تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834364323
تغيير پياپي يا ثبات مديريتي/ كدام يك عامل موفقيت تيم هاي ورزشي است
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار ايرنا محمد رضا ساكت بيش از ده سال است كه به عنوان مديري شايسته و كاردان يك تنه در سپاهان اصفهان مديريت مي كند!! آن وقت سالهاست در آبادان بشاگردي، فيروز فر، گودرزي، اسناوندي، عيسي زاده و اين اواخر علي حكمت مكرر جاي خود را در گذر زمان به يكديگر مي دهند . اما وضعيت كنوني دوتيم گواه چيست ؟ ببينيد ما كجاييم و سپاهاني ها كجا هستند؟ در مورد ذوب آهن نيز اين موضوع به درستي صدق مي كند. ايراد كار كجاست؟ و به راستي فقدان ثبات مديريتي چقدر در ناكامي هاي صنعت نفت تأثير داشته است؟با اين اوصاف حال كه دخل و خرج باشگاه صنعت نفت به طور جدي از دولت جدا شده چگونه و با چه تدبيري مي توان بر اين مشكلات فائق آمد؟ چند صباحي است كه دولت اعلام كرده است ورزش حرفه اي مي بايست به طور خودكفا درآمدزايي نمايد. به ويژه آنكه از سال 1390 به طور كل تيم هاي صنعتي مي بايست از بدنه دولت جدا شوند! اما متأسفانه بسياري از مديران ديرباوركه نسبت به اين موضوع غفلت داشته اند تاكنون در هاله اي از ابهام نسبت به فرداي خود در بلاتكليفي به سرببرند!!! به طور حتم فقدان ثبات مديريت در بسياري از تيم هاي صنعتي كشور از جمله صنعت نفت آبادان موجب شده است تا برخي تيم ها و مديران ورزشي به جاي عاقبت انديشي وقت خود را صرف جناح بندي ها و مبارزه با مخالفان مديريت خويش بنمايند!!! وقتي جمشيد بشاگردي مدير عامل صنعت نفت شد، عده اي از خواص ورزشي شهر به جاي حمايت از او به مبارزه باوي پرداختند!! مبارزه با سيستم مديريتي جمشيد بشاگردي از بدو شروع مديريت وي تا زمان خداحافظي اش از مسند مديريت باشگاه صنعت نفت، همان گرما و تازگي روزها آغازين مسووليت پذيري او را داشت!! سپس هوشنگ فيروز فر جانشين بشاگردي شد. اين موضوع به طور دقيق زماني رخ داد كه تمامي كابينه مديريت قبل تغيير يافته بود. باز هم روز از نو و روزي از نو! وقتي هوشنگ فيروز فر با پا در مياني و اصرار ناصر گودرزي دبير هيأت مديره نفت شد و زمام امور را در دست گرفت باز ديري نپائيد كه بسياري از فوتبالي ها اين بار به مقابله با فيروز فر پرداختند. هر چند برخي با اثبات ادله هاي خويش ايراداتي بر نحوه مديريت اين داور قديمي فوتبال مي گرفتند اما با اين حال دوران مديريت فيروز فر چيزي بيشتر از يكسال و اندي به طول نيانجاميد. در اين زمان هوشنگ فيروز فر كه ديدگاه هاي خاص خودش را داشت از اريكه قدرت كنار گذاشته شد تا همان هيات مديره حكم به انتصاب ناصر گودرزي بدهد. مديري كه مثل دو مدير عامل قبلي نسبت به فوتبال آبادان آگاهي خاص داشت و به عنوان يك داور جوان قصد داشت تا به نحو مؤثري از امتيازات مديريت خويش بر باشگاه صنعت نفت به نفع فوتبال شهرش اقدامات مؤثري انجام دهد. پس از صعود حقوقي صنعت نفت به ليگ برتر مديران وقت شوراي ورزش با دخالت مستقيم رييس شركت ملي پالايش و پخش وقت كشور، ناصر گودرزي را از كار بر كنار و به جاي او حافظ علي اسناوندي كارمند تهراني نشين پالايش و پخش را جانشين وي نمودند! اما پس از دو سال واندي مديريت گودرزي بر باشگاه صنعت نفت آبادان اين بار نوبت به اسناوندي كه به طور كل هيچ شناخت