صادق خرازي: دست دوستي را بايد با عزت دراز كنيم

واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: صادق خرازي: دست دوستي را بايد با عزت دراز كنيم
خرازي با بيان اين كه ظرفيت ايران يك ظرفيت استثنايي است كه به همت مجاهدت و مبارزات مردم، خون شهدا و جوانان به دست آمده است، گفت: تفاوتي نمي كند كه چه دولتي در اين نظام سر كار باشد; چرا كه همه بايد راه امام(ره) را ادامه دهند; از اين رو بايد شرايط را تحمل كرد.
به گزارش ايسنا، صادق خرازي در نشست تشكيلاتي، فرهنگي و سياسي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران كه در دانشگاه صنعتي اصفهان برگزار شد در بيان وضعيت سياست خارجي كشور در دوران انقلاب تا جنگ، گفت: آرمان گرايي، دفاع مقدس، جنگ و استبدادستيزي از واقعيات آن دوران بود. اين مفاهيم در اين دوره مشخصه هاي خاص خود را در سياست خارجي داشت.
وي ادامه داد: در دوره انقلاب تا جنگ تقابل با ايالات متحده آمريكا، اسرائيل، نظام هاي عرب در منطقه، و شعار نه شرقي، نه غربي از جمله سياست هاي خارجي به شمار مي آمد. اين دوره دوره شور و هيجان انقلاب بود، البته اين دوره قابل بررسي است و از جنبه هاي مختلف مي تواند مورد داوري قرار گيرد.
خرازي گفت: در اين مقطع بين نيروهاي چپ انقلابي و راست سنتي ديدگاه هاي مختلفي وجود داشت. صدور انقلاب، مبارزه با استكبار و قدرت هاي خارجي در منطقه و حمايت از نهضت هاي آزادي بخش شعارهاي نيروهاي چپ انقلابي بود. البته جناح راست سنتي نيز چنين شعارهايي را قبول داشت اما بيشتر به دنبال آرام سازي بود.
سفير سابق ايران در فرانسه، مرحله دوم سياست خارجي را در دوره سازندگي و روي كار آمدن دولت هاشمي رفسنجاني عنوان و اظهار كرد: در آن دوران كشور با تحريم هاي بين المللي و آسيب هاي دوران جنگ روبرو بود و علاوه بر بازسازي كشور در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي و اجتماعي روابط خارجي نيز نيازمند تعامل و گفت وگوي سازنده بود. مانع بزرگ سياست خارجي در دوران سازندگي در بحث نحوه روان سازي رابطه با غرب بود; و از آن جمله آن زمان مساله سلمان رشدي مرتد مطرح بود.
خرازي ادامه داد: پس از اين دوران تحولي در كشور رخ داد; به گونه اي كه در انتخابات سال 76 و روي كار آمدن دولت خاتمي سياست خارجي واقع بينانه اي خودنمايي مي كرد.
وي افزود: سياست خارجي دوره خاتمي به گونه اي بود كه فضاي جديدي را مطرح كرد و ايران را در موقعيت فعال قرار داد. محورهاي سياست خارجي اين دولت بر مبناي تنش زدايي، اعتمادسازي، گفت وگو و تعامل قرار داشت.
معاون سابق وزارت امورخارجه ايران، در ادامه توضيح داد: در اين زمان به مقطعي رسيديم كه منافع اقتصادي و استراتژيك مردم ايران به گونه اي ديگر ترسيم شده بود. براي اولين بار پس از انقلاب در اين دوره تحريم ها يكي پس از ديگري برداشته مي شد و روان سازي و عادي سازي انجام مي شد; به گونه اي كه با مديريت روند اقتصاد خارجي بحران ها به حاشيه رانده شد و روان سازي سرمايه گذاري خارجي در ايران و اعتمادسازي با اروپا از نتايج اين نوع سياست ها بود.
وي با بيان اين كه به دليل موقعيت ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك ايران در دولت خاتمي سياست خارجي ايران از اوج انزوا درآمد و به عنوان بازيگر مهم منطقه اي و بين المللي نقش آفريني كرد، افزود: بدان گونه كه ايران در صلح تاجيكستان، بحران افغانستان، بوسني و هرزگوين، روند مبارزه با تروريسم و پايان حركت شورشي در افغانستان و بالاخره سقوط رژيم صدام در عراق و احقاق حقوق مردم لبنان در پيروزي حزب الله توانست به ايفاي نقش بپردازد كه اين واقعيت هاي دوره سياست خارجي دولت خاتمي هستند.
خرازي در ادامه خاطرنشان كرد: شايد در بيان واقعيات آن قدر دچار تعلل شده ايم كه نتوانسته ايم مسائل مختلف را مطرح كنيم كه بر اين اساس خود دچار يك نوع سرخوردگي شده كه بايد بازگويي و بازخواني مجددي صورت گيرد.
وي با بيان اينكه موقعيت ايران در آن دوران در ماجراي هسته اي در مقطعي قابل ستايش و در مقطعي ديگر برخي نافرجامي ها را دچار شد كه قابل پرسش است، گفت: در اين زمينه پاسخ برخي سوالات در اختيار دولت و كشور نيست و به منطقه و رابطه جهاني مرتبط است.
وي در ادامه توضيح داد: پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و وقوع اتفاقات جديد جريان هاي پيچيده اي در غرب رخ داد و غرب را دچار بحران سياسي كرد كه همچنان نيز گرفتار آن است; از اين رو بعد از جنگ سرد هنوز مشخص نيست كه آينده جهان چگونه خواهد بود.
خرازي، در رابطه با روند سياست خارجي دولت نهم با بيان اين كه اين دولت با راي مردم سر كار آمده و شعار سياست خارجي آن شعار بازدارندگي در صحنه سياست خارجي است، معتقد است اين شعار سياستي بازنشده است و هنوز تشخيص نمي دهيم سياست خارجي تهاجمي و يا استقبال از ماجراجوئي در اين دولت لحاظ مي شود; از اين رو نمي توان درباره سياست خارجي دولت نهم و موفقيت ها و ناكامي هاي آن داوري دقيق كرد.
وي افزود: در دولت فعلي همكاري بين المللي ايران و فعاليت هاي سياسي و موقعيت منطقه اي ايران و همكاري هاي دو جانبه به گونه اي تحت الشعاع قرار گرفته كه ميزان مانور را كمتر كرده است.
وي در پاسخ به پرسشي درباره روند پرونده هسته اي، گفت: در ابتدا بايد ديد روزي كه ما پرونده هسته اي را تحويل گرفتيم كجا بوديم و امروز كجا هستيم و به كجا مي رويم. اين سه پرسش اصلي روبه روي ماست. روزي كه ما پرونده هسته اي را تحويل گرفتيم روزي بود كه آمريكا نظام سياسي عراق را شكست داد و نظام سياسي ديگري را در آنجا حكم فرما كرده بود. در آن دوران آمريكايي ها در افغانستان پيروز شده بودند و توانستند رژيم صدام را ساقط كنند. در آن دوران آمريكايي ها خود را حتي وامدار هيچ دولت غربي نمي دانستند. در اين شرايط ما پرونده هسته اي را تحويل گرفتيم; پرونده اي كه نزديك به 19 سال كشور درگير آن بود.
وي با بيان اين كه اوج فعاليت ها و كارهاي زيربنايي در بحث هسته اي در دوره خاتمي انجام شد، گفت: در اين دوره ابعاد صنعتي و تحقيقاتي به اوج فعاليت هاي خود رسيد; به گونه اي كه توفيقات امروز در تكنولوژي هسته اي ريشه در آن دوران دارد. در آن زمان استراتژي نظام بر آن بود كه پرونده ايران وارد شوراي امنيت نشود; چرا كه در صورت ورود معلوم نبود كه سرنوشت كشور بعد از آن چه خواهد شد.
خرازي، ادامه داد: در آن شرايط كار را با اروپايي ها شروع كرديم و علي رغم تمام خلف وعده هايي كه دولت هاي اروپايي در پرونده هسته اي انجام دادند توانستيم اين پرونده را از ابعاد نظامي و امنيتي تبديل به سه قسمت حقوقي، سياسي و تكنيكي كنيم. در بحث حقوقي و تكنيكي پيشرفت هايي داشته و توانستيم نگاه اروپايي ها را به نگاه همكاري محور برسانيم و بر اين اساس به مقدمه تفاهم با اروپايي ها دست پيدا كرديم.
خرازي در ادامه تاكيد كرد كه سياست خارجي دولت خاتمي در بحث هسته اي مبتني بر غني سازي و دست يابي به انرژي هسته اي بود، اما در اين راه بايد تضمين هايي را به دست مي آورد.
خرازي با تاكيد براينكه از سياست هسته اي نظام دفاع مي كنيم، گفت: سياست هسته اي در مقاطع مختلف در كشور تفاوت نكرده بلكه روش ها تغيير كرده و دچار نوساناتي شده است.
وي در رابطه به اين موضوع كه سياست خارجي كشور بر چه پايه اي استوار است، اظهار كرد: سياست خارجي كشور ايدئولوژيك و بر مبناي آرمان هاي انقلاب است و بر اين اساس هيچ گاه منافع شيعي و اسلامي خود را ناديده نمي گيرد; از اين رو همواره در تلاش است كه فراتر از مرزهاي جغرافيايي سياسي كشور حركت كرده و بتواند به جغرافياي فرهنگي در دنيا دست پيدا كند; بنابراين اكنون با اين واقعيت روبه رو هستيم كه فرهنگ ايران و مسائل تشيع در عميق ترين لايه ها در سياست خارجي دارد.
سفير سابق ايران در فرانسه، در ادامه توضيح داد: در اين رابطه دو نظريه وجود دارد; برخي معتقدند بايد آرمان گرايي را رها و تنها به قلمرو جغرافيايي و منافع ملي ايران محدود شود و نظريه ديگري بر اين مبناست كه بايد با آرمان گرايي حضور فعالي در كشورهاي ديگر داشت.
وي در ادامه تاكيد كرد: ما در برابر كشور و مردم رسالت و مسووليتي به عهده داريم. اگر وظيفه خود را در برابر اسلام فراموش كنيم آنگاه مردم به سمت افراط و تفريط حركت مي كنند و يا آنكه دچار راديكاليزم مي شوند.
خرازي با تاكيد بر اينكه ماهيت انقلاب اسلامي بر مبناي تاثيرگذاري در دنياي اسلام و حمايت از محرومان و مستضعفان و همچنين رويكرد عقلانيت به جاي حركات احساسي است، گفت: يكي از مشكلات جامعه غرب با ما در آن است كه غرب هراس دارد كه ايران محور و مدار توسعه يافتگي حكومت دموكراتيك در دنياي اسلام باشد. بر اين اساس بسياري با روند دموكراتيك در ايران در هر چارچوبي بحث دارند و نمي خواهند ايران در جهان الگو باشد; چرا كه اين موضوع به ضرر منافع غرب است.
خرازي، در ارزيابي وضعيت كنوني منطقه، گفت: در پاكستان با يك نظام نيمه كه بروكراسي انگليسي در آن حاكم است روبرو هستيم. پاكستان در سه دهه گذشته انتقال قدرت را با كودتا به دست آورده و نيروهاي امنيتي و ارتشي در پاكستان قدرتمند هستند.
وي ادامه داد: از سوي ديگر در پاكستان مباني فكري و نهضت هاي سياسي عليه جبهه غرب شكل گرفته است. بر اين اساس پيچيدگي وضعيت پاكستان بالاست.
وي ادامه داد: با وجودي كه مشرف مورد حمايت آمريكا بود و در مقطعي كه سر كار آمد از يك طرف مبارزه با القاعده و طالبان را در پيش گرفت و از طرف ديگر در صدد كسب منافع پاكستان بود، اما بزرگ ترين اشتباه سياسي ژنرال مشرف آن بود كه با حضور در قدرت به تخطئه روند دموكراسي در پاكستان پرداخت كه بر اين اساس نظام بروكراسي انگليسي در پاكستان توانست شرايط را به گونه اي جلو ببرد كه همان طرفداران مشرف در مجلس وي را استيضاح و بالاخره مجبور به استعفا كردند.
