تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836308421
غرب از اتحاد روسيه و ايران مثل مرگ ميترسد - رجب صفراف
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: غرب از اتحاد روسيه و ايران مثل مرگ ميترسد - رجب صفراف
كوچكترين شكي وجود ندارد كه تجاوز گرجستان به اوستياي جنوبي ميتواند سرآغاز تغييرات ريشهاي در معماري پيمان آتلانتيك شمالي شود. همانطور كه سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه تاكيد كرد، بر كسي پوشيده نيست كه مدتها است گرجستان با آمريكاييها، پروژه ويژه ايالات متحده، بريتانيا و متحدان غربي و قبل از همه اسرائيل را در منطقه دنبال ميكند. هر چند اجراي اين پروژه به ناكامي انجاميد اما ناتو همزمان درصدد آزمايش روسيه از جمله از طريق نظامي بود تا ببيند چه كاري از دستش برميآيد و چطور ميتواند به تحريكات در نزديكي مرزهاي خود و عليه شهروندان خود واكنش نشان دهد. آنها ابتدا ساكاشويلي را تا دندان مسلح كردند و سپس تحت لواي شعار او را به جان اوستياي جنوبي و آبخازستان انداختند. همزمان گرجستان را به ناتو دعوت كرده و پيشبيني ميكردند در صورت با كمك و حمايت در كنار ماجراجويي وي در بازي خواهند بود. اما براي ناتو و رئيسجمهور گرجستان جاي تاسف بود كه مسكو پاسخ سريع و خيلي موثري داد كه برنامه نابودي اقوام غيور اوستي و آبخازي را برهم زد.
آمريكاييها و متحدانشان چه ميخواهند؟
واشنگتن قبل از هر چيز عجله داشت كه راه پذيرش گرجستان به ناتو تا پايان سال جاري را صاف و هموار كند، چرا كه قرار بود در اجلاس ماه دسامبر پيمان آتلانتيك شمالي، گرجستان و اوكراين به عضويت اين پيمان درآيند. طبق مقررات ناتو، كشورهايي كه درگير مسائل سرزميني هستند، نميتوانند به عضويت اين سازمان پذيرفته شوند چرا كه اين امر خطر كشانده شدن ناتو را به مناقشات منطقهاي فراهم ميكند. غرب به سركردگي ايالات متحده و نيز اسرائيل و حتي اوكراين به منظور رفع مشكلات سرزميني گرجستان تصميم گرفتند به ساكاشويلي در زمينه تصرف اوستياي جنوبي و آبخازستان كمك كنند. اين امر در ماه مي سال 2004 در آجاريا اتفاق افتاده بود. در آن زمان مسكو بهواسطه قولهاي وسوسهبرانگيز آمريكا مبني بر پذيرش روسيه در سازمان تجارت جهاني و وعدههاي ديگر موضع را اتخاذ كرده بود. در نتيجه، مسكو برخلاف درخواستهاي متعدد كمك از سوي مقامات آجاريا به رياست آباشيدزه، در آن مناقشه مداخله نكرد و رژيم ميخائيل ساكاشويلي اين جمهوري مستقل را بلعيد.
پيمان آتلانتيك شمالي در صورت پيوستن گرجستان و اوكراين به ناتو، ميتوانست تمام زيرساختهاي نظامي، فني، اجتماعي و سياسي اين كشورها را با استانداردهاي خود تطبيق دهد و از فرداي روز پذيرش آنها، ناتو در چارچوب يك ميتوانست نيروهاي خود را در تسخينوالي، سوخومي و سواستوپول مستقر كرده و با سرعت زيادي به ساخت پايگاههاي فوقالعاده نيرومند در خاك اين كشورها، در نزديكي مرزهاي روسيه مبادرت ورزد و اين بدان معنا بود كه روسيه از دو جبهه مهم به وسيله ناتو احاطه ميشد. در پي آن ضمن آنكه ادامه استقرار ناوگان روسيه در درياي سياه در سواستوپول با مشكلات جدي روبهرو ميشد عبور انرژي روسيه از خاك اوكراين به بازارهاي جهاني نيز تحت كنترل ايالات متحده قرار ميگرفت.
به محض پيوستن گرجستان و اوكراين به عضويت ناتو، آذربايجان بهعنوان نامزد بعدي به ناتو دعوت ميشد كه از زمان فروپاشي شوروي اين امر از طرق مختلف دنبال ميشود. در سناريوي آمريكايي، جلب اين كشور به ناتو در چارچوب يك پروژه و در راستاي پيوستن گرجستان، اوكراين و لهستان طراحي شده است. ممكن است وضع طوري پيش برود كه باكو فرصتي براي رد كردن پيشنهاد پيوستن به بهعنوان متحدي مطمئن در عرصههاي نظامي، سياسي و اقتصادي نداشته باشد. با توجه به اينكه در حال حاضر آذربايجان يك جاي ساكت و آرام و بدون توفانهاي سياسي است كه به ظاهر غير از مسائل بازرگاني - اقتصادي و قرهباغ، هيچ مشكلي ندارد. البته، بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه باكو فقط وانمود ميكند با بيطرفي تحولات را در قفقاز دنبال كرده و طرف كسي را نميگيرد. در حقيقت امر، اين كشور مدتها است كه به غرب گرايش دارد، در بسياري از جنبههاي همكاري با غرب تصميمهاي خود را گرفته است و براي عضويت در ناتو منافع كاملا مشخصي دارد. اما فرآيند گريز از مركز در جامعه مشتركالمنافع هنوز چندان قوي نشده است. پس در اين شرايط آذربايجان بايد صبر كند تا تكليف گرجستان و اوكراين روشن شود. اما روسيه هم كه هسته جامعه مشتركالمنافع را تشكيل ميدهد، براي اينكه راي آذربايجان را بزند و آن را متقاعد كند كه عضو ناتو نشود، نه حق اخلاقي دارد و نه امكانات كافي. طبق برآوردهاي صاحبنظران سياسي، ورود آذربايجان به ناتو ميتواند بزرگترين دستاورد سياسي در عليه روسيه محسوب شود چراكه آذربايجان از منابع عظيم انرژي و موقعيت ژئوپليتيكي منحصر به فردي برخوردار است. در ناتو اعتقاد دارند باكو با توجه به شرايط پيرامونش و گذشته تاريخي به آنها خواهد پيوست و زير بار وعدههاي سرمايهگذاريهاي بيسابقه غرب و نوسازي تمام زيرساخت نظامي، سياسي و اقتصادياش خواهد رفت و نيز به جهت حفظ استقلال و ايجاد حاشيه امنيت در برابر روسيه، در آغوش آنها خواهد بود. براي آذربايجان نيز اين اتفاق امكان تضمينهاي اقتصادي - امنيتي را فراهم كرده و اين كشور ميتواند مدعي آن قسمتهاي نفتي و گازي خزر شود كه قبلا به دلايل مختلف و از جمله به خاطر روسيه و ايران، نميتوانست آنها را مطرح كند.
ولي از تحولات در قفقاز معلوم ميشود كه اجراي اين برنامهها زير سوال رفته است. ايالات متحده و ناتو شكست فاحشي خورد. اقدامات روسيه به قدري قاطعانه و برقآسا بود كه تا ناتو، ايالات متحده و ساكاشويلي بخواهند بجنبند، تمام زيرساخت نظامي گرجستان ويران شده است. اگر روسيه آتشبس را به يك روز بعد موكول ميكرد، سير تحولات براي رژيم ساكاشويلي و حاميان او در ناتو بازگشتناپذير ميشد. يك روز كافي بود كه ميخائيل ساكاشويلي و دار و دسته او به غرب پرواز كنند. اكنون كشورهاي عضو ناتو دچار پريشاني شده و پشيمانند كه چرا در آوريل سال جاري و در اجلاس بخارست درخواست پيوستن گرجستان و اوكراين را به ناتو قبول نكردند.
