تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837405253
الياس حضرتي در گفتگوي تفصيلي با فارس: از كروبي جدا نميشوم؛ حتي با حضور ميرحسين
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: الياس حضرتي در گفتگوي تفصيلي با فارس: از كروبي جدا نميشوم؛ حتي با حضور ميرحسين
خبرگزاري فارس: عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي گفت: آمدن ميرحسين موسوي اصلاً مطرح نيست و برنامهاي براي آمدن ندارد، اما اگر بيايد، من باز هم كنار كروبي خواهم ماند.
الياس حضرتي مديرمسئول روزنامه اعتماد و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي در گفتگوي اختصاصي با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس به بيان نظرات و ديدگاههاي خود درباره مسائل انتخاباتي در جبهه دوم خرداد پرداخت كه مشروح آن در ذيل آمده است.
*خبرگزاري فارس: آقاي حضرتي! چند وقت پيش در جمع دانشجوها گفتيد "احمدينژاد، دور بعد هم رئيس جمهور ايران خواهد بود"؛ اين حرف را بر اساس چه تحليلي گفتيد؟
حضرتي: اين پيشبيني من يك مقدمه داشت و آن اين بود كه با توجه به عملكرد و تجربهاي كه در انتخابات مجلس هشتم به صورت كامل ديده شد و در دور دوم رياست جمهوري نهم هم ديده شده بود، به نظر ميرسيد كه مهندسي و مديريت انتخابات به گونهاي است كه يك اراده خيلي قوي و مهندسي با تجربهاي پشت كار وجود دارد و اگر اين اراده بر اين باشد كه آقاي احمدينژاد دور بعد هم رئيسجمهور باشد ايشان باز هم رئيسجمهور خواهد بود. اين اراده تا به امروز كه اين گفتگو انجام ميشود كاملاً پُررنگ مشاهده ميشود و آنچه كه ما دنبالش هستيم به هم ريختن اين فرمول است؛ چرا كه براي مردم اصلاً مفيد نيست. بيثباتي امروز در جريان مديريتي كشور و عزل و نصبهاي فراواني كه صورت ميگيرد، تصميماتي كه هر روز تغيير ميكند، سياستهاي پولي متغير و ... آن هم در دورهاي كه ما بالاترين سطح قيمت فروش نفت را در تاريخ ايران داشتهايم، ما را مصمم ميكند كه با جديت تلاش كنيم تا مهندسي انتخابات را تغيير دهيم. 4 سال پيش با معدل 17 دلار قيمت نفت، زماني كه آقاي خاتمي صندوق ذخيره ارزي را تحويل داد، 30 ميليارد دلار در اين صندوق وجود داشت اما امروز با وجود قيمت بالاي فروش نفت، معلوم نيست كه يك دلار هم در اين صندوق وجود داشته باشد و اين در حالي است كه تمام كشورهاي صادر كننده نفت از موقعيت خوب قيمت بالاي نفت استفاده كردند و پول اضافهاي را در صندوقي براي روز مبادا ذخيره كردند.
*فارس: برخي دوستان مشكلات ريشهدار كشور را به آقاي احمدينژاد نسبت ميدهند و بسياري معتقدند كه اين رفتار، چيزي جز «سياهنمايي» نيست.
حضرتي: ما دنبال سياهنمايي نيستيم. مشكلات اين كشور 2 بخش دارد؛ يكي مشكلات ساختاري و اساسي در سياستهاي كلي و مجموعه ساختار كشور است كه در دولتهاي قبلي و قبل از انقلاب هم وجود داشته و الان هم وجود دارد. مشكلات اساسي و ساختاري كشور شبيه به يك بيماري است كه بيماري مزمن دارد اما زمانيكه كسي بخواهد اين بيمار را پشت ماشين بنشاند و با سرعت وحشتناكي از چراغ قرمزها و درهها عبور دهد كه اينجا ديگر موضوع فرق مي كند. در دولتهاي قبل هم مشكلاتي وجود داشت، اما سياستهاي آنان در راستاي تكامل بود، ولي در حال حاضر، سياستهاي دولت از جاده تكامل سياسي، اقتصادي، فرهنگي كشور خارج شده است. ما نبايد اين تصور را داشته باشيم كه تمام دنيا با ما دشمن است و يا اينكه آمريكا خيلي قوي شده باشد. در واقع، اين ما هستيم كه به دست طرف مقابلمان بهانههايي را دادهايم كه آنها را گستاخ كرده است والّا همين آمريكا در عراق و افغانستان، گير كرده است. نبرد ايران و آمريكا از اول انقلاب هم وجود داشته، اما در برهه كنوني به دليل بهانههايي كه دست اين دشمن داده شده، او ميدان را بر ما تنگتر كرده و گستاختر شده است. در اوج جنگ تحميلي هم با چنين شرايطي كه امروز داريم، رو به رو نبوديم. بيثباتي در مديريت كشور و عزل و نصبهاي فراوان ما ربطي به آمريكا ندارد، بلكه خود دولت اين كار را انجام ميدهد. آمدن آقاي احمدينژاد يك مسئله استثنايي بود اما نبايد ماندن او هم استثنايي بشود. آقاي احمدينژاد شخصيتي است كه در طول اين 4 سال، شب و روز با پشتكار و جديت كار كرد و ما هم به او خدا قوت ميگوييم اما فكر ميكنيم بيشتر از 4 سال نبايد مديريت ايشان طول بكشد.
*فارس: آقاي حضرتي! چه شد كه براي ادامه فعاليت سياسي، حزب اعتماد ملي را انتخاب كرديد؟ چرا به سازمان مجاهدين يا حزب مشاركت نرفتيد؟
حضرتي: اين كاملاً طبيعي است كه هر كس بر اساس سليقه و تجربه كارياش هر حزبي را كه با عقايدش سازگار و منطبق ميبيند براي فعاليت سياسي انتخاب كند. ضمن اينكه دوستان حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب از دوستان بسيار خوب من و علاقمند به امام و انقلاب هستند، ولي به خاطر نزديكي فكريام با آقاي كروبي كه به قديمالايام بر ميگردد ترجيح دادم كه فعاليتهاي سياسي خودم را در يك حزب جديدالتاسيس به نام اعتماد ملي دنبال كنم كه شاخص آن آقاي كروبي باشد. اين انتخاب هم به گونهاي نبود كه من به اعتماد ملي بپيوندم بلكه خودم از مؤسسين اعتماد ملي بودم.
*فارس: ولي برخي ميگويند بر اساس مشي سياسي شما و با توجه به مشي اعضاي مشاركت و سازمان مجاهدين، دليل عدم همكاري حزبي شما با اين دو جريان، به تندروي آنان بر ميگردد.
حضرتي: بخشي از صحبت شما را قبول دارم و بخشي از آن را هم قبول ندارم. اينكه عدهاي ميگويند سازمان مجاهدين انقلاب و حزب مشاركتيها افراطي هستند، من اين را قبول ندارم. بلكه بايد، نوع حوادث و اتفاقاتي را كه منجر به اقدامات و موضع گيريهايي از سوي اين دوستان شد، بررسي كنيم. يك زماني فردي در مورد تحصن مجلس ششم از من پرسيد كه آيا تحصن خوب است يا بد؟ من گفتم به خوب يا بد بودن تحصن مجلس كار ندارم، ولي اينكه چرا دست به اين كار زدند خيلي مهم است. وقتي يك نفر چاقويي را در شكم شما فرو كند طبيعتاً شما جيغ ميكشيد. بعد آن وقت يك كسي بپرسد جيغ كشيدن خوب است يا بد؟ سئوالش خطاست چون بايد دليل جيغ زدن را بپرسيم.
ما بايد علت عكسالعملها را پيدا كرده و بررسي كنيم تا بتوانيم فهم دقيقي از آن عكسالعمل داشته باشيم. البته عكسالعملها هم ميتواند به شيوههاي گوناگوني صورت گيرد ممكن است كسي صبرش زياد باشد و ديرتر جيغ بزند، يا اصلاً جيغ نزند و حتي لبخند هم به لبش بيايد و تحمل كند اما يكي تحملش كم باشد و فوراً جيغ بكشد. با اين بخش از صبحت شما هم موافقم كه حزب اعتماد ملي را به خاطر علاقهام به مشي ميانهروي در سياست انتخاب كردم.
*فارس: بعد از گمانهزنيهايي كه در مورد حضور آقاي خاتمي در عرصه رقابت انتخاباتي رياست جمهوري دهم صورت گرفت و پس از تبليغاتي كه در اين زمينه انجام شد، ايشان براي حضورش دو پيش شرط گذاشت. برخي اين پيششرطها را دليل بر نيامدن آقاي خاتمي تحليل كردند و بعضي مثل آقاي شمسالواعظين آن را ناشي از «نُنُر بازي سياسي» ايشان دانست. تحليل شما از اين پيششرطها چيست؟
حضرتي: ببينيد؛ آقاي خاتمي يك سياستمدار صادق است. ايشان نقطه قوتهاي زيادي دارد در عين حال، نقاط ضعفي هم دارد ولي علاقهاي ندارد به هر قيمتي قدرت را به دست بگيرد و با هر حيله و دروغي كه شده قدرت را حفظ كند. به نظر من اين دو موردي كه آقاي خاتمي گفتند اصلاً شرط يا پيششرط نبود بلكه واقعيتي بود كه بيان كرد. آقاي شمسالواعظين هم نظر خودش را گفته و من بخشي از حرفهاي ايشان را قبول ندارم. اطلاق لفظ «نُنُربازي» درباره آقاي خاتمي اصلاً حرف درستي نيست. آقاي خاتمي يك سياستمدار معتقد به امام و انقلاب است كه نه دنبال براندازي است و نه قصد سياستگذاري براي ولنگاري را دارد. ايشان با صحبتهايي كه كردند خودش را تعريف كرد تا كساني كه دنبال ولنگاري و براندازي هستند، بيخودي، درباره ايشان فكرهاي عوضي نكنند و كساني كه قصد دارند اسلاميت و جمهوريت نظام را زير سئوال ببرند از او فاصله بگيرند.
*فارس: با توجه به اينكه آقاي كروبي رسماً حضور خودش را براي كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري اعلام كرد، فكر ميكنيد آقاي خاتمي وارد عرصه رقابت ميشود؟
حضرتي: دقيقاً نميتوانم بگويم كه آقاي خاتمي ميآيد يا نه اما در هر حال چه ايشان بيايد و چه نيايد، آقاي كروبي و آقاي خاتمي مكمل هم هستند. يك سيب هستند كه از وسط نصف شده. كروبي به اضافه خاتمي زيباترين تصوير خط و انديشه امام و ذخيرههاي انقلاب و نظام هستند. هم آقاي كروبي و هم آقاي خاتمي، هر دو ذوب شده در تفكر اما (ره) هستند. ما در حوزه اصلاحطلبي مشكلي درباره كانديداهاي رياست جمهوري نداريم اما بحران و اختلاف شديدي در اين زمينه كه چه كسي كانديدا شود و چه كسي نشود در ميان اصولگراها وجود دارد.
*فارس: ولي زماني كه زمزمههاي حضور آقاي كروبي شنيده ميشد سازمان مجاهدين انقلاب و حزب مشاركت اعلام كردند كانديداي آنها خاتمي است و اگر خاتمي نيايد پشت سر عبدالله نوري ميايستند. همين نشان ميدهد كه در جبهه اصلاحات تشتت و چندپارگي وجود دارد.
حضرتي: خير؛ سازمان مجاهدين و حزب مشاركت به هيچ وجه اين حرف را نزدهاند و اين فقط شيطنت رسانهاي بود. اتفاقاً دوستان سازمان مجاهدين و حزب مشاركت، كانديداتوري آقاي كروبي را تبريك گفتند و استقبال كردند. من مصاحبههاي همه دوستان حزب مشاركت و سازمان مجاهدين را دراين مورد دنبال كردم و همه آنها به اتفاق تبريك گفتند و استقبال كردند. اصلاً تفكر اصلاحطلبي از اين كه كسي كانديدا شود استقبال ميكند. هر گروهي و هر حزبي اگر شخصيت شايستهاي دارد بايد كانديدايش كند و همه بايد بتوانند خودشان را عرضه كنند. پس مرحله اول فرمولي كه ما به آن معتقديم اين است كه همه فرصت عرضه كردن خود را داشته باشند. مرحله دوم اين فرمول هم اجماع است. در مرحله اول همه آزادند. نفس و جوهره اصلاحطلبي، استقبال از تكثر و تنوع افكار، انديشهها و شخصيتهاست.
*فارس: اين صحبت شما در حيطه مسايل ايده آليستي و آرمانشهري قابل فرض است، اما با وضعيتي كه اصلاحطلبان در مقطع كنوني و تشتتي كه در اين جبهه وجود دارد اين حرف شما نميتواند به حقيقت نزديك باشد. از يك طرف آقاي كروبي كانديداتوريش را اعلام ميكند و مرتبا 8 ساله دولت و مجلس اصلاحات را نقد ميكند؛ از سوي ديگر، آقاي مهرعليزاده اعلام ميكند كانديدا ميشود. كمي آنطرفتر، سازمان مجاهدين و حزب مشاركت، كانديداتوري عبدالله نوري را به سنجش افكار عمومي ميگذارند. عدهاي ديگر، نام ميرحسين موسوي را مطرح ميكنند. آقاي عبدي ميگويد اصلاً در حال حاضر جريان مؤثري به نام اصلاحات وجود ندارد. اين همه اختلاف و تشتت چگونه ميتواند منتهي به اجماع شود؟
حضرتي: من عرض كردم كه دو مرحله در فرمول اصلاحطلبان وجود دارد؛ مرحله عرضه و معرفي كانديدا و مرحله اجماع. اصلاحطلبان در حال حاضر در مرحله اول هستند. در انتخابات آمريكا هم همين گونه است و هر كدام از دو حزب جمهوريخواه و دموكرات كانديداهايشان را عرضه ميكنند و در نهايت كسي را كه مقبول مردم واقع ميشود به عنوان كانديداي حزبي خود معرفي ميكنند. اصلاحطلبان هم در مرحله دوم از طريق شوراي حكميت يا نظرسنجي به اجماع خواهند رسيد.
*فارس: شما آقاي خاتمي را رهبر جريان اصلاحات ميدانيد يا آقاي كروبي را؟
حضرتي: در اصلاحات، تكثر نظر و آرا كاملا پذيرفته شده است. آقايان كروبي، خاتمي و خوئينيها شخصيتهاي بزرگواري هستند كه طي جلسات و صحبتهايي كه با هم دارند اصلاحطلبان را در نهايت به اجماع ميرسانند.
آقاي خاتمي اگر يك نفر دلسوز و پشتيبان قوي در اين كشور داشته باشد بالاتر از آقاي كروبي نيست و آقاي كروبي هم اگر يك نفر علاقمندِ مشتاق، عاشق و رفيق شفيق داشته باشد او آقاي خاتمي است. موضوع رهبري اصلاحات اصلاً مسئله ما نيست بلكه مهمترين موضوع ما اعوجاجات و انحرافاتي است كه در روند مديريتي كشور در حوزه دولت پيش آمده است.
*فارس: شما به عنوان يكي از اعضاي شوراي مركزي اعتماد ملي اگر آقاي ميرحسين موسوي را كانديداي انتخابات آتي ببينيد باز هم پشت سر آقاي كروبي ميمانيد يا به سمت آقاي موسوي ميرويد؟
حضرتي: آقاي موسوي كه اصلاً آمدنش مطرح نيست و ايشان هم تا جايي كه ما خبر داريم نميآيد و برنامهاي هم براي آمدن ندارد. اما چون فرض محال، محال نيست اگر آقاي موسوي هم بيايد من باز هم كنار آقاي كروبي خواهم ماند.
*فارس: چرا؟ آقاي كروبي چه ويژگيهاي مثبتي دارد و براي شما ارجح از آقاي موسوي است؟
حضرتي: بايد اينطور بگويم كه آقاي كروبي چه ويژگيهاي مثبتي كه ندارد! شما اگر با آقاي كروبي دوست و همكار باشيد آنقدر با اشتياق با ايشان كار ميكنيد كه حد ندارد. ايشان سابقه طولاني در مبارزات انقلابي دارد. كتكهايي كه ايشان خورده هيچ كس نخورده. فداكاريهايي كه آقاي كروبي انجام داده هيچ كس ديگر انجام نداده. ايشان به لحاظ افكار و انديشه هميشه ثابت قدم بودهاند و مواضعشان بسيار آشكار و بيپرده است و اهل دروغ و دوز و كلك نيست. اگر آقاي كروبي با اين همه سابقه مديريتي و سياسي كانديدا نشود پس چه كسي كانديدا شود؟
*فارس: برخي شنيدهها حاكي از آن است كه آقايان كروبي و حسن روحاني قصد گرم كردن فضاي انتخابات به نفع اصلاحطلبان را دارند و نزديك انتخابات به نفع آقاي خاتمي كنار ميروند.
حضرتي: اصلاً چنين چيزي در مورد آقاي كروبي صحت ندارد؛ چرا كه آقاي كروبي به هيچ وجه براي گرم كردن فضاي انتخابات وارد نميشود و با قطعيت آمده است كه باشد و بماند.
*فارس: آقاي حضرتي! شما در اسفند 86 طي مصاحبهاي گفتيد«با طناب كروبي با اطمينان ته چاه ميروم»؛ به گفته بعضيها اين حرف شما اين نكته را به ذهن متبادر ميكند كه گويي روابط اشخاص در حزب اعتماد ملي بر اساس ضوابط "مريدي و مرادي" است نه بر اساس ضوابط حزبي و گروهي، درست است؟
حضرتي: نخير قبول ندارم. اعتماد ملي يك حزب خيلي جدي است و جلسات همه كميتههاي آن با جديت و بر اساس ضوابط حزبي و آموزشي برگزار ميشود. آقاي كروبي بعد از شهيد بهشتي در جمهوري اسلامي، دومين فردي است كه حزبي است و به تحزب ايمان دارد هم به لحاظ انرِژي و زماني كه براي اين كار ميگذار و هم به لحاظ تقيدي كه به فعاليت در چارچوب تشكيلاتي و خردجمعي دارد. مثلاً زماني كه تصميم حزب بر اين ميشود كه ايشان مصاحبههاي پراكنده نداشته باشد، ايشان خيلي رك و صريح به خبرنگاران اعلام ميكند، چون تشكيلات از من خواسته، مصاحبه نميكنم.
*فارس: آقاي حضرتي! فكر ميكنيد چه اتفاقي افتاد و چرا پس از 8 سال دولت اصلاحات كه داعيه توسعه سياسي داشت شخصي با ويژگيهاي احمدينژاد، رئيسجمهور شد؟
حضرتي: ببينيد، جمعيتي در اين كشور بودند كه موقعيتي براي حكومت كردن پيدا نكرده بودند و لذا هميشه در جريانهاي مختلف و زمانهاي گذشته سعي ميكردند اخلالهايي ايجاد كنند، البته هرچند آنها حركتشان اعتقادي بود اما اين اخلالها را انجام ميدادند، مثل لباس شخصيها و كفنپوشها كه كارناوال عصر عاشورا را راه انداختند و يا در دوره آقاي هاشمي عليه بدحجابي راهپيمايي كردند، جزء همين جمعيتي كه گفتم بودند و هستند. اين جمعيت دنبال فرصتي بودند كه خودي نشان بدهند. اينها در انتخابات رياست جمهوري نهم توانستند به قدرت برسند و با وجود اينكه بدحجابي امروز به مراتب بيشتر از دوره آقاي هاشمي است اما ديگر خبري از كفنپوشها نيست. اين جريان هم حقش بود كه خودش را عرضه كند و به محك آزمايش بگذارد. اگر در دولت آقاي خاتمي يكي از وزرا مدرك دكترايش جعلي بود كشور به هم ميريخت.
*فارس: البته در دولت آقاي خاتمي هم وزير با مدرك جعلي حضور داشت، مثلا وزير آموزش و پرورش.
حضرتي: البته آقاي حاجي هيچ وقت شخصاً اعلام نكرد مدرك دكترا دارد. امكان دارد شما از يك دانشگاه با اعتبار كم، دكترا گرفته باشيد اما اعلام نكنيد. آقاي حاجي ادعايي درباره مدركش نداشت. مثلاً اين تناقض چگونه قابل حل است كه نمايندههاي مجلس هشتم 100 ميليون تومان وام ميگيرند اما در مقابل، وقتي به حرم امام (ره) ميروند يك دسته گل با خودشان نميبرند و ميگويند نخواستيم اسراف كنيم! 100 ميليون تومان را باور كنيم يا گل نخريدن را. مجلس ششم فقط 5 ميليون تومان به نمايندهها وام داد آن هم بعد از گرفتن چك ضمانت. بعد هم در طول 4 سال، 5 ميليون را از حقوق نمايندهها كم كرد.
*فارس: ارزيابي شما از مجلس ششم چيست؟ با توجه به اينكه بسياري از جمله خود اصلاحطلبان بر اين باورند كه تندرويها، تحصن و ساختار شكنيهاي مجلس ششميها بود كه جريان اصلاحات را از زمين زد و نمايندههاي ششم از مسايل اقتصادي مردم فاصله گرفته بود، شما چه فكر ميكنيد؟
حضرتي: اصلاحات را عوامل ديگري مثل تبليغات وحشتناك صدا و سيما و كارشكنيهاي عجيب و مستمر برخي اركان در حاكميت بر زمين زد. اين دو عامل، جوّ سياهي را عليه اصلاحطلبي ايجاد كرد. مجلس ششم هم مثل بقيه مجالس ديگر امتيازات خيلي خوبي داشت در عين اينكه نقاط ضعفي هم داشت، ولي در مقايسه با مجلس دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم يك مجلس بينظير بود. ما بزرگترين مصوبات و قوانين اقتصادي را در مجلس ششم داشتيم كه در مجالس ديگر (بجز مجلس اول كه قصه ديگري دارد) نداشتيم.