قبلي نسبت به فرهنگ و جغرافياي ورزش منطقه نداشت، رسيد تا او فعاليت مديريتي خود بر اين باشگاه را آغاز كند. اسناوندي همان سال اول تيمي را كه ناصر گودرزي با تلاش و كوشش فراوان ليگ برتري كرده بود دوباره به دسته اول باشگاه هاي كشور فرستاد تا تيم شهر آبادان فصل بعد را در مجموع 28 تيم دو گروه و با احتساب جمع امتيازات تيم هاي گروه اول و دوم در جدول كلي تيم هاي شركت كننده درليگ دسته اول در رتبه هفدهم جدول قرار دهد (با ادغام تيم هاي هر دو گروه در پايان مشخص گرديد كه تيم نفت در رتبه هفدهم جدول قرار دارد!!) پس از دو سال و نيم مديريت بدون بازدهي حافظ اسناوندي اين بار نوبت به تيم جديد مديريت رسيد تا دراين مجموعه نقش آفريني كنند. ابهجي – بيگدلي – عيسي زاده – شمسايي و سيد محمود حقيقيان (بعدها فياض جانشين حقيقيان شد) 5 نفر انتخابي شوراي ورزش، هيات مديره نفت آبادان و مجموعه جديد مديريت باشگاه صنعت نفت را تشكيل دادند. هر چند پيش از انتخاب اين مجموعه حسن بنادري به عضويت هيات مديره مؤسسه فرهنگي ورزشي صنعت نفت آبادان درآمده بود. اما بنادري وقتي ديد مجموعه جديد اعتقادي به ديدگاه هاي او ندارند (بنادري منصور ميرزايي را براي مدير عامل شدند پيشنهاد داده بود) خيلي زود استعفاي خويش را اعلام، تا شوراي ورزش فرد ديگري را جانشين وي نمايد. در آن هنگام مجموعه جديد هيات مديره متفق القول بر اين عقيده بودند كه اين بار برخلاف مديريت هاي قبل ناصر گودرزي را به باشگاه برگردانند و باز مثل گذشته مسوليت خطير مديرعاملي را به او واگذار نمايند. در اين بين هم، ابهجي – هم عيسي زاده و هم دكتر شمسايي موافق حضور ناصر گودرزي بودند. به ويژه آنكه عيسي زاده دوست وفا دار ناصر گودرزي به جد خواستار مديرعامل شدن گودرزي بود (در اين زمان بنادري هنوز در هيات مديره بود) اما در اين ميان آشكارا مخالفت هايي صورت پذيرفت تا دوستداران گودرزي بالاجبار سكوت اختيار كنند تا به قول علي عيسي زاده وقتي آبها از آسياب افتاد خيلي راحت تر گودرزي را به مدير عاملي برگزينند! (اين موضوع را علي عيسي زاده در جمع هاي خصوصي چندين بار متذكر شده بود). با اين حال به طور كل وقتي زمام امور در دست عيسي زاده – ابهجي و دكتر شمسايي افتاد. علي عيسي زاده به طوررسمي مدير عامل صنعت نفت آبادان شد و ديگر تا پايان دوران مديريتش در حالي كه درعمل هيچ كدام از اعضاي اصلي و فرعي هيات مديره حضور فيزيكي در باشگاه نداشتند و عيسي زاده يك تنه جور همه را مي كشيد ديگر صحبتي از همكاري با ناصر گودرزي براي رهبري مؤسسه فرهنگي ورزشي صنعت نفت آبادان نشد!!! اين اتفاقات دامنه دار به تقريب دوازده ساله در فوتبال آبادان درست زماني به وقوع پيوست كه اصفهاني ها از حدود يك دهه قبل تاكنون منسجم و متحد پشت سر محمد رضا ساكت مديرعامل بومي خود ايستاده اند تا او تيم محبوب شهرشان (سپاهان) را به افتخارات بزرگي برساند. (ساكت از سال 1380 تاكنون مديرعامل تيم سپاهان اصفهان است) در يك مقايسه سطحي بين فوتبال اصفهان و آبادان و بررسي سوابق ورزشي هر دو شهر مي توان دريافت كه سابقه فوتبال آبادان بيشتر و پربارتر از اصفهان است. نگارنده سال ها قبل روزي موضوعي را از زبان عبدالواحد بزمه (پيشكسوت و مربي فوتبال آبادان) در جمع تعدادي از دوستان شنيده است كه عنوان آن خالي از لطف نيست. در آن مجال