در نتيجه حوادث در اوستياي جنوبي تنها مغلوب جنگ برقآساي منطقهاي آقاي ساكاشويلي، شخصي كه سادهانديش و كوتهبين از آب در آمد، نبود بلكه امروز تماميت ارضي اين كشور نيز دچار مخاطره شده است. ادوارد كوكويتي رئيسجمهور اوستياي جنوبي بيپرده اظهار داشت كه اگر قبل از اين قتلعام ديوانهوار مجال كوچكي براي مذاكرات با تفليس وجود داشت، اكنون مساله به خطر نميافتاد. معلوم ميشود كه اين ماجرا همان از طرف آمريكا و ناتو براي گرجستان بود. آنها ساكاشويلي را متقاعد كرده بودند كه اراضي اوستيا و آبخازستان بعد از آنكه بهوسيله تانكها شده و سيستمهاي آتش متراكم به خاكستر تبديل شدند، به راحتي به دست مقامات گرجستان خواهند افتاد. متاسفانه گرجستان بايد براي هميشه فراموش كند كه مردم اوستياي جنوبي و آبخازستان زماني در آينده بخواهند در تركيب گرجستان و زير يوغ گرجستان زندگي كنند.
تصادفي نيست كه ايالات متحده و كشورهاي ناتو بعد از شكست پروژه خود داد و فرياد ضدروسي بلند كردند. همه آژانسهاي خبري مانند سيانان، بيبيسي، اسكاينيوز و رويترز كه با پول آمريكا و انگليس فعاليت ميكنند، از همان دقايق اول مناقشه، مواضع شديد عليه روسيه اتخاذ كردند. آنها درباره تلاش گرجستان براي برپايي قتلعام در اوستياي جنوبي حتي يك كلمه بر زبان نياوردند. گويا هزاران كشته و دهها هزار زخمي و آواره و ويراني كامل شهر تسخينوالي بياهميت بود!!! در رسانههاي گروهي غرب تجاوز گرجستان فورا به تبديل شد. گزارشهايي پخش شد كه در آنها شهرهاي گرجستان به دست ولاديمير پوتين نخستوزير فدراسيون روسيه با خاك يكسان شدهاند و اينكه تانكهاي روسي در حومه تفليس قرار گرفتهاند. خانم رايس با آب و تاب تعريف ميكرد كه اين چيزي جز تكرار حوادث سال 1968 در چكسلواكي نيست. ايالات متحده در تلاش خود براي سود بردن از اين سروصدا، به سرعت با لهستان توافقنامه استقرار سيستمهاي پدافند ضدموشكي را امضا كرد و جهتگيري ضدروسي اين پروژه را پنهان نكرد. كار به اينجا ختم نشد. ناتو فعاليت شوراي ناتو - روسيه را به حال تعليق درآورد، ناو هواپيمابر آمريكايي و ناوهاي جنگي ناتو به سوي گرجستان حركت كردند و ايالات متحده و ناتو ارسال كمكهاي پنهان شده از چشم ديگران) و كمكهاي نظامي - فني براي رژيم ساكاشويلي را توسعه دادند.
روسيه چگونه ميتواند به تهديدات از سوي غرب پاسخ دهد؟
به رسميت شناختن استقلال اوستياي جنوبي و آبخازستان توسط مقامات فدراسيون روسيه، تصميم بجايي بود. هدف اين تصميم، دفاع از جمهوريهاي مذكور در برابر تجاوز جديد است. استقرار نيروهاي مسلح روسيه بهعنوان نيروهاي حافظ صلح نيز در پي رسيدن به اين هدف است. اگر در گرجستان پايگاه نظامي خارجي مستقر شود يا اينكه بالاخره اگر گرجستان را به عضويت ناتو قبول كنند، روسيه ميتواند بيدرنگ اوستياي جنوبي و آبخازستان را بر اساس درخواست آنها به تركيب فدراسيون روسيه قبول كند. منطقي و عادلانه خواهد بود چنانچه اوستياي جنوبي با برادران قوميخود در اوستياي شمالي متحد شده و بهعنوان يك عضو عادي فدراسيون روسيه تشكيل شود. همينطور جمهوري آبخازستان ميتواند بهعنوان يكي از مناطق فدراسيون روسيه عضو روسيه شود و از همه حقوق مربوطه برخوردار شود.
با عنايت به اينكه تلآويو به رژيم ساكاشويلي كمكهاي نظامي سرسامآوري كرد، روسيه ميتواند در روابط نظامي، فني و سياسي خود با سوريه و لبنان تجديدنظر كند. در حال حاضر روسيه فقط به خاطر درخواستهاي مصرانه ايالات متحده كه حامي اسرائيل است، به پيشنهادات اين كشورها مبني بر صادرات گستردهتر جنگافزار پاسخ نداده است. با اين وجود، در جريان مذاكرات چند روز قبل روساي جمهوري روسيه و سوريه اعلام شد كه روسيه كمك نظامي به دمشق را به طور قابل توجهي گسترش ميدهد و ممكن است امكان ايجاد پايگاه نظامي در اين كشور را مورد مطالعه جدي قرار دهد. همچنين مسكو با مجهز كردن ارتش سوريه و صدور تسليحات مدرن معادل چندين ميليارد دلار (از جمله موشكهاي اس400، و سلاحهاي ديگر) به دمشق را بررسي ميكند. روسيه ميتواند حضور نظامي خود را در كوبا از سر بگيرد. با توجه به چگونگي رژيم سياسي كنوني كوبا و روحيات ضدآمريكايي اكثريت مردم اين كشور، به راحتي ميتوان اين مساله را حل كرد ولي اگر روسيه به كوبا برگردد، به احتمال قوي كار به استقرار پايگاه نظامي روسي در لوردس ختم نخواهد شد. اين دفعه موجبات حضور پايدار و جدي را فراهم كرده و با كوبا پيمان جديد نظامي- سياسي امضا خواهد كرد. در ميان كارشناسان نظري وجود دارد كه خروج روسيه از كوبا و ويتنام، را نوعي هديه سخاوتمندانه از طرف ولاديمير پوتين به پرزيدنت بوش در آستانه سفر وي به روسيه در نوامبر سال 2001 ميدانند. ولي مسوولان آمريكايي اين گامها را نه بهعنوان نشانه حسننيت و آغاز برقراري روابط جديد با ايالات متحده و ساير كشورهاي غربي بلكه بهعنوان ضعف نظامي و سياسي روسيه درآن زمان تلقي كردند. مقامات آمريكايي به جاي ابراز امتنان و حسن تفاهم اعلام كردند كه نيروي دريايي آمريكا مايل است بعد از انقضاي مهلت قرارداد ويتنام با روسيه در كامران مستقر شود. در پرتو اين واقعيت، خروج روسيه از پايگاه فضايي بايكانور در قزاقستان نيز ميتواند اشتباه بزرگي باشد.
روسيه ميتواند در خليج فارس نقش مهمي بازي كند
اما تجديدنظر روسيه در سياست خارجي خود نسبت به ايران ميتواند حكم بمب واقعي را داشته باشد كه ايالات متحده، ناتو و بهخصوص اسرائيل از آن ترس و بيم جدي دارند. اتحاد راهبردي روسيه با ايران كه ناظر بر امضاي پيمان جديد بزرگ نظامي- سياسي با اين كشور است، ميتواند در تصوير ژئوپليتيكي جهان معاصر تغييرات ريشهاي ايجاد كند. گزارشهاي اخير مبني بر اينكه گرجستان طي تصميم محرمانهاي به اسرائيل اجازه داد از دو پايگاه نظامي براي وارد كردن ضربات موشكي و بمباران تاسيسات ايراني استفاده كند، به احتمال زياد از نظر مقامات ايراني دور نمانده است. اين واقعيت هم بايد در نظر گرفته شود كه تركيه، همسايه ديگر ايران، نهتنها عضو ناتو بلكه نيرومندترين حريف منطقهاي و رقيب اقتصادي ايران است. جمهوري آذربايجان به شريك كليدي غرب در زمينه انتقال انرژي خزر بيرون از خاك روسيه و ايران مبدل شده است. باكو مرتبا هشدار ميدهد كه سرمايه غربي و بهخصوص آمريكايي را به منطقه خود در خزر راه ميدهد كه در شرايط كنوني و با توجه به تعيين نشدن رژيم حقوقي خزر، اين امر ميتواند زمينه مناقشات جديد باشد. در اين شرايط ايران با زير نظر گرفتن اوضاعي كه با مشاركت كشورهاي عضو ناتو در منطقه پيرامون آن ايجاد ميشود و نيز به ايجاد سپر مطمئن الكترونيكي و به دست آوردن وسايل مناسب و فوقالعاده موثر براي دفع هر خطر احتمالي علاقهمند است. استقرار نيروهاي روسيه در خليج فارس اجازه خواهد داد فعاليت ايالات متحده و ناتو در خليج فارس، در عراق و ساير كشورهاي عربي كنترل شود. روسيه با كمك وسايل فني ويژه ميتواند شناورهاي دريايي و زيردريايي و اشياي پرنده را كنترل كند و با كارايي تمام تشخيص دهد چه كسي از كجا و با چه محمولهاي وارد موسوم به تنگه هرمز ميشود تا به سوي اقيانوس هند حركت كند يا بالعكس و اين بدون كمك ايران ممكن نيست.
