تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1811749224




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رباینده‌ام عاشق هیتلر بود


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات  - ناتاشا کامپوش اتریشی خاطرات تلخش از هشت سال زندگی در سلولی زیرزمینی را در کتابی 220 صفحه‌ای با نام «3096 روز» تعریف کرده است. به گزارش خبرآنلاین، کامپوش در سن 10 سالگی ربوده شد و در طول هشت سال نیمی که در اسارت به سر برد مرتب کتک می‌خورد، گشنگی می‌کشید و در شرایطی نامعمول به کارهای خانه رسیدگی می‌کرد. او در کتاب خاطراتش می نویسد وولفگنگ پریکلوپیل، رباینده‌اش شیفته آدولف هیتلر بود و خودش را یکی از خدایگان مصر باستان می‌خواند. پریکلوپیل در سال 1998 در یکی از خیابان های وین ناتاشا را در راه برگشت از مدرسه به خانه ربود و او را در زیرزمین خانه‌اش در حومه شهر زندانی کرد تا اینکه در سال 2006 کامپوش موفق به فرار شد. ناتاشا کامپوش پس از فرار دست به خودکشی زد، اما زنده ماند. با شنیدن این خبر وحشت تمام وجود اهالی اتریش را فراگرفت. خبری که به تیتر یک روزنامه‌های دنیا بدل شد. کامپوش کتاب آلمانی زبان «3096 روز» را با کمک دو نویسنده دیگر به نگارش درآورده است. او در این کتاب پریکلوپیل را به عنوان مردی دچار پارانویا و غیرقابل پیش‌بینی توصیف می‌کند که وسواس تمیزی دارد. این مرد در طول این هشت سال مرتب جسمی و زبانی ناتاشا را مورد آزار قرار داده است. نسخه انگلیسی زبان این کتاب 16 سپتامبر منتشر می‌شود. کامپوش در این کتاب می‌نویسد:«از هر نظر این مرد یک هیولا بود و بسیار بی‌رحمتر از آنچه می‌شود تصور کرد.» پریکلوپیل برای کتک زدن ناتاشا به مشت و لگد قانع نبود و با کیسه سیمان و اهرم نیز به جان او می‌افتاد. او می نویسد:«گاهی آنقدر کتکم می زد که به نظرم ساعت‌ها طول می‌کشید.» ربیانده از راه‌های دیگر نیز کامپوش را آزار می داد، او نمی گذاشت ناتاشا غذا بخورد چون به نظرش او چاق و زشت بوده است. «او دقیقا می‌دانست کدام دکمه را فشار دهد تا اعتماد به نفسم را از بین ببرد، او مرتب این دکمه را فشار می‌داد.» کامپوش پس از فرار در سن 16 سالگی تنها 38 کیلوگرم وزن داشت. پریکلوپیل موهای سر ناتاشا را می‌تراشد و از 14 سالگی مانند یک برده دست‌های او را به پایه تخت زنجیر می‌کرد. کامپوش در کتابش می‌نویسد دلیل تراشیدن موهای سرش این بوده که پلیس نتواند رد او را در خانه رباینده بگیرد. کامپوش که حالا 22 سال دارد وقتی بزرگتر می‌شود اجازه می‌یابد بگذارد موهایش کمی بلند شود، اما برای دلخوشی رباینده بایستی آنها را رنگ می‌کرد. او در کتابش می‌نویسد به نظر پریکلوپیل زن باید «تابع، سخت‌کوش و موطلایی» باشد. کامپوش با صداقت می‌نویسد که چند بار سعی کرده با تکه‌های لباس خودش را خفه کند و یا با آتش زدن کاغذ جان خودش را بگیرد، اما همیشه در آخرین لحظه «میل به بقا» موجب شده خودش را نجات دهد. کامپوش در طول این سال‌ها هرگز به پریکلوپیل که با تاثیر از مجموعه داستان‌های علمی تخیلی «Stargate» خودش را خدایگان مصر باستان می‌خواند، «ارباب» یا «قربان» خطاب نکرد و حتی در 15 سالگی با مشت به جان او افتاد. هرچند کامپوش می‌نویسد:«در مبارزه تن به تن با او شانس پیروزی نداشتم، اما همین درگیری‌ها باعث شد زنده بمانم.» او دلیل ربوده شدنش را این چنین توضیح می‌دهد: «پریکلوپیل می‌خواست کسی را داشته باشد که به او به چشم مهم‌ترین شخص زندگی‌اش نگاه کند. امروز فکر می‌کنم وولفگنگ پریکلوپیل با انجام این جنایت وحشتناکش تنها قصد ساختن دنیای بی‌عیب و نقصی برای خودش داشت که در آن یک نفر در تملکش باشد.» این کتاب با حضور کامپوش روز پنجشنبه در پایتخت اتریش رونمایی شد. نسخه انگلیسی زبان این کتاب در استرالیا، آفریقای جنوبی، زلاندنو، کانادا و هند منتشر می‌شود. آسوشیتدپرس / 9 سپتامبر




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن