد.
* شاد و مثبت انديش است.
* به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهي دارد.
* در برابر ناكامي‌ها تسليم نمي‌شود و خود را نمي‌بازد.
* در برابر موقعيت‌ها و شرايط، انعطاف پذير است.
* از توانايي‌هاي خود شناخت دارد و به دنبال رشد استعدادهايش است.
* دنيا را گذرگاهي براي رسيدن به آخرت مي‌داند.
* نيازهايش را به گونه‌پابباي برآورده مي‌كند كه با ارزش‌هاي جامعه منافات نداشته باشد.
* صداقت و درستكاري در رفتار و گفتارش دارد.
* اميد و شوق به زندگي دارد.
* فردي خود كنترل در تمام شرايط زندگي است.
* مسئوليت‌پذير ومتعهد است.
* از اعتماد به نفس و عزت نفس در زندگي برخوردار است.

نحوه رفتار والدين

1- والديني كه سلامت رواني فرزندان خود را به خطر مي‌اندازند.

در فضاي خانه انظباط و مقررات خشك برقراراست، به فرزندان اختيار، آزادي عمل و قدرت تصميم‌گيري داده نمي‌شود، به نيازها و خواسته‌هاي فرزندان توجهي نمي‌شود و فقط آمال و آرزوهاي خود را در فرزندان پياده مي‌كنند و در برخي مواقع توقعات آنها بالاتر از حد توانيهاي فرزندان است.
در مقابل رفتار نامطلوب، تنبيه شديد بدني صورت مي‌گيرد ‌و ناتواني‌هاي آنها مدام يادآوري مي‌شود و به مقايسه فرزندان با ديگران مي‌پردازند جلوي جمع مدام آنها را تحقير مي‌كنند.

جو عاطفي در محيط خانه برقرار نيست و به محبت و نوازش فرزندان خود نمي‌پردازند. دادن پند و اندرز از طرف والدين بسيار است. براي صحبت با فرزندان خود زماني اختصاص نمي‌دهند.
جو حاكم بر خانواده جوي صميمي نيست و در مواقعي هم، اعضاء خانواده براي يكديگر احترام قائل نيستند. به تغييرات جسماني دوران بلوغ توجهي نمي‌شود. اضطراب و افسردگي در اين خانواده‌ها ديده مي‌شود.

2- والدين بي‌بندبار

والدين‌ به فرزندان خود آزادي بيش از اندازه داده‌اند و از عملكرد و فعاليت‌هاي آنها اطلاعي ندارند. فرزندان در اين خانواده‌ها خود تصميم گيرنده هستند و شيوه مشورتي در آنها ديده نمي‌شود. اغلب خانواده‌ها از هم جدا زندگي مي‌كنند يا هر كدام شيوه زندگي خود را دارند. توجهي به فرزندان نمي‌شود و شرايط عاطفي جايگاهي ندارد.

3- والديني كه در جهت ايجاد سلامت رواني فرزندان خود تلاش مي‌كنند.

سلامت جسماني، اخلاقي، اجتماعي و عاطفي مورد توجه است و داراي يك بصيرت و تصوير ذهني از اهداف خود هستند و در راه رسيدن به آن تلاش مي‌كنند. آزادي فرزندان متناسب با سن و نياز در چارچوب اخلاقي است و در تصميم گيري‌ها آن‌ها را دخالت داده و به نظراتشان توجه نشان داده مي‌شود و مورد پذيرش است. به فرزندان كمك مي‌شود تا توانايي‌ها و استعدادهاي خود را بشناسند.
تفاوت‌هاي فردي در نظر گرفته مي‌شود و بر اساس توانايي‌ها از فرزندان خود انتظار دارند. فرزندان بدون هيچ‌گونه ترسي مسائل و مشكلات خود را بيان مي‌كنند. تبادل نظر در بين افراد خانواده ديده مي‌شود. تنبيه و تشويق آن‌ها متناسب با عملكردشان است و مورد سرزنش قرار نمي‌گيرند.

