محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852927662
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتگو با رضاکیانیان ( بخش اول)
موضوع كلی ما نسبت وضعیت اقتصادی جامعه با حرفه بازیگری است. از اینجا شروع كنیم كه در حال حاضر میزان دستمزد یك بازیگر در سینمای ایران را چه عوامل و معیارهایی تعیین میكند؟ اصلا معیارهای مشخصی در این كار وجود دارد یا همه چیز بستگی به وضعیت فیلمی دارد كه قرار است درش بازی كنید.- دستمزد بازیگر را در واقع دو چیز تعیین میكند:یكی پولی است كه مردم بابت تماشای او در یك فیلم میپردازند و با دیدن عكس و اسمش در تبلیغات فیلم به سینما میروند. اصطلاح سینماییاش این است كه «بازیگر چهقدر گیشه دارد». به نسبت درآمدی كه بازیگر برای تهیهكننده ایجاد میكند، بخشی از آن را به عنوان دستمزد میگیرد. وقتی بازیگر شناختهشده نیست یا مردم علاقهای به دیدنش ندارند، طبعا دستمزد چندانی هم نخواهد داشت.دوم این است كه بازیگر چهقدر اعتبار هنری دارد. این اعتبار هنری هم البته به شكلی باز به همان موضوع دستمزد و گیشه برمیگردد.معمولا در سینمای ایران دو جور فیلم ساخته میشود؛یكی فیلمهایی كه اصطلاحا به آن ها میگویند فیلم تجاری. فیلمهایی كه هدف اصلیشان جذب تماشاگر بیشتر و به تبع آن درآمد بیشتر برای تهیهكننده است. این فیلمها كه به قصد سرگرمی صرف ساخته میشوند، بازیگرهای خاص خودشان را دارند كه مردم بابت دیدن آنها در این فیلمها پول میدهند و قرار نیست بازیگر در این فیلمها كار عجیب و غریبی بكند یا فیلمها موضوع مهمی را مطرح كنند.گروه دوم فیلمهایی است كه ورِ اعتباری و هنریاش به ورِ تجاری و درآمدزاییاش میچربد. معمولا این جور فیلمها تماشاگر عام ندارد و فروش آنچنانی نمیكند. در بهترین شرایط میتواند به فروش معقول و معمولی برسد. دستمزد بازیگرهای این فیلمها هم مثل فروش آنها معمولی و معقول خواهد بود. این بازیگرها اغلب اعتبار هنری و توان و تبحری در كار بازیگری دارند كه به درد این فیلمها میخورد. من قاعدتا جزو این دسته از بازیگرها هستم. البته اگر بخواهم میتوانم تماشاگر را سرگرم كنم، ولی فكر میكنم آن فیلمها اغلب مثل روزنامه است كه امروز خوانده میشود و فردا به درد سبزی پیچیدن میخورد. خیلی به ندرت پیش میآید كه در جاهای خاصی روزنامهها نگهداری و آرشیو شوند، برعكس مجله و كتاب؛ ما روزنامهخانه نداریم، اما كتابخانه داریم. تفاوت این فیلمها هم همین حكم را دارد.مرز بین این دو دسته بندی كجاست؟ اصلا مرز قابل تشخیصی دارند یا مثل اغلب موارد، این دستهبندی محل مناقشه و ابهام و سوال است?