تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به ي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853524578




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قضا و قدر به معنای سلب مسئولیت نیست


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: بنا به تصریح قرآن، خداوند «رب» و پروردگار جهانیان است. به این معنا که خداوند پس از آفرینش انسان و جهان، آن ها را به حال خود رها نکرده و «تدبیر» آنان را به عهده گرفته است. خداوند از یک سو سنت ها و قوانینی در هستی قرار داد و از سوی دیگر، پیامبران و کتاب های آسمانی را برای هدایت و راهنمایی بشر فرستاده است. هم چنین برای هر پدیده ای اندازه و حدودی قرار داده که تحت تاثیر علل و عوامل تدریجی تحقق می یابد (تقدیر) و پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط یک پدیده آن را به مرحله حتمی و نهایی می رساند(قضای الهی).
این حاکمیت و تدبیر خدا بر هر چیز که اقتضای صفاتی چون «ربوبیت» حق است و از علم و اراده حق تعالی نشأت می گیرد، در ادبیات دینی از آن به «قضا و قدر» الهی تعبیر می شود. قضا و قدر که به نوعی رابطه آفریدگار و آفریدگان پس از آفرینش را تبیین می کند، در تاریخ اندیشه اسلامی، یکی از آغازین بحث های متکلمان مسلمان بوده است. فراگیری این بحث در سده های اول و دوم چنان بود که ائمه (ع) را به موضع گیری دربرابر آن واداشت و امام صادق (ع) با جمله معروف خود، دیدگاه مکتب اهل بیت (ع) را نسبت به آن ابراز کرد و فرمود: “لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین».
فهم درست دیدگاه امامت دراین باره ضامن پیش گیری از دو آسیب بی عملی تقدیرگرایانه و غرور و خودخواهی و غفلت نسبت به حضور همه جانبه خداوند در زندگی است. در گفت وگویی با حجت الاسلام محسن غرویان از محققان حوزه علمیه قم به تبیین مفهوم قضا و قدر و بررسی نسبت آن با اراده و اختیار انسان پرداخته ایم که ازنظر شما می گذرد.

● نام گفت و گو شونده: محسن - غرويان ● منبع: روزنامه - خراسان - تاريخ شمسی نشر 11/05/1388
● «قضا و قدر»ی که در قرآن و در اسلام مطرح شده به چه معنایی است و آیا این قضا و قدر با آزادی انسان منافات ندارد؟
آن گونه که اهل فن و متکلمین در کتاب های کلامی، بحث می کنند، قضا به معنای حتمیت حکم الهی است و قدر به معنای تقدیر و اندازه گیری است. به اجمال قضا و قدر به این معناست که همه آن چه در عالم هستی رخ می دهد و واقع می شود، بر طبق نقشه و اندازه ای است که خداوند طراحی کرده و در نظر گرفته و از این رو مورد اراده حتمی و قضای الهی است. یعنی خداوند حکم کرده که این حوادث اتفاق بیفتد و اراده خداوند بر وقوع آن ها تعلق گرفته است.
این یک تعریف ساده از مفهوم پیچیده قضا و قدر است. اما در این باره، اشکالات و شبهات زیادی مطرح است. یکی از مهم ترین شبهات این است که آیا قضا و قدر الهی شامل افعال و رفتار اختیاری انسان هم می شود یا نمی شود؟ اگر بگوییم قضا و قدر افعال اختیاری انسان را هم دربرمی گیرد، آن وقت این پرسش مطرح می شود که در این صورت انسان دیگر چه اراده و اختیاری دارد. چون آن چه به عنوان فعل اختیاری رخ می دهد مشمول قضا وقدر الهی است و هرکاری بکند باید در همین چارچوب باشد. یعنی انسان اسیر سرنوشت از پیش تعیین شده خود است.
در حقیقت و در این صورت، حتی فعلی را که گمان می کنیم اختیاری است، اجباری و خارج از اراده ماست. در این حال عده ای می گویند قضا و قدر الهی شامل افعال اختیاری انسان نمی شود. گروهی که قائل به شمول شده اند، سر از جبر درآورده اند؛ یعنی گفته اند با توجه به این که همه چیز انسان پیشاپیش مقدر است؛ بنابراین انسان در همه حال مجبور است و فعل اختیاری ندارد. به این افراد جبریون می گویند؛ اما در برابر، عده ای معتقدند که انسان از آزادی برخوردار است چون قضا و قدر شامل افعال اختیاری انسان نمی شود. به این گروه مفوضه می گویند که قائل به تفویض مطلق هستند. در این میان، علمای امامیه و شیعه با توجه به سخنان اهل بیت (ع) قائل به حد اعتدالی شده اند که نه جبر مطلق است و نه تفویض مطلق بلکه «امر بین الامرین» است یعنی همان نظر «لاجبر و لاتفویض، بل امر بین الامرین» که از سوی آنان مطرح شده است.