روسيه همچنين از امكانات تاريخي براي متوقف كردن ناوهاي مشكوك و كنترل بار آنها برخوردار خواهد شد كه آمريكاييها بهطور خشن و بياصول دهها سال است كه به آن مبادرت ميكنند. روسيه ميتواند شبكه ملي ضدموشكي ايران را در امتداد مرزهاي اين كشور مجهز كند و جنگافزاري چون سيستمهاي فوقالعاده مدرن اس-400 را صادر كند. در بعد سياسي، روسيه ميتواند در راستاي تحقق انديشه آيتالله سيدعلي خامنهاي رهبر معظم ايران، كه در ديدار پوتين از تهران مطرح شد روند تشكيل را سرعت بخشد. ايران دارنده دومين ذخاير بزرگ گاز طبيعي جهان بعد از روسيه است. اين دو كشور با هم صاحب بيش از 60 درصد همه ذخاير جهاني گاز طبيعي هستند كه در اين رابطه فقط با يك هماهنگي كوچك و طراحي سياست واحد در قيمتگذاري ميتوانند نصف كشورهاي جهان و از جمله تقريبا تمام اروپا را به فراموش كردن ادعاهاي خود و درك واقعيات اين دنيا وادار كنند. آنگاه آنها در برابر ايران و روسيه سر تعظيم فرود خواهند آورد، تا گاز را به قيمتي پايينتر بخرند. چرا كه در غير اين صورت و با قيمتهاي بالا، فلج اقتصادي و بيثباتي كامل در اين كشورها پديد خواهد آمد.
روسيه در صورت ارتقاي روابط خود با ايران تا سطح همپيماني، ميتواند در همه زمينهها و از جمله در بخش انرژي هستهاي همكاري با ايران را توسعه دهد. روسيه فقط براي ساخت نيروگاه اتمي در ايران ميتواند دهها ميليارد دلار كسب كند و اين بدان معنا است كه بهزودي ميتوان موضوع به اصطلاح پرونده هستهاي ايران در شوراي امنيت سازمان ملل متحد را فراموش كرد زيرا روسيه به شنيدن چرندهاي ساختگياي كه آمريكاييها و ايادي آنها طي سالهاي اخير از آن دم ميزدند، بيعلاقه خواهد شد. روسيه در آينده از اتخاذ مواضع انتقادي ضمن بررسي مساله برنامه هستهاي ايران خودداري كرده و ميتواند در مراحل اوليه جلوي همه تصميمهاي ضدايراني را به عنوان تصميمهاي مغرضانه سياسي بگيرد.
عوامل ديگر به نفع اتحاد روسيه با ايران
هر تصميم معطوف به تقويت مواضع ايران و حفظ ثبات در اين كشور از حمايت هرچه فعالتر قدرت نيرومند چين برخوردار ميشود چراكه اين كشور منابع انرژي ايران را مصرف ميكند و هر گونه بيثباتي در ايران ميتواند به اقتدار اقتصادي چين هم لطمه جدي بزند. با خروج گرجستان، اوكراين و آذربايجان از جامعه مشتركالمنافع مساله بازسازي ريشهاي اين سازمان قد علم خواهد كرد. روسيه ميتواند راههاي مختلف بازسازي جامعه مشتركالمنافع را از جمله با شركت ايران، پيشنهاد كند. هماكنون ميتوان راههاي همگرايي كامل جامعه مشتركالمنافع با سازمان همكاري شانگهاي، سازماني كه بهطور سريع و موثر فعاليت كرده و توسعه مييابد، را بررسي كرد. روسيه با عنايت به شرايط جديد ميتواند روند پذيرش ايران به عضويت تمام عيار سازمان همكاري شانگهاي را سرعت بخشد. با ورود ايران به عنوان يكي از كشورهاي كليدي جهان اسلام به سازمان همكاري شانگهاي، توان بالقوه و نقشي كه اين سازمان ميتواند در حلوفصل مسائل محلي و منطقهاي جهان، بهخصوص در خاور نزديك و ميانه و در حوزه خليج فارس ايفا كند، اصولا تغيير خواهد كرد. با عضويت ايران در سازمان همكاري شانگهاي، منابع قابل توجه مالي و سياسي- اقتصادي سازمان كنفرانس اسلامي نيز ميتواند براي اجراي پروژههاي سازمان جلب شود. با عضويت ايران در سازمان همكاري شانگهاي، ايران برخوردار از حمايت چتر امنيت جمعي اين سازمان و از جمله دو قدرت هستهاي روسيه و چين خواهد بود و بالاخره با عضويت ايران در اين سازمان محور راهبردي نيرومند روسيه - ايران - چين پيريزي خواهد شد كه واشنگتن و متحدانش از آن واهمه دارند. روسيه در صورت تمايل ميتواند چين را به حركت در جهت تشكيل مثلث راهبردي روسيه - ايران - چين علاقهمند ساخته و به عنوان اقدام نخست و به جهت نمايش حسننيت خود ميتواند همراه با ايران و با مشاركت فعال مالي چين، در اسرع وقت خط لوله انتقال گاز از ايران به چين را فعال نمايد. ايالات متحده و غرب از توسعهطلبي اقتصادي چين مثل مرگ ميترسند. آنها در حد توان خود از اجراي هر پروژه مربوط به صدور گاز طبيعي به چين ممانعت ميكنند.بنابراين، روسيه از كامل امكانات براي ايجاد با برنامههاي تجاوزكارانه آمريكا و ناتو در جهت بيرون كردن روسيه از اروپا و آسيا با كمك اقمار خود مانند رژيمهاي گرجستان، اوكراين و كشورهاي ديگر، برخوردار است. در اين راستا پايبندي به صلح بايد ادامه يابد ولي در سطح نظامي و سياسي اعمال سياست بازدارندگي و با كمك كشورهايي كه حقيقتا با توسعهطلبي ايالات متحده و همپيمانانش مقابله ميكنند ضروري است. تنها با تشريكمساعي ميتوان وضعيت راهبردي جديدي را ايجاد كرد كه از يكسو هر چه بيشتر موجب حفاظت از منافع دولتهاي بلوك غيرآمريكايي شود و از سوي ديگر خطر توسعه و تسري به محدودهها و مناقشات محلي را كاهش داد.
* متولد شهر دوشنبه تاجيكستان، وي در سال 1983 از دانشگاه دولتي مسكو به نام لومونوسوف فارغ التحصيل شد. در سال 1994 در مسكو انستيتوي سياست و تجارت كشورهاي آسياي مركزي را تأسيس كرد و به عنوان اولين مدير آن انتخاب شد. از سال 1994 كارشناس دوماي دولتي فدراسيون روسيه و از سال 1996 عضو شوراي سياسي مشورتي وابسته به رياستجمهوري فدراسيون روسيه است. رجب صفراف از سال 2001 مديركل خبرگزاري روسي ()Iran news است. وي دارنده درجه علمي فوق دكتري علوم سياسي و دكتري تاريخ است. حدود 600 اثر علمي و مطلب درباره تاريخ سياسي و اقتصادي ايران معاصر توسط وي تأليف شده است. آنچه در اين مجال آمد، نوشتهاي است كه نظرات وي را بهعنوان يك تحليلگر روس و آشنا به مسائل منطقه در مورد تحولات قفقاز بيان ميكند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]
-
گوناگون
پربازدیدترینها