فیلمهایی كه به قصد سرگرمی ساخته شده و ماندگار بوده و در عوض فیلمهایی با انگیزههای هنری و ظاهرا جدی كه ناكام و فراموش شده از كار درآمده است. وقتی این مرزها دقیق نباشد، تعیین دستمزد برای بازی در آنها هم محل تردید خواهد شد. مثلا فیلمی به شما پیشنهاد میشود كه هم اعتبار هنری خوبی دارد و هم به احتمال زیاد گیشه خوبی هم خواهد داشت. در این جور مواقع چه باید كرد؟فیلمهایی كه به قصد سرگرمی ساخته شده و ماندگار بوده و در عوض فیلمهایی با انگیزههای هنری و ظاهرا جدی كه ناكام و فراموش شده از كار درآمده است. وقتی این مرزها دقیق نباشد، تعیین دستمزد برای بازی در آنها هم محل تردید خواهد شد. مثلا فیلمی به شما پیشنهاد میشود كه هم اعتبار هنری خوبی دارد و هم به احتمال زیاد گیشه خوبی هم خواهد داشت. در این جور مواقع چه باید كرد؟- پیچیدگیهایی كه در این ماجرا میگویی درست است و گاهی این مناقشه پیش میآید، اما به طور كلی موضوع دستمزد بازیگر یك چیز توافقی بین بازیگر و تهیهكننده است. این وسط كارگردان هم در مواردی میتواند خیلی موثر و تعیینكننده باشد.كارگردان در این توافقها چه نقش موثری میتواند داشته باشد؟- كارگردان میتواند روی حضور یك بازیگرمعتبر برای یك نقش اصرار كند و بگوید فقط فلان بازیگر برای این كار جواب میدهد. تهیهكننده هم گاهی ناچار میشود به هر شكلی رضایت آن بازیگر را جلب كند.بازیگر اعتباری هم اگر این موضوع را بداند، میتواند نرخ را بالا ببرد!- بله، اما وقتی این جور موارد اعتباری پیش میآید دیگر بازیگر این كار را نمیكند، چون با این كارها به مرور آن اعتبار را از دست میدهد و در واقع سرمایهاش را از دست داده و به مسیری دیگرمیافتد. مثلا ممكن است برود به سمت فیلمهای تجاری...- این اصطلاحهای تجاری و هنری هم البته خودش حكایتی است كه هیچوقت درست روشن نشده و كلی مساله و اما و اگر دارد و خیلیها اصلا قبولش ندارند.- ببین، وقتی از فیلم تجاری یا هنری حرف میزنم، قصدم این نیست كه آنها را به خوب یا بد دستهبندی كنم. به نظر من فیلمهای تجاری و پرفروش باید باشد و فیلمهای هنری هم همینطور. بین هر كدام هم فیلمهای خوب و بد مختلفی سراغ داریم. فیلم تجاری و پرفروش اگر نباشد، سینماها بسته می شود و بازار كار تعطیل خواهد شد و اهل سینما بیكار می شوند. مردم تفریح و سرگرمی مناسب لازم دارند كه اوقات فراغتشان را با آن بگذرانند و درد و رنجهای جامعه و مشكلات دوربرشان را نفهمند یا لااقل برای مدتی فراموشش كنند؛ فیلمهایی كه این توانایی را دارند خیلی هم خوبند.
موقعیت شما در این تقسیمبندیها كجا قرار میگیرد و با هر كدام از این فیلمها چه نسبتی دارید؟- الان موقعیتی برای من پیش آمده و به این مشهور شدهام كه میگویند بعضی نقشهای پیچیده و سخت و عجیب و غریب فیلمنامهها را بدهیم به رضا كیانیان، چون او میتواند آنها را از كار دربیاورد. در واقع این موضوع برای من یك وجه تجاری خاص ایجاد كرده است.یك جور «برند» سینمایی در كار بازیگری است.- بله. سالها كوشش كردم كه این اتفاق در سینما برایم بیفتد و حالا خوشبختانه چند سالی است كه افتاده.یعنی از همان ابتدا آگاهانه این مسیر را انتخاب كردید و جلو آمدید؟- كاملا آگاهانه بود. میخواستم همه بگویند فلانی اینطوری است و این قابلیت ویژه را دارد كه میشود روی آن حساب كرد.یعنی دیگر كسی به خاطر كمبود بازیگر از نوشتن نقشهای خاص و عجیب و غریب نترسد و منصرف نشود، حتی اگر كوتاه باشد.- دقیقا، حتی اگر یك نقش فرعی كوتاه باشد.پس برای خودتان یك بازار كار اختصاصی درست كردید.- به تعبیری همین است. چون بحثمان اقتصادی است میخواهم این را بگویم كه بازیگرها مثل همه دنیا باید یك آژانس داشته باشند، مدیر برنامه و وكیل و مشاور داشته باشند، منتقد و مربی داشته باشد. بازیگر به چندتا آدم نیاز دارد كه همیشه كنارش باشند و رهبریاش كنند كه درست انتخاب كند تا مسیرهای غلط و پرت نرود و در كارش گُل كند و برود پشت ویترین. ما در ایران آژانس و مشاور و وكیل و این جور چیزها را نداریم. پس خودمان باید مدیر برنامههای خودمان باشیم و به جای مدیر برنامه و مشاور و كیل باید فكر كنیم كه در آینده در این بازار چهكار باید بكنی تا موفق شوی.شما به عنوان مدیر برنامههای خودتان چه كارهای ویژهای انجام دادید كه به اینجا رسیدید؟- به دو دلیل هیچوقت دوست نداشتم ستاره سینما بشوم؛ یكی اینكه شكل و قیافه ستاره را ندارم، چون ستاره عموما باید زیبا و خوش اندام باشد و من به نظر خودم زیبارو یا عضلانی نیستم، هر چند همیشه خودم را در فرم متناسبی نگه میدارم كه بتوانم به قالب نقشهای مختلف بروم و آمادگی بدنی بازیگری را داشته باشم. وقتی این مشخصات را برای خودم ترسیم و تصویر میكنم، به این نقطه می رسم كه حالا چه باید بكنم كه بتوانم همیشه كار كنم و پیشنهاد نقش داشته باشم. پس به این جا رسیدم كه باید نقشهای خاص و شخصیتهای پیچیده و گاهی عجیب و غریب را بازی كنم. چون این قدرت و توانایی را در خودم میبینم، با همین توان خودم را به سینما عرضه و معرفی میكنم كه آهای سینمای ایران، اگر چنین بازیگری لازم داری، من هستم و اگر خریدارید جنسم را به شما میفروشم. امروز سینمای ایران این نكته را فهمیده و تا نقشهای آنچنانی و عجیب و غریب داشته باشد، دیگر وحشتی برای بازیگرش ندارند، چون میدانند رضا كیانیان هست.
این شكلی هم یك جور بازار كار تا حدودی مطمئن و اختصاصی برای شما جور شده و هم از طرف دیگر سینمای ایران هم میتواند به نقشها و شخصیتها و قصههای متنوعتری فكر كند.- قاعده معمول سینما این است كه بازیگرها فكر میكنند باید به سرعت گُل كنند و این گُلكردن را هم در قامت ستارهها میبینند، ستارههای جوان و زیبا و خوش قامت. همانطور كه كانت میگوید هیچكس فكر نمیكند كمعقل است، خیلیها هم فكر میكنند زیبا و خوشهیكل هستند. منتها متوجه نیستند كه این زیبایی با زیبایی تصویری و سینمایی فرق دارد. بعضیها هم راست میگویند و من خیلیهای شان را – چه زن و چه مرد - دیدهام كه واقعا زیبا هستند، اما نه برای عكس و تصویر متحرك.