در توضیح این سخن گفته می شود که این دو موضوع (جبر و تفویض) قابل جمع است و می توانیم اراده الهی را شامل اراده اختیاری انسان بدانیم و از سوی دیگر برای انسان نیز اراده و اختیار قائل شویم به این معنا که می گوییم انسان دارای اختیار است و با اختیار قیام یا قعود می کند یا قدم برمی دارد و کارهای دیگری انجام می دهد؛ اما همین فعل با تمام خصوصیاتش و با وجود اختیاری بودنش، مشمول اراده الهی هم هست و این مستلزم جبر نیست؛ چون اراده انسان در طول اراده خداوند است و نه در عرض آن. یعنی خداوند اراده کرده است که انسان فعلش را با اراده خودش انجام دهد؛ پس اراده الهی وجود دارد و در عین حال انسان هم دارای اراده است؛ بدون این که این دو اراده باهم منافاتی داشته باشند به عبارت دیگر، جزو اخیر علت تامه در فعل اختیاری انسان، اراده خود انسان است و اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که فعل انسان با فعلیت تامه اش محقق شود. یعنی «جزء العله» در این علت تامه اراده فاعل است. به این طریق علمای ما کوشیده اند، به شبهه اخیر پاسخ دهند، درعین حال آنان قائل به تفویض مطلق هم نیستند؛ چون تردیدی نیست که جبرهایی در عالم وجود دارد مثلا آن چه در طبیعت واقع می شود مثل طلوع و غروب خورشید، روییدن گیاه، چرخش زمین و غیره اموری هستند که جبرا اتفاق می افتند به همین ترتیب انسان نیز دارای محدودیت ها و ویژگی هایی است مثل بلندی و کوتاهی قد، بهره هوشی، داشتن یا نداشتن استعداد هنری و غیره که خارج از اختیار انسان است و ما باید این محدودیت ها و جبرها را بپذیریم و بدانیم که در فضایی از جبر نسبی تنفس می کنیم؛ حتی افعال ارادی و اختیاری ما هم در این فضا امکان پذیر است؛ یعنی اختیار مطلقی وجود ندارد؛ چنان که جبر مطلقی حاکم نیست و همان «امر بین الامرین» تعبیر مناسبی برای توصیف این وضعیت است.
● اگر قضا و قدر را به این معنا بگیریم که خداوند همه چیز را از روز ازل مشخص و معین کرده است؛ حتی باید اراده انسان را امری از پیش مشخص شده بدانیم ولی اگر بنا به نظر برخی قضا و قدر را به معنای علم الهی تعبیر کنیم؛ آن وقت ظاهرا مشکلی پیش نمی آید؛ چون علم الهی هر نوع امکانی را در برمی گیرد. یعنی ما هرکار بکنیم می تواند در دایره علم الهی قرار بگیرد؛ درحالی که اگر بگوییم تقدیر ما از پیش معین شده این گونه نخواهد بود و باید جبر را بپذیریم؛ نظر شما در این باره چیست؟
بله این بحث را در کتاب های کلامی در دو محور مطرح می کنند؛ یکی در محور اراده الهی و دیگری در محور علم الهی و از هر دو باب هم شبهاتی وارد شده است. به این معنا که می گویند، اگر معتقد باشیم خداوند، علم به همه حوادث و پدیده ها و افعال اختیاری انسان دارد؛ از آن جا که ما نمی توانیم خلاف علم خدا عمل کنیم؛ مجبور هستیم و به اجبار باید مطابق علم خداوند زندگی و عمل کنیم تا علم خدا تبدیل به جهل نشود. شعر معروفی است منسوب به خیام که می گوید: می خوردن من حق ز ازل می دانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود
این شعر به همان علم خدا اشکال وارد می کند و می گوید که خداوند همه چیز را درباره من می دانسته و من هم دارم مطابق همان دانسته ها پیش می روم. اما برخی دیگر این شبهه را در باب اراده مطرح می کنند و می گویند، خداوند در ازل همه چیز و از جمله افعال اختیاری ما را اراده کرده است؛ پس افعال ما متعلق به اراده الهی است و خدا خواسته است که این افعال و اعمال انجام شود. بنابراین حتی افعال ارادی ما که در ازل رقم خورده جبری هستند و آن چه ما فکر می کنیم آزادانه انجام داده ایم در واقع اموری هستند که ما باید با اراده خود انجام می دادیم تا اراده خداوند محقق شود. با این حساب می بینیم که کسانی هم از راه اراده به جبر می رسند و هم از راه علم و این که می گویید اگر قضا و قدر را معطوف به علم الهی بدانیم جبر پیش نخواهد آمد و مسئله حل خواهد شد؛ می بینیم که در این مورد، «اراده» و «علم» هر دو با شبهه مشابهی مواجه می شوند.
● ولی درباره علم الهی می توانیم بگوییم که ما هر راهی را انتخاب کنیم در دایره علم الهی قرار می گیرد. به عبارتی خداوند در مورد انتخاب آزادانه ما و درباره این که در نهایت ما چه کار می کنیم و درباره تردیدها، انگیزش ها و مجادلات درونی ما اطلاع دارد و این اطلاع نافی اختیار ما نمی تواند باشد؟
بله همین پاسخ را در باب اراده هم می توان داد. یعنی می گوییم خداوند اراده کرده است که من با اراده این کار را انجام دهم؛ بنابراین هر طرف را که انتخاب کنم؛ چه «فعل» و چه «ترک» متعلق به اراده خداوند است. مثل این که شما از فردی بخواهید که از این راه برود و وقتی به سر دو راهی رسید راه الف یا ب را انتخاب کند. وقتی این شخص به دو راهی برسد هر راهی را انتخاب کند مطابق خواسته شما عمل کرده است. خداوند هم از ما خواسته است که با اراده خود «فعل» یا «ترک» را انتخاب کنیم، حالا چه فعل و چه ترک را انتخاب کنیم از اراده الهی بیرون نیستیم. با این حساب می توان گفت که نه علم الهی و نه اراده الهی موجب جبر نمی شود.
● دیدگاه «قضا و قدر» کارکرد دوگانه ای دارد. برای برخی آرامش بخش و برای برخی ناامیدکننده است. مثلا یک نفر که چیزی از او سرقت شده، با گفتن این که «خدا خواسته» خود را آرامش می دهد؛ ولی یک نفر دیگر اگر معتقد باشد یا حتی احتمال بدهد، چنین چیزی را «خدا خواسته» است ممکن است بسیار ناامید شود. بنابراین می توان گفت این دیدگاه یک تیغ دو دم است که هم آرامش بخش است و هم ممکن است برای برخی ویرانگر باشد و یا در شرایطی نیز باعث تبعات منفی دیگری مثل لاقیدی یا سهل انگاری شود؛ آیا به نظر شما همین طور نیست؟
بله آن هایی که می گویید آرامش پیدا می کنند؛ آ ن ها هم هرچند تا حدی با گفتن این که «خدا خواسته» به یک آرامش نسبی می رسند، ولی در عین حال نقش خودشان را هم در این ماجرا کاملا منتفی نمی دانند. مثلا ممکن است به سهل انگاری خود در مراقبت از آن چه داشتند اعتراف کنند بنابراین دو موضوع در این جا مطرح است؛ یکی جنبه روان شناختی مسئله است که تسکین دهنده است ولی جنبه دیگری هم دارد که می توان گفت جنبه علمی وفلسفه مسئله است و در این مورد ما خود را مسئول می دانیم؛ یعنی خود را موجودی فاقد اراده نمی دانیم. این موضوع اگر به درستی دریافت شود هیچ وقت باعث سلب مسئولیت یا بی عملی و یا سهل انگاری نمی شود. بعضی ها می گویند ما تلاش خود را کردیم و درهای زیادی را زدیم؛ ولی موفق نشدیم، شاید که تقدیر همین بوده است. این مسئله همان طور که از حیث نظر مبتنی بر میانه روی است از حیث عمل هم همین طور است. بنابراین انسان باید در هر شرایطی، متوجه نقش خودش هم باشد و یا این که برعکس تنها اراده خود را نبیند و متوجه اراده خداوند هم باشد.
● در یک جمع بندی کلی دیدگاه قرآن در این باره چیست و آیا از قرآن تقدیرگرایی استنباط می شود و یا اختیارگرایی؟
البته اساس آیات قرآن و آیه ها مربوط به انذار و تبشیر، بهشت، دوزخ، عقاب و ثواب مبتنی بر اختیار است، در واقع اگر جبر حاکم باشد، دیگر صحبت از بهشت و دوزخ معنایی نخواهد داشت و دیگر نمی توان از سوال و جواب و مکافات و پاداش و جزا حرفی زد. اگر قرآن نافی اختیار باشد؛ دیگر بنیاد و توجیهی عقلی نخواهد داشت. اگر انسان بی اختیار باشد در شمار دیگر موجوداتی درخواهد آمد که هیچ مسئولیتی ندارند. بنابراین کلا قرآن کریم، براساس اختیار و اراده نازل شده است. انسان چون دارای اختیار و اراده است، تکلیف دارد و چون تکلیف دارد مورد پرسش قرار می گیرد. بنابراین تردیدی نیست که ما از آیات قرآنی می توانیم اختیارگرایی و داشتن اراده را استنباط کنیم.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن