واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: لیدیا لیتویاک در روز 18 آگوست 1921 در مسکو به دنیاآمد. کسانی که او را می شناختند او را به صورت برجسته ای زیبا می یافتند. این زیبایی برای او محبوبیتی در قلب مردم ایجاد کرده بود که به موفقیتهای او به عنوان یک خلبان جنگی افزوده شده بود. از این رو، لیدیا موضوع خوبی برای برنامه های تبلیغاتی وزارت دفاع به شمار می آمد.
لیدیا در 14 سالگی به یک باشگاه پروازی پیوست و اولین پرواز خود را در 15 سالگی انجام داد. با آغاز تهاجم هیتلر به روسیه لیدیا تصمیم گرفت که به صورت داوطلبانه به نیروی هوایی ارتش سرخ ملحق شود اما به دلیل تجربه کم پرواز درخواست او را ردکردند. درنهایت با اغراقهایی که لیدیا درباره تجارب و ساعات پرواز خود کرد مقامات نیروی هوایی راضی شدند تا او به خدمت نیروی هوایی درآید.
لیدیا در ژانویه 1942 خدمت خود را در گروه هوایی 586 -که تماما از خلبانهای زن تشکیل شده بود- و با پروازهای دفاعی آغازکرد. شش ماه بعد به دلیل شایستگی هایی که لیدیا یافته بود او را به اسکادرانی که خلبانهای مرد داشتند منتقل کردند. در ابتدا، او را به گروه جنگنده های 286 و سپس به گروه هوایی 437 اعزام کردند. این واحد به تازگی هواپیماهای جدید لاوچکین5 خود را دریافت کرده بود. لیدیا -که اکنون لیلیا نامیده می شد- به همراه این واحد در روز 13 سپتامبر 1943 توانست 2 شکار اول خود را انجام دهد. این هواپیماهای واژگون بخت عبارت بودند از یک فروند بمب افکن یونکرس 88 و جنگنده محافظش.
در پایان ژانویه سال 1943 لیلیا به همراه 2 خلبان زن دیگر به واحد 296 اعزام شد. در روز 17 فوریه او مستحق دریافت پرچم سرخ شناخته شد. 2 روز بعد لیلیا به درجه ستوان دوم و کمی بعد به درجه ستوان یکم ارتقا یافت. در این زمان لیلیا همسر مناسب خود را یافت. او با یکی از تکخالهای روسی به نام آلکسی سولوماتین ازدواج کرد اما این ازدواج دوامی نداشت. 3 ماه بعد، همسر لیلیا در هنگام فرودآمدن دچار سانحه شد و لیلیا را در میدان جنگ تنها گذاشت. لیلیا یک قهرمان برای رسانه های گروهی شده بود اما دیگر توان روحی و جسمی او به انتها رسیده بود.
در دو طرف کابین جنگنده یاک1 لیلیا یک سوسن سفید نقاشی شده بود که اغلب به دلیل لقب او با رزسفید اشتباه گرفته می شد. او علاقه زیادی به گلها داشت و اغلب دسته ای از گلهای وحشی اطراف فرودگاه را چیده و به همراه خود به پروازهای جنگی می برد. مکانیک هواپیمای او به یاد می آورد که لیلیا یک کارت پستال از رز زرد داشت که در درون کابین جنگنده خود چسبانده بود. گلهای سفید روی بدنه هواپیمای لیلیا به زودی توسط آلمانها شناخته شد و این امر باعث می شد تا خلبانهای آلمانی معمولا فاصله خود را از هواپیمای جنگنده یاک1 او حفظ کنند.
در طی جنگهای هوایی پرتعداد روسیه و آلمان نازی در بهار و تابستان 1943 لیلیا 3 بار مجروح شد. اولین بار در روز 15 مارس و هنگامی بود که لیلیا یک فروند یونکرس 88 را ساقط کرد ولی توسط مستراشمیتهای محافظ بمب افکن آلمانی مورد اصابت قرارگرفت. لیلیا به پرواز خود ادامه داد و توانست یک فروند یونکرس 88 دیگر را هدف قراردهد. او در پایگاه خود فرود آمد و تا ماه می در بیمارستان بستری شد.
هنگامی که لیلیا به واحد خود بازگشت نام این واحد به دلیل شاهکارهایش به واحد 73 گارد تغییر یافته بود. او در روزهای 16 و 18 جولای همان سال دوباره مجروح شد. هر دوبار لیلیا در پشت خطوط دشمن فرود آمد و با پای پیاده به سمت پایگاه خود به راه افتاد و هر دوبار توسط خلبانهای دیگر روس که به خاطر او به زمین نشسته بودند نجات یافت.
او همیشه در پروازهای جنگی اش موفق عمل می کرد اما در نهایت در روز اول آگوست 1943 هنگامی که برای اسکورت بمب افکنهای روسی که از بمباران آلمانها بازمی گشتند به اورال اعزام شده بود کشته شد. 8 فروند مستراشمیت 109 آلمانی که یاک1 او را تشخیص داده بودند به یکباره بر کشتن او متفق شدند و درنهایت "رز سفید استالینگراد" را سرنگون کردند. هواپیما و پیکر لیلیا در طی جنگ یافته نشد. چون پیکر او یافته نشد از اعطای مدال قهرمان اتحد جماهیر شوروی به وی خودداری کردند اما بنای یادبودی برای او در کراسکی لوسک ساخته شد و 12 ستاره طلایی به نشانه 12 فروند هواپیمایی که لیلیا شکارکرده بود بر روی سنگ مزار او نقش بست. لیلیا 168 سورتی پرواز جنگی انجام داد و علاوه بر 12 پیروزی شخصی خود 3 شکار مشترک نیز در کارنامه اش داشت. لیلیا هنگامی که کشته شد تنها 22 سال داشت.
بازمانده پیکر لیلیا در اواخر سال 1979 در زیر بال هواپیمایش در نزدیکی دهکده دمیتریوکا یافته شد. برای او یک مراسم خاکسپاری رسمی تدارک دیده شد و در ماه می 1990 توسط میخائیل گورباچف مدال قهرمان اتحاد جماهیرشوروی به وی اهداشد.
منبع مجله اطلاعات هفتگی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]