تفاهم و همدلي وجود دارد در اين صورت پند واندرز از طرف والدين به راحتي پذيرفته مي شود. اگر با اشتباهي روبرو شدند يا با حرف زدن در مورد آن ‌به برطرف كردن مي‌پردازند يا به طور غير مستقيم آن‌ها را از اعمال نادرستشان آگاه مي‌كنند. مخالفت با تصميم‌هاي فرزندان همراه با دليل و مدرك بيان مي‌شود. فرزندان خود را خود كنترل بار مي‌آورند، بدين‌منظور خوبي‌ها و بدي‌ها را نشان مي‌دهند به گونه‌اي كه دروني شود تا درموقعيت‌هايي كه والدين حضورندارند، خود به كنترل رفتارشان بپردازند.
با شرايط روحي وجسماني دوران بلوغ آگاهي دارند و درمورد آن با نوجوان صحبت مي‌شود و او را مطمئن مي‌كنند كه تغييرات ايجاد شده طبيعي است. نقاط قوت فرزندان را گوشزد مي‌كنند و اعتماد به نفس را در آنها افزايش مي‌دهند. به آن‌ها در حد توانايي‌هايشان مسؤليت داده مي‌شود. معاشرت بين افراد در اين خانواده‌ها ديده مي‌شود و براي تفريح و سرگرمي فرزندان وقت گذاشته مي‌‌شود و به تغذيه آن‌ها توجه نشان مي‌دهند.

رفتار والدين و سلامت رواني فرزندان

رفتار و گفتار والدين مي‌بايست الگويي براي فرزندان باشد. رفتار دانش‌آموزان همانند آيينه ايست كه والدين رفتار خود را در آن مي‌توانند مشاهده كنند. فرزندان از والدين خود تقليد مي‌پذيرند و همانندسازي مي‌كنند. بي‌قراري و آشفتگي پايدار پدر ومادر بر سلامت عاطفي و رشد مهارت‌هاي شناختي كودكان تأثير منفي دارد، بنابراين در ابتدا نياز به سلامت رواني والدين است كه در صورت دارا بودن مي‌توانند در جهت ايجاد سلامت رواني فرزندان خود تلاش كنند.

با توجه به ويژگي‌هاي بيان شده در خانواده‌هاي سالم مي‌بايست با فراهم آوردن شرايط محيطي مناسب و رفتار اثربخش با فرزندان تجارب با معنا و با ارزش را به آن‌ها داد كه نتايج حلاوت آن دروني شده و به عنوان سوخت جاودانه از آن بهره جست.
فرصت‌هايي را براي شكوفايي استعدادها، توانايي‌ها و كنار آمدن با خود و ديگران از اهداف مهم و اساسي سلامت رواني است. افراد بايد بتوانند در مواجهه با چالش‌ها و مشكلات روزمره بر اساس ويژگي‌هاي رواني خود برخورد نمايند. هر چقدر از سلامت رواني بيشتري برخوردار باشند به يقين آسيب‌پذيري كمتر خواهد بود.

