واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سازمان شانگهاي؛چند جانبه گرايي در برابر يكجانبه گرايي
خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا):گروه تحقيق و تفسير خبر؛ اميد غياثوند: سازمان همكاري هاي شانگهاي (Shanghai Cooperation Organization) را مي توان يكي از مهمترين ساختارهاي شكل گرفته در آسيا براي ايجاد همگرايي منطقه اي در مقابله با يكجانبه گرايي بين المللي ناميد.

هشتمين اجلاس سران كشورهاي سازمان همكاري هاي شانگهاي قرار است فردا پنجشنبه هفتم شهريورماه در شهر دوشنبه پايتخت تاجيكستان برگزار شود.
كارشناسان سياسي و بين المللي با توجه به تحولات جديد در مناسبات روسيه و غرب اين اجلاس را مهم ارزيابي مي كنند و انتظار مي رود اين موضوع محوري ترين موضوع اين اجلاس باشد.
ايده شكل گيري سازمان همكاري هاي شانگهاي به 26 آوريل سال 1996 ميلادي باز مي گردد؛ زماني كه پيشنهاد چين براي تأسيس تشكلي به نام "شانگهاي 5" مورد استقبال روسيه، قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان قرار گرفت.
اعضاي اين تشكل در نشست سالانه سران در اكتبر سال 2001 ميلادي در شانگهاي چين، پس از پذيرش عضويت ازبكستان، بيانيه سازمان همكاري هاي شانگهاي را امضا كرده و به آن رسميت بخشيدند.
چهار كشور مغولستان، جمهوري اسلامي ايران، هند و پاكستان هم اكنون به عنوان ناظر و افغانستان و تركمنستان نيز به عنوان ميهمان در سازمان شانگهاي حضور دارند.
اهداف سازمان همكاري هاي شانگهاي براساس منشور انتشار يافته را مي توان در چهار محور عمده تشريح كرد كه عبارتند از:
الف - تقويت اعتماد متقابل و حسن همجواري و دوستي.
ب - توسعه همكاري هاي ثمربخش در زمينه هاي سياسي، اقتصادي، تجارت، علم، تكنولوژي، فرهنگ، محيط زيست.
ج - همكاري براي حفظ صلح، امنيت و ثبات در منطقه.
د - ارتقاي كيفي ساختاري جديد در بخش سياست و اقتصاد بين الملل بر اساس منطق، عدالت و دمكراسي.
همچنين سازمان همكاري هاي شانگهاي براساس يك مفهوم جديد عمل ميكند كه از آن به عنوان روح سازمان ياد ميشود و عبارت است از:
- تقويت اعتماد فيمابين، خلع سلاح و تشريك مساعي امنيتي
- اتخاذ شيوهاي نوين بين حاكميتها براساس مشاركت و نه حضور در يك ائتلاف
- ارائه سطحي نوين از همكاريهاي منطقهاي بر اساس تلاش جمعي در جهت توسعه همكاري صرفنظر از اندازه آن كشور در سطح بينالمللي
- توسعه مشترك كشورها براساس اعتماد متقابل، سود مشترك، برابري، همكاري و احترام به فرهنگها و تمدنها
به باور كارشناسان، سازمان همكاري هاي شانگهاي از دل قدرت هاي بزرگ بر سر تسلط بر منطقه ژئوپلتيك آسياي ميانه و نيز براي مواجه با تهديد واحدي به نام "آمريكا" شكل گرفت.
فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به عنوان يك ابرقدرت در آخرين دهه واپسين قرن در هزاره دوم ميلادي عرصه بي رقيبي را براي آمريكا به عنوان ديگر ابرقدرت جهاني فراهم ساخت.
متعاقب اين رويداد تاريخي، بهانه وقوع حادثه 11 سپتامبر سال 2001 ميلادي در اولين دهه از نخستين قرن هزاره سوم ميلادي اين امكان را براي آمريكا فراهم ساخت تا در كنار اين عرصه بي رقيب، اهداف تجاوزكارانه و يكجانبه گرايانه خود را با ابعاد كلان جهاني از جمله دو محور "آسياي مركزي بزرگ" و "خاورميانه بزرگ" بسط دهد.
سازمان همكاري هاي شانگهاي در ماه اكتبر و درست يك ماه پس از حادثه يازدهم سپتامبر شكل گرفت، حادثه اي كه به آمريكا بهانه كافي داد تا افغانستان را اشغال كند.
حادثه اي كه آمريكا را به قلب آسيا كشاند و در آن شرايط دو قدرت مؤثر چين و روسيه ناچار به پذيرش حضور نظامي اين كشور در افغانستان شدند.
با گذشت زمان و آشكار شدن اهداف آمريكا از حمله به افغانستان كه به منظور تسلط به آسياي مركزي و اتصال آن به قلمرو تحت نفوذ خود صورت گرفت، كشورهاي منطقه را بر آن داشت كه براي حفظ اين گلوگاه استراتژيك، ساختاري منسجم و اثرگذار در قالب سازمان همكاري هاي شانگهاي را تأسيس كنند.
