تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نزديك‏ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816399616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نيمه پر ليوان را ديدم


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نيمه پر ليوان را ديدم
تئاتر- ندا انتظامي:
نمايش «زمين و چرخ» ‌امسال در جشنواره عروسكي خوش‌درخشيد.

جايزه ويژه هيأت داوران بخش بين‌الملل و لوح تقدير كارگرداني، طراحي صحنه، نويسندگي و آهنگسازي نشان اين موضوع است. اين نمايش عروسكي كه براي بزرگسالان طراحي شده است، از چند داستان مثنوي معنوي تشكيل شده كه با كارگرداني درست، علاوه بر بيان اشعار زيباي مولانا، تصاوير زيبايي پيش چشم تماشاگران مي‌گذارد. زهرا صبري سال‌هاست در حوزه نمايش عروسكي فعاليت مي‌كند و نمايش‌هاي «ره‌بانو»، «صندوق جادو»، «دختر‌انار»، «هشت لحظه» و «طوطي‌پر» از جمله كارهاي اوست. اگر كارهاي اين كارگردان را دنبال كرده باشيد مي‌توانيد رشد و تنوع در كارهاي او را به خوبي مشاهده كنيد. اين نمايش را مي‌توانيد همه روزه به جز شنبه‌ها در كارگاه نمايش ببينيد.

* چرا وقتي هنرمندان به سراغ داستان‌هاي مولانا مي‌روند، بدون اينكه تغييري در متن اصلي ايجاد كنند، وفادارانه آن را اجرا مي‌كنند؟

كار قبلي‌ام «طوطي پر» برگرفته از داستان طوطي و بازرگان بود،‌اما با نگاه و برداشت زهرا صبري. در آن نمايش ماجرا از يك ماهي شروع مي‌شود كه در تنگي اسير است و قصد دارد خودش را به هواي صداي دريا به بيرون پرتاب كند و... تنها چيزي كه باعث مي‌شد ماهي اين زندگي را تحمل كند، حضور باد بود كه كتاب را ورق مي‌زند و داستان طوطي و بازرگان ‌را روايت مي‌كند. در اين نمايش، داستان بدون خواندن يك بيت يا يك مصرع از مولانا روايت مي‌شود. نمايش فقط تصوير بود و موسيقي.

* اين بار چرا اين روش را انتخاب كرديد كه يك نفر اشعار را بخواند و عروسك گردان‌ها عروسك‌ها را حركت بدهند؟

معتقدم داستان و خود كار، كارگردان را راهنمايي مي‌كند. بعضي مواقع كار، من را كارگرداني مي‌كند و گاهي هم من، كار را كارگرداني مي‌كنم، كار طلبيد كه شعر خوانده شود. ما اتودهاي بسيار مختلفي تمرين و اشعار بسيار مختلفي را انتخاب كرديم. يعني مي‌خواهم بگويم كه ابتدا به ساكن قرار اين نبود كه ما بگوييم اين اشعار بايد خوانده شود ولاغير. برا ي خيلي از اشعار به اين نتيجه رسيدم كه بايد 10 بيت يا 3بيت آن خوانده شود. يكي از اهداف من اين بود كه تماشاگرها بدانند كه اگر در كتابخانه شان كتابي به نام مثنوي معنوي هست و دارد خاك مي‌خورد به سراغ آن بروند. كتاب حكايت‌هاي زيبايي دارد كه قابل شنيدن است و خواننده مي‌تواند با آن همذات پنداري بكند.

* گزينش داستان‌ها بر چه اساسي بود؟

افت و خيزهاي فراواني داشتيم. ابتدا فقط مي‌خواستم كه پير چنگي باشد و موسي و شبان در ابتداي كار به يكي از اشعار پروين اعتصامي هم فكر مي‌كردم. حدود يك هفته از تمرين ما اين بود كه فهرست مثنوي مولانا را بخوانيم، با اينكه همه ما تحصيلات دانشگاهي داريم در خواندن فهرست بي‌اشكال نبوديم و اين كم سوادي در رابطه با مولانا، فقط مختص ما نيست، درصد زيادي از مردم ما مشكل دارند. ما در رابطه با گنجينه‌هايي كه داريم كم سواد هستيم. از فهرست خواني شروع كرديم و به مرحله انتخاب رسيديم و به تعدادي اشعار رسيديم. مجددا از بين اشعار، انتخاب كرديم و در نهايت به يكسري از حكايات رسيديم كه انتخاب نهايي ما بود.

