دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1862273208
كتاب الكترونيك رمان ارباب حلقه ها به صورت كامل Lord Of The Rings Ebook
واضح آرشیو وب فارسی:میهن دانلود: HTML clipboard دانلود كتاب الكترونيكي رمانارباب حلقه ها يكي از پر طرف دار ترين داستان هاي تخيلي ساخته شده در جهان Lord Of The Rings Ebook اين كتاب با فرمت پي دي اف PDF ميباشد و با نرم افزار Acrobat Reader قابليت خوانده شدن را داراست توضيحاتي كه رباره اين كتاب الكترونيكي وجود دارد به شرح زير است نويسنده كتاب جی آر آر تالکین و مترجم رضا علیزاده ميباشد حجم اين كتاب 200 صفحه است و به صورت 7 فصل اماده دانلود رايگان از ميهن دانلود است در اخر خواندن اين رمان زيبارا به شما پيشنهاد ميكنيم فرودو ناگهان بيدار شد. اتاق هنوز تاريک بود. مری آنجا با شمعی در يک دست ايستاده بود و با بسيار خوب ! چه » : دست ديگر به در ضربه می زد. فرودو که هنوز لرزان و متحير بود، گفت «؟ شده چه شده! وقت بيدار شدن است. ساعت چهار و نيم است و هوا خيلی مه آلود » : مری فرياد زد است. زود باش! سام تا حالا صبحانه را آماده کرده. حتی پی پين هم بيدار شده . من دارم می روم اسبچه ها را زين کنم و يکی را هم بياورم که بار و بنديل مان را حمل کند . آن فتی تنبل را بيدار «. کنيد! لااقل بايد بيدار شود و ببيند که داريم می رويم به زودی پس از ساعت شش، آماده بودند که راه بيافتند. فتی بولگر هنوز داشت دهن دره می کرد. پاورچين پاروچين آهسته از خانه بيرون زدند. مری پيشاپيش بقيه راه افتاد و اسبچه ای را که بارها را می کشيد، هدايت کرد و راهی را که از ميان بيشه پشت خانه می گذشت در پيش گرفت و سپس از ميان چند مزرعه ميان بر زد. برگ های درختان براق و همه شاخه ها خيس آب بودند؛ علف ها از شبنمی سرد رنگشان به خاکستری گراييده بود . همه چيز ساکن بود و صداهای دوردست، نزديک و واضح به نظر می رسيد: صدای همهمه مرغ و خروس ها در يک حياط، صدای بسته شدن در يک خانه در آن دورها. قسمتی از فصل ششم کتاب رمان ارباب حلقه ها
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-