واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: موتور در تهران هم خودروی شخصی است، هم باری، هم تاکسی و حتی مینی بوس، حتماً صاحبان آن استفاده های دیگری نیز از آن بر حسب نیاز پیدا می کنند.
در خیابان های تهران همه جا می توان پایانه تاکسی موتوری ها را دید. از آنجایی که فارسی بلد نبودم، نتوانستم سر در بیاورم که آنها مثل تاکسی خطی کار می کنند و یا دربست و به هر مسیری می روند. در هر صورت نمی توان به یک چیز اعتراف نکرد و آن امتیاز قابل توجه این نوع خودرو به نسبت سایرین است، زیرا در آن می توان باد خورد و مثل باد گذشت. خیابان های تهران بیشتر اوقات شبانه روز دارای ترافیک هستند و موتورسواران حتی در بدترین اوضاع نیز می تواند حرکت کنند، البته برای رانندگان و پیاده ها نیز مشکل درست می کنند. البته در تهران به این عادت کرده اند و آن را چیز شگفت انگیزی نمی دانند. هر چند که من بعنوان یک تازه وارد در این شهر، گاهی دچار حس ترس توام با شگفتی از ویراژهای موتورسواران می شدم. بنظر می رسید که همه آنها اگر کارهای روزانه مزاحمشان نبود، می تواستند قهرمان نمایش های اکستریم موتورسواری شوند. احتمالاً برای خود آنها این هنر گستاخانه موتورسواری با ویراژ، چیز عجیبی به نظر نمی رسد. با این حال بین آنها روحیه رقابت نیز دیده می شود.
اما چیز بسیار شگفت انگیز این است که خانوادگی سوار موتور می شوند. بنظر می رسد که در صورت لزوم این موتور کوچک می تواند خانواده ای بزرگ را نیز -در صورتی که اعضای خانواده بتوانند خود را روی آن جای دهند- می تواند حمل کند. در تهران یک خانواده چهار نفره بدون سختی روی موتور سوار می شود: پدر جای راننده، بچه بزرگ روی باک بنزین و بچه کوچک بغل مادر که پشت پدر می نشیند. گاهی روی باک بنزین دو بچه نیز جای می دهند. بانوان زیبای تهرانی که با چادرهای سیاه روی موتور می نشینند، بسیار زیبا بنظر می رسند که در عین حال فرصت این راهم پیدا می کنند با چشمان درشت و سیاه خود نگاهی کرشمه آمیز به پیاده ها و سواره ها بیندازند.
شهر بانوان خوش سیما !
کمتر کسی از آنانی که درباره ایران می نویسد، به موضوع "زنان" اشاره نمی کند. من هم نمی توانم خودداری کنم. اما نمی خواهم روی جزئیات دینی و اجتماعی و آمار و پژوهش ها عمیق بشوم. هدف من توصیف برداشت هایم است.
مردم تهران بسیار جوان هستند و به محض اینکه وارد خیابان می شوی، این به چشم می خورد. باید گفت که زنان کمتر از مردان در خیابان نیستند. این در صورتی است که به ندرت می توان سیمای خانمی زشت و یا غیر جذاب را دید، کلاً چنین تصوری ایجاد می شود که وسط مسابقه زیبایی ایران قرار گرفته ای که تمامی دختران و بانوان زیبا را از سراسر کشور جمع کرده است. اما این طور نیست و این ها شهرنشینان عادی هستند.
شلوار همیشگی، چادر بلند سیاه و مانتو تا حدی اندام زنان را می پوشانند، اما نمی توانند نه زیبایی آنها و نه زیبایی قدم برداشتن زنانه را پنهان کنند، و در کل هاله ای از اسرار آمیزی و مرموزی ایجاد می کنند که بنظر من تنها بیشتر اثر گذار است. آری حقیقتاً همه دختران تهران با روسری هستند. اما حجاب کاملی که هم موها و هم گردن را بپوشاند را بر سر همه دیده نمی شود. می توان خانم های زیادی را دید که روسری کوچکی زیر چانه گره زده اند و یا شالی سبک و نازک روی سر انداخته اند که بیشترِ موها را باز می گذارد. نمی توانم بگویم که آیا این حجاب در گرمای تابستان برای آنان سختی آفرین است یا نه، اما به سلیقه من روسری چهره های زیبا را خراب نمی کند. بویژه که به زیبایی زنان کمی اسرار آمیزی اضافه می کند و این بیشتر توجه مردان را بخود جلب می کند. بخاطر همین فکر می کنم که دولت ایران با ممنوع ساختن بی حجابی و با تلاش برای ریشه کن سازی وسوسه و افسون گری، دقیقاً به اثر عکس رسیده اند.
و در عین حال من این را تشخیص دادم که علیرغم تمامی سختگیری ها، بانوان ایرانی حس نمی کنند که در قید هستند. یکبار من ناظر بودم که چگونه یک دختر جوان که پشت فرمان ماشینی پارک شده در خیابانی خلوت نشسته بود، با غرور و ناز سیگار می کشید. باری دیگر من شاهد جر و بحثی احتمالاً خانوادگی بودم که در یکی از مناطق آرام رخ داد. خانم در برابر چشمان من، سیلی های محکی به مرد همراه خود می زد که انگار به دلایلی پیش وی مقصر بود. پس از آن خانم روی برگرداند و دور شد. البته چند ده متری گذشت، ایستاد و منتظر شد که ببیند مرد چکار می کند. علیرغم اینکه خیلی دلم می خواست این صحنه را تا پایان ببینیم، مجبور بودم آنجا را ترک کنم که بی ادب جلوه نکنم.
باید گفت که مقامات ایران به خانم ها امکاناتی هرچه بیشتر برای کار و ترقی می دهند. زنان مشغول بکار را عملاً در تمامی موسسات می توان دید. جدیدترین کار هم تاکسی زنان است که تنها برای جابجایی خانم ها استفاده می شود و رانندگان آن نیز زنان هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]