واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - اشک های حامد کرزی در نشست نهضت سوادآموزی در افغانستان برای فرزند سه ساله اش موجی از انتقادها از سوی ایالات متحده را برانگیخته است . جاشوآ فاست:اشک های حامد کرزی در نشست نهضت سوادآموزی در افغانستان برای فرزند سه ساله اش موجی از انتقادها از سوی ایالات متحده را برانگیخته است . بلیک هانش از نویسندگان فارین پالیسی، حامد کرزی را به واسطه اشک هایش برای اینکه فرزند سه ساله اش به دلیل مشکلات امنیتی باید افغانستان را ترک کند، به باد تمسخر گرفت. باب بودوارد هم در تازه ترین کتاب جنجالی خود ادعا کرده است که کرزی از بیماری افسرده گی شدید رنج می برد و البته ماری جوآنا هم استفاده می کند. اکنون موج وسیعی راه افتاده است دال بر اینکه کرزای دیگر صلاحیت رهبری بر افغانستان را ندارد. با این همه بر هیچ کس پوشیده نیست که حامد کرزی در حقیقت تنها گزینه برای پیشبرد قالبی سیاسی و اقتصادی در افغانستان است. هر چه واشنگتن زودتر به این نتیجه برسد و دست از خیال پردازی برای روی کار اوردن چهره ای جدید پرهیز کند، اوضاع در افغانستان بهتر می شود و البته از تنش حاکم بر روابط دو جانبه هم کاسته می شود. هیچ شکی نیست که کرزای در یک سال گذشته چندان موفق عمل نکرده است . وی از محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در ماه مارس استقبال گرمی به عمل آورد و همین مساله خشم امریکایی ها را برانگیخت. پس از آن در سومین روز از ماه آوریل بود که وی خارجی ها را مسبب تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته خواند. وی حتی پا را از این سخنان هم فراتر نهاد و تهدید کرد که به طالبان خواهد پیوست. بسیاری کرزی و چهره های وابسته به دولت او را حتی از روزهای پیش از انتخابات سال 2009 میلادی هم به فساد متهم می کردند. تندترین سخنان را سفیر ایالات متحده در کابل کارل ایکنبری بر زبان اورد. وی در نامه ای گزارش وار و محرمانه به واشنگتن تاکید کرد که کرزای از پتانسیل کافی برای آنکه شریکی قابل اطمینان برای کاخ سفید باشد،برخوردار نیست. ایکنبری در همان نامه تاکید می کند که اوباما باید با هر چه سریع تر کنار زدن کرزای جلوی ضرر را بگیرد. بر اساس داده های کتاب وودوارد ، ایکنبری حتی یک بار کرزای را دیوانه خوانده بود . سخنان ایکنبری اما از سوی باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده چندان جدی گرفته نشد و در نتیجه سی هزار نیروی تازه نفس به دستور اوباما راهی افغانستان شدند. ایکنبری اما از موضع خود عقب نکشید و بارها تاکید کرد که رئیس جمهوری افغانستان تندخو است و رفتاری غیردیپلماتیک دارد. اکنون همگان در جهان گمان می کنند که این حامد کرزی است که در حقیقت شاه کلید تمام این مشکلات است . همگان اعتقاد دارند که اگر اوباما به دنبال موفقیت در افغانستان است باید به نوعی موازی کاری با کرزی را آغاز کند. زمانی را به یاد می آورید که کرزی را " مرد ما " در افغانستان می خواندیم و نه یک مانع؟کرزی در حقیقت مردی ضد طالبان است و کسی که می تواند هم حمایت پشتوها و هم نظر جامعه جهانی را جلب کند. نمی توانیم کتمان کنیم که غرب به کرزی نیاز دارد. در ماه جولای سال 2008 میلادی بود که یک تحلیل گر مسائل اسیای میانه، ست جونز به صراحت از موج به راه افتاده علیه کرزی انتقاد کرد: ایالات متحده و کشورهای عضو ناتو باید دست از زیر سوال بردن کرزی بردارند. باید از وی در جامه رئیس جمهوری منتخب حمایت کنند و به او کمک کنند که موفقیت هایش را به نمایش بکشد. البته کرزی را رئیس جمهوری منتخب خواندن بسیار مغرضانه است. این به معنای نادیدن تقلب هایی است که در افغانستان رخ داد. با این همه اکنون کرزی رئیس قانونی دولت در افغانستان است. اکنون اوباما نمی تواند از عهده تبعات خانه تکانی در دولت افغانستان برآید. اکنون مشکل اینجاست که همگان کاسه ها را بر سر کرزی می شکانند و این در حالی ست که مشکل از پست ریاست جمهوری است. افغانستان یکی از مرکزی ترین دولت ها در سطح بین المللی را دارد. کرزی مسئولیت 34 استان بزرگ را بر عهده دارد. 400 زیرمجموعه ایالتی زیر دست او هستند. این شخص کرزی است که مسئولیت تمامی انتصاب ها و عزل ها را بر عهده دارد. رقم زیردستان او در ساختار دولتی به بیش از صدها نفر می رسد. بنابراین جای تعجب ندارد که وی نمی تواند از عهده تمامی این امور برآید. افغانستان یکی از کشورهایی است که بیشترین تجربه ورشکستگی را در خود جای داده است. البته تغییر در این کشور صورت می گیرد اما بسیار به کندی. منتقدان کرزی او را متهم به ناتوانی در برقراری امنیت می کنند. از دیگر انتقادهای وارد بر او هم ناتوانی در بازسازی کشور است. حقیقت این است که کرزی در هیچ کدام از این موارد موفق عمل نکرده است . بودجه مورد نیاز برای فعالیت های نظامی و امنیتی افغانستان از تولید ناخالص ملی این کشور هم گذشته است . کارمندان دولت از شبه نظامیانی که در استخدام طالبان هم هستند کمتر حقوق می گیرند. البته کرزی پشت هیچ کدام از این مسائل نیست. وی در شرایط بسیار نابسامانی گیر افتاده است . وی قانون اساسی را در اختیار دارد که تعریف شده غرب است ، با اقتصادی دست و پنجه نرم می کند که نتیجه سالها تحمل جنگ است. هر فردی به غیر از کرزی که در این موقعیت قرار بگیرد هم نمی تواند از عهده مشکلات برآید. به جای مقصر دانستن کرزی باید به دنبال بازسازی ساختار بیمارگونه ریاست جمهوری در افغانستان بود. علاوه بر این تهدید کرزی در خصوص پیوستن به طالبان نیز بیشتر به داغ کردن فضای بوجود امده می مانست و نه عزمی جدی برای محقق کردن این امر. در این میان مشکل در رسانه ها است که سخنان کرزی را بیش از اندازه بال و پر می دهند . همگان از کرزی انتظار غیرممکن ها را دارند. در واشنگتن تقریبا هر روز یک رسانه این سوال را مطرح می کند که آیا کرزی شریکی قابل اطمینان است؟ باید بپذیریم که نمی توانیم انتظار معجزه و پیدا شدن فردی بهتر از کرزی را داشته باشیم. کرزی دیوانه نیست. رفتارهای او هم آنچنان مرموز نیست. نمی توان کرزی را به واسطه برقراری رابطه حسنه با ایران مورد انتقاد قرار داد چرا که وی در جامه رهبر کابل همان کاری را انجام می دهد که باید : حفظ رابطه حسنه با همسایگان. فارین پالیسی بیست و هشتم سپتامبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 411]