بزمه اين گونه لب به بيان خاطراتش گشود: اوايل دهه 50 وقتي اصفهاني ها از من خواستند تا به فوتبال آنها ملحق شوم آبادان در فوتبال به اندازه نيم قرن از اين شهر جلوتر بود. بلافاصله وقتي به اصفهان رفتم خيلي زود موفق شديم تيم ذوب آهن را براي مسابقات جام تخت جمشيد مهيا سازيم. در آن زمان فوتبال اصفهان حرف زيادي براي گفتن نداشت. يادم مي آيد در آن هنگام مسوولان ذوب آهن تمام زمام امور تيم را به من سپردند تا هم نقش كاپيتان و هم مربي را داشته باشم. آن سال ها ذوب آهن تيم مطرحي نبود، جالب آنكه سپاهان هم به عنوان يك مدعي در فوتبال اصفهان حتّي ياراي مقابله با يك تيم درجه دو آبادان را نداشت. بزمه در ادامه خاطراتش اين گونه مي گويد: در دهه 50 ما ذوب آهن را ساختيم تا اين تيم به عنوان يكي از تيم هاي شهرستاني مدعي در مسابقات فوتبال جام تخت جمشيد حضور يابد. بي شك خاطرات عبدالواحد بزمه آشكارا اين واقعيت را ثابت مي كند كه يك شهر عقب مانده در فوتبال حالا و پس از گذشت نزديك چهار دهه چگونه و با چه انسجامي توانسته گوي سبقت را نه تنها از آبادان بلكه از ساير شهرهاي مدعي در اين ورزش بربايد؟ با اين تفاصيل حال شما به وضعيت فعلي صنعت نفت در مقايسه با دو تيم اصفهاني سپاهان و ذوب آهن نگاه كنيد، ببينيد ما كجاييم و سپاهاني ها كجا هستند؟ در مورد ذوب آهن هم به همين شكل؟ محمد رضا ساكت بيش از ده سال است كه يك تنه در سپاهان اصفهان مديريت مي كند!! آن وقت سالهاست در آبادان بشاگردي، فيروز فر، گودرزي، اسناوندي، عيسي زاده و اين اواخر علي حكمت چگونه جاي خود را در گذر زمان به يكديگر داده اند؟! ايراد كار كجاست؟ و آيا اين عدم ثبات مديريت چقدر در ناكامي هاي صنعت نفت تأثير داشته است؟ بيش از ده سال است، ساكت مدير عامل سپاهان با دهها طرح ارزشمند مالي بدنه باشگاه خود را تقويت نموده آن وقت در آبادان براي مدير كشي له له مي زنند!! بايد قبول كرد هم اينك شرايط باشگاه بزرگي مثل سپاهان چه از لحاظ مالي و به چه لحاظ ثبات اجتماعي نه تنها از باشگاه صنعت نفت بلكه از بسياري ديگر از باشگاه هاي بزرگ بهتر و متفاوت تر است. تا جائي كه نفت درمدت يك دهه اخير شش مدير عامل را تغيير مي دهد! اصفهاني ها ترجيح مي دهند تنها با ساكت به باشگاه خود رونق دهند! يك مدير كار بلد – آگاه ، متعهد و قابل كه تحت هيچ شرايط خود را اسير بازي هاي سياسي دوران مديريتش نكرده است و حال ساكت مي داند كه شرايط تيمش به گونه اي است كه مي تواند فراتر از آسيا هم عرضه اندام نمايد. جاي بسي تأسف است كه آبادان با اين پيشينه درخشان در ورزش به ويژه فوتبال امروز در اينجا قرار گرفته و شهري مثل اصفهان كه به قول بزمه روزگاري فوتبالش در حدتيمهاي دسته دوم آبادان بود حالا اين گونه قاره آسيا را متأثر از ارزش هاي فني و مديريتي خويش نموده است. به طور حتم با ادامه اين تفكر و روند نامعقول كماكان ترفندهاي سياسي نامتعارف، پيش بيني آينده اي روشن و درخور شأن براي فوتبال آبادان به ويژه باشگاه مردمي صنعت نفت قدري سخت و دشوار است. البته همه در اين عقب ماندگي و بي ثباتي به نوعي نقش داشته اند و اگر روزي پس رفت از اين هم بيشتر شود، همگي مي بايست در مقابل تاريخ ورزش كشورمان پاسخ گو باشند.ك/4 7104/641
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]
-
گوناگون
پربازدیدترینها