هرچند سازمان همكاري هاي شانگهاي در ابتدا براي دستيابي به اهداف منطقه اي از جمله رفع اختلاف هاي مرزي چين با كشورهاي استقلال يافته پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و نيز همكاري اقتصادي بين كشورهاي روسيه و آسيا مركزي محدود بود، اما در طول زمان، مؤلفه هاي اوليه، دگرگوني هايي پيدا كرد كه مهمترين عامل تغيير آن، همان طور كه در سطور پيشين آمد، حضور آمريكا و اقداماتي است كه اين كشور در راستاي نيل به نفوذ در منطقه آسياي مركزي انجام داد.
نقش سرنوشت ساز آمريكا و توسل اين كشور به براندازي نرم نظام هاي سياسي در منطقه آسيا مركزي در قالب وقوع "انقلاب هاي رنگين" در گرجستان(2003)، اوكراين(2004) و قرقيزستان(2005) را نيز مي توان در قالب همين تغيير مولفه ها در اهداف سازمان همكاري هاي شانگهاي تفسير كرد.
به باور كارشناسان، آمريكا صرفا از طريق پيمان ها و مجموعه هايي محدود مي شود كه ماهيت و تركيبي از عوامل اقتصادي، سياسي و اجتماعي را داشته باشند.
از اين رو كشورهاي عضو سازمان همكاري هاي شانگهاي به دليل داشتن چنين ظرفيتي، بستر مناسبي براي ممانعت از اقدامات يكجانبه گرايانه آمريكا در اختيار دارند.
درباره قابليت هاي سازمان همكاري هاي شانگهاي آنچه حائز اهميت است اينكه در حال حاضر 35 ميليون كيلومتر مربع وسعت جغرافيايي دارد و دو نيم ميليارد نفر از مردم دنيا تحت پوشش اين سازمان هستند.
جمعيت كشورهاي عضو سازمان همكاري هاي شانگهاي هم اكنون حدود 23 درصد جمعيت جهان را تشكيل مي دهند كه اگر جمعيت كشورهاي ناظر را نيز به آن بيافزايم اين رقم به 44 درصد مي رسد.
كشورهاي عضو سازمان همكاري هاي شانگهاي 5/10 درصد از ارتش جهان را تشكيل مي دهند و اين خود توان بالقوه اي را در عرصه امنيتي بمنظور ايجاد سيستم واكنش سريع و عمليات مشترك براي مقابله با تهديدها پديد مي آورد و به گفته تحليلگران اين توانايي ظهور يك "ناتوي شرقي" را نويد مي دهد.
همچنين حضور چهار قدرت هسته اي چين، روسيه، پاكستان و هند و نيز دو كشور صاحب حق وتو در سازمان همكاري هاي شانگهاي مي تواند به اهميت اين سازمان بيافزايد.
از نظر اقتصادي نيز مي توان تصريح كرد كه اين سازمان 50 درصد ذخاير گازي در جهان را در اختيار دارد.
ايران؛ از عضو ناظر تا عضو دائم
ويژگي هاي جغرافياي و سياسي جمهوري اسلامي ايران و لزوم تقويت آن در همكاري اقتصادي
منطقه اي، همواره زمينه هاي بالقوه اي براي پيشبرد اهداف سياست خارجي كشورمان ايجاد كرده است.
اين موضوع هم اكنون از اهميت بيشتري برخوردار شده است زيرا از يك طرف الزامات ناشي از تحقق اهداف سند چشم انداز 20 ساله (با هدف رساندن ايران به جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه) همكاري و همگرايي با كشورهاي منطقه را اجتناب پذير مي كند و از طرف ديگر با توجه به تهديدات و تبعات پيگيري پرونده هسته اي ايران، همكاري منطقه اي مي تواند به عنوان يك بازدارنده موثر براي تضمين امنيت سياسي و اقتصادي كشور در مقابل تهديدات فزاينده آمريكا مورد استفاده قرار گيرد.
به همين دليل جمهوري اسلامي ايران به درستي راهبرد اصولي و اولويت سياست خارجي خود را مبتني بر تقويت نگاه به شرق، توسعه روابط با همسايگان و ساير كشورهاي در حال توسعه و سرانجام تقدم نگاه منطقه اي در روابط بين المللي با تاكيد بر گسترش و تقويت سازمان ها و پيمان ها منطقه اي جديد قرار داده است.
در دوران جنگ سرد، حضور ايران در تركيبات منطقه اي مانند كشورهاي در حال توسعه ناشي از تمايل غرب براي ايجاد سدي در مقابل نفوذ كمونيسم بوده است اما پس از انقلاب اسلامي و در پايان جنگ سرد، جمهوري اسلامي نيز به عنوان يك كشور در حال توسعه با ويژگي ها و شرايط خاص خود و با توجه به مجموعه اي از ملاحظات و پارامترهاي سياسي، اقتصادي، و ژئوپلتيك نياز به گسترش همكاري منطقه اي و افزايش همگرايي با همسايگان دارد.
