واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: آیا تا به حال به تماشای دریا نشستهاید؟ اگر آری، حتما متوجه شدهاید كه تمام آشفتگیها، برخوردها و امواج فقط در سطح است. در عمیقترین بخشهای دریا هم آشفتگی وجود ندارد؛ حتی موجی كوچك.وقتی در دریای وجودتان عمیق فرو روید و آرامش را به دست آورید، به نقطهای میرسید كه هیچ آشفتگی و ناآرامی هرگز در آن راه نداشته است. همانجا بایستید، هر تغییر و دگرگونی از آنجا میسر میشود.در آنجا خود استاد خویشتن هستید. اكنون هر آنچه غیر ضروری است میتواند دور انداخته شود، بدون هیچگونه درگیری و نزاع. با كمال تعجب میبینید كه تغیر كردهاید. امروزه نقش مثبتاندیشی، داشتن افكار و امواج مثبت و دارا بودن عینك خوشبینی بر كسی پوشیده نیست. نتایج یك پژوهش نشان میدهد میانگین عمر افراد مثبتاندیش، 7 سال بیشتر از كسانی است كه از این ویژگی بیبهره هستند و با عینك تیره بدبینی به دنیا و امور آن مینگرند. در زندگی شهرنشینی با توجه به استرسهای موجود در محیط پیرامون افراد، آلودگیهای صوتی و دیگر ناهنجاریهایی كه اثرات نامطلوب فراوانی به دستگاه روانی ما وارد میآورد؛ طبیعی است كه مقادیر فراوانی از انرژی ما از بین رفته و ما فاقد انرژی و توان لازم جهت مقابله با مسائل و كنار آمدن با مشغلههای زندگی روزمره میشویم. بیتوجهیها و عدمآگاهی نسبت به ملزومات و مایحتاج دستگاه روانی ما را دچار مسائلی میكند كه بعضا ریشه و علت آنها را در بیرون از خود جستوجو میكنیم. خلق افسرده، حالات اضطرابی، پرخاشگری و بسیاری از بیماریهای روانتنی حاصل همین غفلت و بیتوجهی ما نسبت به خویشتن خویش است. همواره مصایب و مشكلات حاد موجود در زندگی برهمزننده تعادل روانی ما نیستند؛ به عبارتی نرساندن سوخت لازم به دستگاه روانی هم میتواند علت بسیاری از كجخلقیها، اختلالات خواب، اختلالات جنسی و خلقی در ما باشد. گاهی اوقات ما فراموش میكنیم كه ظرف درون خود را از آلودگیها بزداییم و یا به عبارتی دیگر از ورود آلودگیها به ظرف وجودی خویش جلوگیری كنیم؛ گویا از یاد میبریم كه ما فقط برای كار كردن و متحمل شدن استرسها و فرو خوردن خشم خویش در اثر مسائلی كه نمیتوانیم دخالت مستقیمی در جریان اجرایی آن داشته باشیم، به این دنیا نیامدهایم. رسالت ما درگیر شدن در تمام بازیهای زندگی و تلاش صرف جهت نباختن نیست. جراحی روانی ما معمولاً قبل از اینكه منزل را به سمت محل كار و یا رفتن به یك جلسه كاری و یا مهمانی ترك كنیم تداركات خاصی میبینیم از جمله اینكه ما خود را آراسته میكنیم ما با لباسهایی كه داخل منزل از آنها استفاده میكنیم و با همان وضعیت از منزل بیرون نمیرویم، بعید میدانم كسی این آراستگی را نكوهش كند، اما چگونه است كه ما برای رفتن به یك مهمانی ساده ساعتها وقت صرف میكنیم تا با وضعیت ظاهری مناسبی حضور به هم رسانیم ولی دقت و انرژی برای خویشتن خویش نداریم برای رفتن به یك كلاس آموزشی در زمینه مسائل ارتباطی – رفتاری و یا مراجعه به یك متخصص علوم رفتاری اعلام میكنیم كه فرصت نداریم یا پول نداریم! بنابراین لزوم انجام جراحی روانی بیش از پیش نمایان میشود. آری ما در ابتدا نیازمند برداشتن بخشهای مسئلهدار ذهنمان هستیم، باید ابتدا برای افكار و باورهایمان فكری بیندیشیم چرا كه احساسات ما منتج از افكار ماست باید شروع به خارج كردن اضافات ذهنمان كنیم این خروج بهمراتب مهمتر از خروج چربیها از بدنمان است چرا كه اگر به زیبایی ذهن و روان برسیم و دستگاه روانی ما شرایط مناسبی داشته باشد چه بسا برای خود ارزش و احترام بیشتری قائل شویم و پذیرش مناسبی برای خویش داشته باشیم. در اینجا میخواهم به اهمیت بیشتر بعد روانی اشاره كنم كه در واقع پیشنیاز بعد جسمانی است؛ احساس رضایت و دوست داشتن خود مستلزم انجام جراحیهای خاصی نیست همانطور كه احساس خوشبختی مستلزم رسیدن به یك وضعیت مطلوب اقتصادی – رفاهی نیست. خوشبختی یك وضعیت نیست بلكه احساسی خوشایند و درونی است و اگر ما بتوانیم در همین شرایطی كه هستیم به احساس خوشبختی و رضایت برسیم با رسیدن به اهداف و محقق شدن آرزوهایمان این احساس بیشتر و ماندگارتر از قبل خواهد بود. در غیراین صورت هیچ تضمینی وجود ندارد كه ما با رسیدن به یك موقعیت اقتصادی مناسب یا قبولی در كنكور و غیره احساس خوشبختی و سعادتمندی كنیم وضعیت مالی مناسب به رفاه بیشتر و راحتی ما كمك میكند ولی بالقوه شادی و رضایت وارد زندگی ما نمیكند ما برای شاد بودن به ارتباط با آدمهای شاد، توجه به نیازهای كودك درون، دارا بودن عشق بدون قید و شرط به كل هستی و زدودن زنگارها از ظرف زیبای درون نیاز داریم. آیا میتوانم بهتر از این باشم ما در مسائلی كه برایمان روی میدهد نقش داریم این نقش برخی مواقع مستقیم و گاهی بهصورت غیرمستقیم است و چه زیباست هركدام از ما در رابطه با مسائلی كه برایمان ایجاد میشود نقش خود را بیابیم و از خود سؤال كنیم من در این موضوع یا این مشكل چه نقشی داشتم آیا میتوانم ایفای نقش بهتری داشته باشم؟ در روابط بین زوجین خیلی از مواقع یكی از آنها اقدام به اصلاح رفتارهای خود میكند این كار با كمك مشاور با مطالعه و امثالهم انجام میشود و تغییر شروع میشود این تغییر ابتدا در زمینه افكار سپس احساسات و در نهایت در رفتار صورت میپذیرد با گذشت زمان وقتی شریك زندگی و اطرافیان متوجه تغییرات خوب فرد میشوند رفتارهای آنها نیز معمولاً تحتتأثیر قرار میگیرد و تعامل مناسبتری برقرار میشود بنابراین بیاییم از خود شروع كنیم ما معمولاً بهدنبال تغییر دیگران هستیم و مشكل را آنها و رفتارشان میبینیم اگر این طرز فكر غالب باشد همواره باید تلاش كنیم و نقشه بكشیم كه چگونه دیگران را تغییر دهیم در حالی كه تغییر دادن خودمان بهمراتب راحتتر است اگر از تغییر خود شروع كنیم شاهد اتفاقات و رویدادهای جالبی در خود و پیرامون خود خواهیم بود. تغییر معمولاً بار استرسی دارد تغییر محل كار، تغییر محل زندگی، تغییر شغل و تغییر رئیسمان در محل كار ما را كمی دچار اضطراب میكند؛ تغییرات درونی هم از این امر مستثنی نیست. ما براساس بسیاری از عادات قهری و جبری خود زندگی میكنیم و برای ما آسودهتر است كه آنها دستنخورده باقی بمانند ما طبق عادات رفتاری خود در شرایط مشابه رفتارهای مشابهی انجام میدهیم بنابراین با شروع دستكاری این عادات كه زمینه تغییرات رفتاری ما را فراهم میكنند بعضاً با احساسات ناخوشایندی هم روبهرو میشویم بهعنوان مثال كسی كه همواره در اختلافات از موضع برنده – بازنده عمل میكند و میخواهد به هر قیمتی شده نبازد وقتی متوجه میشود كه برای حل اختلاف میتوان به گونهای دیگر نیز رفتار كرد و گاهی لازم است به خاطر دیگری مثلاً همسر، گذشت كرد و این به معنای باختن و بازنده بودن نیست ابتدا حالت خوشایندی نخواهد داشت او همواره با زور و فشار تلاش كرده موقعیت را به نفع خویش تغییر داده و به پایان ببرد و هماكنون باید جلوی این رفتار خود را بگیرد طبیعی است كه این كار راحت نخواهد بود ولی كافیست قدم اول برداشته شود و ما به لزوم تغییر پی ببریم و شروع كنیم با گذشت زمان و بررسی تعاملات و رفتارهای خود با دیگران و اثرات مطلوب ایجاد شده، این تغییر تقویت خواهد شد و مهر تاییدی خواهد بود كه نشان میدهد ما چقدر به تغییر كردن نیازمندیم. نكته قابل توجه كه میتوان در اینجا بدان اشاره كرد این است كه اساس درمان بسیاری از رواندرمانگران و روانپزشكان معروف دنیا براساس همین تغییر است دكتر گلاسر درمان را تغییر در رفتار میداند؛ آدلر تغییر در انگیزش، راجرز تغییر در ادراك، الیس تغییر در باورها، بك تغییر در شناخت و پرز تغییر در نیازها و علایق را اساس درمان اشخاص میدانند. اهمیت تغییر در اینجا بیش از پیش خود را نمایان میكند در بسیاری از مواقع تغییر سبك زنگی ما را از مبتلا شدن به بسیاری از بیماریها و مسائل روانشناختی مصون میدارد تصور كنید فردی كه مهارتهای حل مسئله، كنترل خشم، روابط بین فردی مؤثر و رفتار جراتمندانه را آموخته و آنها را به كار میبرد نسبت به كسی كه از این تواناییها برخوردار نیست در مقابله با مسائل زندگی و ناملایمات و یا در برقراری ارتباط مناسب با دیگران چقدر میتواند قدرتمندانه و موفقتر عمل كند. همه چیز مهیاست برای یك شروع دیگر برای شروعی بهتر، ما نیازمند تغییرات وسیعی در همه ابعاد هستیم اما بیاییم این تغییرات را ابتدا از خود شروع كنیم ابتدا از درون نه از بیرون، تغییرات مناسب درونی شرایط را برای تغییرات بیرونی نیز مهیا میكند پس بیاییم گام اول را استوار برداریم و اعلام كنیم: غافل نخواهم بود و تغییر را شروع خواهم كرد. فرد- محمود هندیپور http://www.newmind.mihanblog.com/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]