خرازي پاكستان را از نقاط فوق العاده مبهم و پيچيده منطقه به دليل نفوذ نيروهاي سلفي خواند و اظهار كرد: امروز پاكستان گرفتار درگيري هاي قبيله اي و مذهبي و همچنين تقابل سنت و تجدد است و در مقابل چالش هاي جدي ريشه دار با افغانستان دارد. از سوي ديگر پاكستان دچار بحران جدي با هند است. از اين رو ما نه تنها در حال حاضر بلكه در آينده نيز با پاكستان پيچيده اي روبه رو هستيم.
سفير سابق ايران در فرانسه در رابطه با تحولات روسيه، اظهار كرد: در حال حاضر درگيري هاي روسيه را با گرجستان و اوستياي استقلال يافته و آتلانتيك و ناتو در صحنه بين المللي شاهد هستيم كه اين نشان مي دهد روسيه تحت مديريت و فرمان پوتين توانسته يك بازگشت به واقعيت روسيه قدرت مدار و نه ادغام شده در قدرت غرب داشته باشد.
وي ادامه داد: در رابطه با تحولات روسيه بايد اين كشور را شناخت. اينكه كجا بوده، كجا هست و به كجا مي خواهد برود تاريخ و جغرافياي روسيه در اين رهگذر نقش بسيار موثري دارند. درگيري هاي روسيه با گرجستان و واقعياتي كه ناتو، غرب و آمريكا دنبال مي كنند نشان از تقسيم بندي هاي جديد در نظام بين المللي است.
خرازي ادامه داد: پيش از انقلاب هاي مخملي دولت هاي ضعيف كه با فساد همراه بودند نتوانستند آراي مردم را با خود داشته باشند. از سوي ديگر بعد از جنگ سرد جهان نتوانست منطق و فلسفه اي را در نظام بين المللي پياده كند. بر اين اساس در حال حاضر نظام بين المللي به سرعت در حال مشخص كردن مرزبندي هايي است.
خرازي افزود: هنگامي كه پوتين روسيه را در دست گرفت 200 ميليارد دلار بدهكار بود و با بحران امنيت روبه رو بود. همچنين آمريكايي ها توانسته بودند تا عميق ترين لايه هاي اجتماعي آن نفوذ كرده و نوعي خودباختگي در روسيه وجود داشت، اما امروز كه پوتين رياست جمهوري را تحويل داد 810 ميليارد ذخيره ارزي دارد و با حجم سرمايه گذاري به عنوان سومين كشور در صحنه سرمايه گذاري خارجي مطرح است و اعتماد به نفس داخلي بالايي نيز دارد. اين اعتماد به نفس داخلي در قلمروهاي پيرامون روسيه تاثير خود را گذاشت.
سفير سابق ايران در فرانسه، افزود: در زمستان سال گذشته به دليل نزديكي اكراين با ناتو روسيه شير گاز اكراين را بست و اين كشور را دچار بحران ملي كرد. از اين رو ما بايد بازي قدرت را در جهان به خوبي بشناسيم.
وي درباره حضور پوتين در ايران با بيان اين كه نبايد از حضور پوتين در ايران تحليل احساسي مبني بر اين كه سياست خارجي آن قدر موفق عمل كرده كه پوتين در ايران حاضر شده است، داشت، حضور پوتين در ايران را نشان دهنده نياز آنها به ما عنوان كرد و گفت: اگر نياز روس ها به ايران وجود نداشت امكان نداشت كه آنها به ايران بيايند. روسيه قصد داشت نشان دهد كه نه تنها به اعتماد به نفس رسيده; بلكه اين موضوع را به آمريكا نشان دهد. در اين رابطه هنر ما اين است كه از شرايط استفاده كنيم نه آنكه بهانه اي براي معامله آمريكا با روسيه شويم.
خرازي در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر آنكه با وجودي كه ايران پيشينه خوبي از فعاليت هاي روسيه نديده است، اگر روسيه بخواهد پايگاه نظامي و هسته اي براي مقابله با آمريكا در ايران مستقر كند رويكرد ايران چه خواهد بود؟ گفت: ما نه دوست دائمي و نه دشمن دائمي داريم; بلكه بايد به گونه اي با واقعيت زندگي كرد كه مراقب باشيم گليم را از زير پاي ما نكشند و بر اين اساس از ظرفيت هاي روسيه استفاده شود.
خرازي ادامه داد: عقل فعال و ديدگاه زيرك ايجاب مي كند كه از ظرفيت هاي مختلف استفاده شود. بنابراين منافع دائمي ما اين است كه با همه دنيا از جمله روسيه رابطه داشته باشيم.
سفير سابق ايران در فرانسه، تاكيد كرد: ايران چنين قدرتي دارد كه در حوزه پيرامون روسيه از ظرفيت مسلمانان روس استفاده كند; چرا كه امروز اسلام در روسيه پايگاه دارد و ايران با نفوذ در روسيه مي تواند از چنين پايگاهي استفاده كند.
وي مبناي سياست خارجي را ستيز نرم افزارها و جنگ ذهن ها خواند و گفت: در اين صورت مي توان از ظرفيت هاي موجود بهره برداري كرد. البته اين موضوع در صورت شناخت حساسيت ها ميسر خواهد شد.
وي در رابطه با وضعيت مرزهاي كشورگفت: ايران در يكي از حساس ترين مناطق ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك منطقه قرار دارد. اين كشور زادگاه بسياري از نهضت هاي فكري است و در كنار مرزهايش طراحي هاي عملياتي صورت مي گيرد.
خرازي ادامه داد: بحران توزيع و انتشار مواد مخدر، توسعه نيافتگي، رژيم هاي غير دموكراتيك و ... در كشورهاي اطراف ايران وجود دارد. از سوي ديگر منطقه خاورميانه مهمترين منطقه در دنيا است به گونه اي كه نيروهاي خارجي در اين منطقه ساكن هستند به طوري كه 31 پايگاه و اردوي آمريكايي در منطقه وجود دارد. در چنين شرايطي جمهوري اسلامي توانسته است ثبات و ادامه اين نظام سياسي را حفظ كند. طبيعي است ايران براي حفظ قدرت ناچار است از تمام ظرفيت هايش استفاده كند.
سفير سابق ايران در فرانسه، با بيان اين اعتقاد كه ايران در دستيابي به توفيقاتش در صحنه بين المللي تنهاست، گفت: اين واقعيت وجود دارد كه ايران در صحنه بين المللي تنهاست. كدام كشور در دنيا در توليدات ما را كمك كرده است؟ يا در كدام دانشگاه و مركز تحقيقاتي سخاوتمندانه به روي ما باز بوده است؟ كدام كشور خارجي بدون درنظر گرفتن منافع اقتصادي در سازندگي ايران شركت داشته است؟
وي تاكيد كرد: حق مسلم مردم ايران اين است كه از همه نوع تجهيزات و امكانات براي ثبات خود در منطقه بهره مند باشند.
خرازي خاطرنشان كرد: اين كه تصور شود در صورت دوستي با آمريكا و غرب همه چيز درست شود، اين طور نيست. با وجودي كه بنده به يك رابطه منطقي و عقلاني اعتقاد دارم، اما براي اين كار بايد موانع موجود را برداشت.
مردم ايران بيش از 200 سال براي دست يابي به آزادي و استقلال مبارزه كردند; از اين رو حق آنهاست كه از همه تجهيزات بهر مند باشند.
سفير سابق ايران در فرانسه در رابطه با موضوع جزاير سه گانه نيز گفت: ماجراي جزاير سه گانه از داستان جمال عبدالناصر، حمايت شاه و رژيم اسرائيل شروع مي شود. ماهيت سياست خارجي ما با اعراب تغيير مي كند; چرا كه اعراب كمتر سر سازگاري با مردم ايران داشتند. هنر ديپلماتيك آن است كه بايد دست دوستي را با عزت دراز كرد ولي واقعيات تاريخي را از نظر دور نداشت.
خرازي تاكيد كرد: در صورتي كه پايه هاي قدرتمند وحدت ملي را پايه گذاري كنيم و سخاوتمندانه برخورد و از جمود احتراز و درهاي كشور را باز كنيم ديگر نيازي به كشورهاي كوچك و خلق الساعه نداريم; از اين رو بايد از ظرفيت ها به گونه اي استفاده كنيم كه نگراني خارجي نداشته باشيم.
وي در بخش ديگري از سخنانش اسرائيل را ظرف شيشه اي و ايران را ظرف فلزي توصيف و اظهار كرد: ماجراي پيروزي حزب الله لبنان نشان داد كه اين موضوع به ذلت اسرائيل و موفقيت حزب الله منجر مي شود; چرا كه حزب الله تنها از تكنولوژي برخوردار نيست بلكه نظام و رويكرد و جنگ آنها متفاوت است. مطمئن باشيد تهديدهاي اسرائيل تنها يك بلوف است و مي خواهد امتياز بگيرد. آنها مي خواهند اسلام هراسي و ايران هراسي در دنيا را به وجود آورند.
سفير سابق ايران در فرانسه در ادامه، تاكيد كرد: ايران عراق نيست ازسوي ديگر آمريكا نيز درموقعيتي قرار ندارد كه بخواهد درگيري هاي جديدي را آغاز كند. آمريكايي ها تنها جنگ رواني را با لابي اسرائيل، بخشي از اعراب و ضد انقلابيون درخارج از كشور آغاز كرده اند و تصور مي كنند با اين اطلاع رساني غلط ازسوي اين لابي ها مي توانند كاري كنند.
وي افزود: ظرفيت ايران يك ظرفيت استثنايي است كه به همت مجاهدت و مبارزات مردم، خون شهدا و جوانان به دست آمده است. تفاوتي نمي كند كه چه دولتي در اين نظام سر كار باشد چرا كه همه بايد راه امام را ادامه دهند; از اين رو بايد شرايط را تحمل كرد.
خرازي با بيان اينكه بنده آسيب را از سوي نيروهاي خارجي نمي بينم بلكه مهمترين مشكل استفاده نكردن از ظرفيت هاي ملي است، گفت: سوال بزرگ در برابر نظام سياسي ايران آن است كه چگونه مي توان از اين ظرفيت ها براي رسيدن به وحدت ملي استفاده كرد و چگونه مي توان از مجموع پتانسيل ها و استعدادهاي بي نظير برخوردار شد. مشكل ما مشكل داخلي است; چرا كه هميشه تهديد خارجي و از همان زمان اوايل انقلاب وجود داشته است.
سفير سابق ايران در فرانسه در رابطه با رابطه ايران و آمريكا، گفت: رابطه آمريكا و ايران رابطه اي است كه در طول 30 سال گذشته دچار نوسانات بوده و ديوار بي اعتمادي آنقدر بين اين دو كشور بلند است كه با دادن چند نامه و مصاحبه به صورت يك طرفه فرو نمي ريزد.
وي اضافه كرد در ايران سه نوع ديدگاه درباره رابطه ايران و آمريكا وجود دارد. ديدگاهي معتقد است كه بايد همه مشكلات را با آمريكا حل كرد كه اين ديدگاه نيز ساده انگارانه به مساله آمريكاست. ديدگاه ديگر بر اين باور است كه هيچ راهي براي حل اين مسئله وجود ندارد و بالاخره ديدگاه سوم ديدگاهي است كه معتقد است بايد در اين مساله به صورت منطقي و گام به گام جلو رفت تا به يك مسير منطقي رسيد و كاري را انجام داد كه منافع ملي مردم ايران در آن مستتر باشد.
خرازي ادامه داد: تجربه نشان مي دهد كه ما تجربه خوبي از دولت دموكرات ها نداشتيم به گونه اي كه بدترين فشارها و قطعنامه ها و مصوبات ضد ايراني در زمان حكومت دموكرات ها صورت گرفت. البته اين بدان معنا نيست كه با جمهوريخواهان وضع بهتر است.
وي افزود: در زماني ما بيشترين خدمات را به آمريكايي ها كرديم به گونه اي كه با اين خدمات ما هر قدم كه برمي داشتيم آنها دو قدم عقب مي رفتند. از اين رو نبايد در اين رابطه رفتار احساسي كرد بلكه نگاه به حل مساله آمريكا بايد نگاهي واقع بينانه و خارج از احساسات باشد. معاون سابق وزارت امورخارجه، اضافه كرد: دولت خاتمي در ماجراي عراق بيشترين كمك را به مردم عراق كرد. 11 سپتامبر، 12 نوامبر و 22 سپتامبر سه واقعه اي بود كه ايران با آمريكا تعامل سازنده اي كرد. بر اين اساس ايران از اولين كساني است كه در ماجراي 11 سپتامبر در خاورميانه در اين موضوع موضع گيري و حتي آن را تقبيح كرد. حتي در دنياي عرب هيچ كشوري نسبت به اين موضوع موضع گيري ايران بود.
خرازي افزود: در 12 نوامبر كابل به دست ائتلاف شمال كه از حمايت ايران برخوردار بود سقوط كرد. از سوي ديگر در 22 سپتامبر ايران اولين هيات سياسي را وارد افغانستان كرد و حتي حاضر شد براي مساله فرهنگي و اقتصادي از جمله ساختن دانشگاه و كتابخانه به اين كشور كمك كند; اما با وجود همه اين كمك ها در 28 ژانويه يعني يك ماه پس از اين كمك ها آمريكا ايران را محور همه شرارت ها خواند و اين موضوع يعني توهين به ملت ايران. وي افزود: ايران نزديك به 1/5 سال با آمريكا در بحث عراق بدون مابه ازاي همكاري كرد، آن گاه آمريكا اين كشور را تهديد مي كند. آمريكايي ها بدترين و توهين آميزترين رفتارها را با ايراني ها داشته اند. وي خاطر نشان كرد: آمريكا به دليل كينه تاريخي كه از انقلاب و ايران دارد نگاه تاريخي به اين كشور مي كند. ما مي گوييم در اين رابطه نگاه تاريخي نكنيد. اما مواضع ايران در خاورميانه چه ربطي به آنها دارد؟ ما 30 سال است كه با آمريكا مشكل داريم. از رژيم شاه و صدام حمايت كرده اند، هواپيماي مسافربري ايران را سرنگون كردند، منافقين را در كشور خود راه دادند و تحت الحمايه آنها در عراق فعاليت مي كنند. تا اين مسائل حل نشود نمي توان كاري كرد. سفير سابق ايران در فرانسه، با طرح اين پرسش كه چرا پاكستان و هند مي توانند از تكنولوژي هسته اي برخوردار باشند اما ما نمي توانيم؟ گفت: ايران نزديك به چهار هزار شهيد در مقابله با مواد مخدر داده است اما از امكانات بين المللي محروم است. اينها سوالات زيادي است كه تا وقتي حل نشود نمي توان مساله بين ايران و آمريكا را حل كرد.
خرازي ادامه داد: مشكل ما با آمريكا اين است كه آنها مي گويند يا تقابل يا همكاري در حالي كه اعتقاد كشور آن است كه يا تقابل يا همكاري معنايي ندارد. از اين رو رابطه ايران با آمريكا رابطه پيچيده است.
خرازي با بيان اين كه آنها خودشان مطرح مي كنند كه سالانه صد ميليون دلار براي فروپاشي اين نظام هزينه مي كنند. وي تاكيد كرد: اساس مذاكره با غرب بايد بر اساس احترام باشد و اينكه اگر ما يك قدم برداشتيم آنها نيز يك قدم بردارند.
دوشنبه 11 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]

[مشاهده در: www.mardomsalari.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]