هم اكنون جمهوري اسلامي ايران در شش سازمان مهم عضويت دارد اما حضور در سازمان همكاري هاي شانگهاي جدي ترين حركت ايران در الحاق با ساختارهاي منطقه اي با ماهيت سياسي، امنيتي و اقتصادي است.
تقاضاي عضويت در سازمان همكاري هاي شانگهاي در سال 2004 ميلادي از سوي تهران مطرح شد و در نشست سال 2005 ميلادي در شهر آستانه پايتخت قزاقستان، ايران به عنوان عضو ناظر در اين سازمان پذيرفته شد.
اما تمايل ايران به عضويت در سازمان همكاري هاي شانگهاي مبتني بر عناصري چون موقعيت ژئوپلتيك و پيوند امنيتي با آسياي مركزي، قفقاز و آسياي جنوبي غربي، همسويي اهداف تجاري و اقتصادي با ديگر اعضاي سازمان شانگهاي، برخورداري از ظرفيت هاي اقتصادي، تجاري و مزيت هاي حمل و نقلي و انرژي و نهايتا بهره گيري از موقعيت سازمان و اعضاي قدرتمند آن بويژه چين و روسيه در جهت ارتقاي موقعيت سياسي و امنيتي خود در سطح منطقه و جهان است.
بديهي است موقعيت ژئوپلتيك و ظرفيت سياسي و اقتصادي مهمترين مزيت ايران در ميان اعضاي سازمان همكاري هاي شانگهاي محسوب مي شود.
اما عضويت جمهوري اسلامي ايران در سازمان شانگهاي پيامدهاي متفاوتي براي ايران از يك سو و سازمان همكاري هاي شانگهاي از سوي ديگر خواهد داشت.
مهمترين پيامدهاي عضويت در سازمان همكاري هاي شانگهاي براي جمهوري اسلامي ايران عبارتند از:
1 - با توجه با اينكه ايران هم اكنون عضو هيچ دسته بندي و ائتلاف امنيتي نيست عضويت در سازمان همكاري هاي شانگهاي مي تواند جاي خالي چنين تشكلي - كه ايران در شرايط كنوني
بدان نياز دارد - پر كند.
2 - ايران از حمايت هاي سياسي، امنيتي و اقتصادي روسيه، چين و ديگر كشورهاي عضو برخوردار شده و بدين ترتيب قدرت چانه زني خود را در تحولات منطقه اي و جهاني افزايش مي دهد.
3 - ايران نيازمند افزودن شركاي منطقه اي خود در زمينه هاي تجاري، اقتصادي و حمل و نقلي است از اين رو، عضويت شانگهاي موجب تقويت ايران در بازارهاي منطقه اي و جهاني مي شود.
4 - ظرفيت ايران در بخش انرژي مي تواند ايران را به يك بازيگر كليدي در دورن سازمان تبديل كند.
عضويت جمهوري اسلامي ايران پيامدهاي نيز براي سازمان همكاري هاي شانگهاي خواهد داشت كه مهمترين آنها عبارتند از:
1 - عضويت ايران در سازمان همكاري هاي شانگهاي موجب توسعه روابط ايران با دولت هاي موجود در منطقه شده و اهداف سازمان در جهت استقرار ثبات در منطقه را بيش از پيش محقق مي سازد.
2 - جذب ايران به عنوان مهمترين قدرت منطقه خاورميانه فرصت گرانبهايي براي سازمان همكاري هاي شانگهاي در جهت تقويت مواضع جهاني آن خواهد بود.
3 - عضويت ايران مي تواند در بخش هاي هاي تجاري، اقتصادي و سرمايه گذاري بويژه ظرفيت هاي آن در بخش انرژي، افق روشني را فراسوي سازمان قرار دهد.
4 - عضويت ايران(به همراه تركمنستان) مواضع سازمان در زمينه انرژي را تقويت كرده و ايده تشكيل يك تشكل گازي كه مورد حمايت مسكو و تهران است را بيش از پيش محقق خواهد كرد.
از اين رو حضور "محمود احمدي نژاد" رييس جمهوري اسلامي ايران در نشست آتي سازمان همكاري هاي شانگهاي در شهر دوشنبه را يابد به منزله تاكيد بيش از پيش نقش و جايگاه متقابل اين سازمان و ايران دانست.
هرچند ايران همچنان به عنوان عضو ناظر در هشتمين نشست سازمان همكاري هاي شانگهاي حضور دارد اما همين حضور را مي توان نقطه عطفي در سياست خارجي تهران دانست كه در صورت توسعه آن، مي تواند بر اهميت و جايگاه ايران در معادلات منطقه و جهاني تاكيد كند.
1071 /
شنبه 16 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]