واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - شنبه دوم آذرماه، نخستین دوره جایزه ادبی «جلال آلاحمد» در تالار وحدت بالأخره برگزار شد و در پایان، هیأت داوران هیچ اثری را لایق جایزه اول آن نشناخت. زهرا فرهنگنیا: جایزه جلال آل احمد، آبان ماه سال 85 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده بود و قرار بود آذرماه سال بعد معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری خانه کتاب، اولین دوره آن را برگزار کند. آن سال فراخوان جایزه نیز آماده شد و از نویسندگان و محققان دعوت کردند تا اگر اثری در هر کدام از حوزههای داستان کوتاه، داستان بلند، نقد ادبی، مستندنگاری و تاریخنگاری دارند، به دبیرخانه جایزه بفرستند. اما عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف اجرایی این جایزه، حاصلی غیر از برگزار نشدن آن در تاریخ موعود نداشت. طبق اعلام رسمی مراسم باید ساعت 4 آغاز میشد. حضور صفارهرندی و محسن پریز معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و اعضای هیأت داوران پیش از باز شدن درهای تالار علامتی بود برای اینکه امیدوار باشیم همه چیز دارد طبق برنامه پیش میرود. اما تعداد افرادی که در سالن انتظار جمع شده بودند به صد نفر هم نمیرسید. خوب شد مراجعان هنگام ورود به تالار به حرف انتظامات گوش دادند و از ردیف دوم شروع به پر کردن صندلیها کردند و در کنار هم نشستند. بالأخره جمعیتی تشکیل شد که به چشم میآمد. دبیرخانه جایزه جلال آلاحمد از چند روز پیش از برگزاری مراسم اعلام کرده بود که هیأت داوران اولین دوره جایزه جلال هیچ کس را به عنوان نفر اول انتخاب نکرده است. همین خبر مثل آبی شد که روی آتش کنجکاوی اهالی ادبیات و مطبوعات ریخته باشند. دو سال صبر و روزشماری برای برپایی گرانترین جایزه ادبی ایران و آن وقت برگزار شدن جایزه بیهیچ برندهای. این شد که عصر شنبه مراسم با حضور همان تعداد کمی که آمده بودند آغاز شد. گوشه سن ماکتی از چند طبقه تاقچه – چیزی شبیه بوفهدیواریهای قدیمی– گذاشته بودند و بر هر طبقه پارچه ترمه پهن شده بود. تندیس جشنواره، جایزهها و لوحهای تقدیر را از همان ابتدا آنجا روی تاقچهها قرار داده بودند. با نیم ساعت تأخیر مراسم کمکم جنبه رسمی به خود گرفت و با خواندن سرود ملی و قرائت قرآن آغاز شد. اولین برنامه پخش کلیپی از زندگی جلال بود که نامش عبارتی بود که هنگام مرگ جلال بر اعلامیههایش نوشته بودند؛ «جلال اهل قلم». کلیپ، روایت کوتاهی بود از تمام فراز و نشیبهای زندگی جلال و در آخر روایت مرگ او. اولین سخنران دکتر حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، بود. در دهه سی و چهل و اوج فعالیتهای ادبی آلاحمد او جوان دانشجویی بود که از قضا به نوشتههای آلاحمد نیز علاقه داشت و آنها را مطالعه میکرد. دکتر حدادعادل در مورد نامیدن جایزهای به نام جلال آلاحمد گفت «غرض از نامیدن این جایزه به نام جلال آلاحمد کوششی است برای زنده نگه داشتن نام او. بنابراین وظیفه داریم به صرف تکرار نام او اکتفا نکنیم. آلاحمد شخصیت اثرگذار و مهم سه دهه از تاریخ معاصر ماست. سرگذشت آلاحمد سرگذشت یک فرد نیست، سرگذشت یک نسل است». دور شدن جلال از مذهب و بازگشت دوبارهاش به مذهب با نگاهی نو و افکاری دیگر و همچنین پیوستن او به حزب توده ایران موضوع بخش مهمی از سخنان دکتر حدادعادل بود که از دیدگاه خودش به خوبی تشریح کرد و توضیح داد.رحیمپور ازغدی سخنران دیگر برنامه بود. رحیمپور عضو شورای عالی انقلاب فرهنگیست و با قرار گرفتن پشت تریبون سخنش را این طور آغاز کرد «بنده میدانم که در این جلسه سخنرانی من مناسبتی ندارد، چون هنرمند نیستم اما میخواهم در این چند دقیقه به عنوان کسی که یکی از مصرفکنندگان عادی ذهن و قلمهای خلاق است به بهانه آلاحمد و نه راجع به آلاحمد یک پرسش طلبگی را منتها با همان لحن جلالی در میان بگذارم.» پرسش رحمپور ازغدی این بود «آیا میتوان و اگر میتوان چگونه میشود در دهه هفتاد و هشتاد با استفاده از تجربه آلاحمد و الهام از روح ناآرام او در عرصه ادبیات و هنر دوباره جزمشکنی و مکتبسازی کرد؟» و سؤال دوم او این بود که «هنر اعتقادی چگونه هنر بماند و چگونه اعتقادی بماند، آن طور که هنر امثال آلاحمد بود.» ازغدی از جایزه جلال آلاحمد به عنوان یک اتفاق جریانساز یاد کرد که میتواند «نسل سوم» و «موج سوم» هدایت کند. نسلی که ادامه دوران دکتر شریعتی و جلال آلاحمد به عنوان نسل اول و بعد افراد برخاسته از حوزه هنری به عنوان نسل دوم هنرمندان و نویسندگان انقلاب هستند. رحیمپور ازغدی جلال را «نماد دورهای از ادبیات سیاسی و روشنفکری ایران» دانست و با ذکر اینکه او کسی است که «بعد از طی چاله چولههای روشنفکری به سنت بازگشت» جایزه جلال را امکانی برای خروج نسل نویسندگان و هنرمندان مسلمان از انزوا و سرخوردگی و حاشیه دانست. او در ادامه سخنانش به نقد جلال آلاحمد به رمان «بوف کور» اشاره کرد و بخشهایی طولانی از آن را لابهلای سخنان خود خواند و از این رهگذر از تقابل دو فکر متفاوت که خاستگاههای اعتقادی متفاوتی دارند و به زعم او زیر دو عنوان مذهب و روشنفکری طبقهبندی میشوند سخن گفت. مراسم با یک تأخیر عادی شروع شده بود اما رعایت نکردن زمانبندی اجرای برنامهها، مراسم را بیش از حد طولانی کرد. چند دقیقه به پایان وقت اعلام شده مراسم مانده بود اما هنوز وزیر ارشاد و دبیر علمی جایزه سخنرانی نکرده بودند و دو کلیپ دیگر در فهرست برنامهها نوشته شده بود که باید بعد از این پخش میشد و علاوه بر اینها اعلام اسامی تقدیرشدگان و اهدای جایزهها هم مانده بود. به همین خاطر وقتی نوبت به سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسید او بسیار کوتاه در مورد دلیل به تأخیر افتادن برگزاری جایزه توضیحاتی داد و هدف از برپایی جایزه جلال را نیز این طور بیان کرد «در مورد جلال آل قلم به قدر کافی نشنیدهایم و تنها حرفهای شنیدنی را گفتهاند. بهانهای بود که سفرهای گشوده شود تا آل قلم با نگاه به یک قافلهسالار بر سر این خوان بنشینند و همچنان که او در زندگی پربرکت خودش تجربه کرد و به میراث گذاشت تحول را برای فرهنگ و هنر کشورمان به ارمغان بیاورند». صفارهرندی از جدایی جلال از حزب توده و جریانهای مألوف روشنفکری در آن دوران یاد کرد و گفت امیدوار است «این جایزه سبب گسترش این سنت پسندیده جلال شود.» صفار هرندی در سخنانش خطاب به نویسندگان گفت «ادبیات داستانی نیازمند تکاپوی بیشتر و تحرک افزونتر از سوی اهل قلم است».پس از وزیر، دکتر رمضانی دبیر علمی جایزه گزارش اولین دوره جایزه جلال آلاحمد را ارائه کرد. در مورد تأخیر دوساله جایزه دکتر رمضانی تنها به گفتن اینکه مقدمات اجرایی شدن آن آماده نبوده است، اکتفا کرد و بیشتر در مورد روند داوری آثار سخن گفت. به گفته وی از بین 3517 اثر مورد داوری – که کتابهای چاپ شده در سالهای 85 و 86 بودهاند-، 3441 اثر در همان مرحله اول کنار گذاشته شدند و 76 عنوان به مرحله دوم داوری راه پیدا کردند در مرحله دوم هر اثر را دو داور مورد بررسی قرار دادند. آثاری که در این مرحله امتیاز 70 به بالا را کسب کرده بودند برای داوری در مرحله بعد گزیده میشدند. و در مرحله سوم امتیازدهی داوران مشخص میکرد که کدام اثر حایز رتبه برگزیده خواهد شد. رتبه برگزیده باید امتیازی بیش از 90 از داوران میگرفت که داوران اولین دوره به هیچ اثری این امتیاز را نداند. آثاری که بین 0 تا 90 امتیاز را کسب کردهاند تقدیر شدگان اولین دوره جایزه جلال آلاحمد خواهند بود. دکتر رمضانی در مورد انتخاب نشدن هیچ اثری به عنوان اثر برگزیده گفت «جایزه جلال در پی بهترینهاست و میخواهد قلهها را کشف کند. اینکه ما برگزیده نداشتیم نشان میدهد ما امتیازات بالایی در نظر گرفتیم و قدری سختگیرانه داوری شده است.» با اتمام سخنان کوتاه دبیر علمی جایزه، مراسم اهدای جایزه به تقدیرشدگان این دوره آغاز شد. هیأت داوران از یوسف علیخانی به خاطر مجموعه داستان کوتاه «اژدهاکشان»، از فیروز زنوزی جلالی به خاطر داستان بلند «قاعده بازی»، از دکتر حسینعلی قبادی برای نوشتن کتاب «آیین آینه» و از سجاد آیدنلو برای کتاب «از اسطوره تا حماسه»، هر دو در حوزه نقد ادبی با لوح تقدیر، تندیس سیمین، نشان ادبی جلال و 25 سکه تقدیر کردند.فیروز زنوزی جلالی که خود از برندگان جایزه تقدیر بود، درباره علت نامگذاری این جایزه به نام جلال آلاحمد گفت: «در همه جای دنیا خیلی از جوایز ادبی به نام نویسندگان مطرح است و این خیلی خوب است» و در مورد نحوه داوری آثار گفت «من شناختی روی تمام اعضای هیأت داوران ندارم اما فکر کنم ترکیب خوبی باشد».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 721]