راهكارهاي عملي در تأمين سلامت رواني فرزندان

* لازمه قبول دستورات والدين و عدم سركشي فرزندان برقراري ارتباط دو طرفه و صميمانه مي‌باشد و مي‌بايست نظرات آن‌هارا نسبت به مسائل ومشكلات پرسيد.
* پند و نصيحت غيرمستقيم گفته شود و تاحدودي آزادي عمل داده شود و بايد رفتار والدين الگويي براي آن‌ها باشد.
* براي فرزندان زماني را اختصاص داد تا ازمشكلات ومسائلي كه برايشان پيش مي‌آيد آزادانه بدون هيچ‌گونه ترس صحبت كنند و بايد به عقايدشان احترام گذاشت.
* در زمينه بلوغ و تغييرات جسماني و رواني هر ‌اندازه آگاهي فرزندان بيشتر باشد بهتر با اين شرايط كنار مي‌آيند. عدم ارائه اطلاعات از سوي والدين ممكن است دسترسي به منابعي كه منجر به انحراف آن‌ها مي‌شود اضطراب را در نوجوان افزايش دهد. به او گفته شود كه اين تغييرات طبيعي هستند و آغاز جديدي در دوران زندگي اوست.
* بايد با فرزندان دوست بود، نسبت به نقاط ضعف وناتوانايي‌هايشان شناخت داشت و اجازه داد تا عقايد خود را آزادانه بيان نمايند و اعتماد به نفس رادرآن‌هاافزايش داد.
* فرزندان تمايل به حس استقلال طلبي به خصوص در نوجواني دارند. برخورد بايد به گونه‌اي باشد كه اين حس به وجود نيايد كه براي او تصميم‌گيري مي‌شود و آزادي او گرفته مي‌شود.
* به احساسات فرزندان توجه كرد و فرصت مناسب براي بروز احساست به آنها داده شود.
* بايد اطللاعات كافي از نياز فرزندان به امنيت، آرامش، شكوفايي، محبت و نيازهاي عاطفي و دوران بلوغ داشت.
* به قضاوت و ارزشيابي سريع مشكلات نبايد پرداخت و از تحقير و سرزنش كردن فرزندان خوداري نمود.
* محيطي امن همرا با محبت كافي، توجه كافي به فرزندان فراهم كرد و در هنگام مواجه شدن با ناراحتي‌ها با حوصله با آن‌ها حرف زده شود.
* فرزندان را به انجام فعاليت‌هاي گروهي تشويق كرد.
* با پرورش ابعاد روحي، معنوي و مذهبي شخصيت خود وفرزندان به سلامت رواني دست پيدا كرد.
* آموزش مهارت‌هاي زندگي براي افزايش توانايي‌هاي رواني و اجتماعي تا بتوانند با كشمكش‌هاي زندگي روبرو شوند.
* بحث و گفتگو با فرزندا‌ن در خصوص مسائل مختلف تا به تفكر نقادانه دست پيدا كنند.
* همدلي و كمك كردن به ديگران و ايجاد اين حس آنها.
* با بررسي راه حل‌هاي گوناگون در حل مسائل تفكر خلاق را در آن‌ها دروني كرد.

با توجه به بررسي‌هاي انجام شده مي‌توان گفت فرزندي كه در يك خانواده سالم بزرگ مي‌شود ويژگي‌هاي زير را مي‌تواند داشته باشد در اين صورت مي‌توان گفت از سلامت روان برخوردار است. ايجاد مهارت‌هاي زير در ايجاد سلامت روان مؤثر است.
درنتيجه مي‌توان گفت والدين مسؤل تغيير واصلاح رفتارهاي ناسازگارانه و تأمين بلوغ عاطفي وسلامت رواني فرزندان خود هستند. آنها با‌يد چگونگي برقراري روابط درست عاطفي، سازگاري با ديگران و مسؤليت‌پذيري را آموزش دهند و راه‌هاي مبارزه با كينه توزي، ديگر آزاري و حسادت را ياد دهند. اگر والدين مي‌خواهند فرزنداني مستقل، مسؤليت‌پذير، داراي اعتماد به نفس داشته باشند بايد در ارتباط با آنان گرم، صميمي و پذيرنده باشند. حمايت والدين در ايجاد رفتارسازگار و بهنجار فرزندان و داشتن سلامت‌روان امري ضروري است.

درنتيجه رفتار اثربخش والدين مي‌توان اميد داشت فرزنداني همراه با سلامت رواني داشت تا بتوانند نيروهاي كارآمد و ارزنده‌اي در تمام عرصه‌هاي زندگي، كاري، تحصيلي و... باشند.

*كارشناس ارشد برنامه‌ريزي آموزشي
 يکشنبه 24 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن