تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835293524




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«آینده درخشان» بشریت کجاست؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه  - ناصر فکوهی انفعال و سردرگمی، نومیدی و نداشتن چشم‌انداز نسبت به آینده خود و به ویژه فرزندان خویش، بی‌تمایلی به تشکیل خانواده یعنی تشکیل واحدی برای بازتولید اجتماعی، تنش و تعرض نسبت به خود و به دیگران، بالا گرفتن نفرت‌های نژادی، قومی‌ و محلی‌گرایی و جماعت‌گرایی و بنیاد‌گرایی‌ها و... برخی از نشانگانی هستند که امروز در کشورهای توسعه‌یافته در برابر گسترش و تعمیق بحران بزرگ اقتصادی با آنها روبه‌رو شده‌ایم. مطبوعات و رسانه‌ها خبر از تراژدی‌هایی می‌دهند که گاه یک خانواده کامل را از فرط نومیدی به آینده، به کام مرگ، آن هم به دست پدر یا سرپرست همان خانواده می‌کشد. و این در حالی است که جهان در هیچ زمانی از آغاز بشریت تاکنون، از لحاظ مادی، چنین قدرتمند و غنی نبوده است: حجم سرمایه‌های انباشت‌شده یا دارایی‌های مادیت‌یافته در قالب انواع و اقسام کالاها و خدمات رفاهی، سرسام‌آور است. با این وجود در همین جهان، نه فقط شاهد گسست‌هایی هر چه بیشتر میان دو گروه کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه و در نتیجه قدرت یافتن و خشونت هر چه بیشتر امواج و اشکال مهاجرتی (‌و در واقع برده‌داری‌های جدید) به سوی گروه اول هستیم، بلکه درون هر یک از این دو گروه از کشورها نیز شاهد ژرف شدن جدایی و شکاف میان اقشار غنی و فقیر. سرانجام از یاد نبریم که در همین جهان، تجربه کنونی کشورهای ثروتمند در رودررویی با بحران و شکنندگی و ناپایداری سرنوشتی نامعلوم تجربه‌ای است که بیش از پنجاه سال است در کشورهای در حال توسعه به اشکال مختلف وجود داشته و همچنان ادامه دارد. در این شرایط، پرسش اساسی آن است که چنین موقعیت شکننده‌ای، به سود چه گروه یا گروه‌هایی است و چرا تداوم می‌یابد؟ واقعیت آن است که اگر نخواهیم درون گونه‌ای از گونه‌های نظریه توطئه فرو بیفتیم و تن به تقلیل‌گرایی عقلانی جبری ناشی از این امر بدهیم (زیرا می‌دانیم که نتیجه این کار در کوتاه یا دراز‌مدت سردرگمی‌ و باز هم افسردگی بیشتر ناشی از ثمرات متفاوت پیش‌بینی‌های ما خواهد بود) نمی‌توانیم به این پرسش پاسخ دقیقی بدهیم. مسئله «گناه» یا «مسئولیت شخصی» این یا آن گروه نیست، مسئله بیشتر نوعی توهم عام است که در امواجی دراز‌مدت در طول چند قرن به وقوع پیوسته و اکنون نتایج خود را با امواج کوتاه‌مدت اما با تواتری هرچه بیشتر و با قدرت مخربی هر چه شدیدتر به ما تحمیل می‌کند. آنچه آدام اسمیت با خوش‌بینی «ثروت ملل» می‌نامید و پیوریتن‌های آمریکایی با پای گذاشتن بر دنیای جدید به دنبال‌اش بودند؛ یا آنچه انقلابیون قرن هجدهم فرانسه، شعار‌های جهان‌شمول خود می‌پنداشتند و انقلابیون قرن بیستم جهان سوم، آینده‌ای تابناک می‌پنداشتندش؛ آنچه سوداگران مالی قرن بیست و یکم ثروتی در دسترس و آسان از خلال شبکه‌های مالی تصور می‌کردند و نظامیان همین دوره، در قالب سلاح‌هایی هر چه هولناک‌تر و «بازدارنده‌تر»، تنها راه رهایی بشریت از سرنوشت دردناکی که در فقر و فلاکت داشته است می‌دانستند و سرانجام آنچه اقتصاددانان و تکنوکرات‌های تازه به دوران رسیده با نگاه به فرمول‌های ریاضی سطحی‌نگران‌شان از تصورش به شعف می‌آیند و در خلسه‌ای بیمار‌گونه «فنون دقیق اقتصادی» را برای رسیدن به آن تجویز می‌کنند... همه و همه ظاهراً ساختارهایی کمابیش اسطوره‌ای بیش نبوده و نیستند: سراب‌هایی که انسان‌ها برای گریز از پرسش دردناکی برای خود ساخته‌اند؛ همان سراب‌هایی که نابغه‌ای چون ژان ژاک روسو از قرن هجده، پیش از آنکه تمامی‌این صحنه‌پردازی‌های پر جلوه مدرنیت آغاز شود، درباره آنها پرسشی را مطرح کرده بود: اینکه آیا جدا شدن انسان از موقعیت طبیعی‌اش به مثابه یک موجود زنده و ورود او را به موقعیت اجتماعی، یا به عبارت دیگر فاصله گرفتن وی از سایر موجودات طبیعی و تبدیل شدنش را به یک موجودیت «فرهنگی» باید حقیقتاً یک «پیشرفت» به حساب آورد و یا یک «مصیبت» که معنا و سرنوشتی جز سقوطی عمومی، قهقرایی و هر چه هولناک‌تر تا نابودی کامل وی و شاید تمام موجودات دیگر نخواهد داشت؟ اندیشه روسویی (که البته باید به تناقض درونی آن با توجه به قانون‌گرایی وی نیز اذعان داشت) لااقل بعد از آن، در طول قرن‌ها تحقیر شد و انسان‌ها با الگو گرفتن از یک مدل اروپایی خود‌محور، با قاطعیت و اطمینانی خدشه‌ناپذیر، راهی معکوس با طبیعت را پیش گرفتند و میزان خوشبختی خود را با میزان فاصله گرفتن از مردمان غیر اروپایی با کسانی که «ابتدایی»، «وحشی»، «غیر متمدن» و «بدوی» می‌نامیدندشان، اندازه گرفتند. نتیجه امروز متأسفانه در پیش روی ما است و گاه حوادثی کوچک، گویایی بالایی را به ما نشان می‌دهند. پدر یک «خانواده خوشبخت» که تا چند سال پیش در کشوری ثروتمند و «توسعه‌یافته»، نسبت به «آینده درخشان» خود و فرزندانش، کوچکترین شکی نداشت، تپانچه‌ای به دست می‌گیرد و عزیزان خویش و خود را برای همیشه از آنچه دیگر نمی‌تواند به مثابه «زندگی» درکش کند، «خلاص می‌کند»: انسانی که نمی‌تواند معنای غریب این «واژگونی» از «خوشبختی مطلق» به «بدبختی مطلق» را درک کند. نماد‌گرایی این حادثه که به واقعه‌ای کمابیش «متعارف» در جهان بحران‌زده کنونی، بدل شده است، می‌تواند نمادگرایی جهانی باشد که دیگر نمی‌تواند با توهم‌های خود، یا دروغ‌هایی که برای خود به هم بافته است و فروپاشی همه آرزوها و خواب‌های طلایی در پیش چشمانش، با خود کنار بیاید و بنابراین با گریزی به «پیش» و با شتابی هر چه بیشتر گویی بر آن است که «تیر خلاصی» بر مغز خویش خالی کند. انتظار بهشتی زمینی، عمری بی‌پایان و سلامت و جوانی ابدی، ثروتی بی‌کران و گسترده، زمینی آباد و سراسر سبز و بی‌اندوه، انسان‌هایی دوست‌داشتنی و مهربان که خشونت و بی‌رحمی‌را برای همیشه از یاد و از کنش‌هایشان حذف کرده باشند، حاکمانی صالح و مردمانی آرام و بی‌دغدغه... آیا خیال‌پردازی‌هایی بیهوده نبوده‌اند که بدترین راه‌ها، یعنی ساده‌پندارترین راه‌ها، که تنها راه‌های تحقق یافتن خود می‌پنداشتند را انتخاب کرده‌اند؟ و آیا امروز بشریت بهای سنگین این سطحی‌اندیشی را نمی‌پردازد و نباید اندکی به تأمل در اندیشه‌های عمیقی همچون تفکر روسویی بنشیند؟




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن