واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: به مناسبت روز جهاني نابينايان دلهاي بينا و چشمان نابينا
جام جم آنلاين: بسياري معتقدند از ميان حواس پنجگانه، بينايي مهمترين حس آدمي است؛ چرا كه بيش از 80 درصد اطلاعاتي كه انسان از محيط اطراف كسب ميكند، از راه اين حس است. با وجود اين بيش از 45 ميليون نفر نابينا در دنيا وجود دارد و 161 ميليون نفر از جمعيت جهان دچار اختلالات بينايي هستند. در هر 5ثانيه ، يك نفر به تعداد افراد داراي اختلالات بينايي اضافه ميشود.
در ايران از هر هزار تولد، يك كودك با اختلالات بينايي شديد و عميق به دنيا ميآيد. فقدان بينايي باعث مشكلات زيادي ميشود كه هم بر فرد و هم بر خانواده او تاثير گذار است و باعث ايجاد مشكلات اجتماعي و اقتصادي براي كشورها ميشود. اما 80 درصد موارد نابينايي در جهان قابل پيشگيري يا درمان است.
بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهاني، 2/4 درصد جمعيت هر كشور افراد را داراي معلوليتهاي متوسط و خيلي شديد تشكيل ميدهند كه 5/1 درصد آنان را نابينايان در برميگيرند و بر همين اساس پيش بيني ميشود در ايران 2 ميليون و 800 هزار معلول وجود داشته باشد كه بيش از 400 هزار نفر آنان را معلولان نابينا و كمبينا تشكيل ميدهند.
هم اكنون در كشور ما بيش از 410 هزار نفر نابينا و كمبينا نيازمند خدمات توانبخشي هستند و تعداد نابينايان شناسايي شده تحت پوشش سازمان بهزيستي 76 هزار نفر است.
براساس آمارهاي موجود در داخل كشور نزديك به 3 درصد كل جمعيت، كودكان مبتلا به بيماري تنبلي چشم، 28 درصد دچار ناراحتيهاي عيوب انكساري مانند آستيگماتيسم و نزديكبيني و حدود 32 درصد مبتلا به آب مرواريد و آب سياه هستند.
عصايي براي ديدن
باستانشناسان و مردم شناسان معتقدند عصا در هر دورهاي نشان چيزي خاص بوده؛ در دورهاي متعلق به جنگجويان بوده و در دورهاي نشان اشرافيت محسوب ميشده است. گاهي عصا به مفهوم معجزه بوده و گاهي نماد سلطنت و آمريت به شمار ميرفته است. گاهي هم سمبل درخواست كمك بوده است مثل گدايان. گاهي هم سمبل حقوق افراد است مثل عصاي سفيد.
عصاي سفيد نابينا نشانه حق و قدرت او و بيانگر درخواست احترام و راهنمايي گرفتن است. اما اين عصا از كجا پيدا شد. استفاده از عصا به عنوان وسيله كمكي در رفتوآمد نابينايان از قرنها پيش متداول بوده است ولي استفاده از عصاي سفيد به شكل امروزي سابقه زيادي ندارد.
در سال 1921 ميلادي يك عكاس انگليسي كه بر اثر سانحهاي، بينايي خود را از دست داده بود، براي در امان بودن از خطر وسايل نقليه دست به ابتكاري زد و از عصاي سفيد رنگ كه براحتي براي همگان قابل ديد باشد، استفاده كرد. از آن زمان اين سمبل و نشانه فراگير شد.
درجات و علل مختلف
نابينايي درجههاي بسيار گوناگوني دارد. برخي هرگز نور را نميبينند؛ برخي ديگر فقط ميتوانند نور را از تاريكي تشخيص دهند. در ميان نابينايان عدهاي هم هستند كه ديد ناچيزي دارند. درصد اندكي از نابينايان نيز كور مادرزاد هستند. از سوي ديگر كاهش ديد، 20درصد ميانسالان را تحت تاثير قرار ميدهد.
كاهش ديد معادل نابينايي كامل نيست. نابينايي به اين معناست كه دقت بينايي فرد با اصلاح عدسي، بهتر از 20.2 نبوده يا ميدان بينايي او بسيار محدود شده و به كمتر از 20 درجه رسيده است. هر كسي ممكن است به كاهش ديد مبتلا شود، چون نابينايي علتهاي متفاوت و مختلفي دارد و بيماريها و صدمات مختلفي ميتوانند باعث كاهش ديد شوند.
بيماريهايي مثل آب سياه، آب مرواريد و تخريب ماكولاي چشم در افراد مسن بيشتر ديده ميشود. نابينايي بر اثر بيماريهاي عمومي مختلف جسمينيز رخ ميدهد. نابينايي در افراد مبتلا به ديابت، ديده ميشود كه براحتي قابل پيشگيري است.
نابينايي پس از تولد بيشتر بر اثر بيماريهاي چشمي رخ ميدهد؛ مننژيت هم ممكن است عامل كوري باشد. حادثه و انفجار، 2عامل ديگر نابينا شدن است. در كشورهاي در حال توسعه اغلب بيماريهاي عفوني علت كوري هستند.
علت نابينايي در كشور ما از حالت جهان سوم كه بيشتر بيماريهاي عفوني است خارج شده و هر روز به آمار كشورهاي صنعتي كه بيماريهاي چشمي شبكيه در بالغان است نزديكتر ميشود، ولي در حال حاضر ژنتيك و در راس آن بيماريهاي شبكيه ژنتيك در اطفال، بالاترين آمار مربوط به نابينايي است؛ مشكلات ژنتيك كه در راس آنها، بيماريهاي شبكيه قرار دارد عمدتا در اثر ازدواجهاي فاميلي به وجود ميآيند.
قانون عصاي سفيد
سال 1950، سازمان آموزشي، علمي، فرهنگي ملل متحد (يونسكو) و شوراي جهاني نابينايان در جلسهاي مشترك، قانون عصاي سفيد را بررسي و تصويب كردند. اين قانون شامل 7 ماده و 9 تبصره است. براساس قانون عصاي سفيد، دولتها موظف هستند نابينايان را در امور دولتي مشاركت دهند و زمينه اشتغال آنها را نيز فراهم كنند و همچنين اين قانون، توجه خاص شهرداريها را به مساله تردد نابينايان معطوف داشته است.
در اين قانون براي شهروندان نيز تكاليفي تعيين شده است.به عنوان مثال رانندگان موظفند در صورت نزديك شدن به نابينايي كه از عصاي سفيد يا متاليك استفاده ميكند، يا اينكه سگ راهنما به همراه دارد يا از بازوبند نابينايي استفاده ميكند احتياط لازم را به عمل آورند تا صدمهاي به آن نابينا وارد نشود.
از سوي ديگر، حقوقي نيز در اين قانون براي نابينايان ديده شده است.به عنوان مثال نابينايان، حق استفاده آزادانه از خيابانها و بزرگراهها، پيادهروها، تسهيلات و امتيازات وسايل حمل و نقل همگاني چون هواپيما، وسايل موتوري، قطار، اتوبوس، اتومبيلها، كشتي و ديگر وسايل نقليه و هتل، مسافرخانه، مكانهاي عمومي و مراكز تفريحي و مذهبي و ساير مكانهاي همگاني را دارند.
اقتصاد و اجتماع
از دست دادن بينايي، مشكلات فراواني براي فرد مبتلا و خانواده او ايجاد ميكند.نابينايي علاوه بر از دست رفتن اعتماد بهنفس و تواناييكاري مبتلا، پيامدهاي جدي اجتماعي و اقتصادي نيز براي كشورها بخصوص كشورهاي در حال توسعه در بر دارد.
هر چند اطلاعات دقيقي از هزينههاي اقتصادي نابينايي و معلوليت بينايي در دسترس نيست اما برآورد شده هزينههاي سالانه مربوط به نابينايي در آمريكا حدود 1/4 ميليارد دلار بوده است. همچنين تخمين زده شده كه در صورت پيشگيري از نابينايي قابل اجتناب، يكميليارد دلار در هزينهها صرفهجويي خواهد شد.
روز عصاي سفيد
روز جهاني نابينايان 15 اكتبر (24 مهر) هر سال با هدف توجه به مشكل نابينايي در سطح جهان برگزار ميشود. بزرگداشت اين روز در واقع اقدام جهاني مشتركي است از طرف آژانس بينالمللي پيشگيري از نابينايي، سازمان بهداشت جهاني و بعضي سازمانهاي غير دولتي بينالمللي كه هدف آن، از بين بردن نابينايي قابل پيشگيري تا سال 2020 است.
مشكلي براي تمام فصول
اشتغال، مهمترين مشكل نابينايان است. بر اساس اعلام سازمان بهزيستي در سال 84 فقط 10 تا 15 نابينا جذب بازار كار شدهاند و اين آمار در مقايسه با جمعيت نابينايان بسيار اندك و ناچيز است و دردي از آنان دوا نميكند. برآورد ميشود در حال حاضر بيش از 95درصد نابينايان تحصيلكرده كشور بيكار هستند.
در طرح جامع حمايت از حقوق معلولان، مساله اشتغال نابينايان نيز در نظر گرفته شده است، طوري كه دستگاهها موظف شدهاند 3 درصد از ميزان جذب و استخدام نيروي كار را به معلولان اختصاص دهند و همچنين 60 درصد ظرفيت اپراتوري دستگاههاي تلفن را در ارگانهاي دولتي نابينايان تشكيل دهند. اما زماني كه يك دهم اعتبارات مورد نياز براي اجرايي كردن مواد اين قانون اختصاص يافته است، عملا امكان اجراييشدن اين قانون فراهم نيست.
شهر ناسالم
عنوان شهر سالم، شركت شهر سالم و واژههايي از اين دست را بارها شنيدهايد، اما آيا واقعا شهر براي نابينايان سالم است؟ طبق قانون تمام خيابانها و اماكن عمومي بايد براي معلولان مناسبسازي شود. ضمن اينكه شهرداري موظف است بر اساس آنچه در قانون جامع حمايت از معلولان آمده ، برعملكرد كارفرمايان و بخش خصوصي در زمينه ساخت واحدهاي مسكوني نظارت كرده و از صدور پروانه براي واحدهايي كه از اين امر سرپيچي و نكات مهندسي لازم را رعايت نكردهاند، خودداري كند.اما در عمل چنين اتفاقي نميافتد.
هميشه شاهد بوديم حفاريهاي شركتهاي مختلف آب و فاضلاب، گاز، تلفن و ... افراد سالم را نيز دچار مشكل ميكند تا چه رسد به نابينايان. ناهمواريها و پستي و بلنديهاي پيادهروها و كوچهها، پلههاي زياد مقابل در ورودي ادارات و شركتها راه را براي تردد نابينايان ناهموارتر كرده است. البته وسايل حمل و نقل عمومي نيز وضعيت بهتري نسبت به خيابانها و اماكن عمومي ندارند.
مشكل ازدواج
ازدواج اين روزها مشكل تمام جوانان است. مساله مسكن، اشتغال و ... مشكلي است كه در پيش روي تمام جوانان قرار دارد.اما در خصوص نابينايان موضوع قدري پيچيدهتر است. بحث ازدواج دختران و پسران نابينا جزو آن دسته از مشكلاتي است كه هنوز هم لاينحل باقي مانده است.
مسوولان مركز نابينايان رودكي معتقدند شايد تنها 20 درصد زنان و مردان نابينا تمايل دارند همسرشان نابينا باشد و اكثرا ميخواهند با فردي بينا يا حداقل كمبينا ازدواج كنند كه اين امر بخصوص در مردان بيشتر از زنان ديده ميشود.
از سوي ديگر اصولا دختران در اين زمينه با مشكلات حادتري دست به گريبان هستند چرا كه به دليل جنسيت خود بيش از آنكه انتخاب كنند، بايد انتخاب شوند و مردان شانس انتخاب بيشتري دارند.
همه مسوولند
اگر كسي فقط براي چند روز مجبور شود با چشمان بسته زندگي كند، ميفهمد زندگي بدون چشم چقدر سخت و عذابآور است. اما برخي افراد جامعه عمري را بدون بينايي زندگي ميكنند و با زندگي كنار ميآيند.
اين نكته غير قابل ترديد است كه افراد نابينا به علت داشتن شرايط متفاوت با افراد بينا، حتي در صورت داشتن انگيزه و توان بالا نميتوانند به تنهايي و بدون حمايت دولت به حداقل خواستههاي خود در جامعه دست يابند.
حمايت از نابينايان مختص بهزيستي نيست، فرد نابينا حقي دارد و اين حق را تمام جامعه بايد رعايت كنند. رعايت اين حق بر عهده بهزيستي نيست؛ شهرداري، راهنمايي و رانندگي و تمام ارگانهاي دولتي بايد پاسخگو باشند. صدا و سيما نقش بهمراتب بالاتري در آگاه سازي مردم دارد، متاسفانه در كمتر برنامهاي به مشكلات قشر نابينا پرداخته ميشود، البته نه فقط دستگاهها و مسوولان بلكه همه ما بايد پاسخگو باشيم.
با وجود تفاوتهايي كه ميان افراد نابينا با ديگر افراد وجود دارد، نبايد با هدف كمك و حمايت از آنها نگاه ترحمآميز به روشندلان داشت، بلكه به جاي نگاه ترحم آميز بايد به توانمندسازي آنها فكر كرد كه اين امر نيز فقط با حمايت يك سازمان و يا نهاد امكانپذير نيست، بلكه بايد سازمانهاي مختلف نظير سازمان بهزيستي، سازمان ملي جوانان، وزارت رفاه و... شرايط مناسبي را براي اين افراد ايجاد كنند.
فرد نابينا اول انسان است بعد نابينا. توقعي كه او از مردم دارد، اين است كه او را باور كنند و بدانند كه انسانهاي نابينا هم يك شهروند مثل همه شهروندان هستند. اگر اين باور وجود داشته باشد، آنگاه تمامي دستگاههاي اجرايي كشور كه موظف به ارائه خدمات به شهروندان هستند نابينايان را نيز جزو شهروندان محسوب ميكنند.
روز عصاي سفيد، روز بازخواني مسائل و مشكلات نابينايان است.بد نيست از خودمان بپرسيم حالا كه از نعمت بينايي برخورداريم، آيا حرمت آناني كه از آن بي بهرهاند را نگه ميداريم؟ يا با نخوت و غرور چشمان خود را روي حقيقت بستهايم.
علي اخوان بهبهاني
چهارشنبه 24 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]