واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > صنعت - محمدرضا پاکروان آمادگی صنعت مخابرات کشور در بخشهای مختلف از تولید فیبرنوری تا ادوات و ملزومات شبکه، برای ورود به حوزه صنعت فیبرنوری به چند بخش تقسیم میشود. یک بخش مهم کار، حوزه امکانات و تجهیزات و زیرساختهای غیر فعال (پَسیو) شبکه است. این بخش، قسمت عمدهای از هزینههای شبکه را تشکیل میدهد. عمده آن هم مربوط به تأمین زیرساختهای لازم برای رساندن فیبر نوری از محل مراکز مخابراتی به محل مشترکین است که در این بخش بایستی عملیات حفاری صورت گرفته و فیبر و مولفههای غیرفعال شبکه به نحو مناسبی نصب گردند تا بستر ارتباطی منازل با مراکز مخابراتی فراهم گردد. به طور طبیعی شرکتهای داخلی میتوانند و باید در این زمینه نقش ایفا کنند. بخش دیگر به تجهیزات فعال (اکتیو) شبکه مربوط میشود. تجهیزات این بخش در زمره فناوریهای با تکنولوژی بالا هستند. البته شرکتهای خوبی در کشور وجود دارند که میتوانند در این زمینه فعالیت کنند و توانمندی خود را نشان دهند. البته این به سیاستهای دولت بر میگردد که تا چه میزان از توان شرکتهای داخلی استفاده کند. به عبارت دیگر، استفاده از پتانسیلهای داخلی در گرو روشها و سیاستهای اتخاذ شده است. حوزه دیگر هم حوزه اپراتوری شبکه است که طبعاً باید مجموعههای داخلی فعال باشند و اتفاقاً این حوزه از زمینههایی است که اگر استراتژیهای مدیریتی مناسبی برای آن تدوین شود، میتواند نقش مهمی در توسعه و پویایی بخش مجموعههای داخلی داشته باشد. مسایلی مثل نقش بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی، هماهنگی با نهادهای قانونی کشور که حقوق و اختیارات مکمل هم دارند مثل صدا و سیما، مخابرات ایران، شهرداریها و نحوه تعامل آنها با هم خیلی تعیینکننده است. در بخش فعال و غیرفعال یک زنجیره ارزشی وجود دارد. مثلاً در تولید فیبر نوری از تولید هسته فیبر تا cabling مراحلی وجود دارد. هر چند در داخل کشور فناوری تولید فیبرنوری در اختیار ما نیست، اما در مراحل بعدی تولید فیبر مانند cabling توانمندی خوبی وجود دارد. در بخش فعال هم به همین ترتیب است و زنجیره ارزشی داریم که در آن حلقههای متعددی به صورت به هم پیوسته وجود دارند. طراحی و ساخت چیپستها و قطعات الکترونیکی، طراحی سیستمها، فرآیند تولید و اسمبلی، و تست و تعمیر و پشتیبانی محصولات از بخشهای عمده این زنجیره ارزشی هستند. در هر کدام از این بخش ها، پتانسیلهایی در کشور وجود دارند. در برخی از آنها، کار تخصصیتر و پیچیدهتر است و بکارگیری و رشد آن احتیاج به برنامهریزی، سیاستگذاری، حمایت و تلاش بیشتری دارد، مانند طراحی چیپهای این سیستمها و یا طراحی سیستمی مولفههای شبکه. در برخی دیگر، مانند پشتیبانی فنی و یا تولید (به معنای اسمبلی) کار آسانتر بوده و اجرای آن در داخل کشور با سهولت بیشتری انجام خواهد شد. اما این موضوع که در چه زمینههایی سرمایهگذاری کنیم، به استراتژی و سیاست ما برمیگردد و طبیعتاً رقابتی جدی وجود دارد که در آن، خارجیها به دنبال این هستند که تا چه حد میتوانند بخشهای بیشتری از این زنجیره ارزشی را در بیرون از ایران انجام دهند و ما بایستی به دنبال افزایش و توسعه ارزش آن بخشهایی از کار باشیم که در داخل انجام میپذیرند. اگر حمایت دولت و اهتمام آن در جهت توسعه صنعت و فناوری داخلی باشد، زیرساختها و مولفههای خوبی برای این توسعه در داخل وجود دارد. البته تجربه چندین سال گذشته نشان میدهد که در بسیاری از موارد، ملاحظات اقتصادی بخشینگرانه، مانع از دادن ارزش کافی به شرکتهای داخلی بوده است و عموماً اولویت با خرید محصولات آماده خارجی بوده است. مخصوصاً حضور پررنگ محصولات چینی در بازار داخلی و اقبال روزافزون تصمیمگیران دولتی به استفاده از آنها که متأسفانه بخش مهمی از فعالان حوزه تولید خصوصی مخابراتی کشور را نسبت به سرمایهگذاری و توسعه فعالیتها در این حوزه دلسرد کرده است. همچنین در مورد توسعه فناوریهای دسترسی نوری دو روش متفاوت در جهان وجود دارد. در روش اول، از شبکههای فیبر نوری یک نقطه به چند نقطه استفاده میشود که در آن تقسیمکنندههای غیرفعال نوری به کار رفته است. در این شبکه ها، اطلاعات ارسال شده از مرکز مخابراتی به همه مشترکین میرسد و هر مشترک اطلاعات خود را بر اساس شناسههای مربوطه استخراج میکند. در مسیر برگشت، اطلاعات ارسالی از مشترکین از ادغام کننده نوری عبور کرده و به مرکز مخابراتی انتقال مییابد. به این دسته از شبکهها، شبکههای پسیو نوری یا به اختصار PON گفته میشود. در روش دوم، بین هر مشترک و مرکز مخابراتی یک رشته فیبر اختصاص مییابد و ادغام و جداسازی نوری بین مشترکین صورت نمیپذیرد. البته این روش هزینه بیشتری در بر خواهد داشت، اما در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین مزیت این روش، استقلال بستر فیبر نوری از فناوری مورد استفاده جهت ارائه سرویس است. در این روش، هر مشترک میتواند سرویس مستقل خود را دریافت نماید و تحول فناوری دسترسی به سهولت، قابل پیاده سازی در شبکه خواهد بود. از آنجا که پهنای باند فیبر نوری بسیار زیاد است، تا سالیان سال میتوان از این بستر استفاده نمود و همگام با رشد فناوریهای نوری، مشترکین را به صورت جدا و مستقل از مزایای این توسعه بهرهمند نمود. از آنجا که زمانبری و هزینه عمده توسعه این شبکه، به عملیات رساندن فیبر به محل مصرفکننده مربوط میشود، به نظر میرسد که باید در ابتدای کار خوب بررسی کنیم تا در مواردی که لازم است از روش اول و در مواردی که لازم است از روش دوم استفاده کنیم. برهمین اساس در حال حاضر، قیمت فیبر نوری کاهش پیدا کرده است و هزینه اصلی عملیات، به نصب فیبر و موارد مربوط به آن بستگی دارد. روش استفاده از فیبرهای نقطه به نقطه مزایای متعددی هم دارد. در این شیوه میتوان از انواع فناوریها استفاده کرد و میتوان بر اساس فناوریهای مختلف، از یک مرکز به مشترکین مختلف سرویس داد. از مزایای مهم دیگر این روش، توانمندسازی صاحب شبکه در جهت باز کردن فضای رقابتی میان اپراتورها است. به دلیل استقلال فیبرهای مشترکین، میتوان برای دسترسی به تک تک مشترکین، میان اپراتورها رقابت ایجاد کرد و مثلا در یک منطقه، فیبرهای موجود را به سه اپراتور مختلف اجاره داد و هر اپراتور میتواند بر اساس ملاحظات فنی و اقتصادی مورد نظرش از هر فناوری مطلوب برای سرویس دادن به مشترکین خودش استفاده نماید، بدون اینکه محدودیت داشته باشیم که مثلا چون اپراتور (الف) از فناوری GPON در فیبر استفاده کرده است، اپراتور (ب) هم باید از همین فناوری استفاده کند. لذا در برخی شهرهای اروپایی، شهرداریها این بستر را ایجاد میکنند و بعد اپراتورها برای اجاره کردن فیبرها از شهرداریها و ارائه سرویس روی آن رقابت میکنند. این در حالی است که در مدل اول، محدودیتهای فناوری و ادغام سیگنال چندین مشترک در یک فیبر، امکان رقابت را بسیار محدود مینماید. اینکه بستر رقابت در کشور ما فراهم شود، خیلی مهم است. حداقل اینکه تأثیر این مسأله را در بازار تلفن همراه دیدهاید./121 استادیار دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 518]