واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: حوادث - آزادي و اعدام براي محكومان به قتل
![](http://kargozaaran.com/NewsImage/870624205915P08.jpg)
حوادث - آزادي و اعدام براي محكومان به قتل
گروه حوادث:آزادي، انتظار و اعدام سرنوشت سه پسري است كه در سن نوجواني به اتهام قتل بازداشت شدند.
آزادي با گذشت اولياي دم
«ايمان هاشمي» متولد نهم خردادماه سال 68، سوم تيرماه سال 85 در نزاعي در حومه گلپايگان اصفهان شركت كرده در اين درگيري جوان 26 سالهاي به نام امير با ضربه چاقو به قتل رسيد و ايمان از محل حادثه فرار كرد؛ اما پس از اينكه برادر وي از سوي ماموران دستگير شد، او به پليس آگاهي رفت و تسليم شد. او در بازجوييها اقرار كرد كه خودش به مقتول چاقو زده است. ايمان اظهار كرده بود: از دو ماه قبل امير پشت سر من حرفهاي زشت ميزد تا اينكه روز درگيري او با دوستم، بهنام درگير شد و به هم فحش دادند. بعدازظهر همان روز با بهنام به پارك شهرداري رفتيم و امير هم آمد، به من حرفهاي زشتي زد و با هم دعوا كرديم كه مردم ما را جدا كردند. متهم در ادامه به ماموران گفت: من با بهنام به مغازه پدرم رفتيم اما امير با دوستانش به آنجا آمدند و ميخواستند مرا بزنند كه من از مغازه يك چوب آوردم. امير چوب را از دست من گرفت و به سر من زد كه سرم شكست؛ بعد آنها رفتند و من هم با بهنام به مغازه برادرم رفتم و يك كارد برداشتم و به پارك شهرداري رفتم. ايمان اظهار كرد: امير با دوستانش در پارك بودند و او باز هم دنبال ما آمد و درگير شديم؛ چون ترسيدم چاقو را به طرف امير پرتاب كردم كه به سينهاش خورد و او بعد از انتقال به بيمارستان فوت كرد. با اقرارهاي متهم، بازپرس پرونده براي او كيفرخواست صادر كرد و پرونده براي رسيدگي، به شعبه 17 محاكم كيفري استان اصفهان فرستاده شد. در جلسه رسيدگي به پرونده، ايمان تمام اقرارهايي كه در آگاهي و همچنين نزد بازپرس كرده بود را انكار كرد و مدعي شد كه تحت فشار اعتراف كرده است. در عين حال اكثريت قضات دادگاه راي به قصاص او دادند و اقليتي نيز اعلام كردند كه احضار شهود و مطلعان و افراد ديگري كه در نزاع مداخله داشتهاند براي كشف حقيقت ضروري است. با اين حال دادگاه راي به قصاص ايمان داد و دادنامه صادره مورد اعتراض وكيل پرونده قرار گرفت اما قضات ديوان عالي كشور نيز حكم دادگاه را تاييد كردند. ايمان كه در سن 17 سالگي به اتهام قتل بازداشت شده بود، فاصله كمي با قصاص داشت كه اولياءدم رضايت خود را اعلام كردند و حاضر به گذشت از قصاص او شدند. امير تا چند روز ديگر از زندان آزاد ميشود.
حسين در انتظار راي نهايي
«حسين حقي» پسر ديگري است كه در سن نوجواني مرتكب قتل شده است. پرونده او براي استيذان به دفتر رياست قوهقضائيه ارسال شده بود كه آيتاللـه شاهرودي براي سومينبار دادنامههاي صادر شده را خلاف شرع اعلام كرد و پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شده است. به گزارش خبرنگار ما ساعت 19:40 بيست و يكم مردادماه سال 82 ماموران گشت كلانتري 108 «نواب» مشاهده كردند كه دو مرد جوان در حال فرار هستند و عدهاي آنها را تعقيب ميكنند. ماموران دو جوان كه خودشان را حسين حقي و امراللـه معرفي ميكردند، دستگير كردند و يكي از دوستان آنها نيز از سوي كسبه محل دستگير شد. ماموران متوجه شدند كه بين دستگيرشدگان و عدهاي ديگر نزاعي رخ داده است و يك نفر به نام «مهدي خليلي» بر اثر اصابت جسم تيز به قفسه سينهاش جان باخته است. حسين حقي پس از انتقال به مقر پليس گفت: از خيابان زنجان در حال حركت بوديم براي دستشويي به يك خانه نيمهساز رفتم ديدم پسر جواني با يكي از دوستان من درگير شده، من آنها را جدا كردم اما پسر جوان ميگفت من بچه كوچه مبارز هستم ناگهان دوباره با ابراهيم درگير شد و به دوستش گفت به بچهها بگو از مغازه بيايند، ناگهان پسر قد بلندي آمد و با ميله به سر من و امراللـه زد. من دستهاي او را گرفتم و گفتم نزن ما دعوا نداريم و پسر را با حرفهاي خودم قانع كردم كه ناگهان از پشت پسر قبلي مشت پرتاب كرد و مرا زد. من پسرك را از خودم جدا كردم و از داخل جيبم تكه ورق گالوانيزه كه بيمورد داخل جيبم بود درآوردم و ديدم پسر جوان با شلنگي كه از داخل ساختمان بيرون آورد به من حملهور شد و من دست خود را بالا گرفتم تا به من اصابت نكند ناگهان تيغ از دست من رها شد و به زير ماشين افتاد. حسين ادامه داد كه چاقو در دستش بوده و در حاليكه ترسيده بود به قصد ترساندن مقتول آن را به سينه او زده است. وي در دادگاه در حضور قضات شعبه 74 كيفري استان اظهار كرد كه چاقو را از جيب درآورده، به بدن مقتول نزده است و در اين حين مردم فرياد زدند كه قاتل را بگيريد. در نهايت دادگاه نوزدهم بهمنماه سال 82 حكم به قصاص نفس (اعدام) حسين حقي داد و قضات شعبه 27 ديوان عالي كشور نيز در تاريخ چهارم تيرماه سال 83 با اين استدلال كه حصول علم با وجود زمينه مناسب براي حصول علم از طريق متعارف كه عمدتا اقارير و اعترافات صريحه و مشروحه اوليه متهم است حكم صادره را تاييد كرد. پرونده حسين كه در زمان دستگيري 16 سال سن داشت پس از سير مراحل قانوني، براي استيذان به نظر رئيس قوهقضائيه رسيد كه يكي از بازرسان ويژه چنين استدلال كرد: «چون محكومعليه در جلسه دادرسي نزد قضات محترم صادركننده حكم نهتنها اقرار به ارتكاب قتل مقتول نكرده بلكه صريحا آن را منكر شده است بنابراين مسلما طريق اثبات قتل نزد دادگاه، اقرار او نبوده است؛ همچنين چون بينه واجد شرايط در جلسه دادرسي نزد قضات موصوف از جانب مدعيان قتل عليه محكوم اقامه نشده بنابراين بيترديد طريق اثبات قتل شهادت دو مرد عادل نيز نبوده است؛ بحث لوث و تسامه نيز مطرح شده، لاجرم آنگونه كه شعبه 27 ديوان عالي كشور در دادنامه صادره داشته طريق اثبات قتل را علم قضات محترم صادركننده راي تلقي كرد چنين علم تقديري واجد فصيصه متعارف نيست.» از سوي ديگر و پدر مقتول در جلسه دادرسي عنوان كرده كه فرزندش هيچ اختلافي با متهم نداشته است. او نيت قبلي در ارتكاب قتل نداشته و بند الف ماده 206 قانون مجازات اسلامي در مورد متهم وارد نيست. بنابر استدلال بازرس ويژه قوه قضائيه، به فرض صحت راي دادگاه در ارتكاب قتل از سوي متهم، در تشخيص نوع آن كه قتل عمدي تلقي شده، قضات صادر كنند. حكم به وي دچار خطا و اشتباه شدهاند. بهاين ترتيب پرونده بار ديگر به ديوانعالي كشور رفت و در شعبه 13 مورد رسيدگي قرار گرفت اما قضات اين شعبه استدلالها را رد و عنوان كردند كه اين قاعده مربوط به شبهات مخصوص حدود است نه قصاص. پرونده با دستور رئيس قوه قضائيه براي بررسي مجدد به شعبه سيو يكم ديوان عالي كشور ارسال شده است.
رحيم احمدي در صف اعداميان
با تاييد رئيس قوه قضائيه رحيم احمدي، كه در سن 16 سالگي به اتهام قتل دستگير شده است، به صف اعداميان نوجوان پيوست. هجدهم مردادماه سال 84 بنابر اعلام كلانتري 26 شيراز، در سه راه قلعه نوشيراز، نزاعي بين رحيم و رضا رخ داد كه رحيم با چاقو در دفاع از خودش ضربهاي بر بدن رضا زد و سپس متواري شد. او پس از چند ساعت خود را به كلانتري معرفي كرد. رحيم مدعي شد كه مقتول در شب قبل از اين ماجرا، به همراه سه نفر به نامهاي حسين، ايوب و ابراهيم در حالي كه سوار دو دستگاه موتورسيكلت بودند او را تعقيب كرده و مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. وي اظهار كرد: ساعت 22:30 شب هفدهم مردادماه سال 84 در محل در دوم پاسگاه بودم داشتم به منزلمان ميرفتم كه حسين به همراه ابراهيم، رضا و ايوب ايستاده بودند به سمت من آمدند بهخاطر اختلاف شب قبل، درگيري بين ما ايجاد شد. حسين چاقو همراهش داشت كه از دست من افتاد. رحيم براي دفاع از خود چاقو را برداشت و بدون آنكه قصد كشتن داشته باشد براي دفاع از خودش ضربهاي به رضا زد. او در بازجوييها عنوان كرد كه هر كدام از مهاجمان وسيلهاي براي حمله داشتند و من ناخودآگاه توانستم چاقوي يكي از آنها را از زمين بردارم. رحيم در شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس محاكمه شده قضات حكم به قصاص وي دادند. اين حكم از سوي قضات شعبه 37 ديوان عالي كشور نيز تاييد شد. حكم صادر شده براي استيذان به دفتر رئيس قوه قضائيه رسيد كه رئيس قوه حكم را تاييد كرد. امكان دارد كه مجري حكم، همچون پرونده بهنام زارع و رضا حجازي بدون اطلاع به وكيل مدافع، حكم را اجرا كند.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]