*فارس: مثلاً چه مصوبات و قوانيني؟ چند نمونه را نام ببريد لطفاً.
حضرتي: قانون ماليات يكي از "قوانين مادر" كشور است. درصد نرخ ماليات تا پيش از مجلس پنجم، 64درصد بود يعني به توليدكننده ميگفت از هر 100 تومان درآمدي كه داري بايد 64 تومانش را به عنوان ماليات به دولت پرداخت كني. مجلس پنجميها اين نرخ را از 64 درصد به 54 درصد كاهش دادند اما باز هم رقم وحشتناكي بود. مجلس ششم، كل اين قانون را با عنوان "بررسي موانع توليد" مورد بررسي قرار دارد و نرخ ماليات را از 54 درصد به 25 درصد كاهش داد كه تمام اقتصاددانان از چپ و راست گرفته تا توليدكنندهها و بازاريان همگي گفتند يك انقلاب مالياتي در كشور رخ داده. كساني كه تا پيش از تصويب اين قانون، دو دفتر براي حسابهايشان داتشند و دست به "حسابسازي" دروغين ميزدند تا ماليات كمتري پرداخت كنند ديگر دليلي براي حساب سازي نديدند و از 25 درصد استقبال كردند. يك نمونه ديگر به سرمايهگذاري خارجي برميگردد. قانون سرمايهگذاري خارجي به سال 1347 برميگشت و سرمايهگذاران خارجي با يك ابهام و عدم امنيت براي سرمايهگذاري در ايران مواجه بودند اما ما در مجلس ششم، 6 ماه شبانه روز در مجلس مانديم و تمامي قوانين كشورهاي مختلف كه نزديك به 64 كشور ميشد را بررسي كرديم و در نهايت يك قانون مترقي و جامع تدوين كرديم كه 80 درصد آن از فيلتر شوراي نگهبان بيرون آمد و يكي از افتخارات اين كشور است. "قانون تجميع عوارض" هم از كارهاي مثبت اقتصادي مجلس ششم بود. پيش از تصويب اين قانون، سرمايهگذار مجبور بود مثلاً يك در هزار به آموزش و پرورش بدهد، يك در هزار به هلال احمر، يك در هزار به تربيتبدني، يك در هزار به شهرداري، يك در هزار به كانونهاي قرآن و ... عوارض بدهد. ما آمديم و تصويب كرديم كه همه اين عوارض فقط از يك طريق پرداخت شود و آن هم ماليات بود. اداره ماليات موظف شد به نيابت از سرمايهگذار، اين عوارض را بين نهادها تقسيم كند و سرمايهگذار را از سردرگمي درآورد. نمونه ديگر، قانون اصناف بود. در زمان مشروطيت، قانون براي اصناف نوشته شده بود كه تا پيش از مجلس ششم همان قانون پابرجا بود.
*فارس: آقاي حضرتي! شما با تحصن مجلس ششميها و آن رفتارهاي سياسي و نطقهاي ساختارشكن موافق بوديد يا نه؟
حضرتي: مجلس ششم يك مجلس فوقالعاده زنده و فعالي بود و نسبت به حوادث سريعاً از خودش عكسالعمل نشان ميداد . مجلس ششم تلاش ميكرد پويا باشد و از دچار ركود شدن مجلس جلوگيري كند و طبيعي بود كه در آن، تنشهايي به وجود بيايد. تنشي كه در مجلس ششم به وجود آمد، تنشهاي موجود در بخشهاي مختلف جامعه را گرفت و از رخ دادن تنش در جامعه جلوگيري كرد زيرا بخشهاي مختلف جامعه وقتي مشاهده كنند كه نمايندگان نشان از حقوق آنها دفاع ميكنند سعي ميكنند آرامش خود را حفظ كنند زيرا ميبينند كه نماينده آنها مثل شير ژيان ميغرد و زنده است. اينكه مجالس نمايندهها دچار تنش شود در دنيا يك امر طبيعي است و عيب به شمار نميآيد.
*گفتگو از محمد صادق زماني
انتهاي پيام/
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]
-
گوناگون
پربازدیدترینها