همان بحث همیشگی «فتوژنیك» بودن كه اصلا معیارهای مشخصی ندارد. به قول سینماییها دوربین بعضیها را بیشتر دوست دارد.- دقیقا. بعضی زیباییها اصلا فتوژنیك نیستند و بعضیها هم اصلا زیبا نیستند ولی خودشان اینطور تصور میكنند! اینها به خیال خودشان وقتی بازیگر شدند به سرعت باید ستاره شوند و دستمزدهای آنچنانی بگیرند و زندگیهای رویایی داشته باشند. تازه این هم با تصور غلط خودشان از وضع اقتصادی ستارههای سینماست، چون خبر ندارند در سینما واقعا چه خبر است.در مورد این تصویر كاذب اقتصادی از دنیای بازیگری باید مفصل حرف بزنیم.- حتما. قبلش این را بگویم كه من به خیلیها در سینما و بازیگری مشاوره میدهم؛ یك جور مدیر برنامه مجانی و دوستانه. وقتی استعدادی در كسی میبینم طرف مشورتش می شوم كه مثلا فلان نقش را قبول نكن و این یكی را انتخاب كن. حالا شاید خود طرف برعكس این عمل كند و این گاهی ناشی از توهم و تخیل غلط اوست. گاهی برایشان توضیح میدهم كه در این نقش و در این داستان دیده نخواهی شد و گُل نمیكنی و بعد دیگر كسی برای این كارها سراغت را نمیگیرد. میگویم وارد این وادی نشو تا لااقل نفهمند به درد این جور نقشها نمیخوری تا شاید به درد جاهای دیگری بخوری! گاهی كسانی كه به حرفم گوش نكردند، وقتی در مسیر انتخابی شكست خوردند، دوباره برمیگردند و میگویند راست میگفتی، از این به بعد حرفت را گوش میكنیم! حالا باید برگردیم به عقب و برسیم به نقطه صفر و دوباره یك راه دیگر را شروع كنیم و برویم جلو تا ببینیم چه پیش میآید.شاید این سوال برای بعضیها پیش بیاید كه شما چرا وقت و انرژی میگذارید و به بازیگرهای دیگر مشاوره مجانی میدهید؟- طبعا عاشق چشم و ابروی طرف مشاورهام نیستم، بلكه میخواهم با این كار كمك كنم تا سینما رشد كند و به تعبیری جنس در سینما جور بشود. وقتی كلیت یك صنعت یا بازار رشد كند، سودش به جیب من هم میرسد. حتی گاهی به بعضیها پیشنهاد میكنم كه راه و مسیر خودم را انتخاب كنند و ادامه بدهند، چون اصلا دلم نمیخواهد یك نفر باشم. وقتی تكثر به وجود بیاید تازه قدر و توان من بیشتر و بهتر دیده میشود.یعنی فكر میكنید با وجود رقیب، امكان رشد بیشتری وجود دارد؟- با وجود رقیب مجبورم كوشش كنم و توانایی و كارایی خودم را بالاتر ببرم تا روی دست آنها بزنم. این شكلی بازار كاری داریم كه به انگیزه رقابت درش رشد میكنیم و این بازار پر رونقتر میشود. همیشه مغازهای كه در محدوده بورس یك جنس است، سود بیشتر و بلند مدتتری میبرد.حالا برویم سراغ تصویر كاذب و غلط دنیای ستارهها و بازیگری؛ مردم درهمه جای دنیا عموما فكر میكنند بازیگری سینما و ستارهشدن به معنای زندگی مرفه و رویایی و پول و دستمزدهای آنچنانی و افسانهای است. در حالی كه ما میدانیم لااقل در سینمای ایران از این خبرها نیست، حتی تصویر ستارههای جهانی هم تصویر و آمار درست و دقیقی نیست.- در سینمای قبل از انقلاب، دستمزد بازیگرهای درجه یك سینما خیلی خوب بود. مثلا وقتی بازیگری برای یك فیلم سیصد هزار تومان دستمزد میگرفت، با این پول میتوانست دوتا خانه بخرد یا شش هفتتا اتومبیل داشته باشد. الان این رقم زیر خط فقر محسوب میشود. حالا تصور كنید كه یك بازیگر در سینمای فعلی چهقدر باید دستمزد بگیرد كه پول خرید دو تا خانه را در بیاورد؟ در حالی كه سیصد میلیون تومان در این روزها كل فروش مناسب یك فیلم در نمایش عمومی است كه تازه فقط بخشی از آن به تهیهكننده می رسد. بگذار برگردیم و از اول شروع كنیم؛ فرض می گیریم كه فیلمی در بهترین حالت و با استقبال آنچنانی مردم حدود یك میلیارد تومان فروش میكند...... كه البته فروش رویایی برای یك فیلم در سینمای ایران است و فقط تك و توكی از فیلمها ممكن است به آن برسند.- نصف این مبلغ مال سینمادارهایی است كه فیلم را در سالنشان نمایش دادهاند. از پانصد میلیون باقیمانده هم بخشی بابت عوارض شهرداری و خانه سینما و وزارت ارشاد و هزینههای این چنینی پرداخت میشود. پس در بهترین شرایط میشود فكر كرد كه یكسوم فروش فیلم به حساب تهیهكنندهاش برمیگردد، تازه این رقم منهای درصد پخشكننده و هزینههای تبلیغاتی فیلم است.این رقم هم در بهترین حالت در یك پروسه یكساله به دست سرمایهگذارهای فیلم میرسد.- داریم بهترین شرایط را فرض میكنیم، والا گاهی این برگشت سرمایه چند سال طول میكشد. در بهترین زمان و بهترین سالنها در بالاترین حد فروش ریالی، یك فیلم حدود یك سوم از فروش كلیاش را بهد از یك سال برمیگرداند. اگر فروش آرمانی یك میلیارد تومانی را هم مبنا بگیریم، سال بعد با یك سوم آن فقط میشود خرج تولید یك فیلم دیگر را جور كرد! الان یك فیلم معمولی حدود سیصد میلیون هزینه میبرد تا به اكران عمومی برسد. اگر تهیهكننده و سرمایهگذار این پول را بدهد و دستمال كاغذی بخرد، سال بعد چهقدر سود برده است؟ هر محصولی كه بخرد و سال بعد بفروشد بیش از این سود را دارد، حتی اگر پولش را به بانك بسپرد. البته این جا داریم درباره روال طبیعی و گردش مالی درست و رسمی حرف میزنیم. روال غیر طبیعی این كار یك ماجرای دیگر است كه موضوع بحث ما نیست، هر چند در شرایط فعلی همه چیز روال غیر طبیعی دارد. چون ما در كشوری با تورم بالا زندگی میكنیم و این تورم هم هر سال «متورم»تر میشود، بنابراین روالهای غیر طبیعی حرف اول را در هر بازاری میزند كه ربطی به من و ما و موضوع این گفتوگو ندارد. نتیجه آن حساب و كتاب طبیعی این است كه وقتی در كل گردش مالی سینما پول افسانهای و عجیب و غریبی نیست، چرا باید فكر كنیم كه بازیگرها دستمزدهای افسانهای میگیرند؟ در مورد روال غیر طبیعی هم طبعا بازیگر دخالت چندانی ندارد كه بتواند پول غیر طبیعی بخواهد یا بگیرد؛ میبینید كه قضیه خیلی ساده است.ولی به هر حال نمیشود از این موضوع گذشت كه عموم مردم تصور میكنند شماها خیلی وضع مالی خوبی دارید و زندگیتان مرفه و آنچنانی است.- گاهی در خیابان از مردم میشنوم كه «شما كه ماشاالله وضعت خیلی خوب است.» جواب میدهم آره خدا را شكر! بعد میپرسند كه چهقدر دستمزد میگیری؟ میگویم اول یك سوال من را جواب بده تا بعد بگویم چهقدر میگیرم. سوالم این است كه شما در سال چند بار سینما میروید؟ معمولا جواب میدهند كه ای بابا با این گرفتاریها كه نمیشود سینما رفت و خلاصه یك روضه مفصل میخواند تا بگوید چرا سینما نمیرود. بعد میگویم حالا كه تو پول برای سینمارفتن نمیدهی، تهیهكننده از كجا باید دستمزد آنچنانی به من بدهد؟ بعد هم طرف دیگر پی سوالش را نمیگیرد و خداحافظی میكنیم و میرویم پی كارمان.
پس به طور كلی باید به این نتیجه برسیم كه یك بازار و اقتصاد معیوب و ضعیف در سینمای ایران وجود دارد كه بازیگر هم جزئی از آن است.- دقیقا. قبل از انقلاب، تهران 350 سالن سینما داشت. امروز كه جمعیت تهران سه برابر شده، تعداد سالنهای سینما به صدتا هم نمیرسد؛ یعنی یك سوم قبل از انقلاب.تازه دو سوم این یك سوم هم كه اصلا سالن سینما نیست و نمیشود داخلش شد.- آها، پس چند تا یك سوم را باید در هم ضرب كنیم تا تفاوتها معلوم شود. به قول شما اغلب این سالنها هم نه صدا و تصویر مناسبی دارد و نه تهویه و نظافت و كلی چیزهای دیگر. الان سه چهارتا سالن در تهران وجود دارد كه میشود با خیال راحت با زن و بچه رفت و در آن فیلم دید. یكی از دلایل اصلی اقتصاد معیوب سینما هم همین است كه محل عرضه محصول تولیدی وجود ندارد. مثل اینكه این همه كارخانه شیر و لبنیات داشته باشیم، اما بقالی و سوپر ماركتی نباشد كه بشود از آن خرید كرد. تازه مكانهای عرضه فعلی هم كهنه و معیوب است، مثل بقالی كهنه و كثیف و درب و داغانی كه ما ازش شیر نمیخریم چون ممكن است شیرش فاسد باشد!در شكل درستش، مثلا در هالیوود، فیلم تولید شده گاهی همزمان در سه هزار سالن نمایش داده میشود. حداقل در شرایط معمولی در هزار سالن اكران میشود و طبیعی است كه تماشاگر دارد و فروش نجومی دارد و اقتصاد پویا و بزرگی خواهد بود. آماری هست كه میگوید همین «سینما فرهنگ» خودمان از لحاظ جذب تماشاگر، هشتمین سالن سینمای دنیاست. این آمار حیرتانگیزی است كه نشان میدهد اگر محل عرضه درستی داشته باشیم، سینما تماشاگر زیاد دارد. حالا اینكه چرا نداریم، نمیدانم و دلایلش برمیگردد به همان اقتصاد و بازار معیوب وبیماری كه داریم دربارهاش حرف میزنیم. پیشنهادم به این مجله به عنوان یك مجله تخصصی اقتصادی این است كه همین موضوع را به بحث بگذارد كه چرا سالن سینمای خوب و قابل قبول نداریم. سینمای خوب یعنی مكانی شیك و تمیز و لذتبخش برای گذراندن چند ساعت وقت و خوردن و نوشیدن و تماشای فیلم با صدا و تصویر خوب و صندلی راحت و متصدیان حرفهای و محترم.و همه اینها یعنی گیشه مناسب و درآمد خوب برای تهیهكننده و سرمایهگذار فیلم كه طبعا میتواند بخشی از آن هم نصیب بازیگر فیلم بشود.- حالا ما هیچكدام از اینها را نداریم، اما مردم یكسری داستان و افسانه از سینمای قبل از انقلاب یا سینمای هالیوود شنیدهاند و بر مبنای همانها چنین تصور غلطی از زندگی بازیگرها دارند. تازه در هالیوود هم یك ستاره وقتی به باشگاه بیستمیلیون دلاریها میپیوندد – یعنی دستمزدش برای هر فیلم به این رقم میرسد – بخش عمدهاش مالیات و هزینههای جانبی است.چند وقت پیش گزارش جالب و پر جزییاتی خواندم درباره اینكه بازیگرهای هالیوود در نهایت از این بیست میلیون دلار در بهترین شرایط چیزی حدود هفت میلیون دلارش را میتوانند به حسابشان واریز كنند.- این بهترین حالتش است. پس آن رقمها هم افسانه است و با رقم واقعی خیلی تفاوت دارد، اما بالاخره همین پول هم در آمریكا یعنی یك زندگی عالی و رویایی.به این خاطر كه محاسبهها میگویند فلان ستاره هالیوود در طول یك دهه چیزی حدود یك میلیارد دلار به كمپانی طرف قراردادش سود رسانده و این درصد از سود حق مسلم اوست.- یك تحقیق در آمریكا درباره بازیگرها دیدم كه مثلا محاسبه كرده بودند كه تام هنكس بیشتر از درآمد نفت ایران برای كشورش درآمدزایی داشته است!این یعنی چه؟ یك بخش آن جمع و تفریق رقم فروش فیلمهای او در سطح دنیاست. بخش دیگرش حضور او در تبلیغات فلان محصول آمریكایی است كه در آمد ملی كشور را بالا میبرد. یك ور دیگرش رقمی است كه هر كشوری باید هزینه كند تا خودش را به دنیا معرفی كند و بودجههای كلانی كه صرف شناساندن فرهنگ و اسم كشورها میشود.اسم تام هنكس به طور مشخص بخشی از این هزینهها را حذف میكند و اتوماتیك هر بار كه نام او در جایی میآید، رقمی به حساب كشورش واریز میشود؛ این آمار و ارقام پیچیده را محققان به دقت بررسی و محاسبه كردهاند و كلی جزییات دیگر دارد كه من و شما نمیدانیم. حالا تصور كنید كه هالیوود چندتا تام هنكس و بالاتر از تام هنكس دارد و چند برابر درآمد نفت ایران دارد به جیب دولت آنها سرازیر می شود؛ شبیه همین معادلات در سینمای هند و بالیوود هم وجود دارد. این هم یك سوژه دیگر برای مجله اقتصاد و زندگی. مقوله اقتصاد سینما در شرایط امروز بحث خیلی خیلی پیچیدهای است و به همین راحتی نمیشود از كنارش گذشت یا دربارهاش حرف زد، آنهم ما كه در زمینه اقتصاد دانش چندانی نداریم .اینها نیاز به سمینار و تحقیق دارد و دولت باید به عنوان درآمد ملی رویش سرمایه گذاری كند و كار تحقیقاتی و آكادمیك میخواهد.ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]
صفحات پیشنهادی
بخش دوم گفتگو با رضا کیانیان
به همین دلیل در فی نیما حسنینسب لینک : درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان شما هم رأی بدید . [ارسال شده از: تبیان]. [مشاهده در : www.tebyan.net]. [تعداد بازديد ...
به همین دلیل در فی نیما حسنینسب لینک : درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان شما هم رأی بدید . [ارسال شده از: تبیان]. [مشاهده در : www.tebyan.net]. [تعداد بازديد ...
با رضا کیانیان سینمای ایران
رضا کیانیان آدم بی نظیری است بی هیچ شیفتگی و احساساتی این را میگویم. از مقایسه کردن و مقایسه ..... درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان. ... از اینجا شروع ...
رضا کیانیان آدم بی نظیری است بی هیچ شیفتگی و احساساتی این را میگویم. از مقایسه کردن و مقایسه ..... درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان. ... از اینجا شروع ...
بازیگران درباره افزایش دستمزدشان چه میگویند؟
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان. ... وقتی به باشگاه بیستمیلیون دلاریها میپیوندد – یعنی دستمزدش برای هر فیلم ...
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان. ... وقتی به باشگاه بیستمیلیون دلاریها میپیوندد – یعنی دستمزدش برای هر فیلم ...
هنرمندان مشهور از خدا میگویند!
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان الان موقعیتی برای من پیش آمده و به این مشهور شدهام كه میگویند بعضی نقشهای .... جواب میدهم آره خدا را شكر! بعد میپرسند كه ...
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان الان موقعیتی برای من پیش آمده و به این مشهور شدهام كه میگویند بعضی نقشهای .... جواب میدهم آره خدا را شكر! بعد میپرسند كه ...
مديريت بهينه ذخاير ارزي در سه كشور نفتخيز
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان افزايش تعداد نظاميان آمريکايي در بغداد · آموزش پخت چند غذای متنوع با مایکرویو · مديريت بهينه ذخاير ارزي در سه كشور ...
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان افزايش تعداد نظاميان آمريکايي در بغداد · آموزش پخت چند غذای متنوع با مایکرویو · مديريت بهينه ذخاير ارزي در سه كشور ...
بازی دوستانه ایران - اکوادور شاید در کشوری دیگر!
بازی دوستانه ایران - اکوادور شاید در کشوری دیگر! با سرخوردگی اول ازدواج چه کنید ... درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان از اینجا شروع كنیم كه در حال حاضر میزان ...
بازی دوستانه ایران - اکوادور شاید در کشوری دیگر! با سرخوردگی اول ازدواج چه کنید ... درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان از اینجا شروع كنیم كه در حال حاضر میزان ...
احمدی نژاد وارد اکوادور شد
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان احمدی نژاد وارد اکوادور شد · بازگشت دوباره تشکیل وزارت زیربنایی/کمیسیون اجتماعی: وزارت ارتباطات را هم در راه و مسکن ...
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان احمدی نژاد وارد اکوادور شد · بازگشت دوباره تشکیل وزارت زیربنایی/کمیسیون اجتماعی: وزارت ارتباطات را هم در راه و مسکن ...
فیلم ایرانی برنده جایزه جشنواره ژنو
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان فیلم ایرانی برنده جایزه جشنواره ژنو · بزرگ مردی که 85 سال زندگی اش وقف ایران شد · در خشش سه دو و ميداني كار اردبيلي در ...
درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان فیلم ایرانی برنده جایزه جشنواره ژنو · بزرگ مردی که 85 سال زندگی اش وقف ایران شد · در خشش سه دو و ميداني كار اردبيلي در ...
مصاحبه با نیما شاهرخ شاهی به مناسبت حضور در «شمسالعماره»
مصاحبه با نیما شاهرخ شاهی به مناسبت حضور در «شمسالعماره» ... من همین الان هم از طریق رشته تحصیلیام درآمد اصلیام را کسب میکنم. ... 2 حالت دارد؛ بعضی از بازیگران دوست ندارند ساختارشکنی کنند و وجوه متفاوت یک ... ولی من این حرف شما را قبول ندارم، چطور میشود که برای پرویز پرستویی، رضا کیانیان و انتظامی این اتفاقات نمیافتد.
مصاحبه با نیما شاهرخ شاهی به مناسبت حضور در «شمسالعماره» ... من همین الان هم از طریق رشته تحصیلیام درآمد اصلیام را کسب میکنم. ... 2 حالت دارد؛ بعضی از بازیگران دوست ندارند ساختارشکنی کنند و وجوه متفاوت یک ... ولی من این حرف شما را قبول ندارم، چطور میشود که برای پرویز پرستویی، رضا کیانیان و انتظامی این اتفاقات نمیافتد.
سارق محترم! این خودرو تا 1 دقیقه دیگر خاموش میشود
صفحات پیشنهادی. سارق محترم! این خودرو تا 1 دقیقه دیگر خاموش میشود سارق محترم! این خودرو تا 1 دقیقه دیگر خاموش میشود. درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان ...
صفحات پیشنهادی. سارق محترم! این خودرو تا 1 دقیقه دیگر خاموش میشود سارق محترم! این خودرو تا 1 دقیقه دیگر خاموش میشود. درآمد بازیگران در گفتگو با رضاکیانیان ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها