واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: صد شكر و صد حيف
حسين ابراهيمي
در ادبيات و فرهنگ ايراني اسلامي ما عبارت هاي بسياري يافت مي شود كه تناقض نماست و آدمي را با شگفتي روبه رو مي سازد. از آن ميان مي توان به تبريك و تسليت در هنگام روبه رو شدن با خانواده شهيدان سخن گفت كه بيانگر دوحالت خوشحالي و اندوه است. اين مسئله در منطق صوري و ارسطويي نمي تواند معنا و مفهوم درستي يابد. منطق صوري بر اين پايه بنياد نهاده شده كه يك امر يا سلب يا ايجاب باشد و نمي تواند در همان حال كه خوشحالي است اندوه نيز وجود داشته باشد. به اين معنا كه شخص يا دروغ مي گويد و يا آن كه احساس خويش را به درستي نمي تواند بيان كند. اما اين مسئله در فرهنگ و ادبيات ما وجود دارد. مگر نمي شود كه آسمان هم باراني باشد و هم آفتابي. ما وقتي با اين گونه آب و هوا مواجه مي شويم، در اين هنگام آسمان بسيار زيبا مي شود و رنگين كمان و هزاران رنگ زيبا ما را به وجد و شور مي آورد.
اين مشكل براي منطق صوري بود و هست و مردم مانده بودند كه اين واقعيت تركيبي را چگونه مي توان تحليل علمي كرد. بسياري از امور در جهان هست كه نمي توان با منطق علمي آن را تحليل وتبيين كرد. بنابراين مي بايست حكم به ناتواني منطق علم مي كردند ولي اين كار انجام نشد تا اين كه منطق فازي از سوي يك انديشمند ايراني در دهه شصت ميلادي پيشنهاد شد و در دهه هفتاد و هشتاد در صنعت و فن آوري روز به كار گرفته شد. اين منطق نه تنها در فن آوري به كمك مردم آمد بلكه توانست در حوزه هاي ديگر نيز مردم را با علم و منطق آشتي دهد.
چيزهايي كه روزي ازنظر منطقي بي معنا و نامفهوم بود اكنون معنا و مفهومي علمي مي يافت. اين منطق بود كه به درستي و راستي حالات و عواطف انساني نيز حكم كرد.
اين كه گفته مي شد ازنظر منطقي معنا ندارد آسمان هم باراني و هم آفتابي باشد و يا دل آدمي هم شاد و هم گريان باشد و اندوه از آن آشكار گردد، اكنون مفهومي درست مي يافت و منطق علمي آن را نيز تأييد مي كرد.
شاد اندوهگين
اين گونه شد كه تسليت و تبريك معنا يافت و شادي و اندوه در هم تنيده شدند و ازنظر علمي نيز موردتأييد و تأكيد قرار گرفت.
بدين ترتيب اين شعر سعدي در عيدفطر به خوبي معنا يافت كه:
عيد رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شكر كه اين آمد و صد حيف كه آن رفت
اين بيت بيانگر وداع نامه امام سجاد(ع) با ماه رمضان و آمدن عيد سعيد فطر است. در اين حال انسان اندوهگين است كه ماه ضيافت خدا به پايان رسيده و خوشحال از آن كه توانسته است در اين ماه كه در انديشه اسلامي برخي از اهل دل و عرفان، اول سال است، مانند جوانه اي دوباره از شاخه توحيد شكفته است.
فطر در زبان عربي به معناي شكفتن و جوانه زدن است. اكنون با پايان رمضان انسان دوباره با توبه و بازگشت به توحيد و دست يازي به تقوا در باران رحمت الهي جوانه مي زند و مي شكفد. از اين رو خوشحال و خندان است كه شكفته است و جوانه اي توانا وشاداب شده است. اما با اين حال ناراحت و اندوهگين كه اين مهماني تا سال ديگر به پايان رسيده است. ماهي كه خداوند در آن ماه با عنايت و رحمت و فضل خويش اين امكان را فراهم آورده تا با بند كشيدن شيطان به تقوا دست يافته و بازگشت به فطرت را در هر افطاري تجربه كند. به هرحال ما شاد اندوهگينيم. شاد از جوانه زدن و فطر و اندوهگين از پايان مهمان خدا بودن.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]