* چينش متن‌ها از ابتدا به همين شكل بود؟

ابتدا قرار بود كه ني نامه خوانده شود و من تصوير خاصي از آن نداشتم. تا اينكه مشورتي با دكتر محمد ابراهيم ضرابي‌ها داشتم و طبق راهنمايي كه ايشان كردند، چينش به اين سمت و سو رسيد.

* با اين حال از داستان‌هاي آشنا استفاده كرديد. تاكيد هم بر موسي وشبان است.

من به عشق موسي وشبان بقيه حكايت‌ها را انتخاب كردم. يعني زرده تخم مرغ من اين حكايت است و بقيه حكايت‌ها سفيده تخم مرغ است. تمام زمينه چيني‌ها را مي‌كنم تا برسم به حكايت موسي و شبان. وقتي در درياي بي‌كران مثنوي غوطه مي‌خوردم تا به هواي عشقم به اين حكايت كه درون مايه‌اش اين است كه درون آدم‌ها را نگاه كنيد، داستان‌ها ي ديگر را انتخاب كردم تا تماشاگر را توسط اين نمايش به خواندن مثنوي معنوي ترغيب كنم. من تمام تلاشم را كردم كه تماشاگر از تمام صحنه‌ها و تصاوير كار لذت ببرد.

* اين حس كاملا در تماشاگر ايجاد مي‌شود. مي‌خواهم بدانم چطور به اين تصاوير رسيديد؟ و چگونه از امكانات صحنه، بدن بازيگر و لباس بازيگري براي ايجاد تصاوير كمك گرفتيد؟ به عبارت ديگر اول داستان در ذهنت شكل گرفت يا تكنيك كار ؟

روزهاي اول كه با بازيگرها شروع به تمرين كرديم به پارچه رسيدم. در تمرينات از بچه‌ها مي‌خواستم كه پارچه را روي زمين بيندازند و يك سري شكل، طاووس، رود و كوه... بسازند. در آن زمان بچه‌ها متوجه نمي‌شدند كه من چه مي‌خواهم و به‌تدريج براي بچه‌ها تصويرها شكل گرفت. برايم خيلي مهم است كه زماني به ديدن تئاتر مي‌روم، كار تازه بكر و پر از خلاقيت ببينم. خلاقيت در اين كار حرف اول را مي‌زند.

* اين خلاقيت محصول چيست؟ كارگردان يا گروه؟

نمي توانم بگويم اين خلاقيت از گروه جداست ‌اما با ادعا مي‌توانم بگويم كه اين گروه قبلا با اشخاص ديگري هم كار كرده‌اند؛ اما تنها تلاش يك نفر به جايي نمي‌رسد. من بازيگران خوبي دور خودم جمع كرده‌ام، اگر بچه‌هاي خوبي نداشتم كه به من و كارم ايمان داشته باشند مطمئنا به جايي نمي‌رسيدم. اين رابطه دو طرفه ما را به اين نتيجه رساند و من بابت اين ايمان ممنونم.

* اما بازيگران هدايت شده‌اند و ميزانسن‌ها كاملا دقيق و واضح است.

صد در صد. اگر بازيگران هدايت نشوند هرز مي‌روند. به‌عنوان كارگردان روي تك تك ميزانسن‌ها و لحظات كار خيلي دقيق هستم.

* ميزانسن‌هاي خيلي خوبي هم در كار هست. خصوصا ميزانسن قسمت به آب انداختن موسي كه دامن مادر دريا مي‌شود و مادر قلب دريا در نهايت هم جلوي چشم تماشاگران «عروسك موسي كودك» تبديل به «عروسك موسي بزرگ» مي‌شود. اين ميزانسن‌ها چگونه به‌وجود‌آمد؟

زماني كه يك كاري را شروع مي‌كنم تمام ذهنم درگير كار مي‌شود. اين درگيري ذهني همين طور ادامه دارد تا برسم به چيزي كه مي‌خواهم. در كل كار يك نكته برايم مشخص بود و آن اين بود كه نمي‌خواستم چيزي از چشم تماشاگر دور بماند. يعني همه چيز بايد جلوي چشم تماشاگر اتفاق بيفتد. نمي‌خواستم عروسك به پشت صحنه بروند و بعد به شكل جديدي به روي صحنه بيايند. اين تبديل‌ها خيلي سخت، ‌اما خيلي شيرين بود.

* در طول 50 دقيقه كار بيش از 500تصوير زيبا مي‌بينيم. نگران نبوديد كه مخاطب اين همه تصاوير را نگيرد؟يا از دست بدهد؟

نه. چرا مي‌گويم كه تماشاگر تصاوير را از دست نمي‌دهد؟ به اين دليل كه ما بايد تماشاگر را به‌گونه‌اي بار بياوريم و تربيتش كنيم كه توقعش بالا برود.

* موافقم.‌ اما ذهن تماشاگر عادت به اين همه تصوير ندارد. اين تصاوير زياد هم هست. ممكن است كه تصويري از دست برود؛ مثل اينكه خوراك زياد بدي به يك نفر بدهند.

خيلي تلاش كردم كه به اين تعداد تصاوير برسم. بايد به‌عنوان يك كارگردان تماشاگرت را ميخكوب كنيد؛ به‌طوري كه يك لحظه هم پلك نزند. حتي اگر نياز شد چند بار كار را ببيند در اين مدت من تماشاگر تكراري داشتم.

* موافقم بايد اين كار را چند بار ديد. به نظرت اين نكته مثبتي براي يك كار محسوب مي‌شود؟

چه اشكالي دارد؟ تماشاگر با ديدن چند باره نمايش به نكات جديد و درك تازه‌اي مي‌رسد. كمتر كار نمي‌كنم كه مبادا تماشاگري كار را درك نكند خانه‌ام را پر رو مي‌كنم ‌اما قابل فهم. الان از كليت كار راضي هستم، چرا كه تمام توانم را گذاشتم.‌ اما اگر قرار بشود، سال ديگر اين كار را مجددا اجر كنم و بدانم كه مي‌توانم 2ميزانسن را به شكل ديگري كاركنم تا به كيفيت كار اضافه شود، مطمئن باشيد كه اين كار را مي‌كنم. يعني به اين فكر نمي‌كنم كه مبادا تماشاگر من ظرفيت اين همه تصاوير زيبا را نداشته باشد. براي تماشاگر هزينه‌اي و زماني كه صرف ديدن كار مي‌كند مهم است و براي من احترام به تماشاگران بسيار مهم‌تر است.

* امسال 2كار عروسكي اجرا شد كه استقبال از آنها هم خيلي خوب بود. چه بايد كرد كه نمايش عروسكي از پستو در بيايد و مخاطب بتواند هر ماه به ديدن نمايش عروسكي برود؟

توليد.

* سالن يا توليد؟ خيلي‌ها معتقدند كه مشكل اصلي تئاتر ما كمبود سالن است.

اگر توليد بموقع باشد و برنامه‌ريزي به وقت باشد، در اين‌صورت سالن هم پشت سرش خواهد بود. يكبار به آقاي پارسايي گفتم كه چه فرقي بين جشنواره تئاتر سنتي و جشنواره عروسكي وجود دارد كه كارهاي جشنواره سنتي به اجراي عمومي مي‌رود.
الان هم قدم اول را پارسايي برداشته است. پارسال استارت توليد عروسكي زده شد. من نيمه پر ليوان را ديده‌ام، ‌اما روند رو به رشد نمايش عروسكي نياز به توليد سالانه دارد نه توليدي براي جشنواره‌ها. توليد سالانه و داشتن سالني متناسب با نمايش عروسكي، دغدغه هميشگي هنرمندان عروسكي است.
 يکشنبه 21 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن