واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فرشبافی نیز هنری مردمی است و تا حد زیادی نیز ابراز خنر به صورت قومی.فرش ایرانی را اینگونه تعریف کردهاند که :فرشی است دستباف که در ایران ساخته شده و مشخصه اش تارها ونخ های ظریف که به شکلی غیر معمولی تنگاتنگ یکدیگر بافته شده اند. آنجا که فرش شماست خانه شما است"ضرب المثل فارسی.
بسیار شنیدهایم که یک شیئی زیبا موجب لذت همیشگی است"با این وجود هیچ شیئی خاکی بهتر از فرش ایرانی مصداق این ضربالمثل نیست.هر چه باشد کلئوپاتراهم در حضور ژولیوس سزار از یک فرش بیرون آمد.
این اینه های خلاقیت این شاهکار ها فرم های هنری ای هستند که به صورت بی همتایی ساخته شدهاند تا بر رویشان قدم زده شود.بافت فرش راهی برای ابراز استعداد هنرمند برای کنترل وفور و تخیل چه در طرح و جچه در رنگ است.تمرینی است که به وسیله یک نابغه انجام میشود.جان راسکین(John Ruskin) یک منتقد هنری قرن نوزدهم هنر انگلستان که تجدد خواه و فیلسوف نیز بود یکبار اینگونه نظر داد که هنر زیبا هنری است کهدر آن دست سر و قلب انسان با یکدیگر کار کنند."
فرشبافی نیز هنری مردمی است و تا حد زیادی نیز ابراز خنر به صورت قومی.فرش ایرانی را اینگونه تعریف کردهاند که :فرشی است دستباف که در ایران ساخته شده و مشخصه اش تارها ونخ های ظریف که به شکلی غیر معمولی تنگاتنگ یکدیگر بافته شده اند.طرحش شامل طیفی از گلدار برگدار حیواندار و مرغدار است که در رنگهای با هارمونی و غنی بافته شده اند.
لغت "CARPET")فرش" از کارپر گرفته شدهاست که در زبان لاتین به معنای چیدن یا قاپیدن است که در واقع معنای چیدن پشم را میرساند.این لغت این واقعیت را منعکس میکند که پشم به صورت سنتی برای قرنها برای بافت فرش به کار رفته است.
(این)هنر از ضرورت به وجود آمد.اقوام عشایر متعددی که زمانی در سطح وسیعی از فضای زمین قدم میزدند به منظور جلوگیری از سرمای زمستان مجبور شدند فرش ببافند و به دیوارها بچسبانندو کف زمین را بپوشانند.کوهها وجود داشتند با قلل برفپوش و دره های صخرهای که بادهای سهمگین در انه میپیچیدند.همجنین صحراهای خشکی هستند که عشایر در آنها از واحه ای به واحه دیگر در جستجوی چاله های آب میرفتند برای خودشان و گله هایشان.
رنگهای گرم و طرحهای هنری مقداری از خشونت طبیعت اطراف را کم کرد.آدمیان بر روی فرشهای داخل چادر مینشستند میخوابیدند و از آنها به عنوان پوشش استفاده میشد و همچنین برای گرم نگاه داشتن.از فرشها برای تبادل با سایراجناس مورد نیاز زندگی استفاده میشود.
در طول تاریخ چیزهای ضروری ای در نبرد همیشگی برای بقا وجود داشتند.فرش در طول زمان از یک وسیله بسیار ضروری به یک وسیله مخصوص چشم و هم چشمی تبدیل شده است.
فرش ایرانی را همگان به عنوان سهام ایرانیان میشناسند در زمان احتیاج میتوان انها را فروخت.
فرشهای ایرانی همچنین بخش مهمی از دکوراسیون داخلی در سراسر دنیا شده اند و فرشهای ایرانی طیفی رنگارنگ از چادر های عشایر تا قصرهای پادشاهان تاریخی دارند.فرش ایرانی از اجناسی به شمار میآمد که مغتنم شمرده میشد و به خاطر حد بالای زیبایی و حرارتی که در محیط بسیار خشن آن روزگار به اطراف میبخشید گرامی داشته میشد.
فرشهای ایرانی مرتبا در کاروانها معامله میشدند و در منطقه جابجا میشدند.مرکز اصلی این تجارت در حال شکوفایی تبریز بود(در آذربایجان)در شمال غربی ایران.تبریز دروازهای به غرب بود چرا که در یکی از مسیرهای اصلی تجاری به آناتولی و اروپا قرار داشت
شهر تبریز همچنین ایستگاه جاده ابریشم از چین بود.امین معلوف نویسنده لبنانی یکی از شخصیتهای کتاب "سمرقند" را وادار میکند به تحسین شهر تبریز.
"تبریز بیش از یک سفر یک روزه استحقاق دارد.چطور میتوان تا تبریز آمد بدون گذراندن چند روز در هزارتوهای بزرگترین بازار مشرق زمین یا نرفتن مسجد آبی ای که از آن در"هزار و یکشب"یاد میشود؟در شرق شهر های مشهد در استان خراسان و هرات واقع هستند.شهرهای واحهای راهی به ترکستان و چین میباشند.همچنین برای قرنها راه فرش)ژشقحثف ریالخعفث( بود که از ایران باستان رد میشد.دو مکتب اصلی در صنعت فرش وجود دارد:۱.شرقی۲.غربی
سبک قدیمیتر سبک شرقی است که از آسیای مرکزی خاورمیانه شبه قاره هند چین و آفریقای شمالی میگذرد.
سبک غربی از سبک شرقی منشعب و بسیار دیرتر بنیان نهاده شد.
مارکوپولو مسافر ونیزی قرن سیزدهم اینگونه قضاوت کرد که آسیای صغیر "بهترین و زیباترین فرشها را در جهان میسازد".تجارت فرش با غرب در قرن شانزدهم آغتز شد.در غرب از فغرشها به عنوان روتختی کشو و سایر وسایل خانه استفاده میشد.تنها از قرن هیجدهم بود که فرشها با کف منازل ارتباط یافتند.منطق این مسئله باید آن باشد که حیف بود این کارهای هنری روی زمین باشند تا از روی آنها راه رفته شود.آنها استحقاق انرا داشتند که به عنوان اجناس هنری به انها افتخار شود.استاد رودنکو(RUdenko) اولین فرش شرقی شناخته شده را در سال ۱۹۴۹ در حین کندوکاوهای باستانشناسانه در تپه های مخصوص دفن در کوههای"آلتای"در سیبری کشف کرد.تاریخ این فرش به قرن پانزدهم پیش از عصر حاضر باز میگردد.(سلسله هخامنشی)انرا به عنوان قدیمیترین فرش موجود در جهان میشناسند.بعده ها راهزنان به مقبره حمله کردند اما با فرش کاری نداشتند.از طریق شکاف آب منجمد شد و فرش محفوظ ماند.فرشهای قدیمی را به عنوان پازیریک میشناسند.
زمینه مرکزی اش رنگ سرخ غلیظی دارد و دو متر عرض.یکی آهو رسم کرده است و دیگری سوار ایرانی را.فرش پازیریک در موزه آرمیتاژ در سنت پترزبورگ روسیه واقع است.در سوابق تاریخی دادگاه هخامنشی کوروش کبیر در پاسارگاد با فرش های عالی ای تزئین شده بود.این مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش میشد.گفته میشود اسکندر(دوم)مقدونی از دیدن این فرشها در مقبره کوروش مبهوت شده بود.تا قرن ششم فرشهای ایرانی پشمی یا ابریشمی در این منطقه احیا میشد.فرش بهارستان خسرو برای تالار اصلی بار عام "سپید شاهیگان"(قصر سپید) در تیسفون در محلی که هم اکنون به نام عراق میشناسیم ساخته شد.این فرش یک باغ بزرگ و عالی را ترسیم میکرد.در قرن هفتم عصر حاضر با تسخیر پایتخت ایران(تیسفون")فرش بهارستان توسط اعراب تسخیر شد به چند تکه قسمت و به عنوان غنیمت بین سربازها تقسیم شد.تسخیر ایران توسط مغولها در قرن سیزدهم در همه قلمروهای هنری بی نظمی ایجاد کرد.فرشبافی دچار سیر نزولی اساسی شد.با این حال کمی دیرتر مغولها بهترین هنرمندان را با بالاترین حد پشتیبانی شاهانه برای قصرهایشان در اسیای مرکزی جذب کردند.قله هنر فرشبافی در قرن شانزدهم در ایران به وجود امد(تحت سلسله صفوی) شاه عباس بزرگ کارخانه فرش سلطنتی را در پایتخت خود اصفهان ایجاد کرد و اساتیدش را استخدام کرد.
اصفمان در ان زمان بهشت زیبایی و هنر بود.فرشی بی همتا از این دوره به نام فرش اردبیل شناخته شده که به سال ۱۵۳۹ در موزه "ویکتوریا اند آلبرت"لندن کار دست "مقصود کاشانی"از ساکنان کاشان بود.این شاهکار برای شیخ صفیالدین از اردبیل بافته شد.به عنوان دومین و قدیمیترین فرش ایرانی موجود در جهان بعد از پازیریک شتاخته شده اند.
یک مدالیون ستارهای بزرگ بر یک مجموعه ساقه و گل بر یک زمینه سورمه ای-بنفش قرار دارد.
راجر استیونس در "سرزمین صوفی بزرگ" از زیبایی کار هنری بافته شده تعریف میکند.فرش بزرگ اردبیل با خورشید و اقمارش شبیه نقشی از گنبد آسمان است در قابی زیبا.فرش کوچک دیگری در موزه استان لس آنجلس قرار دارد.در حالی که صنعت فرش به بیش از ۲۵۰۰ سال بازمیگردد و تنها قسمتهایی از فرشهای بافته شده مربوط به دوره پیش ازقرن ۱۷ باقی مانده است.همانطور که قرن ۱۷ رو به پایان میرفت تقاضای رو به افزایشی برای فرشهای مجلل ایرانی در ایران و خارج از ایران به وجود آمد.اوج بعد هنری این صنعت از بین رفت.تا اواسط قرن نوزدهم کیفیت به نفع کمیت قربانی شد.رنگهای مصنوعی ارزان پشم کم کیفیت شستشوی شیمیایی و طراحی کم ارزش با هم ادغام شد تا بر صنعت فرش تاثیر منفی بگذارد. به صورت سنتی از پشم گوسفند و همچنین از موی شتر و بز برای بافتن فرش استفاده شده است.فرش های تجملی بعدا با مقدار بالای حریر بافته شدند. ابزار ساده مورد نیاز برای دستبافی فرش ها لازم بود.فرش های ایرانی اینگونه به ما یاد داده اند.این لوازم عبارتند از "چاقو ضربه زن و قیچی که برای بریدن نخ های هر گره استفاده میشود.کاملا از فلز ساخته شده و ممکن است در انتهای آن قلابی داشته باشد تا به شکل گیری گره ها کمک کند.ضربه زن شامل یک سری تیغه های فلزی هستند که نوک هایشان باز شدهاند و یک سری دندانه را تشکیل میدهند.از آن برای تنگ کردن رشته پود در مقابل یک خط گره استفاده میشود.
از قیچی تیغه پهن برای محکم گرفتن کپه فرش استفاده میشود.همچنین به شکل سنتی تنها از رنگهای طبیعی برای رنگ کردن پشم استفاده میشود.مواد رنگرزی شامل قسمت های معدنی حشرات حیوانات سبزیجات و تولیدات گیاهی مثل برگ ریشه میوه گل و گیاه میشد.این رنگها تا قرن نوزدهم برای رنگرزی نخ های بافتنی استفاده میشد.با این حال رنگهای مصنوعی آهسته از قرن شانزدهم وارد صحنه شدند.مقاومت در برابر استفاده از رنگهای شیمیایی برای پشم تا امروز باقی مانده است.خریداران فرش ایرانی امروزه میپرسند که ایا پشم رنگ سبز طبیعی است یا شیمیایی؟
رنگهای مصنوعی برای قیمت پایین و رنگ درخشانش معروفیت یافت.با این حال دوام رنگ محدود است پس از مدتی محو شده به تدریخ فاسد میشود.استفاده از رنگهای مصنوعی باعث کاهش در کیفیت فرش ها شد.باید به یاد داشته باشیم که منبع بافت مشهد در بطن عشایر است و به عنوان فراوردهای از سر نیاز.تنها زمان بود که باعث شد طبیعت استفادهای فرش از بعد زیبایی شناسانهاش شکست خورد.همانطور که قدردانی و قیمتهای بازار به شکل قابل ملاحظه ای ازدیاد یافت به تدریج بعضی از تولیدات فرش ها به کارگاههای واقع در شهر تبدیل شد.قبلا تمام فرش بافی در جوامع عشایری انجام میشد.در حالی که فرشها هم تبلور عشایری و هم شهری هنر هستند گلیمها حرفه کاملا عشایری هستند.هر خانواده فرشباف برای طرح ها موضوعات الگو ها و مهارت های بافندگی فرش با استفاده از رز ها آفتاب درخشان گالهای با رنگهای باز برگهای سبز پرندگان و برکت شناخته میشود.طرح ها اسرار خانواگی ای هستند که به شدت محافظت میشوند.ماهها و سال کار شاق به خلق یک فرش منتهی میشود.آنگونه که لْئو تولستوی میگوید هنر صنعت دستی نیستبلکه انتقال حسی است که هنرمند تجربه کرده است".
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 538]